محکومیت قطعی مدیرعامل یک پلتفرم در فضای مجازی به سه ماه و یک روز حبس به اتهام «فراهم نمودن موجبات فساد و فحشا از طریق ایجاد تبلیغات مراکز فساد و فحشا»، در روزهای اخیر، سوالات و ابهامهایی را از سوی کاربران شبکههای اجتماعی و رسانهها به همراه داشته است. به باور بیشتر حقوقدانان فقدان قوانین مشخص در خصوص مسئولیت پلتفرمها و شناخت ناکافی برخی از مراجع قضایی از موضوعات حوزه کسبوکارهای فضای مجازی، عامل صدور چنین آرایی است.
به گزارش «تابناک»؛ دکتر باقر انصاری، حقوقدان و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی درباره این موضوع معتقد است: برای اینکه شخصی برای ارتکاب جرمی تحت تعقیب قرار میگیرد، بنا بر الفبای حقوق کیفری، باید سوء نیت و عمد او در ارتکاب جرم محرز شود. همه میدانیم که پلتفرمها چگونه کار میکنند، مثلاً شرکت مخابرات یک پلتفرم است. این پلتفرم سیمکشیهایی کرده است که اشخاص مختلف میتوانند با استفاده از این سیم کشیها با هم ارتباط داشته باشند، حالا اگر افرادی از طریق این سیمکشیهای تلفن با هم قول و قرار سرقت یا جرایم دیگر را بگذارند و مرتکب آن جرایم شوند، آیا ما باید سراغ شرکت مخابرات برویم و آن را مورد سؤال قرار بدهیم که چرا در اختیار مجرمین تلفن قرار دادهای؟ یا تصور کنید اتوبوس یکی از تعاونیها، ۴۰ مسافر به مقصد گیلان سوار میکند و یکی از این ۴۰ نفر که در رشت پیاده میشود، مرتکب جرم میشود. آیا ما میتوانیم راننده اتوبوس و شرکت تعاونی را بازخواست کنیم که اگر شما این افراد را به گیلان نیاورده بودید، آن فرد هم مرتکب جرم نمیشد. در بحثهای حقوقی، ما باید رابطه سببیت بین فرد و عملی را که رخ داده است، احراز کنیم و این رابطه نباید بسیار دور باشد.
اصولاً عمد، سوءنیت و آگاهی از جانب مدیران پلتفرمها نسبت به محتواهایی که پلتفرم در دسترس قرار میدهد وجود ندارد
این پژوهشگر حوزه حقوق فناوریهای نوین و رسانه میافزاید: نکته اول این است که اصولاً عمد، سوءنیت و آگاهی از جانب مدیران پلتفرمها نسبت به محتواهایی که پلتفرم در دسترس قرار میدهد وجود ندارد. این اصل در قانونی که آلمان در سال ۱۹۹۵ در حوزه مسئولیت پلتفرمها وضع کرد منعکس شده است، اما به مرور زمان استثنائاتی در این خصوص پیدا شد. این استثنائات در خصوص محتواهایی است که آشکارا مجرمانه هستند؛ یعنی از هیچ شخصی از جمله مدیرعامل پلتفرم پذیرفته شده نیست که درباره مجرمانه بودن آن محتوا ابراز بیاطلاعی کند. برای این موارد که آشکارا مجرمانه هستند، از پلتفرمها خواسته میشود که یک سیستم کنترل و پایش را داشته باشند.
ما هیچ گونه الزام قانونی برای کنترل و پایش محتواهای پلتفرم نداریم
انصاری خاطرنشان میکند: در خصوص پلتفرمهای داخلی ما هیچ گونه الزام قانونی برای کنترل و پایش محتواهای پلتفرم نداریم، در حالی که در کشورهای دیگر این الزامات تحت عنوان ارزیابی ریسک وجود دارد. با این حال تا آن جایی که من اطلاع دارم، عمده پلتفرمهای داخلی دارای یک سیستم کنترل و پایش قوی هستند و بسیاری از پلتفرمها از سیستمهای هوش مصنوعی برای شناسایی و کنترل محتواها انجام میدهند. حال سؤال اینجاست که از یک پلتفرم چه توقعی جز این میتوان داشت که کنترلهای لازم را انجام دهد؟ در این میان افرادی هم هستند که در پلتفرمها اقدامات مجرمانه انجام میدهند، اما مگر در عالم خارج نیروی انتظامی تمام جرایم را شناسایی میکند و همه جرایم کشف میشوند؟ فضای مجازی هم همین ویژگیها را دارد!
