به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز سه شنبه یکم شهریورماه در حالی چاپ و منتشر شد که سکوت واشنگتن و ادعاها و کارشکنیهای تل آویو در مورد برجام، تشکیل ۳۰ پرونده مربوط به قطع درختان در محاکم قضایی، پلن B ایران درصورت شکست برجام و ۱۰۰ میلیون بشکه نفت ذخیره شده ایران، آماده صادرات در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با تیتر شکمهای گرسنه و جرایم اجتماعی نوشت: جوان قمه به دستی که در یکی از اتوبانهای تهران از یک دختر زورگیری کرد، بعد از دستگیر شدن به اقداماتی اعتراف کرد که برای جامعه ما فاجعه است. او که از پناهندگان خارجی است، گفته تاکنون ۱۰۰ بار زورگیری کرده و این کارها را به کمک دوست خود انجام میداده و اقدام اخیر را هنگامی مرتکب شده که به تازگی از زندان آزاد شده بود. وی این را هم گفت که در موارد قبلی گرفتار دوربینهای نصب شده در معابر نشده بود و اینبار به وجود دوربین توجه نداشت و همین بیتوجهی باعث دستگیری وی شده است.
وقایع تاسفباری از قبیل زورگیری در شهرهای مختلف به ویژه در تهران و همچنین سرقتهای عجیبی که در معابر و در منازل و بانکها و سایر اماکن رخ میدهند، از دو نظر قابل تامل هستند. اول اینکه وضعیت بد اقتصادی موجب وادار شدن عدهای به سرقت و زورگیری میشود و دیگر اینکه قوانین برخورد با سارقین و زورگیرها کارآمدی لازم را برای بازدارندگی ندارند. در مورد اتباع بیگانه نیز ضعف برخورد، عامل بسیار مهمی است که آنها را به کارهای خلاف تشویق میکند. وقتی آن جوان زورگیر میگوید قبل از زورگیری اخیر به تازگی از زندان آزاد شده بود، این سخن به روشنی نشان میدهد که مجازات اقدامات خلاف قبلی او کارائی لازم را برای بازدارندگی نداشتند و او به همین دلیل، راه را برای خلافهای بعدی هموار دیده و مرتکب زورگیری با قمه در یک اتوبان و در برابر آن همه رهگذری که در خودروهای متوقف شده در سنگینی ترافیک شاهد این صحنه بودند شده است. اصولاً این سوال مطرح است که چنین افرادی چرا به کشور خودشان بازگردانده نمیشوند؟
بسیاری از مردم معتقدند چنین فردی را باید در همان نقطه ارتکاب جرم و در مقابل چشمان عموم مردم اعدام کرد. شاید این سخن قدری همراه با زیادهروی به نظر بیاید، ولی همین انتظار و توقع نشان میدهد قوانین موجود در زمینه مجازات چنین افراد متجاسری کارایی لازم را ندارند و یا احکامی که صادر میشوند منطبق با قوانین موجود نیستند. هرکدام از این دو فرضیه درست باشند، نتیجه این میشود که باید مجازات چنین افرادی تشدید شود تا بخشی از عوامل تامین امنیت، ضمانت اجرایی پیدا کند.
برخورد قانونی قوی و کارآمد، هرچند لازم و موثر است، ولی به هر حال برخورد با معلول است و نمیتواند مشکل را به صورت ریشهای حل کند. راه علاج واقعی و جدی ناهنجاریهائی از قبیل سرقت، که طبق گزارشهای رسمی در صدر آمار جرائم قرار دارد، برطرف ساختن بحران اقتصادی است. در کشور ما اکنون بحران اقتصادی به صورت چندوجهی در حال پیشروی است. دریافت حقوقهای نجومی توسط عدهای از مدیران در برابر حقوقهای کارمندان که با گرانیهای سرسامآور کنونی کفاف زندگی آنها را نمیدهد، به وجود آمدن فاصله طبقاتی در جامعه که هر روز بیشتر و بیشتر میشود، بیکاری گسترده که دامنگیر بسیاری از خانوادههاست، بیعدالتی وحشتناکی که در بخشهای مختلف وجود دارد و به نارضایتیها دامن میزند و زندگیهای اشرافی و فخرفروشیهای آزاردهنده طبقه مرفه همگی از جنبههای مختلف به اقشار ضعیف جامعه فشار وارد میکنند. درست است که اینها نمیتوانند مجوزی برای سرقت و قمهکشی و زورگیری باشند، ولی شکمهای گرسنه هرگز منتظر مجوز و اجازه قانون و شرع و عرف نمیمانند. اگر به این فرموده پیامبر اکرم که «کَادَ الْفَقْرُ انْ یَکُونَ کُفْراً» اعتقاد داشته باشیم، باید بپذیریم که فقر میتواند اقشار محروم و ضعیف جامعه را به انواع انحرافات به ویژه مباح دانستن سرقت بکشاند. علاوه بر اینها، وقتی افراد محروم اخبار اختلاسها، رانتها، سوءاستفادهها و حقوقهای نجومی را میشنوند و ریخت و پاشها را میبینند، همینها را مجوزی برای حل مشکلات زندگی خود از هر طریق که بتوانند حتی سرقت و زورگیری میدانند و از هیچ اقدام خلافی برای نجات دادن خود از فقر و سیر کردن شکم زن و بچههای خود دریغ نمیکنند.
