به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز دوشنبه ۲۳ اسفندماه در حالی چاپ و منتشر شد که حمله موشکی سپاه پاسداران به مراکز رژیم صهیونیستی در اربیل، رضایت جریان کارگری از مصوبه افزایش حقوق در سال ۱۴۰۱، بدرقه طرح صیانت و راهکار عدلیه برای جلب محکومان فراری در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
احمد قویدل، فعال مدنی طی یادداشتی در شماره امروز مستقل با عنوان دود سیاه وین نوشت: در لحظهای که کشور اوکراین تصمیم پیوستن خود را به پیمان ناتو را اعلام نمود کمتر کسی فکر میکرد عواقب این تصمیم به میز مذاکرات وین سرایت یابد.
دقیقا در زمانیکه مذاکرات فرسایشی وین به نتیجه مطلوب طرفین بسیار نزدیک بود، (و حتی اپوزیسیون نظام جمهوری اسلامی مخالفت خود را از به نتیجه رسیدن مذاکرات فارغ از بهبود شرایط معیشتی مردم در سایه این توافق علنی نموده بود) موضع روسیه در مذاکرات وین تحت تاثیر قرار گرفت، به ویژه با احتمال تغییر ژئوپلتیک در منطقه که در برنامه راهبردی آمریکا تا سه سال آینده پیش بینی شده است.
عزم ناتو برای تحریمهای همه جانبه روسیه موضوع کوچکی نبود که روسیه بتواند با فرمان قبلی در مذاکرات وین براند.
در حالیکه روسیه در ۱+۵ برای رفع تحریمهای یکجانبه و غیرانسانی آمریکا پشت میز مذاکره نشسته بود و نماینده آن نقش» محلل» را در تضاد آشتیناپذیر ایران و آمریکا بازی میکرد به یکباره تحت تاثیر مجازاتهای ناشی از تجاوز خود به اوکراین، خودش به وضعیت ایران در عرصه بین المللی دچار و مشمول انواع و اقسام تحریمهای یکجانبه آمریکا و متحدینش قرار گرفت.
واقعیت این است در حال حاضر روسیه خود لامحاله در دام ناتو و هم پیمانانش قرار دارد که به خوبی بر عواقب درخواست پیوستن اوکراین به پیمان ناتو اشراف داشتند و خود را برای اعمال تحریمهای همه جانبه به روسیه آماده کرده بودند. ظرفیتهای لازم برای اعطای پناهندگی اوکراینیها به کشورهای هم پیمان ناتو و دیگر کشورهای دوست فراهم گردیده بود. انتقال بیش از دو میلیون و پانصد هزار پناهنده اوکراینی برنامهای نبود که بدون آمادگی قابلیت تحقق داشته باشد. در کنار همهی این سناریوها تلاش اسرائیل برای ایفای نقش «محلل» میان روسیه با ناتو باید ما را بیشتر از همه موضوعات نگران نماید.
در استراتژی جدید ناتو، مادرو در ونزوئلا و دیگر کشورهای زاویهدار با آمریکا و متحدین آنها میتوانند دوستان جدید یا حداقل دشمنان منفعلی باشند، علیرغم داشتن زاویههای مهم حقوق بشری برای ناتو.
اینکه روسیه با درک منافع خود میخواهد شروط خاصی به کنفرانس وین تحمیل کند جای اعتراضی ندارد. تهییج احساسات ضدروسی بیشتر از طرف منتقدینی انجام میشود که نمیخواهند یا شجاعت آنرا ندارند سیاست خارجی کشور را مستقیما مورد نقد قرار دهند.
