صداوسیما، رسانه ملی نامیده شده است، رسانه ای که با پول هشتاد میلیونی ایرانی، جان گرفته است و رشد و نمو کرده، قابی به گستره ایران که قرار بوده دانشگاه عمومی باشد و "خانه" دوم هر ایرانی، رسانه ای که تک تک ایرانی ها، به حق منتقد و صاحب و ولی نعمت آن هستند، اما تحولات سالهای اخیر، رسانه ملی را زخمی و مخدوش کرده است، اتفاقات بزرگ و خوب و ملی در آن کمتر دیده می شود و انگار تبدیل به تریبونی خشن برای اقلیتی نامهربان با مردم شده است، چرا صداوسیما به این روز افتاده است؟ چه کسی می تواند به این سئوال جواب بهتری بدهد؟
محمد حسین رنجبران خبرنگار/مجری پرسابقه تلویزیون که صدا و سیمایش برای مردم آشنا است، تصمیم گرفت که همه ناگفته هایش از حضور دو دهه ای در صداوسیما را از طریق "تابناک" برای اولین بار و بی پرده و بی سانسور با صاحیان اصلی صداوسیما، یعنی مردم درمیان بگذارد، روایت رنجبران از صداوسیما، هم حکایت افول رسانه ملی است و هم بازخوانی مقاطع مهم تاریخ بیست سال اخیر از ماجرای خاتمی و احمدی نژاد و سال پرحادثه 88 و مذاکرات هسته ای و سنگ اندازی های "اتاق فرمان" تا ماجرای رد صلاحیت لاریجانی.
این گفتگوی متفاوت و جذاب را از دست ندهید:
آقای رنجبران سلام خوش آمدید به برنامه قرار ساعت ۱۷ تابناک
سلام خدمت شما و دوستان تابناک خیلی ممنونم که بنده را دعوت کردید.
شما ناراحت نشدید من جناب رنجبران صداتون نکردم؟
نه خیلی خاطره ماندگاری شد.
خاطره آقای همتی!
در آن مناظره همه نامزدها را به نوبت با آقای ... گفتم به آقای رئیسی رسیدم ایشان به دلیل اینکه هم روحانی بودند هم سید بنده جناب آقای رئیسی خطابشان کردم؛
یکدفعه آقای همتی برگشت و گفت را به ما گفتید فلان و فلان به ایشان گفتید جناب آقای رئیسی باید عدالت را رعایت کنید بنده هم با همان حالت چشمانم به صورت غیر کلامی حرفم را زدم بعد هم برگشتم گفتم جناب آقای قاضی زاده هاشمی ، جناب آقای زاکانی و جناب آقای همتی. در آن زمان کامران نجف زاده آن زمان آمریکا بدد تماس گرفت و گفت با همان جناب که گفتید آقای همتی را نابود کردید. بعد که برای یک استراحتی آمدیم بیرون دکتر همتی به بنده گفت دیدی حالت را گرفتم بنده هم گفتم چه حال گرفتنی چیز خاصی اتفاق نیفتاد اما به بهرحال خاطرهانگیز بود.
بنده یک اعترافی کنم این اجرا اولین اجرای بنده است آن هم حضور شخصی مانند شما، کسی که تجربه و سابقه زیادی در خصوص اجرا دارد . فکر میکنم شما با تمام کسانی که یک خبرنگار دوست دارد روزی با وی مصاحبه کند مصاحبه داشتید و واقعا مصاحبه با شما خیلی کار سختی است.
نفرمایید شما استاد هستید همه کسانی که شما را میشناسند، میدانند.
آقای رنجبران چرا مجریهای تلویزیون اکثراً اهل نصیحت هستند؛ کسی که وظیفه اجرای مناظره را بر عهده داشت خیلی تذکرات ساده و بدیهی را به کاندیداها میداد قبول داریدکه مجری ها خیلی اهل نصیحت هستند و انگار داستان معلم و شاگردی است؟
قصه مناظر خیلی متفاوت است بنده چون هم اجرا کردم مناظرات داغ مثلاً دیروز امروز فردا را بین آقای شریعتمداری و آقای اصغرزاده که اولین مناظره سنگین بنده بود که دو ساعت طول کشید در سال ۱۳۹۱و بنده از شدت استرس از روی صندلی نمیتوانستم بلند شوم.
