شوك گسترده ناشي از انتشار خبر نفوذ وزارت اطلاعات در ميان اپوزيسيون مقيم خارج، با وجود گذشت ۷۲ ساعت از انتشار فيلم مربوطه، همچنان محافل ضد انقلاب را تكان مي دهد.
گزارش مستند «الماسي براي فريب» كه روايت فريب طيف گسترده اي از ضد انقلاب و تخليه اطلاعاتي و سازماني آنها در قالب پروژه تشكيل دولت در تبعيد است، موجب طرح اين پرسش شده كه كدام محافل اسباب رخنه وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي را فراهم كردند و اعماق آسيب اين رخنه اطلاعاتي تا كجا بوده است؟
پايگاه اينترنتي گويانيوز وابسته به سازمان سيا در واكنشي آميخته به خشم و تأسف و به قلم يكي از عناصر تجزيه طلب نوشت: پروژه «الماس فريب» قصه كساني است كه ناخواسته به سوي سراب گام برداشتند، و با گندم نماي جوفروش «معامله» كردند.
به گزارش جهان به نقل از کیهان برخي از چهره هاي مشتاق اپوزيسيون، مدحي را به عنوان «محقق» به اروپا آوردند، و همانند مار افعي در آستين پروراندند و نوازش دادند تا در فرصت مناسب نيش زهرآگين خود را در بدن اپوزيسيون فرو برد. اين نه اولين «عمليات نفوذي اطلاعات» است و نه احتمالاً آخرين آن خواهد بود. گذشته از اينكه چه كسی و يا كساني و با چه انگيزه هايي، در دژ اپوزيسيون برون مرزي را روي اين «اسب تروا» باز كردند.
هنر ما نه در كبر كاذب بلكه در تواضع و حتي شهامت عذرخواهي است. به خصوص اكنون كه ثابت شده آن «درياي اطلاعات ارزشمند» سرابي بيش در برهوت فريب نبوده است؛ سرابي كه بر تشعشع امواج وهم انگيز و تلالو الماس گونه آن، سربازان گمنام امام زمان به كمين عقل و هوش اپوزيسيون عطش زده نشسته بودند.
گويانيوز با بيان اين كه در پي نفوذ سيستم امنيتي ايران به نشست پاريس، نشست آتي در لندن زير سؤال است، نوشت: آيا همسنگري و هم آوايي در كنفرانس مطبوعاتي و عهد اخوت بستن در پشت درهاي بسته با يك عنصر مشكوك، و حتي ضبط يك جلسه بسيار حساس و خصوصي بر روي ويدئو حاكي از ناهنجاري در دورانديشي سياسي و فقدان مداقه لازم نيست؟ اگر حقيقتاً بپذيريم كه در صداقت اين افراد، كه به گفته خويش هر كدام حدود ۴۰ سال تجربه سياسي در سطح بين المللي دارند شكي نيست؛ در مورد صلاحديد، توانايي قضاوت و بصيرت سياسي آنها چه مي توان گفت؟
سايت ايران گلوبال نيز با طرح اين پرسش كه «چه كساني باعث اعتماد اپوزيسيون به نفوذي وزارت اطلاعات شدند؟»، نوشت: نخستين بار نام مدحي را از زبان عليرضا نوري زاده شنيديم. نوري زاده مدعي بود مدحي عامل نفوذي وي است. همان روزها سايت روز آن لاين مصاحبه اي با مدحي داشت و پس از آن بود كه مسابقه رسانه هاي اپوزيسيون براي مصاحبه با مدحي شروع شد و مصاحبه پشت مصاحبه! حالا اما گندش درآمده كه مدحي خودش جاسوس نفوذي جمهوري اسلامي در ميان اپوزيسيون خارج از كشور بوده است.
نويسنده وبلاگ «دلقك ايراني» نيز كه از لندن با بالاترين همكاري مي كند، درباره غافلگيري اخير اپوزيسيون نوشت: اينك اگر هر آنچه در ايران نقل شده درست باشد ـ چون فيلم و سند هم پخش شده حداقل در مورد اپوزيسيون خارج از كشور نمي تواند عاري از حقيقت باشد ـ اين سؤال بديهي پيش مي آيد كه چطور اين همه دستگاه هاي عريض و طويل و اين همه اسامي دهان پركن اپوزيسيون نتوانسته اند به ماهيت اين آدم پي ببرند؟ خود همين جاي تعجب و بيشتر از آن جاي تأسف دارد.
اين ضدانقلاب در به در مقيم لندن مي افزايد: خدا كند در روزهاي آينده، همه آناني كه در اين پروژه تله گذاري، احمقانه عمل كرده و به دام افتاده اند، توضيحي قابل قبول بدهند. والا تتمه هر آنچه از اعتماد به اين كاركشتگان سياسي و تحليلي و كارشناسي مانده بود، يكجا بايد هوا شده و از بين رفته است. البته از نظر شخصي من خيلي هم بد نيست اميد بريدن از آدم هاي بي مسئوليت. حداقل فايده اش هم اين است كه ديگر كسي به توهمات اپوزيسيون خارج از كشور، كمترين شانس هاي شخصي اش براي زندگي در ايران را رها نمي كند و آواره نمي شود در سرگرداني بلاتكليف رهبران سياسي!
نويسنده وبلاگ «دارا ايراني» هم از ديگر همكاران دايمي بالاترين است كه مي نويسد: بيچاره كساني كه فريب مدحي را خوردند و باز هم بيچاره كساني كه فرياد مي زدند اين آدم مال خود رژيم است، ولي كسي صدايشان را نشنيد. مدحي به ايران بازگشت و در برنامه «الماس فريب» شركت كرد و رژيم هم اپوزيسيون زودباور و ساده لوح ما را تا توانست به سخره گرفت تا از خود بپرسيم، ما كجا هستيم، چه مي خواهيم و به كجا مي رويم؟ از كجا معلوم مانند مدحي ها بازهم نباشند شايد بسياري از كساني كه فرياد برائتشان از رژيم گوش فلك را كر مي كند خودشان وابسته به جمهوري اسلامي باشند. شايد آنها هم نفوذي باشند. ما نمي دانيم. فقط مي دانيم اپوزيسيون ما روزنامه نگاران ما و بسياري از ما فريب مدحي را خوردند مدحي جاسوسي بود كه ما را دوست نداشت.
اما بخوانيد از تحليل يكي از همكاران گويانيوز كه مشتركاً با «خودنويس» نيز همكاري دارد و در خودنويس نوشته است؛ بديهي است مدحي به عنوان ابزار كسب اطلاعات، خسارت حيثيتي سنگيني به اهل سياست و اپوزيسيون خارج از كشور وارد آورده است. اكنون بحث بر سر اين است كه وقتي اهل رسانه در جاي اهل سياست مي نشينند و اهل سياست، نقش اهل رسانه را بازي مي كنند، خسارت بازي اطلاعاتي چنين سوژه اي به هر دو طرف وارد مي شود اين تجربه اول نبود و تجربه آخر هم نخواهد بود. از سوي ديگر، همين ماجرا باعث بي عملي بيشتر رسانه اي و سياسي اپوزيسيون خواهد شد.