اسدالله غلام پور، کارشناس ارشد صنعت نفت طی یادداشتی نوشت: ژئوپلیتیک شامل سه عنصر جغرافیا، سیاست و قدرت است. اقتصاد از طرفی یکی از ابعاد فضای جغرافیایی و از طرف دیگر یکی از ابعاد قدرت است. ژئوپلیتیک به طور ذاتی در دو عنصر از سه عنصر تشکیل دهنده خود یعنی جغرافیا و قدرت با اقتصاد پیوند خورده و به آن توجه می کند؛ بنابراین چنانچه اقتصاد با قدرت و سیاست پیوند بخورد و با جغرافیا نیز عجین شود، در حوزه ژئوپلیتیک قرار میگیرد که در اینصورت ژئواکونومی بهعنوان بُعد اقتصادی ژئوپلیتیک شکل میگیرد که در زیر مجموعه جغرافیای سیاسی قرار دارد.
اگرچه از قدیم استفاده از ابزارهای اقتصادی در سیاست وجود داشته، ولی پس از جنگ سرد و جهانی شدن که رویکردهای اقتصادی مورد توجه بیشتر قرار گرفتند، بحث ژئواکونومی نیز روزبهروز در سیاستهای داخلی و خارجی و به عنوان یک روش نوین کشورداری مطرح شد. تا به امروز، نفت منبع اولیه انرژی در جهان است. حدود یک سوم مصرف جهانی انرژی از نفت تامین میشود و هیچ تغییر قابل توجهی در دو-سه دهه آینده انتظار نمیرود.
قیمت نفت به عنوان یک فشارسنج برای اقتصاد جهانی عمل میکند. ادبیات موجود نشان میدهد که عدم قطعیت در قیمت نفت یک چالش بزرگ برای اقتصاد جهانی است؛ بنابراین عدم قطعیت قیمت نفت برای برنامه ریزی و امنیت اقتصادی مضر است. نوسانات در قیمت نفت باعث توزیع مجدد درآمد بین صادرکنندگان و واردکنندگان نفت، نوسانات در نرخ ارز، تورم، کاهش تقاضای کل میشود و همچنین بر رقابت قیمتها تأثیر میگذارد و مالیه عمومی را مختل میکند.
بنابراین، سیاست گذاران و اقتصاددانان از نزدیک قیمت نفت را به عنوان یک شاخص کلیدی سلامت و ثبات اقتصادی رصد میکنند. به این ترتیب، علاقه تحقیقاتی به علل و اثرات عدم قطعیت قیمت نفت، همچنان در حال افزایش است. یک منطقه مورد علاقه جدید در حال توسعه، در عدم قطعیت قیمت نفت با نوسانات آن، چیزی است که تأثیر منحصر به فرد رویدادهای ژئوپلیتیکی را در نظر میگیرد. همانطور که یکپارچگی اقتصادی جهانی ادامه دارد، بازارهای کالا نیز همچنان به بازتاب رویدادهای ژئوپلیتیک اصلی ادامه میدهند.
عدم قطعیتهای ناشی از رویدادهای ژئوپلیتیکی اغلب فراتر از قلمرو سیاست به بازارهای کالا گسترش مییابد. این امر به ویژه در مورد بازار نفت صادق است. چندین بحران نفتی در تاریخ به وضوح نشان داده اند که بازارهای نفت در برابر بحرانهای ژئوپلیتیکی مانند جنگ ها، درگیریهای قومی-مذهبی، درگیریهای سیاسی، تروریسم و بیماریها آسیب پذیر هستند.
به عنوان مثال، کشورهای نفت خیز به دلیل منابع طبیعی فراوان، از نفوذ ژئوپلیتیک قابل توجهی برخوردارند. ناآرامیهای سیاسی، درگیریهای منطقهای و اتحادهای استراتژیک ناشی از این کشورهای نفت خیز، میتوانند نوساناتی در قیمت نفت ایجاد کنند. بنابراین، ژئوپلیتیک نقشی محوری در شکلدهی قیمتهای جهانی نفت دارد. افزایش ناگهانی قیمتهای نفت خام و بنزین در سراسر جهان اخیراً، ناشی از تهاجم روسیه به اوکراین، بهعنوان نمونهای متمایز از ارتباط نزدیک بین رویدادهای ژئوپلیتیکی و عدم قطعیت قیمت نفت است. علاوه بر این، توزیع جهانی منابع نفت خام به سرعت در حال تغییر است و عدم قطعیتهای ژئوپلیتیکی قیمت نفت در جهان را بیشتر میکند. با پیشرفت جستجوی رقابتی برای ذخایر نفتی جدید، مناطقی که اکتشافات اخیر نفت در آنها انجام شده است، ناگهان شهرت جهانی پیدا کرده اند، در حالی که مناطقی که ثروت نفتی آنها در حال کاهش است، اهمیت ژئوپلیتیکی خود را از دست میدهند.
نمونه بارز پیامدهای ژئوپلیتیکی این توزیع مجدد منابع انرژی، اقدام تهاجمی اخیر چین در جستجوی نفت در مناطقی از آفریقا، آسیای مرکزی و آمریکای لاتین است که اکنون به منابع اصلی عرضه جهانی نفت و گاز تبدیل شدهاند. این باز توزیع مداوم منابع نفت به تدریج، پویایی رقابت مرتبط با انرژی و رقابتهای ژئوپلیتیکی را تغییر میدهد به گونهای که عدم قطعیتهای ژئوپلیتیک جهانی قیمت نفت را تشدید میکند.