البته این درست که مدیران پلتفرمها باید تا حدی که امکان دارد، اسباب و تمهیدات لازم برای جلوگیری از جرم را انجام دهند و باید ارزیابی شود که هر پلتفرم تا چه میزان این کار را انجام داده است. اگر بی احتیاطی و بیمبالاتی داشتهاند، میتوان با آنها برخورد کرد.
قانونگذار باید اصل را بر این بگذارد که بسیاری از مدیران پلتفرمها از تمام محتواهای پلتفرم خود آگاه نیستند
انصاری با بیان اینکه قانونگذار باید اصل را بر این بگذارد که بسیاری از مدیران پلتفرمها از تمام محتواهای پلتفرم خود آگاه نیستند، میگوید: استثناها باید مشخص شود تا قابلیت کنترل داشته باشند و دقیقاً توقعاتی که از پلتفرمها وجود دارد، شفاف شود تا پلتفرمها نیز بتوانند خودشان را با توقعات تطبیق بدهند. در حال حاضر چنین چیزی وجود ندارد و در پرونده مسئولیت پلتفرمها، قاضی با استفاده از قوانین قانون مجازات و قواعدی که در خصوص معاونت و مباشرت در فضای واقعی و غیرمجازی به صورت سنتی وجود داشته است، اقدام به صدور رأی میکند. این در حالی است که متفاوت بودن و دوگانگی فضای حقیقی و مجازی باید مورد توجه مقام قضایی و قانونگذار قرار بگیرد.
البته در طرح صیانت به موضوع مسئولیت پلتفرمها اشاره و بیان شده که در بحث تخلفات پلتفرمها اگر کنترلهای لازم را انجام داده باشند مسئولیت نخواهند داشت که این موضوع از نقاط قوت طرح صیانت است. البته در خصوص جرایم گفته شده است که مسئولیت وجود خواهد داشت که به نظر میرسد باید در آن تجدیدنظر و موضوع شفاف شود تا برای کسانی که در حوزه پلتفرمها فعالیت میکنند امنیت خاطری باشد، وگرنه با چنین برخوردهایی سایر پلتفرمهای جوان حساب کار دستشان میآید و انگیزه و چابکی خود را از دست خواهند داد.
یک مقام قضایی که به حوزه فضای مجازی ورود میکند باید شناخت کافی از فضای مجازی داشته باشد و بداند که پلتفرم و اکوسیستم پلتفرمی یعنی چه و درک کند که مدیرعامل یک استارتاپ با مدیرعامل یک شرکت معمول فرق دارد؛ بنابراین، باید دانش حقوقی قضات ما درباره مفاهیم فضای مجازی افزایش پیدا کند که در آن صورت قضات میتوانند قوانین موجود را به نحو دیگری اجرا کنند.
البته از منظر قانونگذاری نیز این ضرورت به نظر وجود دارد که قوانین شفاف و روشنی در خصوص مسئولیت پلتفرمها وضع شود. در خصوص قانونگذاری نیز باید توجه داشت که پلتفرمها از نظر مسئولیت به دو دسته تقسیم میشوند؛ آنهایی که صرفاً اسباب و وسیله و مسیر و آنهایی که خودشان نیز تولیدکننده محتوا نیز هستند.
درباره آنهایی که صرفاً وسیله و اسباب هستند، جز در مواردی که عالماً و عامداً خودشان در اختیار مقاصد مجرمانه قرار میدهند، قابل تعقیب نیستند، اما پلتفرمهایی که خودشان نیز اقدام به تولید محتوا میکنند، چون در جریان تولید محتوا هستند، تبعاً مسئول هستند مگر آنکه خلاف آن ثابت بشود.