به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز شنبه ۱۹ اسفندماه در حالی چاپ و منتشر شد که تذکر مهم رهبر انقلاب خطاب به منتخبان جدید مجلس شورای اسلامی و فعالان سیاسی، روزهای سخت سیل زدگان سیستان و بلوچستان، خط و نشان تروییکای اروپا و امریکا برای ایران و سفر رئیس جمهور به خوزستان در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
حسین فصیحی طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه جوان نوشت: هنوز آتش چهارشنبه سوری روشن نشده شش نفر در جریان حوادث مرتبط با چهارشنبهسوری جان باخته و ۱۸۱ نفر زخمی شدهاند که میان مصدومان ۱۵ نفر دچار قطع عضو، ۸۵ نفر دچار سوختگی هم و ۶۷ نفر از ناحیه چشم آسیب دیدهاند. ۷۴ درصد از مصدومان یعنی ۱۳۳ نفر زیر ۱۸ سال داشتهاند و ۲۳ درصد مصدومان هم عابران پیاده بودند.
هنوز آتش چهارشنبه سوری روشن نشده شش نفر در جریان حوادث مرتبط با چهارشنبهسوری جان باخته و ۱۸۱ نفر زخمی شدهاند که میان مصدومان ۱۵ نفر دچار قطع عضو، ۸۵ نفر دچار سوختگی هم و ۶۷ نفر از ناحیه چشم آسیب دیدهاند. ۷۴ درصد از مصدومان یعنی ۱۳۳ نفر زیر ۱۸ سال داشتهاند و ۲۳ درصد مصدومان هم عابران پیاده بودند.
آماری که همه ساله درباره حوادث ناشی از چهارشنبهسوری اعلام میشود، هشداری است برای جامعه که اعلام میکند سازوکارهای به کار گرفته شده برای کاهش این آمارها راه به جایی نمیبرد. رسانهها همه ساله در روزهای نزدیک به فرارسیدن این شب پرخطر، محتواهای بسیاری درباره آسیبهای پیشرو تولید میکنند، به طوری که هر چه به کانون خطر نزدیکتر میشویم هم بر تولید محتوا اضافه میشود و هم رفتارهای اجتماعی تغییر میکند، بهگونهای که شهروندان برنامههای خود را در این شب به شیوهای تنظیم میکنند که پیش از تبدیلشدن خیابانها به میدان جنگ کنار کانون خانواده باشند. تمامی مراکز کسب و کار پیش از تاریکشدن تعطیل میشوند و شهر برای یک اتفاق ترسناک آماده میشود. مأموران پلیس، آتشنشانان، مراکز درمانی و بسیاری از مراکز خدمات به حالت آمادهباش در میآیند تا به مصدومانی که با چشمان باز به استقبال خطر میروند، خدمات خود را ارائه کنند. ستوان پلیس هادی جواندلاور از جمله مأموران پلیس تهران بود که شب چهارشنبهسوری سال ۹۲ در محله نواب به شهادت رسید. آن شب هادی در حال گشتزنی برای تأمین امنیت محل بود که نارنجک دستسازی از بلندی ساختمان روی سرش افتاد و منفجر شد. شدت انفجار به حدی بود که کلاه کاسکت او را شکافت و هادی بعد از طی کردن دوران دوماهه در بیمارستان به دلیل شدت جراحت جانش را از دست داد. پرتابکننده نارنجک هم پسری ۱۹ ساله بود که خیلی زود تحت تعقیب قرار گرفت و بازداشت شد، بنابراین مأمور پلیسی که برای تأمین امنیت در محل حاضر شدهبود با رفتار پرخطر یک نوجوان جانش را از دست داد و خانواده او را برای همیشه داغدار کرد.
