مهدی نصیری روزنامه نگار در مطلبی در خبرآنلاین نوشت: مجلس اخیرا طرحی را برای جریمه و برخورد با کسانی که با حیوانات در ملإ عام معاشرت دارند، در دست بررسی و تصویب دارد.
برخورد این مجلس در پاره ای از موضوعات یادآور برخوردهای پادگانی است و این البته محصول نظارت استصوابی و مهندسی شورای نگهبان است که بسیاری از نامزدهای متخصص و تحصیلکرده را از گردونه انتخاب حذف و زمینه را برای رای آوری تعداد زیادی که سابقه سپاهی داشتند و طبعا در امور سیاسی و اجتماعی و دینی و اقتصادی تخصصی نداشتند، با آرایی بسیار اندک فراهم کرد.
اعضای چنین مجلسی جامعه را به مثابه پادگانی با سربازان تحت امر و گوش به فرمان می بینند که باید اوامر آنان را بدون درنگ اطاعت کنند. ضمن آن که خود را تحت امر فرمانده کل قوایی می دانند که اطاعت از او چون چرا بر نمی دارد.
اکنون این مجلس با چنین شاکله ای حق خود دانسته است تا بر خلاف احکام خداوند و بر خلاف ماهیت غیر الزامی و غیر اکراهی دین و عقیده که در دهها آیه قرآنی از آن یاد شده و پیامبر را از هر گونه تحمیل عقیده و عبادت و سبک زندگی و دخالت در زندگی شخصی مردم بازداشته است، طرحی را برای تصویب آماده کند که نگهداری و معاشرت با حیوانات خانگی و غیر خانگی را به حیطه جرائم برده و شهروندان را جریمه و مجازات کند.
طراحان چنین طرحی نه از دین اطلاعی دارند و نه از اجتماع و نه از آیین حکمرانی و مردم داری و نه از تجربه دم دستی سالهای پس از انقلاب در باب مبارزه با ویدئو و ماهواره و گشت ارشاد.
در باره این طرح نکات زیر قابل ذکر است:
۱. هیچ پیامبر و حاکم اسلامی حق تحمیل عقیده و نوع حکومت و سبک زندگی را بر جامعه ندارد و وظیفه اش منحصر به ابلاغ سنجیده، عقلانی و انسانی دین است.
۲. مردم در انتخاب دین و عقیده و سبک زندگی آزادند و اگر در این امور حقیقت برایشان واضح و روشن شود و به اصطلاح حجت تمام شود اما از سر عناد و انکار بر آیند، باید در قیامت در برابر خداوند پاسخگوی انتخاب خود باشند اما کسی در دنیا حق بازخواست و مجازات و بی احترامی و تضییع حق شهروندی آنها را ندارد.
۳. آنچه خط قرمز است تجاوز به حقوق دیگران و آزار و اذیت دیگران و نقض عفت عمومی (مثلا عریانی یا زنا در ملا عام و مواردی از این دست) است و در این موارد هم باید بر اساس روندی دموکراتیک، قانونگذاری شده و قانون اجرا شود.
۴. حفظ و معاشرت با هیچ حیوانی شرعا حرام نیست و بلکه در مواردی مانند گربه و کبوتر و ... مستحب است. آنچه در مورد نجاست سگ مطرح است امری اعتقادی است که کسی را نمی توان به رعایت آن اجبار کرد.
۵. بله به حکم عقل و شرع و عرف حیوان داری نباید موجب آزار و اذیت دیگران شود. مثلا ساکن یک مجموعه آپارتمانی اگر سگ داری اش برای ساکن یا ساکنانی از آن مجموعه مزاحمت ایجاد کند و مثلا کسانی را که قائل به نجاست سگ هستند به دردسر بیندازد، موظف است رفع مزاحمت کند.
۶. گیریم که حیوان داری و سگ داری امری کاملا غربی و فرضا موجب کاهش فرزند آوری است. این امر در حیطه عقیده و سبک زندگی است که حکومت حق اجبار و تحمیل و جرم انگاری آن را ندارد و تنها می تواند انگاره فرهنگی و عقیدتی و سبک زندگی ای را که درست و دینی و ملی می داند، ابلاغ و تبلیغ کرده و مردم را جلب و جذب خود کند. همین. حتی حق کوچکترین اهانت و تحقیر شهروندان را بابت عقاید و سبک زندگی شان ندارد. شهروندان متدین نیز اگر به هموطنان دگر اندیش خود اهانت کنند مرتکب گناه و نقض قانون شده اند.
۷. چهل سال دو قطبی سازی جامعه و شقه شقه کردن مردم کافی است. ایران زخمی نادانی ها، بی تجربگی ها، ضعف حکمرانی و مقدس انگاری نظام سیاسی پس از انقلاب است که هم به دنیای مردم آسیب رسانده و هم دین آنان را دستخوش انواع شبهه و اشکال و ادبار کرده است.
مسئولان نظام بیایند برای نجات و حفظ ایران از وضعیت کنونی، طرحی نو برای اداره جامعه در اندازند و کابوس فروپاشی و ویرانی مطلق را از اذهان ایرانیان بویژه نخبگان و سیاست دانان و جامعه شناسان و دین مداران زمان شناس و خردمند بزدایند.