ساخت فیلم «من روحانی هستم» با واکنشهای متفاوتی همراه شده است. در حالی که در این ماجرا، صادق زیباکلام به یاد ماکیاولی و علی لاریجانی به یاد مارکسیستها افتاده، روزنامه جوان اعتراضات به فیلم را باعث تردید در خاطرات هاشمی رفسنجانی دانسته است. رقابت بر سر هیأت رئیس مجلس در سال آینده کاری و برنامههای دولت برای هدفمندی، دیگر مطالب مهم روزنامههای امروز است.
زیباکلام: ماكياولی
را بايد از درون قبر درآورد و به كلاس اين دوستان برد
از میان همه روزنامههایی که با رویکردهای گوناگون به فیلم «من روحانی هستم» پرداختهاند، شهروند نوشته است: این مستند به ظاهر مربوط به فعالیتهای مبارزاتی، سیاسی و اجتماعی حسن روحانی در ۵ دهه گذشته است؛ اما به بیان برخی به پیچهای حساس تاریخی کشور از جمله ماجرای ۹۹ نفر در مجلس، تلاش برای برکناری محمدهاشمی ریاست وقت صداوسیما و مخالفتهای امام (س) با آنها، ماجرای مک فارلین، محسن رضایی و حسن روحانی، مذاکرات هستهای در زمان دولت سید محمد خاتمی و موافقتنامه سعدآباد و نقش حسن روحانی در هر کدام از این ماجراها میپردازد. موافقان دولت روحانی معتقدند که این مستند بیش از آنکه بهدنبال معرفی رئیسجمهوری باشد، در تلاش است تا از او فردی با تغییر مواضعهای سریع و ۱۸۰درجهای بسازد.
به همین دلیل است که بسیاری در روزهای اخیر از جمله علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی نیز به مخالفت با پخش این مستند پرداخته و بهصراحت به دفاع از دولت پرداختند. علی لاریجانی با اعتراض به پخش این سیدی گفت: «برخیها مشی مارکسیستی دارند و برای کوبیدن دولت به هر کاری دست میزنند و سیدیهای خلاف واقع منتشر میکنند».
وی با اشاره به انتشار سیدی در مورد رئیسجمهوری گفت: چند روز گذشته جنجالی بر سر سیدی «من روحانی هستم» در کشور ایجاد شد که البته بخشی از آن دروغ بود و محتوای این سیدی نادرست تدوین شده بود و متأسفانه افرادی که این کار را کردند مشخص است و این افراد میخواهند به تاریخ هم دروغ بگویند و در ماجرایی که رئیسجمهور در آن نقشی نداشته آن را به ایشان نسبت دهند و قطعا هدف از این دروغها ایجاد دعوای داخلی است.
اعتماد به سراغ مؤسسه پشت ماجرا رفته و در پاسخ به اینکه «در شفق مدیا چه خبر است؟» نوشته: شفق مدیا سازنده مستند «من روحانی هستم» است و سفیر فیلم توزیع کننده آن. اما شفق مدیا مستندهای دیگری هم ساخته است. ساخت مستند تخریبی علیه آیت الله هاشی رفسنجانی و طعنه زدن به اینکه «آقای هاشمی بد نیست کمی فکر کنید»، مستند «کابینه فراجناحی» برای انتقاد از هیأت دولت، مستندهای «ما همیشه آماده هستیم» و «فرصت همیشگی نظام» و «چهره واقعی دشمن» همگی از همین دست مستندهایی هستند که هرچند وقت یک بار ساخته میشوند و از سوی جریانهای تندرو مورد به به و چه چه قرار میگرفتهاند. اما مستند «من روحانی هستم»؛ جدیترین و هدفمندترین کار این گروه است؛ کاری که از همان روزهای ابتدایی پیروزی روحانی کلید خورد و چند ماه بعد فیلمنامهاش نوشته و بعد هم برای اکران روانه مهمترین دانشگاههای کشور شد.
نکته اینجاست که کسی از این مؤسسه پاسخگوی سؤالات هم نیست. معصومه نبوی، کارگردان مستندی است که این همه چالش ایجاد کرده است. کارگردانی که به گفته یکی از اعضای هیأت مدیره انجمن مستندسازان نه تنها در این انجمن عضو نیست، بلکه نام آشنایی هم برای مستندسازان نیست. نبوی اما سابقه آنچنانی ندارد. اطرافیانش میگویند نمیخواهد که او گفتوگویی با روزنامهها داشته باشد و در گفتوگوهایی هم که با رسانههای همسو با خودشان دارند عکسی از او منتشر نمیشود. بنابراین مشخص نیست که او چگونه بدون هیچ سابقهای احساس تکلیف برای شناساندن حسن روحانی به مردم کرده است. برای شناسایی هم به گفته خودشان به سراغ خاطرات خود روحانی رفتهاند.