وقتی مهدی خسروی را دیدم خیلی ناراحت شدم که اینقدر نقش مجری را کم رنگ و حذف می کنند نمی گویم در دوره های گذشته نقش مجری چه رنگی بود به هر حال مرتضی حیدری هم سوالات را از توی گوی برمیداشت و میخواند اما اینکه الان شما کارشناس بیاورید که مجری بخواهد زمان را بگیرد خیلی چیز خوبی نیست. در خصوص این نکته نصیحت کردن این نکات را به مجری می گویند یک تیم محتوایی در پشت صحنه وجود که این نکات را به مجری می گویند که مثلا این نکات را به کاندیداها بگو و مجری هم کاری که کارگردان دستور می دهد را انجام می دهد در یک دوره هایی دست مجری را بازتر می گذارند یک دوره ای هم دست مجری را می بندند در واقع همین الان در میزگردها شما ملاحظه می کنید مجری نقش پان گیرنده را دارد و نقش مجری بسیار کاهش پیدا کرده است و حتما باید این موضوع آسیب شناسی شود و ما برگردیم و یک مطالعه.ای انجام دهیم.
ببینید، از اول سال ۱۴۰۲ مقام معظم رهبری موضوع مشارکت در انتخابات را مطرح کردند و این سابقه نداشت و شما ببینید تلویزیون که شروع کرد به عبارتی قل انتخابات را زدند ، دقیقا یک ماه مانده به انتخابات و در یک ماه چیزی در نمی آید این موضوع برای ما اهالی رسانه سوال ایجاد می کند. زمانی که صداوسیما با نیروهای حرفهای خداحافظی میکند در چنین شرایطی خلا آن احساس میشود چندین برنامه میزگرد شبیه هم برگزار میشو و مخاطب اشباع میشود.
اگر شما بخواهید آیتمی را به مناظره ها اضافه کنید چه بخش یا آیتمی را اضافه می کنید که مناظره ها گرم تر شود؟
بعد ار مناظرات سال ۱۳۸۸ که آن اتفاقات دو به دو افتاد ، کلان کشور تصمیم گرفتند که مناظرات حتما باشند و مقام معظم رهبری بعد ار فتنه ۱۳۸۸ در خطبه نماز جمعه ۲۹خرداد ماه فرمودند مناظرهها خیلی خوب است اما چرا ما این مناظرهها را گذاشتیم دم انتخابات که مثل یک بمب منفجر شود.
در آن زمان هم کلی نقد و انتقاد نسبت به آقای احمدینژاد بود و در آن زمان خود ما بودیم و خیلی از آقای احمدینژاد انتقاد نمی کردیم و تمام انتقادات رفت در مناظرات خود را نشان داد.
شما اگر در آن زمان صاحب تصمیم بودید دقیقا چه تغییر ایجاد می کردید؟
این که کلان و ستاد انتخابات و تبلیعات انتخابات که متشکل از وزارت کشور ، صداوسیما، شورای نگهبان و قوه قضائیه است آمدند و کاندیداها را به بیش از چهار نفر کردند کار بسیار هوشمندانه ای بود در واقع شکل مناظره جدید شد و آن ماجرای دو به دو پیش نیاید و یعنی افراد هم حرف هایشان را بیان کردند و هم آن حرارت و موضوعات تا حدی پیش نیاید که جامعه را تحت تاثیر قرار دهد.
موضوعی که اینجا مطرح می شود این است که اگر ۶، ۷ یا ۸ نفر در یک برنامه باشند درواقع مناظره ای شکل نمی گیرد.
در سال ۱۳۹۲ مناظره ای که آقای روحانی ، قالیباف، عارف، آقای جلیلی، حدادعادل و اقای ولایتی حضور داشتند مگر بد بود اولش یک سری تصاویر را نشان میداند و خود ما نمیدانستم این تصاویر چیست بعدا متوجه شدند این شیوه خیلی مناسب نیست و رفتند به سمت سوالات جدی، نه مدل این مناظره که فقط کارشناس بیاید و سوالات را مطرح کند و مجری فقط نگاه کند خوب است و نه مدل سال ۱۳۸۸ به نظر بنده مدل سال ۱۳۹۲ مدل خوبی بود و مدل سال ۱۳۹۶ هم در مسیر سال ۱۳۹۲ و ۱۴۰۰ هم تقریبا در همان مسیر بودند البته مدل سال ۱۴۰۰ به دلیل عدم وجود کاندید قوی به غیر از آقای رئیسی کمی ضعیف تر سال های گذشته بود . بنظرم نقش مجری باید بیشتر شود اولین نکته اینکه مجری باید سوالات را مطرح می کرد در واقع نقل مجری و اینکه مجری سوالات را بپرسد برای مصاحبه شونده در استودیو نه حالت استرس اما یک حالت جدی تر بودن مناظره را برایش ایجاد می کند نسبت به اینکه تصویر یک کارشناسی که عموما همه آن را می شناسند ببیند یا حتی کاری که ۱۴۰۰ اتفاق افتاد اینکه کاندیدا در جلوی ساختمان صدا و سیما برای لحظاتی پشت تریبون قرار می گرفتند برنامه های خود را بیان می کردند و خبرنگاران نیز سوالات خود را می پرسیدند و این باعث ایجاد یک هیجانی می شد اما در حال حاضر این هیجان وجود ندارد و نمیدانم چرا رسانه ملی به دنبال ایجاد این هیجان نیست و این نیز یکی از سوالات است.
