به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز یکشنبه سوم دی ماه در حالی چاپ و منتشر شد که انتخابات، پایه تحول و راهحل مشکلات در بیان رهبر انقلاب در دیدار با مردم کرمان و خوزستان، خودروهای فرسوده و منابع متحرک، عامل ۷۲ درصد از آلودگی هوا و شکل جنگ در غزه تغییر میکند در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
غلامرضا نظربلند طی یادداشتی در شماره امروز شرق با تیتر نشانی غلط به روسها نوشت: همراهی روسیه با کشورهای عربی در نشست مراکش در موضوع جزایر سهگانه ایرانی که تکرار موضعگیری شش ماه قبل است، حاوی نکاتی است که به مواردی از آن اشاره و به اقداماتی که طلب میکند، پرداخته میشود. نخست آنکه از این همراهی دوباره بوی استیصال به مشام میرسد. روسیه زمانی که شوروی بود و با ابرقدرت غربی، آمریکا، هماوردی داشت، هنگامی که شورای امنیت سازمان ملل در تاریخ ۹ دسامبر ۱۹۷۱ تشکیل جلسه داد تا به شکایت چهار کشور چپگرای عربی وقت از ایران درباره جزایر تنب و ابوموسی بپردازد، به قدری به موضوع شکایت با کممحلی نگریست که فقط به گسیل یکی از کارکنان دونپایه نمایندگی دائمی خود نزد آن سازمان به آن جلسه اکتفا کرد. نماینده مزبور مأموریت داشت که صرفا در جلسه حضور فیزیکی به هم رساند و حتی کلمهای هم به زبان جاری نکند. این در حالی بود که کشورهای شاکی انتظار داشتند که «کشور شوراها» دستکم به خاطر رفاقت انترناسیونالیستی با ارادتمندان خود هم که شده موضعی باب طبع آنها بگیرد. حال همین روسیه که روزی به موضوعی، چون شکایت از اعاده حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه خود چنین رفتار میکند که حتی به قیمت نارضایتی کشورهای اقماریاش هم حاضر نمیشود به تقلیلگرایی روی آورد، اینک به روزی افتاده که نهتنها به چنین کسر شأنی تن میدهد، بلکه برای دورزدن تحریمها، از هیچ اقدام منفعلانه و فرصتطلبانهای هم فروگذاری نمیکند. همراهی روسیه با عربها علاوه بر اینکه نشان از تنزل شدید کیفیت سیاست خارجی آنکشور دارد، از استیصالی حکایت میکند که ازجمله به دلیل تحریمها و شیوه حکمرانی الیگارشمحور سراغ سرزمین تاواریشها آمده است.
همین درماندگی است که حکمرانان روس را ناچار کرده تا منافع بلندمدت و راهبردیشان را قربانی منافع زودگذر و مقطعی خود کنند. از سوی دیگر، نمیتوان همه تقصیرها را به گردن طرف روس انداخت. سیاست و حکمرانی جهانی بر دو پایه تعامل و توازن استوار است. تعامل نوعا بین کشورهای دوست معنی پیدا میکند، لیکن توازن دوست و دشمن نمیشناسد، هرچند که ممکن است در میان کشورهایی که از روابط چندان گرمی برخوردار نیستند بیشتر معنا پیدا کند. رویکرد سیاست خارجی کشورمان در رابطه با مسکو بیشتر بر مدار تعامل استوار بوده و کمتر حاوی عنصر توازن است. در این میان، حتی عنصر تعامل هم چندان بامسما نبوده و شوربختانه بیشتر یکطرفه بوده است. توضیح آنکه ایران در این یکی، دو دههای که از گسترش روابط دوجانبهاش با روسیه میگذرد، هزینه بیشتری پرداخت کرده و مسکو فایده به مراتب بیشتری برده است. سوریه و اوکراین شاهد مثال هستند.