افرادی که دست به این رفتارهای پرخطر میزنند عمدتاً گروه سنی نوجوان هستند و میگویند درصدد تخلیه هیجانهای درونیشان هستند که فراگیر بودن اتفاقهای پرخطر در این شب، سبب میشود هیجانهای خود را به شیوه پرخطری تخلیه کنند. همزمان با فرارسیدن این شب مردم از پلیس انتظار دارند که مانع آتشافروزها شود، اما حقیقت این است که ممانعت از بروز این حوادث با برخوردهای سلبی ممکن نیست، چراکه اگر این امر امکان بروز داشت تاکنون به ثمر نشستهبود. همه کسانی که فرزندی نوجوان در خانه دارند، شاهدند که محل مناسبی برای بروز این هیجانها وجود ندارد یا اگر وجود دارد، تأمین هزینه آن به دشواری ممکن است. گاهی انتشار خبر تعرض به یک نوجوان در یک باشگاه یا یک محل فرهنگی که متأسفانه موارد بسیاری هم وجود دارد، منجر به گسست اعتماد عمومی به این مراکز میشود، به طوری که بسیاری از خانوادهها ترجیحشان این است که فرزندانشان را به جای اینکه راهی باشگاه کنند، در خانه نگه دارند. پارکهای سطح شهر هم به جای اینکه محلی امن برای تفریح یا سرگرمی باشد، بیشتر به پاتوق معتادان و خلافکاران تبدیل شدهاست. علاوه بر این، موارد بسیاری درباره موضوعاتی که منجر به هل دادن این گروه سنی به سمت رفتارهای پرخطر میشود، وجود دارد، بنابراین غفلت از این موضوعات است که منجر میشود نشاط شبانه به کابوس تبدیل شود و هزینههای بسیاری را به جامعه تحمیل کند.
مرتضی پورحسینی طی یادداشتی در شماره امروز وطن امروز با عنوان اختلاف افکنی در صداوسیما نوشت: اتفاقی که پنجشنبه شب روی آنتن زنده تلویزیون رخ داد، زنگ خطر را درباره وضعیت مدیریت صداوسیما به صدا درآورد. هنوز چند ساعت از تذکر مهم رهبر انقلاب درباره اجتناب منتخبان دوره دوازدهم مجلس شورای اسلامی از ستیزهجویی، اختلافافکنی، جبههبندی و دعوا راه انداختن نگذشته بود که تلویزیون در بخش گفتوگوی ویژه خبری، با دعوت از یکی از منتخبان، برخلاف تذکر رهبر انقلاب نهتنها فضای اختلافافکنی مورد نقد ایشان را تشدید کرد بلکه این بار از روی آنتن زنده تلویزیون، اتهامات بیسابقهای را علیه نهادهای انقلابی مطرح کرد.
اتفاقی که پنجشنبهشب در برنامه گفتوگوی ویژه خبری رخ داد، یک اشتباه ساده نیست و نباید آن را در تداوم بدفهمیها و کجرویهای متداول صداوسیما ارزیابی کرد. نه باید در فهم محتوا و ماهیت این خطای بزرگ مسامحه کرد و نه باید نسبت به مدیران و مسببان آن مساهله.
به این چند نکته توجه کنید:
۱- پس از تذکر رهبر انقلاب، انتظار عمومی و عادی از صداوسیما چه بوده و چیست؟ قاعدتا انتظار میرفت با توجه به اهمیت تذکر رهبر انقلاب، صداوسیما با تولید برنامههای مهم و اثرگذار، در بخشهای مهم خبری و غیرخبری به مصادیق تندروی و اختلافافکنی اشاره و درباره ضرورت رعایت ملاحظات عمومی و حفظ انسجام در مجلس آینده روشنگری کند. این بدیهیترین اقدامی بود که باید صداوسیما در تبیین تذکر رهبر انقلاب انجام میداد. اما تلویزیون چه کرد؟ دقیقا برخلاف تذکر رهبر انقلاب عمل کرد. این ابراز مخالفت آنقدر عجیب و صریح است که یک نوع گستاخی از آن برداشت میشود؛ یک گستاخی بزرگ و حتما نابخشودنی. تلویزیون به شکل بیسابقهای، تنها چند ساعت پس از تذکر رهبر انقلاب نسبت به اختلافافکنی در مجلس آینده، تمام تلاش خود را برای تداوم و تشدید فضای اختلافافکنی و اتهام زدن به نهادهای انقلابی انجام داد!