در واقع از زمان دور اول انتخابات مجلس آن شورای اسلامی هیچ هیجانی در صدا و سیما وجود ندارد نظر شما در این باره چیست؟
کاملا درسته. بنده نمیگویم در دوره های قبل صدا سیما قدیس بودند درجه یک بودند و هیچ تفکر جناحی نداشتند مگر چنین چیزی ممکن است مثلا در سال ۱۳۷۶ همه سازمان طرفدار آقای ناطق بودند اما آقای خاتمی برنده شد اما در همان سال ۱۳۷۶ در بدنه صدا و سیما شما نگاه کنید سردبیر هایی که وجود داشت سردبیر های متفاوتی بودند از بین ۱۰ سردبیر برتر در سال ۱۳۷۶ ۶ تا به آقای خاتمی رای دادند و ۴ تا به آقای ناطق رای دادند و نیروهایی که در بدنه بودند نیرو های کارشناسی بودند با تفکرات مستقل خودشان و در عین حال چارچوب نظام را قبول داشتند. چند روز پیش از مجموعه انتصابات صدا و سیما لیستی بیرون آمد چینش این مجموعه را نگاه کنید آیا این چینش سوال ایجاد نمی کند؟ چرا رسانه ملی باید در موضع تهمت قرار بگیرد رسانه ملی این همه تلاش میکند و زحمت می کشد چرا به دلیل کارهای برخی از افراد باید در موضع تهمت قرار بگیرد.
شما یکبار تجربه روابط عمومی وزارت رفاه را داشتید یکبار هم در صدا و سیما به عرصه روابط عمومی ورود کردید به نظر خودتان اشتباه نکردید؟
دومین بار که در صدا و سیما به بخش روابط عمومی رفتم تکلیف داشتم . صدا و سیما بعد از دوره آقای سرافراز که در واقع اولین دوره بود که حکم آقای سرافراز کمتر از پنج سال شد.
بعضی از دوستان شاید بگویند که چرا بنده در این زمان انتقاد می کنم و قبلا اینکار را نمی کردم اما بنده در گذشته هم شدیدترین انتقاد ها را انجام میدادم.
اگر کاندیدا های فعلی ریاست جمهوری چه آنهایی که صلاحیتها احراز شد چه آنهایی که صلاحیتشان احراز شد چه آنهایی که رد صلاحیت شدند یک پستی مانند سخنگوی دولت یا روابط عمومی داشتند کدام یک ازاین نامزدها اگر از شما جهت پست سخنگو یا روابط عمومی دعوت میکردند همکاری میکردید؟
زمانی که مناظره ها را تماشا کردم جای خالی آقای علی لاریجانی به شدت احساس میشد و در همین دوره تا قبل از اینکه صلاحیت ها مشخص شود به آقای علی لاریجانی کمک کردم به جهت اینکه معتقد هستم ایشان نیروی مقام معظم رهبری هستند.
همه فکر میکردند که آقای لاریجانی یک تاییدی گرفته که وارد صحنه انتخابات شده چرا تایید نشد؟
همه ما هم همین فکر را میکردیم اما نشد و درد آقای لاریجانی این نیست که وارد شود و جایی را بگیرد و جای ایشان واقعا خالی است ایشان نیروی کاربلد و دلسوز نظام است.
بنده نمی گویم آقای لاریجانی هیچ اشتباه و خطایی ندارد بنده انتقاد هایی که نسبت به ایشان داشتم را شخصا به خودشان گفتم اما آقای لاریجانی نیرویی است که برای این کشور بسیار زحمت کشیده است و در حوادث خودشان را نشان دادند و همیشه کنار مقام معظم رهبری بود.
