اسماعیل هنیه که بنحوی مهمترین چهره حماس بود همواره بشدت محکم می گفت «لن نعترف باسراییل» و تاکید میکرد که ما کل فلسطین را پس خواهیم گرفت. طبعا ایشان از مواضع جدید جناب مولوی خشنود نبود چرا که وی اصلی ترین نماد «عدم سازش» بود ولی سوال من این است که دقیقا کدام مجامع و قدرت های جهانی مد نظر ایشان هستند؟
سازمان ملل که حتی دبیر کل آن با وجود حضور در مرز رفح نتوانست ذره ای کمک انسانی به داخل غزه برساند یا آمریکا و اروپا که حجم کمک های نظامی خود به رژیم را چند برابر کردند و مستقیما از نابودی حماس سخن گفتند؟! دوست دارم بدانم منظور مولوی کیست ؟
ایشان در روندی جدید و برخلاف نظرات سابق خودشان، همنوا با جریانات غربگرا به طرح نظریه صلح میان فلسطین و اسراییل دامن زدند. یادم هست اولین بار که این مسأله را طرح کردند متنی نوشتم که با پاسخ تند برخی نزدیکان ایشان که هیچ نقدی را برنمیتابند مواجه شد.
یکی از آنها که اتفاقا خودش در برخی همایش های حماس در استانبول حاضر بوده و از مواضع آنها درباره صلح با رژیم اطلاع دارد پاسخ داد که سبق لسان شده و ایشان درست منظورش را نرسانده است!! من هم گفتم خدا را شکر، پس بگویید اصلاح کنند که مواضع بعدی شفاف تر شد و نشان داد ایشان تغییر رویه داده اند!
ظاهراً استدلال هایی مثل اینکه این درگیری طولانی شده را هم پشتوانه تغییر نظرات خود قرار داده اند که خب با این وضعیت باید اول یقه کل اصحاب پیامبر ص و امثال صلاح الدین ایوبی که دهها سال برای آزادی قدس تلاش کردند را بگیریم و آنگاه به فلسطینی ها هم بگوییم با این قاتلان صلح کنید!
واقعا سوال دارم که این تحلیل ها چطور با وقایع تاریخی و آیات قرآن قابل جمع هستند؟!
علیرضا کمیلی