نکته مهم این بود که دراین دوره از انتخابات هم شاهد بکار گیری نوع جدیدی ازتبلیغات سیاسی از سوی ستاد جلیلی بودیم، تبلیغاتی که در ایران سابقه نداشت، بگذریم ازاینکه در جریان تبلیغات نامزدها د رچهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شاهد پررنگ تر شدن هرچه بیشتر، نقش شبکه های مجازی در کمپین های انتخاباتی بودیم و به نوعی شبکه های اجتماعی، ظرف اصلی و محل رشد و نمو کمپین های انتخاباتی بود.
به گزارش تابناک،سعید جلیلی در انتخابات 1400 در آخرین روز ثبت نام با حضور در ستاد انتخابات کشور نامزد ریاست جمهوری شد اما درانتخابات 1403 سعید جلیلی در اولین روز ثبت نام در وزارت کشور حاضر شد و بخاطر همین حرکت هوشمندانه تا چند روز در صدر اخبار و تحلیل های انتخاباتی قرار گرفت، واقعیت این است که سعید جلیلی در انتخابات 1403 بسیار آماده بود، نگاهی دقیق به عملکرد کمپین سعید جلیلی این ادعا را ثابت می کند.
نمایه معروفی از تبلیغات دوره قبل سعید جلیلی
نکته مهم دیگر کمپین انتخاباتی-سیاسی دکتر سعید جلیلی این بود که علاوه بر حضور در شبکه های ایرانی همچون بله، ایتا، روبیکا ، همزمان در شبکه های خارجی فیلتر شده همچون توییتر، اینستاگرام و تلگرام هم حضور فعالی داشت و این ویژگی خاص، تحرک و پویایی خاصی را در دو جبهه به این کمپین بخشیده بود.
از دیگر فعالیت های کمپین جلیلی در فضای مجازی، فعال کردن سایت "حیات طیبه" است. سایتی که همزمان پس از اولین شکست جلیلی در انتخابات ریاست جمهوری1392 راه اندازی شد و اولین بار نیز ایده ی "دولت در سایه" را از همان زمان و در همین سایت مطرح شده بود.
سایت "حیات طیبه" که در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری، کارکرد جدیدی داشت، برای اولین بار در ایران، سعید جلیلی رسما با اعلام شماره حساب، از حامیانش درخواست کمک مالی کرد.
از جمله مواردی که در این انتخابات شاهد آن بودیم سهیم کردن مردم و بدنه حامیان در تبلیغات ریاست جمهوری از سمت ستاد دکتر جلیلی بود
.
حامیان وی می توانستند از طریق سایت شخصی ایشان به یک سری متن های از پیش طراحی شده دست بیابند و آن ها را در شبکه های مجازی و یا به صورت پیامک انتشار دهند. از موارد دیگر روش های تبلیغی ستاد جلیلی راه اندازی اپلیکیشن بیست کال بود، نرم افزاری که حامیان دکتر جلیلی شماره هایی از دوستان و آشنایان خود را به این نرم افزار می دادند تا در جهت تبلیغ رای دهی به او، برای آن ها پیامک ارسال شود و یا تماس گرفته شود:
سایتی که در آن طرح های دکتر جلیلی- که در بعدها در مناظرات انتخاباتی در تلوزیون عینا مطرح شد.
در رابطه با شیوه های جدید کمپین تبلیغاتی ستاد جلیلی خبرنگار تابناک گفتگوی کوتاهی با دکتر رحمان قهرمان پور تحلیلگر کمپین های انتخاباتی داشت.
قهرمان پور با اشاره به این که روش های کمپین منفی در دنیا یک روش رایجی است و ما در انتخابات آمریکا هم شاهد این مدل تخریب ها و حمله ها هستیم؛ گفت: در این روش بسیار هم محتمل است که این کمپین ها به سمت کمپین های کثیف بروند و اصول اخلاقی را زیر پا بگذارند.