این واقعیت تلخ به روشنی نشان میدهد که سرقت و زورگیری معلول است و برای ریشهکن ساختن آن باید قبل از هر چیز به سراغ بحران اقتصادی رفت و چارهای برای پایان دادن به آن جستجو کرد. فارغ از اینکه چرا کشور ثروتمند ما دچار بحران اقتصادی شده و چه کسانی مقصر پدید آمدن این وضعیت هستند، همه باید درصدد حل این بحران باشند و از بحثهای حاشیهای که برای طفره رفتن صورت میگیرد و سودی برای مردم و کشور ندارد، پرهیز کنند.
یوسف مولایی تحلیلگر مسائل بینالملل طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی با عنوان اراده ایران و آمریکا، توافق است نوشت: آنچه از شرایط و فضای حول محور برجام میتوان برداشت کرد اینکه اراده سیاسی ایران و آمریکا برای رسیدن به توافق است. این مهمترین نکتهای است که باید در نظر گرفت و تحولات پیرامون برجام نشان میدهد که اراده وجود دارد و از طریق تبادل نظر در خصوص متنی که اروپا ارائه کرده خود را نشان داده و طرفین نظرات خود را به یکدیگر منعکس کردند؛ لذا همین که مذاکرات ادامه دارد و آقای جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا از احتمال از سرگیری مذاکرات در این هفته خبر داده نشانه مثبتی است که نشان میدهد ما به توافق نهایی نزدیک هستیم. وگرنه اگر قرار بود که مذاکرات به نتیجه نرسد یا پایان یافته تلقی شود بعد از ارائه متن آقای بورل طرفین آخرین حرف خود را میزدند و میایستادند که هیچ تغییری در آن ایجاد نکنند و به نوعی به این سمت و سو بروند که ما میخواستیم توافق انجام شود، اما طرف مقابل اراده نداشت و در نهایت مذاکرات به پایان میرسید. ولی در حال حاضر اسناد رد و بدل میشود و نظرات طرفین به یکدیگر منعکس میشود و خیلی هم به مسائل اصلی و اساسی نزدیک شدهاند و راه حلهایی را نیز پیدا کردهاند. ولی مثل هر مذاکره دیگری طرفین مذاکره، چون خواستههای مختلفی دارند میخواهند حداکثر امتیاز را از طرف مقابل بگیرند و وقتی به نقطهای رسیدند که دیگر امکان گرفتن امتیاز وجود ندارد و باید متن موجود را یا بپذیرند یا مذاکرات خاتمه خواهد یافت و در آن نقطه مذاکرات نهایی میشود؛ لذا از هم اکنون نمیتوان زمان دقیقی تعیین کرد، اما به نظر میرسد که بیش از یک تا دو هفته طول نخواهد کشید. چون قبل از اجلاس شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی باید مساله ایران و آژانس در مورد مسائل پادمانی و آن مساله ابعاد احتمالی فعالیت هستهای غیر صلحآمیز ایران که در سه مکان از سوی آژانس شناسایی شده حل و فصل شود؛ لذا به نظر میرسد که بیشترین وقت طرفین روی این نقطه متمرکز است که چگونه این مساله با آژانس حل و فصل شود که بتواند متن پیبشنهادی آژانس را نهایی کند. البته مسائل ایران آژانس به این زودی حل نمیشود و باید راهحلی که اختلاف ایران و آژانس طی آن حل شود در این مذاکرات مطرح باشد. احتمالا ایران مکانیسمی را پیشنهاد کند که اعتماد آژانس را جلب کند که آژانس بعد از این میتواند کنترل موثری روی فعالیتهای هستهای ایران داشته باشد. اگر ایران با آژانس بر روی این مدل راستی آزمایی به توافق برسد باقی مانده مسائل پادمانی نیز داخل این مکانیزم قابل حل و فصل خواهد بود.