پس اگر اقای لاریجانی بودند و رای میآوردند شما با دولت ایشان همکاری میکردید؟
اگر پیشنهاد میدادند بله.
با کسی از کاندیداهای فعلی همکاری دارید؟
به بعضی ها مشاوره می دهم اما ستاد کسی نرفتم اما از میان کاندیداهای فعلی با هیچ کدام گفتگو نداشتم.
در گفتگو و مشاوره دادن به آقای لاریجانی یا بقیه افرادی که به آنها مشاوره می دهید انتقاد میکردید یا مانند بعضی از مشاور ها آنگونه که رئیس دوست دارد رفتار میکردید؟
این بار که با آقای لاریجانی صحبت میکردم گفتم جناب دکتر شما فردی هستید که به جناح اصلاح طلب نمیخورید شما یک فرد اصولگرا و حزبالهی هستید فقط رابطه خودتان را با دوستان اصولگرا ضعیف کردید. ایشان گفتند بنده رابطه را ضعیف نکردم آنها از من دوری کردند. گفتم حتی اگر آنها از شما دودی میکردند شما نباید اینکار را می کردید و جلسات را ادامه میدادید.
زمانی که آقای لاریجانی رئیس صدا و سیما بودند پناهگاه دوستان حزبالهی بودند.
تمام افراد حزبالهی که در رسانه و صداو سیما رشد کردند در زمان آقای لاریجانی شناخته شدند و اوج گرفتند.
آقای خاتمی یک جمله معروف دارد درخصوص اینکه آیا اصلاحات از آقای لاریجانی حمایت میکند یا نه ظاهرا برخی از افراد به محضر آقای خاتمی رسیده بودند و ایشان گفته بودند در زمان آقای لاریجانی صدا و سیما هر ۹ روز برای بنده یک بحران ایجاد می کرد و خیلی اذیت شدیم چرا باید از ایشان حمایت کنیم.
در مجلس ششم یک پروسه خیلی سنگین بود که ما کار میکردیم در ماجرای تحصن مجلس ششم پوشش تحصن و اینکه چگونه به این ماجرا بپردازیم . آقای مهران مدیری در زمان طنزی را اجرا کردند بعد از دوره آقای لاریجانی آقای مدیری چه مسیری را در پیش گرفتند ؟ یک سری پست و استوری گذاشتند و این همان مهران مدیری بود که در زمان آقای لاریجانی به اوج رسید و بعد از استوری که ایشان در ماجرای مهسا امینی گذاشتند با وساطت یک سری نهاد ها عذرخواهی کردند و کسانی که با ایشان کار میکردند از ایشان شکایت کردند.
پیش بینی شما از آینده سیاسی آقای لاریجانی چیست؟
بنده می گویم آقای لاریجانی مظلوم و مقتدر است، مظلوم به این دلیل که با نهایت مظلومیت با ایشان برخورد شد و ایشان هیچ موردی برای رد صلاحیت نداشتند و نهایتا اعلام کردند که مدیر و مدبر نبوده است .
به نظر شما این احتمال وجود دارد که برخی از نامزدهای فعلی که در این انتخابات حضور دارند برای حذف ایشان اقدامی انجام داده باشند؟
نه بنظرم چنین احتمالی وجود ندارد و شورای نگهبان مقتدر تر و متدین تر از این حرفها است که اینگونه عمل کند. آقای لاریجانی از این جهت مقتدر است که ایشان با اقتدار پای نظام و رهبری انقلاب می ایستند و به کشور کمک می کند.
زمانیکه آقای احمدینژاد آقای لاریجانی را از دبیری شورای عالی امنیت ملی را برداشتند خبرش آمد که دعوای سختی اتفاق افتاد. چند روز بعد این موضوع آقای لاریجانی قرار بود به ایتالیا بروند که دست آقای جلیلی را در دست سولانا قرار دهد. علی آقا پذیرفته بود که آنجا برود و ایشان را معرفی کند که تمام شود؛ فکر کنم همان روز بود که ایتالیا رفته بودند و ما هم یک برنامه ریاست جمهوری داشتیم گفتیم؛ خدا کند امروز با این مراجعه ما بتوانیم یک جنبه وحدت را نشان دهیم با صحبتی که با آقای احمدینژاد انجام شد و همین اتفاق هم افتاد.
