حضور موفق در عرصه موسیقی ایران همواره با اماواگرهای فراوانی همراه بوده است؛ موفقیتی که بسیاری از آنها که به ویژه در عرصه پاپ صاحبش شدهاند، نتیجه تلاش و صدای منحصر به فردشان تلقی کردهاند و گروهی دیگر که در اوج نیستند، محصول فضای دلالسالارانه و لابیگریها میدانند و سخن از مافیا به میان میآید؛ اما آیا چنین مافیایی وجود خارجی دارد؟
به گزارش «تابناک»، کافی است آهنگهایتان در تیتراژ یک سریال پرمخاطب باشد؛ آنقدر گل میکند که زودتر از آنچه تصور کنید، به اوج برسید. این فرمولی است که بسیاری از خوانندگان پاپ را به اوج رسانده و پس از مطرح شدن در تلویزیون، آلبومهایشان به بازار آمده و کنسرتهایشان نیز در بزرگترین سالنهای تهران برقرار شده است و همین اتفاق منجر به آن شد که برخی خوانندگان، همکارانش را متهم به لابی کردن برای انتخاب قطعاتشان برای تیراژ سریالها کنند و ادعای لابی در این ارتباط، یکی از قدیمیترین ادعاها در بازار موسیقی است.
با این حال شاید بتوان «لابی» را سادهترین ادعا در بازار کنونی موسیقی کشورمان دانست که شمار خوانندههای نوظهورش روز به روز در حال افزایش است. «دلالی» مفهوم پررنگتری در بازار موسیقی است؛ مفهومی که از استودیوهای تمرین و ضبط موسیقی تا بک استیج کنسرتها شنیده میشود و ظاهراً اگر با «دلالها» نباشید، احتمال موفقیتتان در موسیقی ایران محدود بوده و احتمال استمرار موفقیت یک خواننده محدودتر خواهد بود و در واقع اگر درخششی نیز توسط یک خواننده رخ دهد، نباید امیدوار به پایداری این توفیق بود.
به تازگی یکی از روزنامهها در این باره ویژهنامهای منتشر نموده که در همین رابطه با چند خواننده نیز گفتوگو کرده و یکی از این خوانندگان ریشههای این جریان را در دهه هشتاد خوانده که مرکز موسیقی لاله زار بود؛ منطقهای که حال نه از سینماهایش خبری است و نه از فروشگاههای موسیقیاش و در عوض تا دلتان بخواهد مغازههای فروش لوازم الکترونیکی کنار هم صف کشیدهاید و بورس این اقلام شدهاند و مغازهها از این باب قیمت یافتهاند!
پیگیریهای تابناک اما از دورانی قدیمیتر حکایت داشت؛ دورانی که بازار موسیقی با نوار کاست اداره میشد و هنوز خبری از سی دی و اینترنت و فناوریهای اینچنینی نبود؛ دورانی که رانت برخورداری از تعداد بیشتری از نوارهای خام بود و سهمیه نوار، نخستین رانت بازار محسوب میشد و رانت خوار به اشخاصی گفته میشد که نوار خام دولتی میگرفتند و در بازار آزاد میفروختند و یا آلبومهای برخی خوانندگان را بیرون میدادند که به واسطه آنکه با نوار دولتی و ارزان تولید شده بود، سود بیشتری داشت و فروش اندکش، هزینههای نسخههای فروخته نشده را نیز جبران میکرد.
این فضای رانت در آن دوران با خوانندگان محدود، مختصات دیگری داشت و در دورههای بعد مبانی دیگری یافت. در دورهای گفته میشد تنها برخی شرکتهای موسیقی که در دهه هفتاد و هشتاد شکل گرفتند، توان دریافت مجوز برای آلبومهای برخی خوانندگان یا برگزاری کنسرت برای برخی از آنها دارد و اتفاقاً چندان پربیراه نیز نبود و این شرکتها عملاً با این تابلو، از بسیاری از رقبا پیش بودند. برخی از آلبومهای پاپ که در مقاطعی منتشر شد و هیچگاه بازنشر نیافت، محصول همین فضای رانتی بود و برخی خوانندگان نیز تنها با مجوزی که این شرکتها دریافت کرده بودند، توانستند روی سن بروند.
در این باره میتوان به نامهای بزرگی اشاره کرد که هماکنون نیز مشتری همین شرکتها هستند؛ شرکتهایی که شاید دیگر آن فضای رانت را نداشته باشند؛ اما دردسری را که خواننده برای پروسه دریافت مجوز کنسرت باید بپیماید، انجام میدهند و چکهای برگزاری کنسرت را به همراه هدایایی پیش و پس از کنسرت تقدیم میکنند و اساتید را از استرس فروش بلیت و دریافت مجوز دقیقه نود ـ که در صورت لغو با مصیبتهای فراوان از جمله پس دادن هزینه بلیتها همراه است ـ و دردسرهای اینچنینی میرهانند و البته سود بسیار کلانی را به جیب میزنند!
برخی سالنهای درجه یک کشور توسط این شرکتها در بهترین روزها رزرو شده و عملاً اگر قرار باشد در این سالنها اجرایی داشته باشید، باید سراغ این شرکتهای موسیقیایی بروید و شاید بتوان ردپای مافیای موسیقی را در همین شرکتها جست؛ البته اگر بتوان به این جریان لفظ «مافیا» را اطلاق کرد. در این میان این خوانندگان از شرکتهایی سخن گفتهاند که آلبومهای مورد وثوقشان را در آغاز هر سال را پیشخرید میکنند و از قضا همین آلبومها فضای تبلیغات موسیقی را پر میکنند و دیگر آلبومها عملاً در حاشیه بازار موسیقی در هر سال قرار میگیرند که از قضا همان شرکتهای برگزارکننده کنسرت با مختصات اشاره شده هستند.
در این میان، نقش برخی مدیربرنامهها نیز پررنگ ارزیابی میشود و در کنار برخی مدیربرنامهها که حکم کارمند گروهی از خوانندگان را دارند، برخی دیگر حتی در محتوای اشعار و موسیقی خوانندگان نیز نقش پررنگی دارند و گاهی سرنوشت تلخی را برای برخی خوانندگان رقم میزنند که در این باره شنیدهها و ناشنیدههای فراوانی میان اهالی موسیقی ردوبدل میشود. با وجود این، باید برای شفافسازی بیشتر در این زمینه، نخست شاهد سخن گفتن بیش از پیش اهالی موسیقی به ویژه خوانندگان پاپ بود تا درباره برخی اتفاقات عجیبی که تنها در موسیقی ایران رخ میدهد و الفاظی چون «دلالی»، «لابیگری» و «مافیا» را به درست یا غلط در پی دارد، قضاوت دقیقتری داشت.