واقعیت این است روسیه برای حفظ منافع ملی خود در صدد تحمیل شرط به مذاکرات وین است. توقع مردم از سیاستگذاران کشور این است که ایران نیز موضع مستقل و متکی بر منافع ملی خود را در این مذاکرات داشته باشد و به بازیگری منفعل در زمین روسیه تبدیل نشود. اینکه سیاستمداران ما فارغ از مشکلات عدیده اقتصادی و معیشتی مردم در زمین روسیه بازی میکنند، مایه خشنودی روسهاست. آنچه باید مورد اعتراض قرار گیرد موضع روسیه نسبت به مذاکرات وین نیست بلکه بازی ایران در زمین روسیه است. این بازی یک بازی سیاسی است که در گذشته نه چندان دور میتوانست نقش معینی در بالا بردن سطح مطالبات ایران از آمریکا و متحدینش ایفا نماید. اما شرایط عینی سیاسی جهان، دقت کنیم جهان نه یک منطقه، از جنگ اوکراین با شتاب در حال تغییر است. رمق مذاکرات کشیده شده، سند روی میز است. ادامه بازی در زمین روسیه به نفع ایران نیست و ایران باید بتواند در سایه یک کنش بین المللی نه انفعال سیاسی ناشی از عزم روسیه برای تغییر نقشه ژئوپلتیک منطقه، تصمیم اصولی خود را برای امضاء سند وین اتخاذ کند.
نگرانی برخی مقامات ایرانی از سرنوشت مشابه اوکراین برای آذربایجان و توطئههای ملی و قومی کشور برای هر ناظر منصفی قابل درک است، اما بهبود معیشت مردمی که زیر بار ناشی از تورم و تحریمهای ناجوانمردانه آمریکا و متحدینش به خط فقر پرتاب میشوند آنقدر مخاطرهآمیز هست که بتواند انگیزه مهمی برای موفقیت مذکرات وین باشد.
بزرگترین دستاورد موفقیت مذاکرات وین بهبود وضعیت معیشت مردم و افزایش صعودی سرمایه اجتماعی کشور است. قدرتهای جهان فارغ از عوارض اسفناک جنگ اوکراین در تلاش هستند از این جنگ فرصتی برای پیشبرد اهداف خود بسازند. ایران بزرگترین فرصت را در آستانه سال نو برای افزایش امید به زندگی و گشایش معیشت مردم در اختیار دارد. امید که دود سفید از وین برخیزد.
سیف الرضا شهابی طی یادداشتی در شماره امروز ابتکار با عنوان سرنوشت برجام در دست روسیه یا ایران و آمریکا؟ نوشت: اظهارات حساب شده یا حساب نشده آقای لاوروف وزیر خارجه روسیه فدراتیو در مورد مسائل اقتصادی تهران و مسکو در بعد از امضای برجام، در بحبوحه درگیریهای نظامی اوکراین و تحریمهای اعمالی آمریکا و اروپا علیه این کشور دستاویزی شد تا برخی معطل شدن امضای برجام در روزهائی که احتمال داده میشد به امضای همه طرفهای مذاکره برسد به گردن روسیه بیندازند و این کشور را مقصر اصلی در تاخیر در توافق بر شمارند و توئیت دو پهلوی آقای جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا مبنی بر این که عوامل خارجی سبب توقف در مذاکرات وین شد بر شک و تردیدها در کارشکنی روسیه افزود. بدون قصد دفاع از اظهارات لاوروف، به نظر میرسد برای اشخاصی که موضوع برجام و مذاکرات وین را به طور مستمر پیگیری میکنند پوشیده نباشد مذاکرات برجام از ابتداء تا انتها در گرو توافق تهران و واشنگتن است و اگر مقامات این دو پایتخت به توافق دست پیدا کنند و مطالبات هرکدام از دو کشور مزبور از یکدیگر تامین شود کار تمام است و مخالفتهای دیگر کشورها جنبه ثانویه پیدا میکند و قابل حل و چشمپوشی است.