۲- مجری برنامه تقصیر چندانی ندارد. مجری همانی را گفت که پشت صحنه از طریق گوشی از او خواسته بودند. اما این پشت صحنه کیست؟ چه کسی مدیریت این صحنه را انجام داد؟ چه کس یا کسانی با علم به اینکه تشدید اختلافافکنی آن هم چند ساعت پس از تذکر رهبر انقلاب، یک نوع دهنکجی به این تذکر تفسیر خواهد شد، همچنان نسبت به انجام آن مصر بودند؟ ریاست سازمان صداوسیما باید سریعتر درباره این موضوع شفافسازی کند، چرا که چنین گستاخی نابخشودنیای، حتما توسط کسانی انجام میشود که تصور میکنند پشتوانه لازم برای انجام این قبیل خباثتها را در تلویزیون دارند.
۳- نباید به این موضوع ساده نگاه کرد. ماجرا کاملا مشخص است. یک جریان تندرو و بیملاحظه در صداوسیما وجود دارد که در پیگیری دیدگاههای خود اقدامات خباثتآمیزی مانند برنامه پنجشنبهشب را انجام میدهد. این جریان حتما صلاحیت ادامه حضور در صداوسیما را ندارد. اگر کمی عمیقتر به این موضوع نگاه کنیم، متوجه خواهیم شد نباید به این جریان فرصت ادامه حضور در صداوسیما و تصمیمسازی برای رسانه ملی را داد. آن جماعتی که چنان گستاخ شدهاند که تنها چند ساعت پس از تذکر رهبر انقلاب، به شکل تعمدی اقدام به ضدیت با تذکر رهبر انقلاب میکنند، حتما خود یکی از مهمترین عوامل اختلافافکنی در میان جریان انقلاب هستند و اگر سریعتر جلوی آنها گرفته نشود، در آینده نیز باید منتظر تداوم اختلافافکنیهای آنها از آنتن زنده تلویزیون بود.
۴- باید سریعتر نسبت به این وضعیت صداوسیما اقدام و تصمیم لازم گرفته شود. همان ملاحظهای که باعث شد رهبر معظم انقلاب زمان فعلی را برای ایراد تذکر نسبت به اختلافافکنی و دعوا راه انداختن در جبهه انقلاب انتخاب کنند، همان ملاحظه ایجاب میکند نسبت به اصلاح مدیریت در صداوسیما اقدام لازم شود. تندروی صرفا در مواضع یک نماینده نمودار نمیشود، بلکه جهتدهی در ایجاد اختلاف و ستیزه نیز بسیار مهم است. مهمتر از بیان اختلافافکن در مواضع نمایندگان، تریبونها و رسانههایی هستند که مواضع رادیکال و اختلافافکن را ایجاد میکنند. یک بار دیگر اگر گفتوگوی ویژه خبری پنجشنبهشب را مرور کنیم، میبینیم این مدیران برنامه هستند که تلاش میکنند با تحریک میهمان و در تنگنا قرار دادن وی، تقابل و اختلاف را ایجاد کند! حتما برخورد با اینها، مهمتر از اصلاح رفتار منتخبان است.
سید محمد بحرینیان طی یادداشتی در شماره امروز رسالت با عنوان بلندگوی طبل توخالی نباشیم نوشت: چندهفتهای است که اخبار انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، کموبیش در رسانههای فارسیزبان بازتاب یافته و با واکنشهایی همراه شده است.
در این باره گفتنیهایی هست؛
یک. نیکی هیلی، نامزد جمهوریخواه ریاست جمهوری آمریکا کنارهگیری کرد و دونالد ترامپ، عملا نامزد نهایی حزب جمهوریخواه آمریکا در انتخابات پیش رو شد. چندی پیش برخی رسانهها و حتی چند مقام رسمی کشور، در مورد احتمال رئیسجمهور شدن ترامپ و شوک ناشی از آن بر اقتصاد ایران سخن گفتند! ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا که به سبک سری و بر هم زدن نظامات جهانی و حتی نظم داخلی آمریکا مشهور بود، بار دیگر خود را نامزد انتخابات کرده است. ایرانیان، بیش از همه، او را با بزرگترین خطای دوران ریاستش یعنی ترور حاج قاسم سلیمانی میشناسند.