اما ظاهرا مستندهای دیگری هم وجود دارد که آنچنان رسانهای نشده است. هادی فیروزمند، سردبیر سایت سفیر فیلم که مسئولیت توزیع مستند «من روحانی هستم» را بر عهده دارد در همین مورد به «اعتماد» میگوید: برای مستند «من روحانی هستم» از سوی دانشگاههای زیادی تقاضای اکران وجود داشت اما این تقاضاها ناگهان متوقف شد. در دانشگاههای امیرکبیر، علم و صنعت، علوم پزشکی، شهید بهشتی و علامه طباطبایی اجازه اکران فیلم داده نشد اما در حال حاضر تلاش داریم که فیلم را در دانشگاههای شهرستانها که از اخبار دورتر هستند پخش کنیم.
وی اما اخبار دیگری هم به اعتماد داد و گفت: مستند «لکه» نیز یک روایت داستانی ۴۵ دقیقهای از یکی از کارگردانان جوانی است که در جشنواره عمار برنده شده است. در مستند لکه به زندگی یک شخصیت سیاسی پرداخته میشود که در سال ۸۸ مشروعیت نظام را زیر سؤال برده اما با آغاز به کار دولت یازدهم حکم دولتی میگیرد و در دولت مشغول به کار میشود. اکران این فیلم هم متاسفانه از سوی ۱۰ دانشگاه لغو شد اما ما توانستهایم در دانشگاه شریف این فیلمها را پخش کنیم. گفتههای فیروزمند نشان میدهد که مخالفان روحانی این بار با چنتهای پر از مجموعه فیلمها به میدان آمدهاند تا شکل مخالفتهایشان با دولت را تغییر بدهند.
با رسانهای شدن ماجرای مستند «من روحانی هستم»، مشخص شد که مخالفان دولت برای نشان دادن مخالفت خود حتی چند روز هم صبر نکردهاند و درست از فردای پیروزی روحانی به دنبال ساخت فیلم رفتهاند. فیلمهایشان را مشخص نیست که چه کسی حمایت مالی میکند اما درست در حال ادامه راه محمود احمدینژاد هستند. میخواهند مدام فیلم رو کنند و در ردای انتقاد سازنده، تخریب پنهان کنند. پایگاه اجتماعی رئیس جمهور را نشانه گرفتهاند و تلاش دارند ابتدا در میان دانشجویان و بعد هم بدنه اجتماعی مردم رسوخ پیدا کنند و پایگاه اجتماعی از دست رفتهشان را با تضعیف پایگاه اجتماعی روحانی به دست بیاورند. حالامخالفان هر روزه دولت که از هر تریبونی برای انتقاد از دولت استفاده میکردند سکوت کردهاند و وظیفه را به فیلمسازانشان سپردهاند: فیلمسازانی که در هشت سال اخیر فیلمسازی و شناساندن چهره محمود احمدینژاد را فراموش کرده بودند و حالااحساس وظیفه کردهاند.
صادق زیبا کلام در همین روزنامه درباره «حکایت تلخ یک فیلم: من روحانی هستم» نوشته: من بر خلاف خیلیها به همه توصیه میکنم که فیلم «من روحانی هستم» را ببینند. اگر دستم میرسید و کارهای بودم اتفاقا از صدا و سیما میخواستم که حتما این فیلم را پخش کند. در چندین نوبت هم پخش کند که همه آن را ببینند. میدانید چرا؟ چون اتفاقا این فیلم مستند بیش از آنکه ضایع کننده روحانی باشد، سقوط اخلاقی سازندگان و مخالفان آقای رئیس جمهور را به نمایش میگذارد یا دست کم و در معصومانهترین نگاه به سازندگان آن، «من روحانی هستم» بیانگر عمق بیاخلاقی و تمسک به راه و روشهایی است که در بهترین حالت باید آنها را غایت ماکیاولیستی بودن یک جماعت و گروه سیاسی دانست.
