تهاجمات محدود، اما گسترده اسرائیل در لبنان به احتمال زیاد به حزبالله کمک میکند بخشی از تعادل، تواناییها و اعتباری را که در نتیجه ترور فرماندهان خود از دست داده بود، دوباره به دست آورد.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، سایت تحلیلی عرب نیوز در مقالهای با قلم «محمد چبارو» نوشت: علیرغم رقابت با زمان برای فرار از یک جنگ کامل در خاورمیانه، به نظر میرسد وضعیت کنونی جنگ نامتقارن و حملات گاه به گاه سنجیده شده بین ایران و اسرائیل احتمالاً ادامه خواهد داشت.
تهران مانند تل آویو احساس میکند در حال جنگیدن با نیروهایی است که میخواهند نظام سیاسی آن را تحت الشعاع قرار دهند. سوالی که امروز همه میپرسند این است که ایران در تلاشهای خود برای محافظت از نیروهایی که برای چندین دهه پرورش داده است، چقدر ریسک خواهد کرد؟
از زمان حملات ۷ اکتبر سال گذشته توسط حماس، دولت راستگرای اسرائیل وعده داده است که حماس را نابود کند، حتی اگر منجر به کشته شدن دهها هزار فلسطینی بیگناه در غزه و نابودی خانههای آنها شود - همانطور که جهان شاهد آن است.
با کاهش قدرت حماس اسرائیل توجه خود را به لبنان معطوف کرده است، جایی که کمپین ترورهای هدفمند شخصیتهای رهبری حزب الله با تهاجمات زمینی جهت عقب راندن نیروهای مورد حمایت ایران از مرز لبنان و اسرائیل تدارک دیده شده است - به امید از بین بردن تهدید حمله دیگری این بار توسط حزب الله برتر و مسلح تر.
موضع ایران در ماههای اخیر بدون تغییر باقی مانده است و نیروهای نیابتی آن در لبنان، یمن، سوریه و عراق حملات پرهزینهای را علیه اسرائیل انجام میدهند.
بر کسی پوشیده نیست که تهران خواهان جنگ همه جانبه با اسرائیل نیست و تل آویو هنوز به ۲۰۰ موشکی که ایران در ۳ اکتبر علیه آن شلیک کرد، پاسخ نداده است - حملهای که در تلافی ترور حسن نصرالله، رهبر حزب الله و اسماعیل هنیه، رهبر حماس در تهران بود.
مزیت اسرائیل در قابلیتهای زمینی، دریایی و هوایی میتواند به دلیل مسافت با ایران از بین برود که این امر برای اسرائیل بسیار پرهزینه خواهد بود تا یک عملیات هوایی و دریایی طولانی علیه ایران را آغاز کند. دو طرف بیش از ۱۵۰۰ کیلومتر با یکدیگر فاصله دارند و چند کشور آنها را از یکدیگر جدا کرده است.
از سوی دیگر ایران به لطف نیروهای متعهد خود در لبنان عملاً در جنگ با اسرائیل قرار دارد. ایران مدتهاست که به مزایای دسترسی خود به مدیترانه، خلیجفارس و دریای سرخ افتخار میکند، در حالی که اغلب به جهان یادآوری میکند عملاً چندین کشور عربی یعنی لبنان، عراق، سوریه و یمن را کنترل میکند. اما تهران از نظر دیپلماتیک سعی میکند به جهان اطمینان دهد که به دنبال تشدید تنش نیست.
به نظر میرسد که اسرائیل در زمان «بنیامین نتانیاهو» همان اشتباهات گذشته را تکرار میکند. نیروهای این کشور از زمان خروج یکجانبه از لبنان در سال ۲۰۰۰، بارها با حزب الله جنگیده اند. اما حزب الله همراه با حماس در غزه، بارها توانسته اند دوباره سازماندهی شوند، دوباره مسلح شوند و زنده بمانند تا یک روز دیگر بجنگند.
تهاجمات محدود، اما گسترده اسرائیل در لبنان به احتمال زیاد به حزبالله کمک میکند بخشی از تعادل، تواناییها و اعتباری را که در نتیجه ترور فرماندهان خود از دست داده بود، دوباره به دست آورد.
در طی ماه اخیر تهدیدهای اسرائیل علیه تهران به شدت افزایش یافته است. زیرا حملات موشکی بالستیک ایران - برای دومین بار در سال جاری - از خط قرمزی عبور کرده است که برقراری مجدد آن دشوار خواهد بود؛ بنابراین اسرائیل سعی میکند ایران را به روشی مورد حمله قرار دهد که آن را وادار کند نیروهای مورد حمایت خود را رها کند.
اما امروز، دولت ایالات متحده آمریکا به دلیل انتخابات ریاست جمهوری آینده که میتواند سرنوشت این کشور را برای همیشه تغییر دهد، از جنگ در خاورمیانه منحرف شده است. چین، علیرغم نفوذش، به ایفای نقش ناظر صرف ادامه میدهد و روسیه خود را میانجیگر روابط ایران و اسرائیل میبیند، در حالی که اسرائیل را قربانی نمیکند.
این واقعیتها به این معنی است که ایران یا اسرائیل میتوانند مرتکب عملی شوند که برگشت آن دشوار است و ممکن است کل منطقه را در معرض جنگ قرار دهد. این جنگ به امنیت بلندمدت اسرائیل کمک نمیکند و نفعی برای دولت ایران ندارد؛ بنابراین گزینه جنگ گسترده بین ایران و اسرائیل روی میز نیست.
بار دیگر ایران ثابت کرده که میتواند هر ضربهای را که ممکن است دریافت کند و از طریق نیروهای مورد حمایتش به شدت پاسخ دهد. رویکرد حداکثری اسراییل در قبال تهدیدات، در گذشته و امروز آن را امنتر نکرده است. در همین حال دیپلماسی ایران با پشتیبانی موشکها و پهپادهای نامتقارن انکارناپذیر، راهبردی است که افشا شده است.
در حالی که منطقه و جهان از بدترین جنگهای در حال وقوع در غزه و لبنان وحشت دارند، یک درگیری گستردهتر که مستقیماً ایران را در مقابل اسرائیل قرار دهد، با وجود محدودیتهای فاصله و تلاشهای دیپلماتیک، چشماندازی جدی است. همه در منطقه امیدوارند که این چشم اندازی صرف باقی بماند و به واقعیت تبدیل نشود.