بنده یک گفتگوی سه ساعت و نیم دیگر هم قبل از مجلس یازدهم و قبل از شهادت حاج قاسم با آقای قالیباف داشتم در آنجا آقای قالیباف خیلی حرف ها را به بنده گفتند اما زمان برنامه و برخی مسائل دیگر به گونهای بود که امکان پخش تمام برنامه وجود نداشت.
در چند روز اول ثبت برای انتخابات ریاستجمهوری خبری از ثبت نام روحانیان نبود بجز آقای میرتاجالدینی که کاملا مشخص بود ایشان جز گزینههای نهایی نخواهند بود تا اینکه آقای پورمحمدی وارد وزارت کشور شدند، ثبت نام کردند و تایید شدند.
شما خاطره ناگفته ای از ایشان دارید برای ما تعریف کنید؟
بله بنده با ایشان برنامه داشته ام و دست خط هم از ایشان گرفتهام و تا حدودی با ایشان در ارتباط هستم .
نزدیک شدن به ایشان کمی ترسناک نیست؟
ایشان بسیار انسان خوش اخلاق و خوش برخوردی هستند و در کار هم بسیار جدی هستند.
در خصوص خاطره های ناگفته خودتان با آقای پزشکیان هم برای ما صحبت کنید.
بنده از آقای پزشکیان دستخط گرفتم . قسمتی از دست خط منتشر شد که در خصوص همسر ایشان بود. قسمت بسیار احساسی بود که ایشان واقعا با تمام عشقش از همسرش یاد کرد. همسر ایشان هم فوق تخصص زنان و زایمان بودند و آن تصادف وحشتناک اتفاق افتاد. آقای پزشکیان و همسرش از قبل از انقلاب همراه هم در مبارزات انقلابی فعالیت کردند در زمان چنگ با چهار بچه سختی های فراوانی را تحمل کردند. ایشان تعریف میکردند زمانی که کارم در درمانگاه تمام میشد دیگر در درمانگاه نمی ماندم فورا به خانه میآمدم تا به همسرم کمک کنم و ایشان هم به درس هایش برسد بعد همسر آقای پزشکیان در حوزه خودش نفر برد شد و خود آقای پزشکیان هم نفر دوم حوزه قلب شد و بعد از آن تصادف خودش را به معنای واقعی وقف بچه هایش کرد.
ایشان یک نکته در خصوص تحصن مجلس ششم و مخالفت آقای خاتمی گفتند. ایشان میگفتند آقای خاتمی مخالف آن ماجرای تحصن بودند و گفتند شما چرا نزدید در دهن کسی که استارت چنین چیزی را زد.
برخی معتقدند که آقای پزشکیان باید تندتر رفتار کند نظر شما چیست؟
آقای پزشکیان کاملا هوشیار هستند و بعید است در این تله گرفتار شوند نکته دیگر اینکه اصلاح طلبان افراد مردمی مانند پزشکیان خیلی کم دارند ایشان واقعا با مردم و ساده زیست هستند. شاید در میان جماعت اصلاح طلبان افراد دیگری هم مانند ایشان با این خصایص پیدا شود اما خیلی محدود است به همین دلیل است که طیف اصلاح طلبان به طور جدی پای کار آمدند.
بنده یک نکته را در این خصوص بیان میکنم بعضیها میگویند که شما به عنوان کسی که با این نامزدها صحبت کردید به ما بگویید به چه شخصی رای دهیم؛ من دو نکته را عرض میکنم اول اینکه حتما رای بدهید بدلیل اینکه بعضیها دل بستن به رای ندادن اگر مشارکت ضعیف باشد بعضی از افرادی که از نظر شما شایسته نیستند رای می آوردند یعنی شما با رای ندادن به کسی رای می دهید که دوست ندارید بعد هم اختیار کشور به این است که ما یک رقابت پرشور داشته باشیم . اگر مشارکت بالای ۶۰ درصد باشد که به نظر خواست مقام معظم رهبری نیز همین است ما میتوانیم پرقدرت در مجامع بین المللی حرف بزنیم .
