سرقت سگ ژرمنشپرد که ردیاب داشت، راز دو سارق شیشهای که به کارگاههای صنعتی دستبرد میزدند را فاش کرد.
به گزارش جام جم آنلاین، اوایل آذر امسال مردی باحضور در پلیس آگاهی تهران با طرح شکایتی گفت: کارگاه صنعتی دارم. افرادی هم برایم در آنجا کار میکردند. نگهبان بیمار بود و دو روزی نمیتوانست به محل کار بیاید. روز حادثه خودم زودتر از کارگرانم به کارگاه رفتم که با صحنه عجیبی روبهرو شدم، دیدم دوربینهای مداربسته آنجا به طور کامل تخریب شده و حتی دستگاه ضبط تصاویر هم تخریب شده بهطوری که تصاویر آن قابل بازیابی نیست.
۵۰۰میلیون تومان ارزش تجهیزات صنعتی بوده که از بخشی از انبار سرقت کرده بودند. علاوهبر آن، یک قلاده سگ ژرمنشپرد هم در کارگاه داشتم که به سرقت رفته است.
پس از این شکایت، تحقیقات پلیسی آغاز شد و ماموران متوجه شدند سگ بهسرقترفته، مجهز به ردیاب بوده که آن را بررسی کردند و معلوم شد ردیاب در چند محله فعال بوده است.
جستوجوها در اینباره ادامه داشت تا اینکه چند روز پیش شاکی پرونده هنگام عبور از یکی از محلههای شمالغرب تهران، متوجه شد سگی شبیه سگ خودش در خودروی عبوری قراردارد که دو مرد سرنشین آن هستند و آگهی فروش سگی را در پشت شیشه خودرویشان نصب کردهاند.
او با شماره درجشده تماس گرفت که مردی در پاسخ به وی مدعی شد که این سگ را از خارج از کشور خریده و به ایران آورده و آن را ۵۰ میلیون تومان میفروشد.
او که شک کرده بود، دستگاه ردیابش را روشن کرد و متوجه شد ردیاب سگ سرقتیاش فعال شده و محل آن خودروی موردنظر است.
به تعقیب آن خودرو پرداخت و همزمان با پلیس تماس گرفت. ماموران خود را به محل رسانده و با متوقف کردن خودرو، دو سرنشین آن را دستگیر کردند. سگ سرقتی شاکی هم داخل خودرو بود که تحویل او شد.
متهمان بازداشتشده برای ادامه تحقیقات به پلیس آگاهی تهران منتقل شده، ابتدا اظهارات ضد و نقیضی را مطرح کردند، ولی در ادامه با اعتراف به سرقت سکوت خود را شکستند.
یکی از سارقان در بازجوییها گفت: چهار بار به اتهام درگیریهای خیابانی و شرارت به زندان افتادم. آخرین بار که آزاد شدم، چون شیشهای شده بودم به سرقت رو آوردم و با فرشید، همدستم سرقتها را آغاز کردیم. متوجه شدم نگهبان شرکتی صنعتی در جنوب شهر بیمار شده و به محل کارش نمیآید.
از همین فرصت استفاده کردم و موضوع را با دوستم در میان گذاشتم که با من همراه شد. نیمهشب با تخریب قفل در کارگاه وارد شدیم. اموال را سرقت کرده و با خودروی کرایهای آن را خارج کردیم. بعد از انتقال اموال به خانهمان، کمکم آنها را فروختیم، بخشی هم در خانه مانده بود تا مشتری برای آن پیدا کنیم. برای اینکه ردی از ما باقی نماند، دوربینها را تخریب کردیم. دوستم سگ سرقتشده از آن کارگاه را برای چند روزی نزد خودش برد. نمیتوانستیم از سگ مراقبت کنیم و تصمیم به فروشش گرفتیم.
با اعتراف این متهم، همدستش نیز گفتههای او را تایید کرد. برای سارقان قرار قانونی صادر شد و تحقیقات از آنها ادامهدارد.