بحران بهمعنای تغییری بزرگ است، چیزی که تمام اصول ازپیشتعیینشده را دگرگون میکند. بحران بهمعنای آسیب نیست و در عین حال که تهدیداتی به همراه دارد، میتواند فرصتهایی هم ایجاد کند. نوجوانی دورانی است که با بلوغ همراه میشود و این بلوغ تغییراتی به همراه دارد که در عین آزاردهندهبودن، فرصتهایی هم ایجاد میکند. البته چون داستان بحران نوجوانی برای ما به نوعی تابو تبدیل شده است، فقط به جنبههای منفی آن توجه میکنیم، در صورتی که جنبههای مثبت هم بخشی از این بحران هستند.
مخالفتکردن: مخالفتکردن فرزند نوجوان یکی از اولین علائم این دوران است. وقتی نوجوان شروع به مخالفت میکند، خانواده باید بدانند که این شروع بحران نوجوانی اوست و به پیشواز آن بروند.
استقلالطلبی: نوجوان در این دوران از نظر رشد اجتماعی، ذهنی و بدنی به جایی رسیده است که دوست دارد از والدینش مستقل باشد و دیگر با خانواده همراهی نمیکند. این تعارضات و مخالفتها نشانه رشد نوجوان هستند، پس نگران نباشید.
هیجانی برخوردکردن: نوجوان دمدمیمزاج است و هیجاناتش را افراطی نشان میدهد. احساسات او هر دقیقه رنگ عوض میکنند و همه اینها بهخاطر تغییرات هورمونی اوست. با دیدن این رفتارها عصبانی نشوید و با او پرخاشگری نکنید. فقط و فقط او و احساساتش را بپذیرید و سعی کنید در این مرحله جدید از زندگیاش کنارش باشید.
دوران بلوغ دورانی است که هر فردی باید در زندگیاش با آن روبهرو شود و آن را پشتسر بگذارد، پس طبیعی است که نتوانیم از این فرایند طبیعی جلوگیری کنیم. چیزی که به شما کمک میکند بهخوبی از این بحران گذر کنید این است که شیوه درست رفتارکردن با فرزند نوجوانتان را یاد بگیرید و سعی کنید والدین همراهی برایش باشید.
بلوغ فرایندی چندساله است که معمولا در دختران از ۹سالگی شروع میشود و با شروع قاعدگی به پایان میرسد. در پسران هم از سن ۱۰سالگی شروع میشود و تا ۱۶سالگی ادامه مییابد. اما گاهی شاهد بلوغ زودرس یا دیررس دختران و پسران هستیم که هرکدام تبعات خاص خود را دارند. اگر رفتار فرزندتان تغییر زیادی کرده، خیلی پرخاشگر یا کمصحبت شده است و رفتارهای افراطی از خودش بروز میدهد، لازم است از درمانگر برای حل این معضلات کمک بگیرید.
خیلی از خانوادهها از حضور فرزندشان در فضای مجازی احساس خطر میکنند و میترسند. همین ترس باعث فاصلهافتادن بین خانواده و فرزند میشود و پدر و مادر کمکم تبدیل به والدین چککننده میشوند. طبق تحقیقات، والدینی که بیشتر فرزندشان را چک میکنند فرزندان پنهانکارتری تربیت میکنند، اما والدینی که به آزادی معقول و حریم خصوصی بچههایشان احترام میگذارند، فرزندشان زودتر به خودش میآید و میتواند با والدینش راحتتر ارتباط برقرار کند.
ما نمیتوانیم فرزندمان را از فضای مجازی دور و مدام او را کنترل کنیم. تنها کاری که باید انجام بدهید آگاهیدادن به اوست. وحشت نکنید، آرامشتان را حفظ کنید و حق انتخاب را از فرزندتان سلب نکنید.
نباید اصول ازپیشتعیینشدهای را برای فرزندتان در پیش بگیرید و از راهکارهایی مانند تنبیه مالی و محدودکردن فرزند استفاده کنید، چراکه با این کارها کنترل از اختیار شما خارج میشود. درباره استقلال مالی باید با فرزندتان صحبت کنید و از او درباره خرجها و برنامههایی که در طول ماه دارد سؤال کنید و دوستانه پیشنهادهای مناسبی برای برنامهریزی و نحوه خرجکردن پول و حتی نحوه صرفهجویی و پسانداز آن به او یاد بدهید.