دو. هدف از این نوشته بررسی احتمال پیروزی یا شکست ترامپ نیست، بلکه نوع واکنشی است که ما باید به این پدیده داشته باشیم. مشهور است که بالاترین سلاح دولتهای مستکبر و بهویژه آمریکا در سلطه بر کشورها، هژمونی و هیمنه ابرقدرتی آمریکاست. توان سیاسی، اقتصادی و نظامی آمریکا محدود و رو به نشیب است. در دوران اوج قدرت آمریکا و سالهای نخست نظام تکقطبی هم، آنچه باعث پیشبرد اهداف آمریکا در شرق و غرب دنیا بود، بیش از آنکه اعمال قدرت نظامی آمریکا باشد، ترس از قدرت نظامی آمریکا بود. سالهایی بود که دو گروه مسلح در یک کشور آفریقایی باهم جنگ داخلی میکردند و به تمام اهداف و زیرساختهای هم یورش میبردند، اما هر دو طرف ماجرا توافق داشتند که یک گلوله هم نباید به سمت سفارت آمریکا شلیک شود. در آن سالها، خبر حرکت ناوگان دریایی ارتش آمریکا به سمت یک کشور، باعث سقوط دولتی در آنسوی دنیا میشد.
سه. جمهوری اسلامی، شروع کار خود را با شکست هیمنه آمریکا کلید زد. چشم اسفندیار آمریکا و نقطه اصلی آسیبپذیری این دولت همینجاست. آمریکا با سروصدا و غوغا تلاش میکند بترساند و برای تفوق بر این حالت، کافی است ملت و دولت کشور هدف نترسند.
جوانان انقلابی ما، آن زمان که توانی هم برای پدافند نداشتیم، جاسوس خانه آمریکا در تهران را به تسخیر خود درآوردند و دولت وقت آمریکا را تحقیر کردند. مردم ما از همان ابتدا، این سخن امام خمینی را باور کردند که «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند.» ایران از معدود کشورهایی بود که در ۴۵ سال گذشته هرگز از آمریکا و سایر قدرتها نترسیده و پای حقوق خود با جدیت ایستاده است.
چهار. ایستادگی البته هزینههایی هم دارد، اما هزینه ایستادگی، قطعا کمتر از هزینه و سختی پذیرش سلطه است. وضعیت امروز برخی کشورها، تصویری از پذیرش سلطه است. ما در حوزههای علمی، سیاسی، نظامی و امنیتی بر هیمنه آمریکا تفوق یافتهایم و انشاءالله این مسیر را تا استقلال و خوداتکایی کامل اقتصادی ادامه خواهیم داد.
پنج. با این زمینه، هر رسانه و شخصی که بخواهد اثر رئیسجمهور شدن یک فرد سبکسر در آمریکا بر کشور ما را بزرگنمایی کند دچار چند خطای راهبردی شده است. اولا با این بزرگنمایی، گویی بین دموکرات و جمهوریخواه در آمریکا تفاوتی قائل شده که در رابطه با ایران اسلامی صادق نیست. دوم آنکه رسانه یا شخصی که با آبوتاب از نزدیکی بحران ترامپ برای ایران میگوید، همچون شخصی عمل کرده که بهجای ایستادن در برابر فریاد دشمن، صدای او را در بلندگو واتاب بلندتری داده است. ترامپ و حلقه لعینش میخواهند در برابر اراده یک ملت چه کنند؟ به فرض هم که ترامپ بار دیگر رئیسجمهور آمریکا شود، تازه به نقطه ۷ سال پیش رسیده است. نکته سوم آنکه اگر تا امروز، دولتهای امریکا اقدام نظامی علیه ایران انجام ندادهاند، به این دلیل نبوده که دیدگاهشان در مورد ایران با ترامپ متفاوت بوده بلکه به این دلیل بوده که از عواقب آن وحشت داشتهاند. این وحشت امروز بیشتر است.
شش. صرفا از باب یادآوری، فرزندان غیور ملت ایران در نیروهای مسلح، در همین دوران ترامپ، پهپاد آمریکایی را ساقط کردند و ترامپ هم واکنش ذلیلانهای داشت. در دوران ترامپ و در واکنش به ترور سردار سلیمانی در عراق، سپاه در یک حمله موشکی، زمین و آسمان پایگاه آمریکایی در عراق را به هم دوخت که اولین برخورد سخت نظامی یک دولت رسمی با نیروهای آمریکا در نیمقرن اخیر بود. نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا میگوید من از خواب بیدار شدم و با دستپاچگی خبر دادند به پایگاه آمریکا در عراق حمله شده است. پلوسی میگوید با تعجب پرسیدم مگر کسی به پایگاه آمریکا هم حمله میکند؟!