«شوک در دادگاه کهریزک!»؛ این تیتر مشترک چند روزنامه در واکنش به اتفاق عجیبی بود که حین برگزاری دهمین نشست دادگاه قضات تعلیق شده بازداشتگاه کهریزک مخابره شد. یکی از اولیای دم جان باختگان از شکایت خود علیه متهم ردیف نخست درگذشت تا چنان بمب خبریای منفجر شود که یک نفر خندان و جماعتی بهت زده ماحصل آن بود!
به گزارش «تابناک»، دادگاه کهریزک در ایستگاه دهم، سرشار از مطالب جنجال آفرین بود؛ از تداوم جلسات رسیدگی به پرونده که در پاسخ به درخواست مهلت متهم ردیف اول اعلام شد تا عذرخواهی دو متهم پرونده از اولیای دم یکی از جان باختگان و در نهایت اعلام رضایت پدر مرحوم امیر جوادیفر نسبت به اتهامات وارد شده به سعید مرتضوی.
این اعلام رضایت به حدی عجیب و غافلگیر کننده بود که وکیل خانواده جوادیفر هم نسبت به آن اظهار بی اطلاعی کرده و حتی وقتی رئیس دادگاه از شاکی خواست درباره نامه اعلام رضایت منضم شده به پرونده توضیحاتی ارائه کند، از شدت تعجب ترجیح داد دادگاه را ترک بگوید.
شاید نخستین عاملی که اعلام رضایت از مرتضوی را عجیب جلوه میدهد، پیگیری پرونده در مراحل متعدد و من جمله جلسات دادگاه نظامی بود که به لحاظ سمتِ متهمانی همچون دادستان و قاضی معزول، نتوانسته بود به اتهامات ایشان رسیدگی کند تا در نهایت شعبه 76 دادگاههای کیفری مسئولیت رسیدگی به اتهامات این افراد را عهدهدار شود. اینجاست که علم به پیگیری پرونده توسط شاکی تا این مرحله، حکایت از ابهاماتی دارد که در ذهن وی شکل گرفته و امید به شفاف سازی ابعاد آن در دادگاه دارد اما وقتی این پیگیری به ناگاه قطع میشود، ناگزیر خواهیم بود که بپذیریم اتفاق عجیبی رخ داده است.
به عبارت بهتر، مگر میشود به نیت شفاف شدن ابعاد مبهم یک پرونده آن را به مدت چند سال از طریق مجاری قانونی پیگیری کنیم اما به ناگاه هنگامی که محاکمه در ایستگاه آخر قرار دارد و قرار است به زودی رای نهایی آن اعلام شود، خودمان اعلام رای کنیم و متهمی که تا این مرحله بازخواست کردهایم را بی گناه تشخیص دهیم؟ آیا بهتر نیست این تشخیص را به دادگاهی واگذار کنیم که صلاحیت آن را به رسمیت شناخته و در جلسات متعدد آن، با نهایت احترام حضور یافتهایم؟
فارغ از آنکه صدور رای بی گناهی از منظر یک شاکی، برای متهمی که محاکمه اش به پایان رسیده، کار عبثی به نظر رسیده و قدرت زیر سوال بردن تمامی پیگیریهای قبلی تا این مرحله را داراست، رضایت جوادی فر به مرتضوی از این رو عجیب است که عین اتهام وارد شده به متهم از طرف این شاکی، از طرف دو شاکی دیگر هم به متهم وارد شده و رضایت و عدم رضایت یک شاکی در رای نهایی تاثیری نخواهد گذاشت چراکه یا مرتضوی در باب بررسی این اتهام تبرئه خواهد شد و یا مجرم شناخته خواهد شد که در هر دو صورت، اعلام رضایت ولی دم یک جان باخته به صدای ترکیدن بادکنکی خواهد ماند که هر چقدر هم بد صدا بترکد، خرابی به بار نخواهد آورد.
البته همه اینها در حالی است که برای پرونده تنها یک شان رسیدگی قائل باشیم و رسیدگی به پرونده قضات تعلیق شده در ارتباط با جنایت کهریزک را یک دعوای خصوصی بدانیم حال آنکه پوشش گسترده رسانهای جلسات متعدد دادگاه نشان دهنده اهمیت بسیار زیاد این پرونده نزد افکار عمومی داشته و نشانهای آشکار بر جنبه عمومی جنایتی است که به سان لکه ای ننگین باید از دامن مملکت رخت بر بندد.
درک ماجرا به اندازهای ساده است که تنها اشاره به سمت متهمان در زمان ارتکاب جرم و البته نتیجه دردناک رقم خورده برای سه جوان جان باخته در بازداشتگاهی که میبایست تعطیل میشده، برای اثبات جنبه عمومی پرونده کافی به نظر خواهد رسید و درک این نکته ساده اما مهم، چاره باقی نخواهد گذاشت جز اینکه بپذیریم اعلام رضایت شاکی خصوصی، تنها منجر به تخفیف مجازات خواهد شد؛ آن هم در شرایطی که پرونده یک شاکی داشته باشد و یا تمامی شکات اعلام رضایت کرده باشند!
