نزدیک به پنجاه روز از پایان جشنواره سی و دوم فیلم فجر میگذرد اما همچنان حواشی این رویداد را پایانی نیست؛ حواشی که علنی شدن آخرین آنها که معرفی یک بازیگر به جای بازیگری دیگر در اختتامیه جشنواره سی و دوم بوده، با سکوت دو هفتهای مسئولان جشنواره سی و دوم و به طور خاص هیات داوران این رویداد همراه شده تا اتفاق عجیب و احتمالاً بیسابقه در تاریخ جشنوارههای سینمایی جهان، بیش از اینها برجسته نشود!
به گزارش «تابناک»، جشنواره سی و دوم فیلم فجر همچون ادوار پیشین محملی برای شکل گیری حواشی بود و بروز این حواشی قابل پیش بینی و تا حدودی اجتناب ناپذیر است؛ زمانی که جوایز اهداء میشود و تنها یک بازیگر، یک کارگردان، یک فیلمبردار و یک صدابردار و این واحد مشخص شمارش در همه بخشها، برنده جایزه میشود، مشخص است که عدهای که خود لایق این جوایز میدانستند ناراحت شوند اما عجیب است که اعتراض کنند و تقریباً در جشنوارههای معتبری نظیر کن، برلین و ونیز چنین حجم اعتراضات علنی و رسانهای بیسابقه است.
این اعتراضات حتی اگر مبنای صحیحی نیز داشته باشد، چندان در آداب جشنوارهها پذیرفته شده نیست و پس از اهدای جوایز، رسم به درآغوش کشیدن رقیب، کف زدن برایش و همراهی شان با لبخند است، ولو آنکه در نهاد سینماگر، اعتراضی خفته باشد و این رفتار نه چندرنگی، که احترام به نظر هیات داوران است، حتی اگر به زعم سینماگر یا سینماگران، این آرای غیرمنصفانه و دور از عدالت بوده باشد. این رسم جشنوارهها است و اگر واقعاً در جشنواره حضور مییابیم باید تنها روی فرش قرمز راه رفتنش را نگیریم و ضروری است همه آدابش را مدنظر قرار داد.
هیات داوران بخش اصلی سی و دومین دوره جشنواره فیلم فجر با این حال در آن سو نیز میتوان این پرسش را مطرح کرد که آیا حقیقتاً با یک جشنواره سینمایی تحت عنوان «فجر» با حداقل استانداردها در بخشهای مختلف روبرو هستیم. در بخش برگزاری با اغماض میتوان این عملکرد را پذیرفت و نمره قبولی و نه بیشتر داد اما در سایر بخشها چنان اتفاقاتی در همین جشنواره سی و دوم رقم خورد که حقیقتاً درباره به کار بستن لفظ «جشنواره بین المللی» برای این رویدادِ سینمایی بیش از پیش تشکیک نمود.
حقیقت امر آن است که بینالمللی بودن جشنواره، برهانهایی بیش از عدم رقابت یکپارچه فیلمهای خارجی و ایرانی در این رویداد در یک ظرف و عدم راه دادن داور خارجی به هیات داوران -به واسطه توصیه ناپذیر بودن سینماگران بین المللی در مقام داور- است و باید پذیرفت حتی حداقل استانداردها نیز در جشنواره سی و دوم رعایت نشد و تلاشی نیز برای رفع این اشتباهات فاحش به خرج داده نشد تا به این جای کار، بر رویش سرپوش گذاشته شد و در روزهای اخیر نیز در قبالس سکوت پیشه شده است.
ماجرا دقیقاً به یادداشت طولانی هوشنگ گلمکانی روزنامه نگار و منتقد سینما و البته عضو هیات داوران بخش اصلی (سودای سیمرغ) سی و دومین جشنواره فیلم فجر بازمیگردد که در شماره پنجاهم و نوروزی مجله سینمایی 24 تحت عنوان «چرا عصبانی باشم؟ کلی تجربه کردم!» منتشر شده است؛ یادداشتی در توجیه نتایج عجیب خروجی داوران باتجربه جشنواره اخیر که بسیاری را شگفت زده کرد اما در انتهای همین یادداشت از اتفاقی سخن به میان آورده شده که نه تنها عملکرد هیات داوران از جمله شخص کاووسی را زیرسوال برده، بلکه عملکرد دبیر جشنواره و مسئولان سازمان سینمایی را نیز با چالشی بزرگ مواجه کرده است.
شهین تسلیمی (نامزد واقعی) اولین نفر از راست، نعیمه نظام دوست (نامزد اعلام شده) اولین نفر از چپ گلمکانی نوشته است: «
در تعیین نامزدهای دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش دوم زن، روی بازیگر نقش خاله پری در فیلم آذر، شهدخت، پرویز و دیگران توافق حاصل شد اما کسی نام بازیگر این نقش را نمی دانست. فرصت برای رساندن خبر نامزدها به رسانه ها کم بود. با تلفن همراه بهروز افخمی تماس گرفته شد که یا جواب نداد یا در دسترس نبود. با آقای ساداتیان یکی از دو تهیه کننده فیلم، تماس گرفته شد که نام بازیگر این نقش را نعیمه نظام دوست اعلام کرد و همین نام در فهرست نامزدها ثبت و اعلام شد و عکس او هم در مراسم پایانی بر بالای اسمش نمایش داده شد. اما حالا معلوم شده که نام بازیگر آن نقش و نامزد دریافت جایزه ی بازیگر زن نقش مکمل، شهین تسلیمی است. آقای ساداتیان هم بابت این اشتباه عذرخواهی کرد!»
این اتفاق زمانی میتوانست جالبتر شود و رنگ بحران به خود بگیرد که این جایزه به جای شبنم مقدمی برای نقش آفرینی در فیلم «امروز»، به نعیمه نظام دوست برای «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» تعلق میگرفت! حال چگونه میشد سیمرغ بلورینی که نظام دوست روی صحنه دریافت کرده، از او پس گرفت و به شهین تسلیمی داد و آیا اساساً نظام دوست زیر بار میرفت یا تسلیمی جایزه را میپذیرفت؟!
حقیقتاً هیات داورانی که اکثر چهرههای پرسابقه و به شدت مرتبط با اقشار مختلف سینماگران هستند، چطور این دو بازیگر که سابقه قابل توجهی نیز در تلویزیون و سینما دارند را نمیشناسند و چگونه چنین بدیهیاتی نادیده میگرفت تا اتفاقی رقم بخورد که بیشک بزرگترین گاف تاریخ جشنوارهها است؟ البته سیدجمال ساداتیان هم اشتباه کرد اما به هر حال وظیفه ساداتیان نبوده که تلفنی اسم بازیگر بگوید، بلکه این وضعیت هیات داوران متخصص بوده که چنین خطای فاحشی انجام ندهد.
پس از این اتفاق و پایان اختتامیه و مشخص شدن این اشتباه برای مسئولان برگزاری، دیگر توپ در زمین دبیر جشنواره میافتد که چگونه پس از این ماجرا عذرخواهی علنی و رسانهای بابت این اتفاق نیافتاده و نامزد واقعی سیمرغ به صورت رسانهای اعلام نشده تا شایستگیهایی که با یک خطا نادیده گرفته شده، مورد توجه قرار گیرد؟ اگر گلمکانی شجاعت اعتراف به این اشتباه را نداشت، مصلحت اندیشی داوران و دبیر جشنواره منجر به مکتوم ماندن این حقیقت برای همیشه میشد؟ آیا نادیده گرفتن حق نیز نوعی مصلحت اندیشی تعبیر شده و به نفع سینمای ایران است؟