در ادامه قهرمان پور درنقد روش کمپین ستاد جلیلی اشاره کرد که استفاده از این روش از سمت ستاد جلیلی منتج به نتیجه دلخواهشان نشد زیرا ایشان با تاکید بر این که ادامه دهنده ی راه رئیس جمهور فقید هستند و در واقع به عنوان نامزد مستقر در این انتخابات شرکت داشته اند، به صورت منطقی باید مدافع وضع موجود باشند و از شرایط دفاع کنند. در واقعیت نقد وضع موجود نوعی تخریب دولت سیزدهم محسوب می شد.
قهرمان پور ادامه داد: اشکال اصلی کمپین انتخاباتی جلیلی این بود که از طرفی داشتند از میراث دولت آقای رئیسی دفاع می کردند و از طرفی داشتند وضع موجود را نقد می کردند و این یک نقش متضاد بود که آقای جلیلی در طول تبلیغات ایفا کرند. کمپین منفی راهکاری برای نامزد چالشگر است و نه نامزد مستقر. نامزد مستقر باید از عملکرد خودش و حزبش دفاع کند. بنابراین انتخاب این نوع کمپین از سمت ستاد جلیلی اثرگذاری چندانی نداشت و در نهایت کمکی هم به ایشان برای کسب آرای مرددین نکرد.
***
از جمله ایده هایی که در کمپین دکتر جلیلی به صورت بسیار گسترده مطرح شد موضوع گرانی قیمت بنزین بود.موضوعی که نه تنها د رفضاهای مجازی مطرح شد که حتی شاهد استفاده از این ایده در بنرها و بیلبوردها هم بودیم؛ مطرح شدن این موضوع چنان د ررسانه های حامی جلیلی مطرح شد که دکتر پزشکیان د رمناظرات تلویزیونی آن را تکذیب کرد و دروغ خواند.
تبلیغات بیلبوردی سیاسی برای اولین بار در ایران
یکی دیگر از موضوعاتی بطور نیمه رسمی در فضای مجازی توسط کمپین سعید جلیلی مطرح شد قول تامین حقوق همجنس بازان در صورت پیروزی از سمت آقای پزشکیان بود، موضوعی که بازهم باعث انتشار تکذیبیه از ستاد پزشکیان در این خصوص شد.
از اصلی ترین موضوعات دیگری که ستاد دکتر جلیلی از آن برای نقد رقیب بهره برد، حضور وزرای دولت روحانی در ستاد پزشکیان و شعار "تشکیل دولت سوم روحانی" بود.
حضور پررنگ آقایان ظریف و آذری جهرمی و دیگر وزرای دولت یازدهم و دوازدهم در کنار آقای پزشکیان باعث شد ایده ی دولت سوم روحانی به اصلی ترین سوژه جهت "ترساندن" رای دهندگان از تیم آقای پزشکیان استفاده شود. مطرح کردن ایده ی دولت سوم روحانی، ناخودآگاه ذهن شنونده را به سمت موضوع واکسن کرونا و برجام هدایت می کند، که این موضوع بعد از اتفاقات سال 98 و بحران کرونا می توانست باعث ریزش رای پزشکیان شود.
البته فعالیت تیم دولت در سایه در فضای مجازی خلاصه به این موارد نشد؛ د ر این دوره ما شاهد پخش تراکت با ادبیات شبنامه ای برای پر رنگ تر شدن این هراس ها نیز بودیم.
از دیگر فعالیت هایی که د ردوران تبلیغات شاهد آن بودیم، اعزام گسترده طلاب به روستاها برای تبلیغ مشارکت گسترده بود. این طرح با عنوان «خیزش مبلغین گفتمان انقلاب اسلامی» هدف خود را تبیین گفتمان انقلاب در انتخابات ریاست جمهوری توصیف کرده بود. البته شواهد دقیقی از ارتباط ستاد جلیلی با این موضوع در دست نیست، از طرفی مشخص نیست هزینه این طرح از کجا تامین شده است اما آنچه قطعیت دارد این است که این طرح از سمت ستاد آقای پزشکیان رخ نداده است.