البته شاید گفته شود که زیادهخواهی عادت مألوف روسهاست و تازهترین شاهد مثال آن هم همین جنگ غزه است. روسیه در این جنگ که مردم فلسطین هزینههای سنگین جانی و مالی آن را میپردازند و آن کشور حداقل به دلیل انحراف افکار عمومی جهانی از جنگ در اوکراین به جنگ در غزه، منفعت آن را میبرد، حاضر نشد درحالیکه از حماس درخواست آزادی همه گروگانها را میکند، از اسرائیل هم بخواهد که دست از قتل عام و نسلکشی فلسطینیها بردارد.
اگر ما در روابط دوجانبه با مسکو به عامل توازن نظر میافکندیم، روسها را وادار میکردیم که وارد ساحت ما نشوند و با تشکیک در حاکمیت سرزمینیمان در امور داخلیمان مداخله نکنند. افزون بر این، به آنها میفهماندیم که نادیدهگرفتن این انتظارات معقول به منزله عبور از خط قرمز ما بوده که تحمل آن نمیتواند موضوعیت داشته باشد.
خلاصه کلام، روسیه که به واسطه حمله به اوکراین خود را به جنگی فرسایشی کشانده است، گویا دچار فراموشی شده که اگر از روی استیصال یا فرصتطلبی یا منفعتجویی کاسبکارانه میخواهد موضعی در موضوعی فرامرزی بگیرد، لازم است قبل از آن به سوابق امر مراجعه کند و اسناد رفتار اسلاف خود در قبال آن را مورد مطالعه قرار دهد. به علاوه، سیاستپیشگان روس باید بیش از نوک بینی خود را ببینند و افق بلندمدت را ذیل بازه زمانی کوتاهمدت قرار ندهند. عقل سلیم حکم میکند که نباید رضایت خاطر کشوری کوچک و موزاییکی را که حالا به برکت درآمدهای نجومی نفتی به نان و نوایی رسیده و برای مدت دو سال هم بر کرسی عضویت غیردائم شورای امنیت تکیه زده، به از دست دادن کشوری بزرگ که در بزنگاهها به داد آنها رسیده، ترجیح داد. گیرم که امارات عربی متحده بتواند روسها را در امر دورزدن تحریمها یاری و از کیسه خلیفه درهمی به آنها هبه کند، آیا این به آن میارزد که مسکو خود را از مواهب دوستی با دادرس خود محروم کند و اسباب نفرت و نفرین ۸۹ میلیون ایرانی را به دست خود فراهم کند. از طرف دیگر، ما هم باید بدانیم که با کشوری که وارد حریم حاکمیت سرزمینیمان میشود، نمیتوانیم روابط راهبردی داشته باشیم؛ چراکه همه راهها به صیانت از این حاکمیت و منافع ملی مترتب بر آن ختم میشود و اگر این مهم بخواهد مخدوش شود، بهتر است که عطای چنین روابط فیکی را به لقایش بخشید.
خلاصه کلام آنکه هیچ ملاحظه و تحفظی در روابط دوجانبه وجود ندارد که بتواند تکرار موضعگیری نابخردانه و فرصتطلبانه روسیه یا توضیحات سبکسرانه دیپلماتهای آن کشور در این خصوص را توجیهپذیر کند. شاید با اطمینان بتوان گفت که برخوردهای منفعلانه ما نظیر دادن تذکر و فراخواندن سفیر کشور خاطی تحت عنوان دعوت و نه احضار و از این قبیل، نشانیهای غلطی بوده که موجب شده تا روسها را به این کژفهمی رهنمون کند که ورود به حریم حاکمیتی ایران چندان هزینهای در برندارد و در نتیجه، تکرار آنهم نهتنها خالی از اشکال است بلکه حتی میتواند دل عربها را از تداوم حاتمبخشی آنها قرصتر کند و منفعتی مضاعف به بار آورد.
باید قطار روابط تهران-مسکو را به ریل خود بازگرداند و برای تحقق این مهم به توازنسازی بیشتر روی آورد و روسها را به صرفنظر کردن از تنظیم روابط خود با عربها با هزینهکردن از جیب ما وادار کرد.