درست است که بعضی ها گلایه میکنند که مثلا چرا فلان کاندید تایید صلاحیت نشد اما بنظرم در میان کاندیداهای حاضر تمام سلایق وجود دارد و میشود رای سفید به صندق ننداخت؛ درست است؟
بله. بنده با احترام به نظر شورای نگهبان دوشت داشتم آقای لاریجانی در میان کاندیداها باشد اما به هر دلیلی نیست اما درحال حاضر ما از همه طیف ها کاندید داریم آقای پزشکیان از اصلاح طلبان، آقای جلیلی از سوپر حزبالهی ها آقای زاکانی هم تقریبا از همین سوپر حزبالهی ها با کمی تفاوت ، آقای قاضی زاده هاشمی از دولت آقای رئیسی و آقای قالیباف از اصولگرا های عملگرا و آقای پورمحمدی هم از طیف روحانی و اصولگرای سنتی داریم.به نظرم امکان رای دادن وجود دارد اما مردم توجه کنند به کسی که کار نکرده و فقط در رویا ها است و اجازه ندهند کسی رای بیاورد که فضا را به یک فضای تند تبدیل کند چون کشور واقعا کشش فضای تند را ندارد. ما یادم نمیرود شهید عبداللهیان همانند برادر برایم بود ایشان زمستان ۱۴۰۰ تعریف میکردند که تمام شده بود؛ کار مذاکرات تمام شده بود و به نقطه نهایی رسیدیم ایشان اسم نمیبردند اما برخی از طیفها اجازه ندادند کار انجام شود مردم بروند و پیدا کنند و به این فرد رای ندهند.
شهید عبداللهیان نزدیک ترین رابطه را با شهید حاج قاسم سلیمانی داشت.
بعد از شهادت حاج قاسم که بنده در آن زمان مدیرکل روابط عمومی صدا و سیما بودم قرار بود برای شب یک فرد متفاوت را به برنامه دعوت کنیم از بنده پرسیدند چه کسی را دعوت کنیم بنده هم پاسخ دادم آقای ظریف را دعوت کنیم ایشان از دوستان حاج قاسم بودهاند بعد از کلی مشورت با شهید امیرعبداللهیان تماس گرفتم و نظر ایشان را در این باره جویا شدم شهید امیرعبدالهیان گفت رنجبران خیلی پیشنهاد خوبی است حتما از آقای ظریف دعوت کنید و این سوالاتی که می دهم را هم از ایشان بپرسید. شهید عبداللهیان شش سوال خیلی خوب مطرح کردند یک سوال هم که شهید عبداللهیان روی آن تاکید داشتند که از آقای ظریف بپرسم درخصوص دیدار با پوتین بود.
زنگ زدیم به آقای ظریف بعد سریال گاندو دعوتشان کردیم استقبال نکردند؛ اما به اصرار بنده و اینکه تمایل داشتند خودم روبروی ایشان بشینم دعوت را پذیرفتند و گفتند به خاطر حاج قاسم میآیم. تشریف آوردند و برنامه بسیار خوبی شد. من از یک طرف خوشحال بودم اما از جای دیگر ناسزاهایی که به من و خانوادهام داده شد آخر که چی! نمیفهمم، یعنی چی حاج قاسم. بله ظریف ایراد دارد مگر افراد دیگر ایراد ندارند. مردم ما دقت کنند یک اشتباه بعد پشیمانی دارد.
با چه کسی خیلی دوست دارید مصاحبه کنید اما تا به حال امکانش ایجاد نشده است ؟
مقام معظم رهبری. البته بنده ۲ بار توفیق داشتم وخدمت حضرت آقا رسیدهام بار اول اواسط فتنه ۱۳۸۸ بود که دخترم بهار به دنیا آمد و بنده خیلی دوست داشتم که اذان را حضرت آقا در گوش دخترم بگویند و در آذرماه وقت گرفتیم و رفتیم و آقا تبرک کردند؛ چفیه خودشان را هم هدیه دادند؛ بار دوم هم در بیمارستان این توفیق را داشتم و خدمت حضرت آقا رسیدم.
باهوش ترین فرد جبهه رسانه ای دشمن از نظر شما کیست؟
واقعا عددی نیستند که به آنان فکر کنیم؛ بنظرم باهوش ترین فرد رسانه دشمن در واقع کم هوش ترین ، جناحی ترین فردی است که در داخل کشور مسیر تفرقه را در پیش بگیرد و آب در آسیاب دشمن بریزد.
کاندیداها را به اعضای یک خانواده برایمان تشبیه کنید بنده نام میبرم و شما بگویید شبیه چه فردی از اعضای خانواده است؟
مصطفی پورمحمدی
پدر
مسعود پزشکیان
دایی غیرتی خانواده
علیرضا زاکانی
همسایه بزن بهادر
امیرحسین قاضی زاده هاشمی
بچه مودب
محمد باقر قالیباف
عموی با پرستیژ خانواده