فروش حداقلی سینماهای ایران در سال آینده با بودجه حداقلی سازمان سینمایی همراه شده و همین نگرانیهای جدی را درباره فرجام اقتصاد هنر هفتم در سال آینده در پی داشته، چرا که با این وضعیت، بعید است سال آینده سینمای ایران بتواند نفس بکشد؛ بنابراین، از هم اکنون میتوان ادامه حیات سینما را با این مختصات اقتصادی در خطر جدی تلقی کرد.
به گزارش «تابناک»، سینمای ایران با «کلاهقرمزی و بچه ننه»ی پنج میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومانی در پایان سال ۹۱ مجموعاً ۳۲ میلیارد تومان فروش داشت و این رقم در سال ۹۰، ۳۵ میلیارد و در سال ۸۹، ۲۶ میلیارد بود. هرچند شاید چنین گمان رود که اتفاق خاصی رخ نداده، واقعیت آن است که حفظ این رقم با افزایش قیمت بلیت حاصل آمده و شاهد ریزش شدید مخاطب در چند سال اخیر بودهایم که همچنان نیز استمرار دارد.
بنا بر این گزارش، به رغم عدم تغییر رقم کل فروش، تعداد بلیتهای فروخته شده بیش از 35 درصد کاهش داشته و این کاهش تعداد تماشاچی سینما در سال ۹۲ نیز استمرار داشته و با نیم نگاهی به فروش فیلمها و متوسط رقم فروش در یازده ماه اخیر، متوسط فروش فیلمها در سال جدید از سال پیشین نیز کمتر شده و این اتفاق به منزله نزدیک شدن گروهی دیگر از سینماهای پایتخت و شهرستانها به نقطه تعطیلی است.
ارزیابی ها چنین حکایت
دارد که با توجه به بضاعت سینمای ایران برای سال 1393، نمی توان نگاه
آنچنان امیدواری نسبت به گیشه سینماها داشت و این اتفاق، به معنای کاهش
فروش فیلمها و کاهش بنیه سرمایهگذاران و تهیهکنندگان سینما و حتی پسرفت
از تولید ملودرامهای کمهزینه آپارتمانی است، حال آنکه در
صورت اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها، هزینه سینماداری بیش از اینها خواهد
بود و احتمالاً بلیت سینما تا سقف 8 هزار تومان افزایش مییابد.
با اجرای طرح «سلام سینما»، چنین گمان میرود که راهبردی کارآمد برای بازگرداندن مخاطبان به سالنهای سینما در سال ۱۳۹۳ در دستور کار خواهد بود و اکران سراسری فیلمها در قالب جشنواره بینالمللی فیلم فجر نیز این امیدها را تقویت کرد که «سینما برای همه» شعاری باشد که بالاخره در این دولت جنبه اجرایی بیابد؛ اما این اتفاق بعید است رخ دهد و یارانه فرهنگی که در فاز نخست پرداخت نشد، در فاز دوم نیز دیده نمیشود و احتمالاً پرداخت نمیشود.
ظاهراً هنوز قرار نیست پذیرفته شود که فرهنگ و به ویژه سینمادارای، ظرفیت بسیار بالای اقتصادی است و همچنان نهادهای بودجه ریز، این «هنر ـ صنعت» را به رسمیت نشناختهاند؛ چنین است، در حالی که پیشنهاد بودجه سینما در سال ۹۱، ۱۵۰ میلیارد تومان بود و در نهایت ۱۲۰ میلیارد بود که از این رقم ۵۰ میلیارد تومان، معادل ۴۱ درصد بودجه مصوب تخصیص پیدا کرد.
در بودجه ۹۲، این رقم به ۱۳۵ میلیارد تومان در لایحه بودجه ارائه شده به مجلس کاهش یافت که ۹۵ میلیارد در مجلس تصویب شد و بعید است تا پایان امسال، بیش از ۴۰ میلیارد از بودجه این سازمان تخصیص یابد. این در حالی است که بیش از نیمی از این ۴۰ میلیارد، هزینههای معمول سازمان سینمایی است و با کسر هزینههای برگزاری جشنوارهها و... طبیعتاً رقمی نمیماند که هزینه کمک به سینماداران و دیگر بخشها باشد.
حال بودجه ۱۰۰ میلیاردی سینما در لایحه ۹۳ در نظر گرفته شده که ظاهراً این رقم در لایحه نهایی مصوب مجلس کسر شده است. با این حال درباره سال پیش روی سینمای ایران چه میتوان گفت؟ اگر فرض را بر این بگذاریم که ۷۰ میلیارد تومان در بودجه سال آینده برای سینما و تولید فیلمهای فاخر در نظر گرفته شده باشد و از این رقم ۴۱ درصد یا ۲۸.۷ میلیارد تخصیص یابد، حتی اداره سازمان سینمایی و نهادهای زیرمجموعه این سازمان نظیر بنیاد فارابی، انجمن سینمای جوان، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و... نیز ناممکن خواهد بود.
در سایر بخشها نیز بودجهای برای سینمای ایران در نظر گرفته نشده که بتوان درباره آینده این حوزه چشمانداز روشنی داشت. در واقع، سال آینده که بسیاری از سینماگران مطرح قصد ساخت فیلم با مشارکت فارابی داشتند و سینمادارانی که امیدوار به دریافت سوبسید از سازمان سینمایی برای ادامه حیات بودند، با دستهای خالی مواجه خواهند شد که بودجه کل کشور به آنها تحمیل کرده و از این حیث، شرایط بسیاری دشواری پیش روست؛ شرایطی که واقعاً مدیریتش، نیازمند مدیران اقتصاد بسیار کارکشته برای گذار از این وضعیت است.
بودجه حداقلی سال آینده، حیات سینمای ایران را در سال ۹۳ به شدت در معرض خطر قرار داده است. تعطیلی سینماهای میانی پایتخت و برخی سینماهای مستقل شهرستان را نباید رویداد عجیبی برای سال آینده تلقی کرد و با این بودجه برای سینمای نفتی ایران، باید حداقل عوارض را چنین اتفاقاتی دانست و در کنار آن، بیکاری گروهی وسیع از سینماگران به واسطه نبود بودجهای برای تولید پروژههای جدی، واقعه متحمل دیگر پیش روی سینمای ایران است.