همانطورکه در سال ۱۳۹۴ و در آستانه توافق برجام، وزیر خارجه وقت فرانسه اظهاراتی کرد که بوی کارشکنی در توافق را داشت و به نظر بسیاری از صاحبنظران در آن زمان، حکایت از سهم خواهی بیشتر پاریس قلمداد میشد، ولی در نهایت برجام که تامین کننده مطالبات تهران و واشنگتن بود به نتیجه رسید. اکنون هم همین طور است، با همه خوشبینیهایی که در هفتههای اخیر در دستیابی توافق برجام از سوی مقامات دست اندرکار مذاکرات از داخل سالن مذاکره و خارج از آن ابراز میشد هنوز مطالبی است که در ابهام قرار دارد و نیاز به توافق ایران و آمریکا دارد و اگر توافق صورت نگیرد و رفع کامل تحریمها که یکی از موارد درخواست تهران است انجام نشود دستیابی به توافق همچنان با چالش مواجه خواهد بود به طوری که آقای امیر عبداللهیان وزیر خارجه ایران ابراز کرد: طرح برخی درخواستهای جدید از سوی آمریکا هیچگونه توجیه منطقی ندارد و با مواضع این کشور در مورد دستیابی سریع به توافق در تناقض است. دادن آدرسهای ناصحیح و انداختن تقصیر به گردن این کشور و آن کشور ممکن است در کوتاه مدت تاثیر بر افکار عمومی بگذارد، ولی در دراز مدت و بعد از روشن شدن واقعیتها اعتماد به برخی تحلیلها را در جامعه کاهش میدهد و کلام آخر، برای دستیابی سریعتر به توافق بهتر آن است مثل دوره قبل مذاکرات، نمایندگان آمریکا وارد جلسات مذاکرات بشوند و بطور مستقیم و با حضور دیگر اعضای برجام نکات مبهم که مانع از توافق است صحبت بشود و به این ترتیب، شائبه کارشکنی این کشور یا آن کشور کاهش پیدا خواهد کرد و هیچ کشوری متهم به کارشکنی نمیشود و اگر کشوری چنین قصدی داشته باشد در سایه مذاکرات با حضور ایران و آمریکا قادر به تحمیل نظر خود نخواهد شد.
صادق زیبا کلام استاد دانشگاه طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی با عنوان احتمال توافق وین بدون روسیه؟ نوشت: اگرچه از منظر سیاسی احتمال آن بعید به نظر میرسد، اما با توجه به موضع گیری آمریکاییها که یک هفته به روسیه ضربالاجل دادهاند که یا از آن تضمینی که میخواهد منصرف شود و یا اینکه اساسا توافق وین بدون روسیه صورت بگیرد. یعنی ۳ کشور اروپایی خواهند بود؛ چین و آمریکا هم خواهند بود، اما بدون روسیه. سوال اینجاست که آیا ایران حاضر است که توافق وین را بدون روسیه انجام دهد؟ در حقیقت درست است که مخاطب ضربالاجلی که آمریکاییها تعیین کردهاند مسکو است، اما اگر دقیقتر نگاه کنیم به نظر میرسد که مخاطب آن اتفاقا تهران است. چرا که آنچه مسلم است روسها از مواضعشان عقب نشینی نخواهند کرد. بنابر این فرمول آمریکاییها آن است که توافق وین بدون روسیه صورت گیرد. اما سوال اینجاست که آیا ایران حاضر است به توافق برجام بدون روسیه تن دهد؟ پرسش دشواری است و ایران را در یک شرایط بسیار دشوار سیاسی قرار میدهد. اگر ایران بدون روسیه به توافق تن دهد گام بزرگی برای بیرون آمدن کشور از مشکلاتی که گرفتار آن است، خواهد برداشت. اما تردیدی نیست که این گام با دلخوری روسیه همراه است. اگر نه ایران به خاطر روسیه توافق برجام را کانلم یکن نماید آن وقت درست است که با روسیه مانده، اما با مصیبتهای اقتصادی و ادامه تحریمها چه کند؟
به نظر میرسد که این یک هفته فرصتی است که مسئولان باید تصمیم دشواری بگیرند که آیا میخواهند بدون روسیه بمانند و غیض و غضبهای مسکو را تحمل کنند یا اینکه میخواهند روسیه را تنها نگذارند. آنچه که مسلم است ملاک کشورها باید منافع ملی باشد. پرسش اینجاست که آیا روسیه که این تقاضای دقیقه نود را نموده و برجام را به صورت معلق در آورده آیا هرگز به فکر منافع ملی ایران بوده است؟ پاسخ منفی است؛ روسیه عملا هر آنچه را که به خیر و صلح خودش یا به عبارت بهتر به خیر و صلاح پوتین بوده اتخاذ کرده و خیلی برایش اهمیتی نداشته که حالا تکلیف ایران چه خواهد شد یا تکلیف این کشور و آن کشور چه میشود. در حقیقت پرسش دشوار فراروی ایران آن نیست که میخواهد با روسیه بماند یا میخواهد از روسیه خداحافظی کند. سوال اساسیتر آن است که برای جمهوری اسلامی ایران اولویت منافع ملیاش است یا در کنار آن همگرایی با روسیه؟