بحث این است که ظهور و رشد سریع فنآوریهای انرژی که بهرهوری بهتری را به همراه دارند، یک راه امیدوارکننده برای کاهش حساسیت به عدم قطعیتهای قیمت نفت ناشی از رویدادهای ژئوپلیتیکی است. به طور خاص، مطالعات نشان می دهند که چگونه قرار گرفتن در معرض عدم قطعیت ژئوپلیتیکی قیمت نفت به عنوان یک کاتالیزور برای کربن زدایی و تلاشهای امنیت انرژی از طریق بهرهوری انرژی عمل میکند. بیشتر بحثهای قبلی در مورد امنیت انرژی و ژئوپلیتیک به مسائل قیمت گذاری و عرضه استراتژیک نفت میپرداخت. بحثهای اخیر بر اهمیت استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر به عنوان جایگزینی برای مصرف سوختهای فسیلی متمرکز شدهاند.
باید اذعان کرد که بهرهوری انرژی یک سپر قوی در برابر عدم قطعیت قیمت نفت، در جهانی بههم پیوسته و مملو از تنشهای ژئوپلیتیکی است. با کاهش وابستگی به نفت، افزایش انعطافپذیری اقتصادی و بهبود امنیت انرژی، اقدامات بهرهوری انرژی، مزایای چندوجهی را هم برای اقتصاد ملی و هم برای ثبات جهانی ارائه میکند. به طور خاص، تحلیل انسجام موجک، برای مطالعه پاسخ کارایی انرژی جهانی، ما را به عدم قطعیت قیمت نفت ژئوپلیتیکی می رساند. رگرسیون چندک و چندک علاوه بر این برای تفکیک اثرات چندک های ریسک قیمت نفت ژئوپلیتیکی بر روی چندک های بهره وری انرژی استفاده می شود. این روشها در بررسی دادههای سری زمانی جهانی که بازه زمانی ۲۰۰۴ تا ۲۰۲۰ را پوشش میدهند، استفاده شده اند. نتایج انسجام موجک نشاندهنده همبستگی مثبت بین عدم قطعیت ژئوپلیتیکی قیمت نفت و کارایی انرژی، بهویژه در طول بحران انرژی دهه ۲۰۰۰ و همهگیری COVID-19 است.
نتایج همچنین نشان میدهد که عدم قطعیت ژئوپلیتیکی قیمت نفت منجر به کارایی انرژی میشود، که نشان میدهد افزایش عدم قطعیت ژئوپلیتیکی قیمت نفت، باعث افزایش کارایی انرژی میشود. علاوه بر این، نتایج حاصل از رگرسیون چندک و چندک، تأثیرات مثبت عمدتاً عدم قطعیت ژئوپلیتیکی قیمت نفت را بر کارایی انرژی جهانی تأیید میکند. بنابراین نتیجهگیری می شود که از طریق سرمایهگذاریهای استراتژیک، سیاستهای نوآورانه و همکاریهای بینالمللی مرتبط با بهرهوری انرژی، کشورها میتوانند خود را در برابر اثرات بیثباتکننده درگیریهای ژئوپلیتیکی بر بازارهای انرژی تقویت کنند. این امر آینده انرژی پایدارتر و ایمن را برای همه تضمین می کند.
استفاده کارآمدتر از انرژی ناشی از افزایش و پایداری عدم قطعیت ژئوپلیتیکی قیمت نفت بسیار با اهمیت است. بهره وری انرژی یک استراتژی مهم امنیت انرژی است که تاکنون نتوانسته توجه جدی سیاست گذاران را به خود جلب کند و تاکنون به عنوان گزینه ای کمتر جذاب در نظر گرفته شده است. فرض اساسی این است که کارایی انرژی و عدم قطعیت ژئوپلیتیکی قیمت نفت به طور قابل توجهی به هم وابسته هستند. ثانیا، مطالعات به طور موثر درجه عدم اطمینان ژئوپلیتیکی قیمت نفت را از طریق شاخص انسجام موجک، نشان می دهد. این شاخص به اندازه کافی طیف گسترده ای از رویدادهای ژئوپلیتیک مرتبط با نفت را منعکس می کند. ثالثاً، مطالعات از روش های آماری پیشرفته برای استخراج استنباط های بسیار قابل اعتماد استفاده می کند. رویکرد انسجام موجک مورد استفاده حتی برای سری هایی با ناپیوستگی، غیرخطی، تغییرات ساختاری، روندها و خوشه بندی نوسانات، نتایج قوی ایجاد می کند.همچنین از رگرسیون چندک برای اطمینان از استحکام استفاده می شود. این رویکرد امکان بررسی تجربی روابط بین چندک های دو متغیر را فراهم می کند، در حالی که تغییرات ساختاری را کنترل می کند.
قطعات بخش خطرات ژئوپلیتیکی و قیمت انرژی رویدادهای ژئوپلیتیک اخیر، تأثیرات عمیقی بر قیمت انرژی در مقیاس جهانی داشته است. عواملی مانند اختلال در صادرات، اعمال تحریمها و عدم تعادل عرضه و تقاضا به عنوان برخی از کانالهایی که رویدادهای ژئوپلیتیکی از طریق آنها بر قیمت انرژی تأثیر میگذارند شناسایی میشوند. می توان نتیجه گرفت که اگرچه انتقال انرژی جهانی از طریق اهداف انرژی پایدار جهانی و نوآوریهای عمده فناوری تسریع میشود، سوختهای فسیلی مانند نفت در حال حاضر منبع اصلی انرژی باقی ماندهاند. ابهامات پیرامون قیمت نفت، تأثیرات مهمی بر تقاضا و الگوهای عرضه و در نتیجه بر امنیت انرژی جهانی دارد. بنابراین این مقاله بر اساس ادبیات موجود مرتبط با امنیت انرژی با تمرکز بر نقش عدم قطعیت ها در انرژی جهانی است.