سید محمد بحرینیان طی یادداشتی در شماره امروز رسالت با عنوان مگر مردم چه میخواهند؟ نوشت: یک. با به ثمر رسیدن پروژه عظیم آبرسانی غدیر، ۲۶ شهر و ۱۶۰۰ روستای خوزستان از تنش آبی رها خواهند شد. مشقت بزرگی است که در تابستان خرماپزان اهواز و خرمشهر و آبادان آب قطع شود، یا با هر بارندگی، آب آشامیدنی بهشدت گلآلود شود. خوزستان و مردمان نجیبش، با تمام پایمردی در جنگ تحمیلی، با پرداخت هزینه سنگین پای ایران اسلامی و با وجود منابع سرشاری که به پای ایران ریخته، سرزمین مظلومی است. شهرهایی که یا آب ندارند، یا میزبان گردوغبارند، مردمانی دارد که هرچند شایسته بهترین وضعیت زندگی و رفاه معیشتی هستند، اما چندان هم خواسته زیادی ندارند. حالا بعد از یک سال، یک پروژه ۱۰ساله با پیگیری رئیسجمهور محترم و تزریق بودجه و تمرکز مدیریت، بخش عمدهای از مشکل و ریشه ناراحتی مردم خوزستان برطرف خواهد شد.
دو. مشکلات کشور ممکن است ساده نباشند و پیشازاین هم گفتهام که در مورد مشکلات کشور نباید سادهانگاری کرد، اما این بدان معنا نیست که راهحل نداشته باشند. بجد معتقدم که با همین وضعیت امروز کشور، یعنی همین بودجه، همین نیروی انسانی و همین توان مدیریتی و دانش فنی، اغلب گرههای کشور را میتوان باز کرد. مشکل آنجاست که در برخی دورهها، انگیزهای برای حل مشکلات وجود نداشته است.
در میان مدیران کشور، حتی افرادی را میشناسم که باوجود ضعف تجربه و دانش مجموعه مدیران و کارشناسان کشور در آن حوزه، به سبب انگیزه بالا، بههرحال با آزمونوخطا -که معتقدم پس از ۴ دهه دیگر مجاز نیست- مجموعه خود را به مقصد رسانده و از مشکلات مردم کاستهاند.
از سوی دیگر، در برخی حوزهها باوجودآنکه در زمره کشورهای دارای حرف بوده و سابقه موفقی داریم، به واسطه بیانگیزگی مدیران خسارت دیدهایم و عقبرفتهایم.
سه. با محاسبه درمییابیم که مشکلات اساسی هر استان و اولویتهای کلان کشور، زیاد نیست. با فعالسازی ظرفیتهای صنعتی، معدنی، خدماتی و کشاورزی، حقیقتا طی چند سال، چهره کشور عوض خواهد شد.
چهار. مردم زود راضی میشوند و اگر تلاش و انگیزه خدمت از مدیران ببینند، با کاستیها هم کنار میآیند. اگر وضع پیشین در آبرسانی به خوزستان ادامه مییافت، شاید مشکل تا چند سال دیگر هم حل نمیشد و همچنان پروژه نیمهکاره بود، اما با تزریق بودجه و تأکید و تمرکز بر کار، به سرانجام رسید. با همین مؤلفهها، مشکلات عمدهای در حوزه اشتغال، شفافیت، خدمات عمرانی، مسکن، محیطزیست و سایر حوزهها نیز قابل مرتفع شدن یا حداقل کاهش یافتن است. احتیاجی به معجزه مدیران نیست، کافی هست هر مسئولی در پایان دوره، کمی گردوغبار را از چهره منطقه یا سازمان خود زدوده باشد و گامهایی به جلو برداشته باشد. در جا زدن و دچار روزمرگی شدن در این مسیر به معنای عقب رفتن است. با تداوم و تدریج در گامهای روبهجلو، ایران ما گلستان خواهد شد.