ترس افکنی عمل گسترش عمدی ترس یا وحشت در میان گروهی از افراد است که اغلب به عنوان یک تاکتیک برای کنترل یا فریب افکار عمومی یا جلب حمایت برای یک دستور کار خاص استفاده می شود.
در جریان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم شاهد استفاده گسترده از روش ترس افکنی از جانب تیم هر دو نامزد اصلی انتخابات بودیم اما این بار کمپین جلیلی از آن استفاده ماهرانه تری کرد..
روش ترساندن از رقیب را پیش از این در اردوگاه جریان به اصلاح طلب شاهد بودیم. موضوع ترس هم یک چیز واحد بود، اگر رای ندهید جریان متحجر زمام امور را در دست می گیرد و شما را از آزادی های مدنی محروم و محروم تر می کند. بعد از دولت حسن روحانی و با وقوع اعتراضات سیاسی و در ادامه ایجاد تنش میان مردم و حاکمیت آنچه رخ داد قهر قشر خاکستری از صندوق بود و دیگر انتخابات برای انبوهی از مردم نوید بخش رهایی از تحجر و روزنه ای برای رسیدن به آزادی های مدنی نبود. تکنیک ترساندن تا حدود زیادی کارکرد خودش را حداقل نسبت به انتخابات قبل از دست داد. مردم این دریافت را کرده اند که آنچه ترسناک است افراد نیستند، بلکه نظام فکری آنهاست که قابل حذف شدن هم نیست.
در انتخاباتی که گذشت ما شاهد این بودیم که طرف مقابل، سلاح همیشگی اصلاح طلبان را به غنیمت گرفت. این بار نوبت جبهه انقلاب بود که قشر خاکستری، آن هایی که علاقه مند به حزب و جناح خاصی نیستند و از خود ایده ی مشخص سیاسی ندارند اما در عوض از بدتر شدن شرایط زندگی خود می ترسند، را بترسانند.
دلیل پررنگ تر شدن حربه ترساندن در این انتخابات به جای ارائه برنامه را شاید بتوان به دلیل ناگهانی شدن برگزاری انتخابات و نداشتن آمادگی نامزدها برای ارائه برنامه دانست.
امروز و با پایان انتخابات و با مشخص شدن آمار مشارکت می توان به این نتیجه رسید که نه وحشت از هیولای دولت روحانی آن پنجاه و یک درصد را ترساند که بیایند و به جلیلی رای بدهند و نه قشر خاکستری مثل سابق از تحجر بیشتر ترسید و با صندوق به عنوان آخرین راه حل، آشتی کرد.
تبلیغات سیاسی قطعا هنوز هم از عوامل بسیار مهم در پیروزی های سیاسیون است اما آنچه ازاین انتخابات می توان نتیجه گرفت این که جریان های سیاسی باید بروند سمت راه های دیگری از تبلیغات، پروپاگاندای ایجاد ترس، زیادی تکراری است!
نگاهی به استان هایی که سعید جلیلی بیشترین رای را در آنها آورده است،نشان می دهد که کمپین جلیلی با وجود عدم پیروزی در انتخابات، اما موفقیت قابل تاملی کسب کرده است:
قم ۶۷/۳ درصد
خراسان جنوبی ۶۶/۵ درصد
خراسان رضوی ۶۰ درصد
کرمان ۶۰ درصد
سمنان ۵۹/۷ درصد
اصفهان ۵۹ درصد
مرکزی ۵۹ درصد
اظهار نظرهای سعید جلیلی بعد از پایان انتخابات ریاست جمهوری و تاکید او بر "آرای 14 میلیونی اش" نشان می دهد، کمپین جلیلی تمام نشده است و اتفاقا این آغاز راهی جدید برای سعید جلیلی است،نام آن استان ها را به خاطر بسپارید!
شکیبا دارابی