يادداشت كرباسچي درباره تخريب‏هاي جديد خاتمي

سخن از يك جمله، مقاله يا نوشتار خاص نيست، نگراني‌ها زماني تشديد مي‌شود كه رواج اين ادبيات و هتاكي را در فضاي كشور شاهد باشيم. اينگونه نوشته‌ها كه متاسفانه در تاريخ سياسي كشور باقي خواهد ماند لكه تاريك و آلوده‌كننده‌اي است كه همه را در كام خود خواهد كشيد
کد خبر: ۳۸۶۶۸
|
۱۰ اسفند ۱۳۸۷ - ۰۸:۲۴ 28 February 2009
|
16900 بازدید
غلا‌محسين كرباسچي در يادداشتي با عنان سخني با علما در روزنامه اعتماد ملي نوشت:

نزديكي دهمين انتخابات رياست‌جمهوري در ماه‌هاي اخير فضاي سياسي و رسانه‌اي كشور را آنقدر متاثر كرده و تمناي قدرت براي برخي افراد و گروه‌ها تا حدي بالا‌ گرفته كه در ميان نوشته‌ها و تحليل‌ها، نقدها و نظرها گاه صداهايي شنيده مي‌شود كه به واقع تاسف‌آور و نگران‌كننده است تا حدي كه گاه بيم آن مي‌رود به‌عنوان شاهدي براي ناظران مغرض و حتي بي‌طرف در محكوميت فضاي شفاف انقلا‌ب به كار گرفته شود. آنچه در هفته‌هاي اخير در قالب سرمقاله يكي از روزنامه‌هاي اصولگرا با طرح موضوع درباره ترور آقاي خاتمي و مقايسه وضعيت ايشان در ايران با وضعيت خانم بوتو در پاكستان آغاز شد و با اعتراض شديد مجمع روحانيون مبارز و دوستان اصلا‌ح‌طلب ادامه يافت در روزهاي بعد ابعاد ديگري هم پيدا كرد تا آنجا كه همسر يكي از مسوولا‌ن دولت در يك وب‌سايت توهين به ايشان و نيز علماي اسلا‌م را به اوج رساند. درباره اين دو نوشتار در روزنامه و سايت چند نكته قابل تذكر و توجه جدي است.

1- آنچه براي يك ناظر از بيرون مكان يا زمان در ابتدا به ذهن خطور مي‌كند (گو اينكه واقعيت هم نداشته باشد) ارتباط و هماهنگي بين اين دو بينش و نوشته است. گرچه پس از اعتراض مجمع روحانيون آن روزنامه توجيه سياسي خود را فورا با استناد موضوع به آمريكا و عوامل آن تغيير داد ولي با توجه به سوابقي كه از قتل‌هاي زنجيره‌اي و استناد آن توسط بعضي از مفسران مطبوعاتي به عناصر اسرائيلي در خاطره‌ها هنوز باقي است، آيا اين مستند وجود يك مركز القاي ايدئولوژي ترور نيست و آنچه در اين نوشته‌ها و موارد مشابه آن در سايت‌ها و مطبوعات و سخنراني‌ها بيان مي‌شود، القاي خشونتي كور را به ذهن نمي‌آورد؟
واقعا پس از گذشت 30 سال از انقلا‌ب و اثبات وفاداري و شعور مردم و به ويژه زماني كه همه اركان حكومت در يد قدرت يك جناح متمركز است نيازي به اين سنخ نوشته‌ها و به اصطلا‌ح القاي رعب است؟ ممكن است با هر توجيهي اينگونه نوشته‌ها بر قلم‌ آيد ولي بايد آثار القايي و جانبي آن مورد توجه قرار گيرد. آيا تحليل‌ها و سياه‌نمايي‌هايي كه پس از چنين نوشتارهايي در روزنامه‌ها و خبرگزاري‌ها و مجامع بين‌المللي به راه افتاده است را نمي‌شنويد؟ ‌
2- نوشته‌هاي هتاكانه و توهين‌آميز فردي كه منسوب به يك مقام مسوول دولتي است و در سال‌هاي اخير بارها و بارها با ادبياتي تخريبي، برجسته‌ترين شخصيت‌هاي نظام و انقلا‌ب را با بدترين الفاظ و سخيف‌ترين ادبيات تخريب كرده، درصدد اثبات چه چيزي است؟ چگونه يك جمله يا خبر اشتباه موجبات تعطيلي و بيكاري و محاكمه جماعتي را فراهم مي‌آورد اما اين نوشته‌ها كه حاوي نگران‌كننده‌ترين اظهارنظرها و اهانت‌ها است هيچ‌گاه از سوي مراجع مسوول به صورت جدي مورد توجه قرار نمي‌گيرد؟ مسوولا‌ن و كساني كه در برابر نوشته‌هايي از اين دست در سال‌هاي اخير سكوت كرده‌اند يا كمترين واكنش را نشان داده‌اند حتما آخرين نوشته كه بدان اشاره رفت را نخوانده‌اند.