روزنامه جمهوری اسلامی طی یادداشتی در شماره امروز خود نوشت: زمزمههای طلب آتشبس در غزه توسط صهیونیستها دلایلی دارد که خودشان برای جلوگیری از ضربه وارد شدن به هیمنهشان حاضر نیستند آنها را به زبان بیاورند. علاوه بر اینکه صهیونیستها سخنی از ضعفهای مشهودشان به میان نمیآورند، همزمان با واسطهتراشی برای برقراری آتشبس به تبلیغات دروغین خود مبنی بر اینکه به جنگ ادامه خواهند داد و تا نابود ساختن کامل حماس کوتاه نخواهند آمد نیز دامن میزنند. این، بخش انفکاک ناپذیر خوی نژادپرستی است که صهیونیستها بیشترین میزان آن را دارند و در طول تاریخ سیاهشان از آن همواره استفاده کردهاند. علیرغم این ژست ظاهری، آنچه واقعیت دارد و خود صهیونیستها نیز از آن خبر دارند چیز دیگری است.
- با گذشت دو ماه و نیم از تهاجم وحشیانه ارتش رژیم صهیونیستی به غزه و ارتکاب زشتترین و دلخراشترین جنایات، هنوز صهیونیستها به هیچیک از اهداف اعلام شده خود دست نیافتهاند. حماس، همچنان قدرتمندانه میجنگد، ارتش رژیم صهیونیستی هر روز دهها تانک و خودروی نظامی از دست میدهد، سربازان و افسران اسرائیلی هدف سلاحهای نیروهای گردانهای قسام قرار میگیرند و همانطور که حماس گفته بود غزه به گورستان صهیونیستها تبدیل شده است.
- برخلاف خواست و تبلیغات نتانیاهو، بایدن و لابی صهیونیستی که اعلام کرده بودند حداکثر ظرف دو ماه به تمام اهداف خود میرسند و به عمر حماس پایان میدهند، طبق اطلاعاتی که حتی منابع غربی میدهند بعد از دو ماه و نیم جنایت صهیونیستها و نسلکشی فلسطینیها توسط ارتش اسرائیل، اکنون حماس محبوبتر و قدرتمندتر از همیشه است. این واقعیت را رسانههای وابسته به رژیم نژادپرست صهیونیستی هم اعتراف کردهاند.
- با اینکه تعداد شهدای غزه به مرز ۲۱ هزار نفر نزدیک میشود، خانههای مردم غزه با بمبارانهای ارتش خونخوار رژیم صهیونیستی ویران شده و قحطی و فقدان امکانات درمانی و نیازهای اولیه زندگی در غزه بیداد میکند، مردم مثل روز اول جنگ با روحیهای قوی در برابر دشمن مقاومت میکنند. این روحیه مقاوم، ضربه بزرگی به صهیونیستها وارد ساخته است.
- تاثیر شگرف مقاومت مردم غزه در برابر جنایات سنگین صهیونیستها، تاثیرات مهمی بر مردم جهان گذاشته است. این روزها اخبار زیادی از گرایش مردم در کشورهای مختلف به اسلام به خاطر تاثیر گرفتن از مقاومت مردم مسلمان غزه در رسانهها منتشر میشوند که از یک پیروزی بزرگ برای ملت فلسطین و شکست خوارکنندهای برای رژیم نژادپرست صهیونیستی خبر میدهند.
- استمرار تظاهرات در ۵ قاره جهان در حمایت از مردم فلسطین و اعلام انزجار و نفرت از رژیم صهیونیستی، پدیده مهمی است که فشار افکار عمومی بر صهیونیستها را لحظه به لحظه افزایش میدهد. این، یک اجماع جهانی علیه رژیم اشغالگر و جنایتکار صهیونیستی است که عرصه را بر سران این رژیم تنگ کرده و دولتمردان آمریکائی را که با صهیونیستها همدست هستند دچار تنگنا کرده است. امروز رئیس جمهور آمریکا و سران رژیم صهیونیستی منفورترین افراد نزد افکار عمومی مردم جهان هستند.