فیلم من روحانی هستم، در حقیقت نشان میدهد، چگونه افراد و اشخاص که خدا را میپرستند و نماز میگزارند، آنقدر راحت برای قدرت، برای زدن حریف و رقیب سیاسی، برای کسب امتیاز سیاسی، زمین و زمان را به هم میدوزند و میبافند، سره و ناسره را درهم میتنند، راست و دروغ را بیمحابا با هم درمیریزند و بدون کمترین عذاب وجدان چشم بسته و مثل آب خوردن بر روی هر حق و باطلی مینهند که حسن روحانی را بیاعتبار سازند.
ماکیاول را باید از درون قبر به درآورد و به کلاس این دوستان برد که یاد بگیرند هدف چگونه پستترین وسایل را هم توجیه میکند. یکی از ابتداییترین روشهای تحریف آن است که شما موضوعی را بدون مقدمه و موخره آن یا بدون صدر و ذیل آن روایت کنید. جملهای را، حرکتی را، موضع گیری را و اظهارنظری را از حسن روحانی یا هر کس دیگری بدون آنکه به مخاطب توضیح دهیم که آن کنش سیاسی در چه شرایطی بوده، ماقبل و مابعد آنچه بوده، در چه فضایی گفته شده، بدون در نظر گرفتن هیچ کدام از اینها فقط آن جمله، حرکت و یا موضع گیری را روایت کنیم. داستانی که تحت عنوان ماجرای مک فارلین اتفاق افتاد درست چنین وضعیتی را دارد. آن حرکت اتفاقا میتوانست به بزرگترین گام در جهت تامین منافع ملی کشور تبدیل شود. اما یک جریان تندرو آن را خرابکاری کرد و نهایتا همه تمهیداتی که تحت عنوان ماجرای مک فارلین شروع شده بود، متوقف ماند.
کمترین فایده جریان مک فارلین این بود که خونی و جانی تازه در دفاع ضدهوایی ما که عملا به واسطه نداشتن قطعات وتجهیزات زمین گیر شده بود به وجود آورد. دهها فروند هواپیمای جنگنده و بمب افکن عراقیها در نتیجه تسهیلات ضدهوایی که به واسطه معامله با مک فارلین به دست ما رسیده بود، در عملیات بعدی در جنوب و غرب سرنگون شدند. شمار قابل توجهی از نمایندگان مجلس دوم با تداوم نخست وزیری موسوی موافق نبودند. آنان اغلب تعلق به طیف راست سیاسی داشتند و علت مخالفتشان هم به دلیل سیاستهای چپگرایانه و به زعم آنها سوسیالیستی دولت وی بود. سردمداری این گروه یا این جریان با مرحوم آیت الله آذری قمی بود. وساطت آقای هاشمی رفسنجانی در مجاب کردن این آقایان که با ادامه کار موسوی موافقت کنند به جایی نرسید و در نهایت نزد مرحوم امام (ره) رفتند. مرحوم امام (ره) با برکناری مهندس موسوی مخالفت کردند. اولا ایشان با سیاستهای چپگرایانه مهندس موسوی موافق بودند، یا دستکم با سیاستهای به زعم جناح راست، سوسیالیستی وی هیچ مخالفتی نداشتند.
دلیل دیگر مرحوم امام (ره) در اصرارشان برای ماندن موسوی این بود که ما در وسط جنگ با عراق بودیم و مرحوم امام (ره) معتقد بودند که تغییر دولت پیام خوبی به عراقیها و دیگران نمیدهد. ممکن است این گونه تعبیر شود که میان ما اختلافاتی به وجود آمده و دشمنان ما از تغییر دولت تصور کنند که در داخل با بحران مواجه شدهایم.
در نهایت آن نمایندگان که تعدادشان به ۹۹ نفر میرسید به رغم صلاحدید امام (ره) به تداوم دولت موسوی رأی مخالف دادند، اما این همه آن ماجرا نیست. برخی از رادیکالهای آن زمان تلاش کردند که مخالفین را متهم به استنکاف از رأی امام (ره) بنمایند و آنان را به اصطلاح ضد ولایت فقیه معرفی کنند. جالب است که امام محکم در برابر تندروها ایستادند و نشان دادند هیچ آزردگی و دلخوری از اینکه آن ۹۹ نفر مطابق نظر ایشان رأی ندادند، ندارند.