اکنون اگر تصور کنیم که رسیدگی به این پرونده میتواند منجر به شفاف شدن ابعاد مبهم آن در افکار عمومی شده و به نوعی بازگشت صلابت خدشه دار شده در اثر خطای مسئولانی همچون دادستان سابق تهران را رقم بزند، آیا اعلام رضایت به معنای تلاش برای مکتوم ماندن ابهامات بوجود آمده نخواهد بود؟ و آیا متهمی که رضایت گرفته نمیتواند مدعی شود که گناهی نداشته و اعتبارش خدشه دار شده و حتی میبایست شاکی تاوان اشتباهش در شکایت صورت داده را بپردازد؟
این پرسشها در حالی مطرح میشوند که اگر لختی در پی یافتن پاسخ آنها بیاندیشیم، درخواهیم یافت نه تنها مرتضوی شکایتی از این رضایت دقیقه نودی ندارد، بلکه به ادعای خبرگزاری موج (30 اردیبهشت 92، کد خبر: 1176276)، پیرو اعلام رضایت جوادی فر از وی، جمعی از مدیران مجموعهای که وی سکاندار آن شناخته میشود، در اقدامی «خودجوش» به سراغ جوادی فر رفته و از این اقدام وی تقدیر و تشکر داشتهاند!
بدین ترتیب نه تنها برخی شایعات مطرح شده به شدت قوت میگیرند، بلکه ابهام دیگری در ذهن شکل میگیرد که براستی چرا مدیران تامین اجتماعی از اعلام رضایت یکی از شاکیان پروندهای که سرپرست مجموعهشان متهم ردیف نخست آن است، خرسند شده و خودجوش راه تقدیر و تشکر پی میگیرند؟ آیا این پرسش ذهن پدر مرحوم امیر جوادی فر را هم به خود مشغول کرده یا وی پاسخی برای این ابهامات یافته است؟!
اینجاست که درخواهیم یافت رضایت نه چندان دل چسب علی جوادی فر نه تنها هیچ گرهی از ماجرا باز نکرده، بلکه ابهام زا هم بوده است.
اما این تمام ماجرا نیست، چراکه اگر به متن اعلام رضایت این شاکی از مرتضوی نیم نگاهی بیاندازیم، ابهامات جای خود را به شک و شبهههایی عجیب خواهند داد که در نوع خود بی نظیر هستند؛ پدر مرحوم امیر جوادی فر که به گفته متهم ردیف اول در زمان دستگیری در هجدهم خرداد 88 در اثر ضرب و شتم ماموران نیروی انتظامی بینی اش شکسته و مردمک چشمش پاره شده و در نهایت به کهریزک منتقل شده و به مرگ (همین لغت برای شرح ماجرای دردناک رخ داده کافی به نظر میرسد) سوق داده شد، در حالی در متن تنظیم شده از فرزندش با عنوان «شهید» یاد میکند که در ادامه به جای استفاده از لغاتی همچون «رضایت»، «گذشت از شکایت»، «بخشش» و ...، از «اقرار و اعتراف» استفاده کرده است؛ گویی تحت بازجویی قرار گرفته و قصد دارد جرمی که مرتکب شده را شفاف کند!
برای دیدن تصویر در ابعاد بزرگتر، روی آن کلیک کنید
این متن عجیب که حتی جزئیاتی همچون پیشوند «دکتر» در ابتدا و سمت سابق در انتهای نام متهم پرونده در سطور آن یادآوری شده است، در ادامه نکات عجیب تری هم در بر گرفته است؛ هم تاکید کرده که دلیل موجهی مبنی بر مجرمیت مرتضوی در پرونده یافت نمیشود (به ادعای نگارنده!)، هم وکیل شاکی را از جمله شاکیان پرونده انگاشته و از جانب وی هم اعلام رضایت کرده(!) تا شاید تاکیدی باشد بر این نکته که این وکیل -که از قضا بخشی از لایحه دفاعیه اولیه مرتضوی تلاش در منکوب کردن وی داشت،- در جریان تنظیم اقرارنامه قرار نداشته است و از همه عجیب تر، برخلاف کیفرخواست صادر شده که یک اتهام را از طرف خانواده جوادی فر به مرتضوی وارد دانسته، دو اتهام «مشارکت در بازداشت غیرقانونی» و «معاونت در [تنظیم] گزارش خلاف واقع» را به وی منتسب دانسته و نسبت به آنها اعلام رضایت کرده است و حتی برای محکم کاری، قید شده که نسبت به «هر عنوان اتهامی دیگر» هم رضایت کامل اعلام میگردد!
اکنون اگر به این موارد ابهام آفرین، اخباری را اضافه کنیم که حاکی از دیدارهای متعدد جمعی از دوستان مرتضوی و مدیران تامین اجتماعی با خانواده دو شاکی دیگر پرونده است، به نظر یافتن علت نگارش این سطور توسط یکی از شکات چندان عجیب نخواهد بود؛ به ویژه آنکه تماسهای خبرنگار «تابناک» با خانواده مرحوم محمد کامرانی و خانواده مرحوم محسن روح الامینی مبنی بر اینکه آیا دیدار جمعی از دوستان مرتضوی برای دریافت رضایت را تایید میکنید یا نه، در رویکردی مشابه، تکذیب نشده و به درخواست ایشان مسکوت ماند چراکه احتمالا این شاکیان دوست نداشتند با رسانهای کردن این دیدارها، فرصت را برای «خودجوش» خواندن این اقدامات از طرف متهم ردیف نخست فراهم کنند؛ آن هم در شرایطی که دادگاه پایان یافته و رای نهایی میتواند بهترین عیار برای قضاوت افکار عمومی باشد.