- فعال شدن شاخههای مختلف جبهه مقاومت از عراق و سوریه و لبنان گرفته تا یمن، اهرم فشار مهمی است که رژیم صهیونیستی را دچار سرگیجه کرده است. کاری که رزمندگان یمنی علیه اسرائیل انجام میدهند، در عمل بخش عمدهای از رگهای حیاتی صهیونیستها را قطع میکند. تلاش آمریکا برای ایجاد ائتلاف جهت مقابله با رزمندگان یمنی هرچند به جائی نخواهد رسید، ولی نشاندهنده اهمیت کاری است که مردم باغیرت یمن در حمایت از مردم غزه و آرمان فلسطین انجام میدهند. سران بیغیرت کشورهای عربی اگر یک قطره از خون مردم یمن را در رگهای خود داشتند امروز رژیم صهیونیستی با این گستاخی مشغول کشتار زنان، کودکان و سایر غیرنظامیان فلسطینی و تخریب مدارس، مساجد، بیمارستانها و خانههای این مردم مظلوم نبود.
- شکست روحیه نظامیان اسرائیلی نیز عامل مهمی است که رژیم صهیونیستی را نیازمند آتشبس ساخته است.
قطعاً پیروزی نهائی با رزمندگان مقاومت است و رژیم صهیونیستی با وضعیت دشواری که اکنون دارد، برای برقراری آتشبس تلاش میکند. در چنین شرایطی حماس هم آتشبس را خواهد پذیرفت البته با برتری کامل. حماس میتواند اینبار خواستار آتشبس پایدار باشد و دشمن را وادار به خودداری از ادامه شرارت نماید.
مرتضی کامل نواب در سرمقاله روزنامه خراسان نوشت: بیانات دیروز رهبر انقلاب در جمع هزاران نفر از مردم استانهای کرمان و خوزستان حاوی نکات ارزنده و تعیین کنندهای بود که با توجه به قرار گرفتن در آستانه انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و همچنین انتخابات ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری مروری تحلیلی بر اهم این نکات برای متولیان و مسئولان برگزاری انتخابات، نامزدها و جریانهای سیاسی و همچنین آحاد ملت ایران میتواند راهگشا و موثر باشد:
۱. انتخابات ضامن جمهوریت و اسلامیت نظام
بی شک این عبارت از مقام معظم رهبری که فرمودند جمهوریت و اسلامیت نظام هر دو به انتخابات وابسته است از جمله عبارات تاریخی ایشان در باب انتخابات محسوب میشود. خطی که بیانگر دیدگاه اصیل جمهوری اسلامی درباره آرای مردم و مشارکت سیاسی ایشان در تشکیل ساخت و بافت نظام است. ایشان در نسبت انتخابات و جمهوریت بیان کردند که تحقق جمهوریت و مردم سالاری و حاکمیت مردم در اداره کشور هیچ راهی جز برگزاری انتخابات ندارد و در توضیح نسبت اسلامیت نظام با انتخابات فرمودند با انتخابات است که، ولی فقیه از طریق منتخبان ملت در مجلس خبرگان تعیین میشود. این نگاه مشخص کننده جایگاه اساسی مردم در موضوع اسلامیت نظام و مقوم بودن برای آن است. ضمن اینکه نمایندگان مجلس هم باید طبق مقررات و معارف اسلامی قوانین را مصوب کنند. همچنین توجه دقیقی که ایشان نسبت به نادیده گرفتن انتخابات بیان کردند که به یکی از دو مسیر دیکتاتوری و یا هرج و مرج و ناامنی و اغتشاش میانجامد، تجربهای است که با نگاهی مختصر به کشورهای اطراف یا برخی تلاشها در داخل کشور طی سالهای گذشته از سوی افرادی که خیابان را به جای صندوق رای برای کسب قدرت انتخاب کردند، برای همگان ترسیم و تصدیق میشود.
۲. معجزه آفرینی مشارکت قوی
یکی دیگر از فرازهای سخنان دیروز رهبر انقلاب به مشارکت قوی و پرشور در انتخابات باز میگشت. ایشان ضمن معجزه خواندن مشارکت قوی گفتند برگزاری انتخابات پرشکوه و با حضور پرشور مردم موجب وحدت ملی میشود وحدت ملی و حضور پرقدرت مردم در صحنه قدرت ملی میآورد و قدرت ملی موجب امنیت میشود که امنیت نیز زمینه ساز پیشرفت علمی، شکوفایی اقتصادی و حل مشکلات گوناگون اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خواهد بود.
