به گزارش «تابناک»، روزنامه ایران در گزارشی ضرورت یادگیری مهارتهای اجتماعی و ارتباطی در مدارس و اهمیت حضور دانشآموزان در مدرسه را بررسی کرد و نوشت: آنها معتقدند مقوله خطیر «آموزش و پرورش»، یک «فرایند» است؛ فرایندی که «آغاز آن» از خانه و در «نهاد خانواده» شکل میگیرد و «تداوم و تکامل» آن در «نهاد مدرسه» صورت میگیرد و صد البته که در مرحله تداوم و تکامل نیز «نهاد خانواده، معینِ نهاد مدرسه» محسوب می شود.
کارشناسان براین باورند هیچ تحقیق و پژوهشی نمیگوید که بازگشایی مدارس در شیوع کرونا مؤثر است اما همه پژوهشها نشان میدهد که تعطیلی مدارس فرایند یادگیری و همچنین تربیت دانشآموزان را با مشکل روبهرو میکند و تأثیرات منفی بر زندگی آنها خواهد داشت. از سوی دیگر این کارشناسان با تأکید بر ضرورت یادگیری مهارتهای اجتماعی و ارتباطی معتقدند مدرسه بیشتر از آنکه یک فضای آموزشی باشد یک فضای تربیتی و پرورشی است.
مینو کرمپور روانشناس و مشاور آموزشی با تأکید بر اینکه مدرسه باید بیشتر یک فضای تربیتی باشد تا یک فضای آموزشی به «ایران» میگوید: ساعتهای طولانی از زندگی انسانها از کودکی تا میانسالی به نحوی در مدارس و دانشگاهها سپری میشود. این ساعتها باید سرشار از کنجکاوی و خلاقیت باشد چراکه نوجوانانی که باید به سمت استقلال و پذیرش مسئولیتهای زندگی گام بردارند نیازمند کسب مهارتهای لازم دراین مسیر هستند.
او با تأکید بر اینکه دانشآموزان ما آیندهسازان کشور به شمار میآیند، میافزاید: دانشآموزان باید توانایی حل مسأله، برقراری ارتباط مؤثر، تصمیمگیری و انتخاب داشته باشند و همچنین باید در کارهای گروهی متبحر شوند. این درحالی است که تمرکز صرف روی تحصیل از آنها افرادی ناراضی از خود و جامعه و همچنین ناتوان در برقراری ارتباط میسازد. مردان و زنان جامعه اگر همیشه ناراضی و حتی شرمسار باشند در ساخت و شکوفایی جامعه ناتوان خواهند بود. وی میگوید: برخی از کشورها مانند فنلاند از ابتداییترین مهارتهای زندگی تا مهارتهای مهم را در سیستم آموزش و پرورش مدارس خود گنجاندهاند، یعنی دانشآموزان در مدارس هم مهارت درست لباس پوشیدن و خوب حرف زدن را میآموزند و هم مهارت جرأت ورزی و شجاعت، مدیریت زمان و وفادار بودن و همچنین سایر مهارتها را آموزش میبینند. درحقیقت کودکان باید مهارتهای زندگی را در جمع و در کنار دیگران بیاموزند که بهترین فضا در این زمینه مدرسه است.
او با اشاره به اهمیت بحث یکپارچهسازی درباره موضوع یکپارچهسازی میگوید همه باید در یک مدرسه قرار بگیرند و نباید مدرسه غنی از فقیر یا تیزهوش و معمولی از هم جدا باشد، اما میتوان در صورت ضرورت برای دانشآموزان خاصتر کلاسهای ویژهای برگزار کرد. دلیل این یکپارچهسازی تأکید بر این نکته است که مدرسه محلی برای پرورش محسوب میشود و دانشآموزان در مدارس از هر طیف اقتصادی، هوشی و فکری باید بیاموزند سازگارانه در کنار یکدیگر زندگی و مسائل خود را حل کنند. از اینرو مدرسه باید محلی برای پرورش باشد نه فقط محلی برای تحصیل و یادگیری دروس ؛ همچنین بازگشایی مدارس با رعایت پروتکلهای بهداشتی وحفاظت از جان دانشآموزان میتواند گام مؤثری در جهت پرورش و رشد مهارتهای اجتماعی و ارتباطی آنها باشد.