بخشهای دیگر فیلم «من روحانی هستم» را که منصفانه و به دور از دروغ و تحریف مورد بررسی قرار دهیم به همین نتایج بالا که در مورد مک فارلین و ۹۹ نفر گفتیم، میرسیم. منتها حرف اصلی و اساسی همان است که هدف چقدر وسیله را توجیه میکند؟ آیا در مورد همه چهرهها و شخصیتهای جمهوری اسلامی نمیتوان چنین فیلمی ساخت؟ آیا با تحریف و زدن صدر و ذیل یک کنش سیاسی از دل حوادث و رویدادهای ۳۴ سال گذشته نمیتوان امروز به تخطئه و شانتاژ آن شخصیت پرداخت؟ آیا مشابه مستند «من روحانی هستم» را عده دیگری با پول و امکاناتی که در اختیار سازندگان بوده نمیتوانند در مورد چهرههای محبوب آن و هم نظرانشان بسازند و بعد هم مدعی شوند که میخواستهاند تا حقیقت را نشان بدهند، و خواستهاند «چهره واقعی و انقلابی آن شخصیت را نشان دهند».
جوان از معدود روزنامههایی است که از ساخت این فیلم حمایت کرده و در بخشی از اصلیترین مطلب امروز خود با تیتر «قلم تردید بر خاطرات هاشمی» نوشته: فارغ از پرداختن به چگونگی و چرایی برخورد «چکشی» با منتقدان در ۹ماه اخیر توسط دولت، آنچه مهم مینماید این است که خاطرات هاشمی رفسنجانی به صورت علنی از سوی وابستگان و هواخواهان وی مورد تردید و حتی رد قرار گرفته به گونهای که مطالب صریح «اوج دفاع» ـ کتاب هاشمی ـ که در آن به مطلع بودن روحانی از موضوع مک فارلین و نقشآفرینی وی اشاره میشود، «دروغ» نامیده میشود که این مساوی با غیر مستند بودن و وهمآلود بودن خاطرات پدرخوانده حزب کارگزاران در افکار عمومی است. البته این اولین باری نیست که خاطرات شفاهی و مکتوب هاشمی رفسنجانی مورد تردید و رد قرار گرفته آنگونه که بسیاری از سابقون انقلاب که خیرخواه وی هم بوده در آشکار و نهان از هاشمی درخواست کرده که از اظهار خاطرات پرابهام خودداری کرده و آنچه را نزدیک به واقعیت است، بیان کند.
و سؤالی که باید آقای هاشمی و دفتر نشر آثارش پاسخ دهد آن است که بخشهای قابل توجهی از مهمترین موضوع اتفاق افتاده در زمان حیات هاشمی ـ مک فارلین ـ مورد تردید جدی توسط نزدیکان وی قرار گرفته، بنابراین چطور میشود به دیگر گفتهها و خاطرات وی اعتماد کرد و با شک و شبهه به آن ننگریست؟
چگونه نباید انتظار داشت که اعتماد عمومی نسبت به سخنان و اظهارات هاشمی در حوزههای مختلف مخدوش شده و مردم همچنان از سیاستها و افراد منسوب به وی ناراحت و رویگردان باشند؟
و البته هاشمی و دوستداران وی اگر تصمیم دارند که وی باز هم احیا شده و به عنوان مرکز ثقل تمام جریانات سیاسی داخلی عمل نماید – که قطعاً چنین تصمیم و هدفی را هم دارند- باید با اندیشه آسیبشناسی به انتخابات سالهای گذشته نگاه کرده و این پرسش مهم را از خود مطرح کنند که آیا اشراف و تسلط مردم بر درستی یا نادرستی مواضع و رفتارهای هاشمی باعث رویگردانی آنها در طی انتخابات سال۸۴ و همچنین عدم اقبال نسبت به نامزد مورد وثوق وی در سال۸۸ نشد؟
ابهام در یارانه تولید؛ نقدی یا غیرنقدی؟
شهروند و شرق روزنامههایی هستند که به ابهامات در شیوه حمایت دولت از تولید پرداختهاند. شرق در این باره نوشته است: پای تولید در ایران یا در بند است یا میلنگد یا هر دو. بار مشکلات و موانع هم زمانی سنگینتر شد که قانون هدفمندی یارانهها اجرا نشد اما در عمل خبری از هدفمندی یارانه نبود. به عبارت دیگر قرار بود در کنار تزریق یارانه به جامعه هدف واقعی، بخشی از درآمد حاصل از افزایش قیمتها به بخش تولید تزریق شود تا بخشی از تبعات افزایش قیمت مواد اولیه و حاملهای انرژی جبران شود اما نتیجه دقیقا برعکس شد یعنی نهتنها همه عایدی ناشی از هدفمندی یارانهها دوباره به پرداخت یارانه نقدی اختصاص یافت بلکه دولت برای پرداخت تمام و کمال این یارانه نقدی به کرات دست به استقراض هم رفت. از سوی دیگر اگرچه هزینههای تولید افزایش یافته بود اما برای جلوگیری از تورم افسارگسیخته چارهای نبود جز اینکه از افزایش قیمت محصول بهصورت دستوری جلوگیری به عمل آید. به همه این مشکلات هم پررنگ شدن تحریمها اضافه شد یعنی تولیدکنندگان یا نمیتوانستند مواد اولیه وارد کنند یا نمیتوانستند محصولاتشان را صادر کنند؛ گاهی هم هر دو.