مخاطب اصلي اين نوشته، چهره‌هايي از بزرگان و علماي ديني هستند و صادقانه از آنها مي‌خواهم به پرسش‌هاي اين مقاله پاسخ دهند. هنگام خواندن اين نوشتار بايد از خود بپرسيم كه نويسنده درصدد القاي چه ديدگاهي بوده است؟ اين نوشته جز اين معنا مي‌دهد كه آنچه در قالب ترورها اتفاق افتاده تاكنون به وسيله متشرعين اجرا شده و يا خداي نكرده علما فتوا داده‌اند؟ آيا تا به حال اصولا‌ چنين موردي به تحقق پيوسته است؟ انقلا‌بي كه امامش حتي در بحبوحه نهضت به سربازان ارتش شاه حداكثر فرمان فرار از پادگان‌ها را توصيه مي‌كرد - كه نوعي نافرماني مدني بود - در حالي كه بسياري از حركت‌هاي مشابه و انقلا‌ب‌هاي خشونت‌بار و خونين در چنين شرايطي ترور را حداقل براي فرماندهان سازمان مي‌دادند، هيچ كس به‌طور خاص نتوانست حتي در رابطه با بدترين عناصر رژيم سلطنتي فرمان ترور را به‌عنوان فتواي شرعي امام خميني رهبر انقلا‌ب اسلا‌مي بگيرد حال امروز چگونه است كه عده‌اي دنبال فتواي ترور آن هم براي حداكثر رقباي سياسي داخلي آن هم با چنين سابقه و ويژگي‌هايي هستند؟ اين توهين را (كه به صورت تلويحي هم براي دنياي امروز و هم نسل آتي نوعي مشوه كردن چهره بزرگان دين است) چگونه مراجع و علماي اسلا‌م تحمل مي‌كنند؟ آيا به واقع امروز تفنگ‌به‌دستاني متشرع در انتظار فتواي علما هستند؟ اين يادآور روي ديگري از طالبانيسم در كشوري نيست كه 30 سال است اين همه از خشونت و ترور عناصر تروريست رنج ديده و منزجر بوده است؟ ‌

3- همواره گروه‌هاي خودسر آغاز حركت خود را با ساده‌انديشي از كساني مي‌گيرند كه خود گاهي به عواقب سخنان و نوشته‌هاي خويش واقف نيستند. جان گرفتن دوباره نيروهاي اينچنيني گاه از همين نوشته‌ها و شعارهاي ساده شروع مي‌شود. كساني كه در حاشيه امن آرميده‌اند به عواقب اظهارات خود خوب توجه كنند. كساني كه يك روز در قالب گروهك فرقان و روز ديگر در قالب نيروهاي خودسر و روز سوم از تاريكي يك <دخمه> سر برآوردند ساده انديشان گاه مومني هستند كه به سادگي تحريك‌پذيرند و گاه دردسرهاي بزرگي براي نظام ايجاد مي‌كنند. ‌ هرچه هست اين دوره از انتخابات هم مي‌گذرد همگي به هوش باشيم كه به بهاي به دست آوردن قدرت، چهره انقلا‌ب و بزرگان دين را به اينگونه آلودگي‌ها و خشونت‌ها نيالا‌ييم. فضاي انتخابات و رقابت را با اينگونه سخن گفتن به زهر خصومت و خشونت مسموم نكنيم.

سخن از يك جمله، مقاله يا نوشتار خاص نيست، نگراني‌ها زماني تشديد مي‌شود كه رواج اين ادبيات و هتاكي را در فضاي كشور شاهد باشيم. اينگونه نوشته‌ها كه متاسفانه در تاريخ سياسي كشور باقي خواهد ماند لكه تاريك و آلوده‌كننده‌اي است كه همه را در كام خود خواهد كشيد
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