اجازه بدهید با ذکر مثال به این سؤال پاسخ بدهم. ۲ خانواده را در نظر بگیرید. خانواده اول خانوادهای هستند که فرزندشان از کودکی شاهد روابط محبتآمیز پدر و مادر بوده و عشق و علاقه و احترام را در روابط پدر و مادرش دیده است. خانواده دوم خانوادهای هستند که والدین از کودکی فرزندشان روابط محبتآمیز بین خودشان را مخفی کردهاند و تا حد امکان از هم دوری میکنند. بچهای که در خانواده دوم بزرگ میشود همیشه به مسائل عاطفی و جنسی دید بدی دارد و در بزرگسالی هم با دید گناه به این مسائل نگاه میکند و همین نگرش باعث میشود نتواند آنطور که باید با جنس مخالف ارتباط برقرار کند. پس چیزی که اهمیت دارد این است که باید از کودکی این مسائل را به کودکتان آموزش بدهید و در این زمینه گارد نگیرید.
مهمترین اصل در زمینه روابط دوستی در دوران نوجوانی این است که به آزادی و حق انتخاب فرزندتان احترام بگذارید و برای انتخاب درستتر او فرصت ایجاد کنید. یعنی اطلاعات درست، منابع اطلاعاتی درست و تجربه خودتان را در اختیار او قرار بدهید، اما هرگز سعی نکنید بهجای او تصمیم بگیرید. اگر احساس کردید با وجود اطلاعاتی که دادهاید و گفتوگوهایی که کردهاید باز هم انتخابش از نظرتان اشتباه است، منعش نکنید. البته این موضوع تا حد زیادی به سن عقلی و رشدی فرزندتان بستگی دارد. برای سنجیدن میزان رشد عقلی و رشدی باید به فرزندتان فرصت آزمون و خطا بدهید. به یاد داشته باشید که شما هرگز نمیتوانید بهجای او دوستانش را انتخاب کنید و فقط میتوانید با او گفتوگو کنید و مطالب لازم را به او آموزش بدهید.
زمانی که متوجه میشوید فرزندتان سیگار کشیده است و لباسهایش بوی سیگار میدهند یا هر نشانه دیگری مبنی بر سیگارکشیدن او میبینید، او را نصیحت یا سرزنش نکنید. نوجوانی دورهای از زندگی فرزندتان است که در آن رسمیتر استقلال پیدا میکند و این استقلالطلبی او باعث میشود که فکر کند بیشتر از والدینش میداند و میفهمد، بنابراین نصیحت و سرزنش راهکارهای مفیدی نخواهند بود. بهترین کاری که میتوانید انجام بدهید این است که در شرایطی که حالش خوب است، گفتوگوی دوستانهای با او ایجاد کنید و برایش از پیامدها و عوارض سیگارکشیدن بگویید و سعی کنید آگاهش کنید. با کارهایی مثل گاردگرفتن و قطعکردن پول توجیبی او، قطعا رابطهتان با او قطع خواهد شد و هیچ فایدهای نخواهد داشت.
در کل کاری که باید انجام بدهید این است که توجه، احترام و نوازشی را که باید به فرزندتان بدهید تحت هیچ شرایطی از او دریغ نکنید. اگر کار اشتباهی انجام داده است، اشتباهش را به او گوشزد کنید اما برای تنبیهش توجهتان را از او دریغ نکنید و نگویید که دیگر دوستش ندارید. با احترام درباره تفاوت سلیقهها با فرزندتان صحبت کنید، به علایق و سلایقش احترام بگذارید. درباره اختلافنظرها و خط قرمزها بهدرستی گفتوگو کنید.
خط قرمزهایی که برای فرزندتان تعیین میکنید باید ۳ ویژگی داشته باشند:
اگر احساس میکنید تعارضات بین شما و فرزندتان به حدی رسیده است که توان حلکردن آن را ندارید یا اینکه روابط شما دیگر مانند روزهای قبل از این دوران نیست، بهتر است از درمانگر کمک بگیرید.
روانشناس به والدین یاد میدهد که چطور با نوجوانشان صحبت کنند تا تغییر را در او ببینند. حتی اگر مسئله و مشکل نوجوان شما چیزی است که با او مخالفید، باز هم باید درباره آن موضوع با او صحبت کنید. روانشناس هویت فردی نوجوان را به او نشان میدهد و اختلال او را شناسایی و درمان میکند و باعث میشود او خودش را بهتر بشناسد.
نام مشاور: سولماز رضایی شجاعی
– دکتری تخصصی روانشناسی
– عضو سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران
– عضو انجمن روانشناسی ایران