رشید دوقانلو روانشناس و سرگروه دبیرخانه کشوری گروه آموزشی مشاوران میگوید، مهمترین نقش مدرسه تربیت و پرورش است. او در این باره به «ایران» میگوید: درحالی که هر جامعهای برای رشد و ارتقا نیازمند آموزش مهارتهای زندگی به کودکان و نوجوانان در مدارس است، نظام آموزش و پرورش کشور ما در این زمینه با کاستیهایی مواجه است و قبل از آن که مهارت پرور باشد بهصورت حافظه محور عمل میکند. به این معنا که شرایط از مقاطع پایین به گونهای مهیا شده که دانشآموزان برای کنکور آماده شوند. متأسفانه این موضوع آفتی بسیار بزرگ برای سیستم آموزشی کشور ما به شمار میآید.
دوقانلو تأکید میکند: در ارتباط با بازگشایی مدارس باید بگویم که این موضوع یکی از ضروریات است. هرچند دراینباره دچار تناقض شدهایم. از یک طرف نظام بهداشتی کشور میگوید دانشآموزان باید از حضور در جمع بپرهیزند از سوی دیگر آمارها از افزایش مشکلات جسمی و روانی دانشآموزان خبر میدهد. من بهعنوان یک مشاور و معلم، ادامه دار شدن این شرایط را بسیار خطرناک میدانم و ضروری است که راهی برای برگزاری حضوری کلاسهای درس بیابیم.
او میگوید: آموزش و پرورش شهر تهران حدود سه سال پیش طرحی را مطرح کرد که بر اساس آن مدرسه بهعنوان بهترین نهاد آموزش مهارتهای زندگی از معلمها برای آموزش مهارتهای اجتماعی، ارتباطی به دانشآموزان و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی کمک میگیرد، تا همانگونه که نظر رهبر معظم انقلاب است با آموزش این مهارت ها به دانشآموزان از آسیبهای اجتماعی پیشگیری شود.
زهرا مستدام عضو رسمی دبیرخانه کشوری گروه آموزشی مشاوران در وزارت آموزش و پرورش نیز با تأکید بر اهمیت بازگشایی مدارس به «ایران» میگوید: دردهای فیزیکی اغلب سیستم هشداردهنده بینظیری دارند که از تکرار رفتار آسیب زا و صدمات بعدی جلوگیری میکنند. در حال حاضر در جامعه آموزشی نیز با دردهای ارتباطی، اجتماعی و عاطفی مواجه هستیم که در اتاقهای مشاوره دیده میشود.
او میافزاید: احساس رنجش، حسادت و عصبانیت یک حس غم انگیز عاطفی است که اغلب نوجوانان ما در دوسال اخیر با آن مواجه شدهاند. هرچند آنها با رویکردی سازشی در کنار والدینی که اغلب اوقات خسته، دلسرد، نگران و حتی خشمگین به نظر میرسیدند این ایام را سپری کردند اما فضای روحی حاکم در خانه، فضای آموزشی آنلاین و نبود روابط اجتماعی با دوستان، شرایط دشواری را برای آنها ایجاد کرده است. در حقیقت دانشآموزان همانند بذرهایی هستند که در کوران بیماری کرونا در هوا پراکنده شدند و امکان رشد مناسب را نیافتند. این درحالی است که حضور آنها در محیطهای آموزشی و بهرهمندی از یک بستر مناسب و یکسان آموزشی و کسب مهارتهای اجتماعی، کمبودها و کاستیهای دوران کرونا را تقلیل میدهد.