آنچه در این بخش از بیانات رهبر معظم انقلاب قابل مشاهده است اعتقاد راسخ ایشان به مقوله مشارکت حداکثری و قوی و پرشور مردم به مثابه تنها راه حل کلیدی مشکلات و مسائل کشور است. در واقع در جمهوری اسلامی و مردم سالاری دینی مبتنی بر آن، راه حل دیگری جز به میدان آمدن عامه مردم وجود ندارد. نظام اسلامی متعلق به مردم است و حل مسائل ایشان نیز در گرو مشارکت و نقش آفرینی مردم در صحنه است. امری که ضامن امنیت کشور و به همین ترتیب موجبات قدرت ملی و وحدت ملی میشود.
۳. رقابت واقعی سیاسی برای تحول آفرینی
بخش دیگری از بیانات رهبر معظم انقلاب در سخنان دیروز ایشان از یک سو خطاب به متولیان برگزاری انتخابات بود از سوی دیگر جریانهای سیاسی و نامزدهای انتخابات را شامل میشد.
ایشان در بخشی از بیانات خود فرمودند:میدان باید برای حضور جناحهای سیاسی و گرایشهای گوناگون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی در مسابقه بزرگ انتخابات باز باشد تا همه دیدگاهها و نگاهها در این میدان فعال باشند.
طبعاً این بخش از بیانات ایشان در درجه اول متولیان برگزاری انتخابات را در بر میگیرد. مجموعهای شامل هیئتهای اجرایی، هیئتهای نظارت و در نهایت شورای محترم نگهبان که ضمن رعایت قوانین و مقررات مربوطه این دغدغه و مسئله را سرلوحه تصمیمات و اقدامات خود قرار دهند. همچنین جریانات و گروههای سیاسی لازم است با این اتمام حجت و تعیین تکلیف شفاف، موضع خود را روشن کرده و برای رقابت جدی و تعیین کننده پا به میدان بگذارند و برخلاف آنچه طی ماههای اخیر از برخی چهرههای سیاسی شنیده میشد، مواضع تردید آمیز خود را کنار گذاشته و برای شرکت در این رقابت آماده شوند.
این گلایه که برخی از تحول سخن میگویند، اما انتخابات را که مقدمه تحول است مورد بیمهری قرار میدهند، در کلام ایشان، به اعتقاد نگارنده، به چنین رویکردی در برخی جریانات و چهرهها سیاسی باز میگردد که شاید تمایل به عدم شکست در انتخابات را پشت تردیدهایی، چون فراهم نبودن میدان رقابت مخفی میکنند.
از منظر رهبر معظم انقلاب رقابت انتخاباتی چه به لحاظ رقابت نامزدهای جوان با افراد با سابقه چه رقابت گرایشهای مختلف سیاسی و فرهنگی، در هر صورت موجب تشکیل مجلس خوب و قوی خواهد شد. این یعنی حضور حداکثری مردم موجب برکاتی است که از هر عنصر دیگری مهمتر مینماید و امید آفرینی که چنین رقابتی در میان آحاد مردم فراهم میکند هم کشور را به لحاظ وحدت و امنیت ملی تضمین میکند و هم فرصت بهتری برای خدمت از سوی منتخبان فراهم خواهد آورد. در حالی که در نقطه مقابل، عدم اقبال و دلسرد شدن مردم نسبت به انتخابات، به معنای فاصله گرفتن از مسیر حل مشکلات است که این مهم، خود از دل انتخابات حاصل میشود.
آنچه مهم است در ادامه مسیر تا انتخابات اسفندماه، نقش آفرینی مسئولین امر، موثران و جریانات سیاسی و اجتماعی برای دعوت مردم به صندوق رای و شکل گیری رقابتی سالم و مشارکتی قوی در انتخابات است که به امید خدا موجبات ناامیدی دشمن و امیدواری برای حل مسائل کشور خواهد بود.