در یکی، دو سال اخیر وضع بد و بدتر هم شد. دولت یازدهم اما وعده داده گره از کار تولید و صادرات باز کند و از ورود به مسائل حاشیهای بپرهیزد. یعنی بخشی از درآمد حاصل از فروش نفت را صرف حمایت از تولید کند. اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهوری در همین خصوص میگوید: کشوری که هر سال منابع هنگفتی از درآمدهای نفتی در اختیار دارد، میتواند این منابع را در خدمت بخش تولید قرار دهد و دولت نیز در این راستا برنامههای اقتصادی مناسبی طراحی کرده که امیدواریم بتوانیم این برنامهها را اجرا کنیم. از سوی دیگر دولت وعده داده نهتنها مشوقهایی را برای ترغیب تولید مورد استفاده قرار خواهد داد بلکه تلاش خواهد کرد سهم این بخش را از درآمدهای یارانهای بازپس دهد. یعنی نهتنها جوایز صادراتی احیا خواهد شد بلکه ۳۰درصد از منابع حاصل از حذف یارانهها را به تولیدکنندگان اختصاص خواهد داد. به گفته مجتبی خسروتاج، معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت، طبق قانون ۳۰درصد کل منابع اختصاص یافته به هدفمندی یارانهها در فاز دوم به تولید داده خواهد شد.
وی با بیان اینکه منابع کل هدفمندی یارانهها در فاز دوم تاثیرپذیر از میزان جامعه هدف یارانهبگیران و تعیین قیمت حاملهای انرژی است، خاطرنشان کرد: یکی از ایرادهای اجرای فاز اول یارانهها عدم اختصاص یارانه به تولید بود. خسروتاج تأکید کرد: در فاز دوم هدفمندی یارانهها تنها پرداخت یارانه نقدی به تولید مورد توجه نیست و از طریق پرداخت تسهیلات و کاهش هزینههای جانبی بهدنبال دستیابی به اهداف خود و حمایت از تولید هستیم. او گفت: ثبت سفارش، کندکننده کارهای بازرگانی است. در راستای تسهیل فعالیتهای تجاری بهدنبال محدود ساختن مراحل ثبت سفارش هستیم تا سرعت فعالیتهای بازرگانی را افزایش دهیم.
اما پرسش اینجاست که این کمک ۳۰درصدی از چه طریقی راه خود را به سوی تولید باز خواهد کرد؟
محمدرضا نعمتزاده، وزیر صنعت، معدن و تجارت پیش از این گفته بود که در فاز دوم قانون هدفمندی یارانهها دولت یارانه نقدی به تولیدکنندگان پرداخت نخواهد کرد و سود تسهیلات بانکی به متقاضیان جایگزین یارانه نقدی خواهد شد. بر این اساس ظاهرا طرح جدید برای حمایت از تولید، اختصاص کارت اعتباری انرژی است یعنی یارانه نقدی به غیرنقدی تبدیل میشود.
این کارت اعتباری به گونهای طراحی شده که دارنده آن تنها میتواند آن بخش از هزینه مصرفی قبوض که با الگوی تعیینشده از سوی دولت مصرف شده است را بهصورت اعتباری پرداخت کند و چنانچه مازاد بر الگوی تعیین شده مصرف شود، باید پرداخت هزینههای مازاد مصرف را به صورت نقدی و با قیمتهای آزاد بپردازد. در فاز نخست هم قرار است این کارت به تولیدکنندگان اختصاص یابد. شیوهای که تاکنون در ایران اجرا شده به نحوی است که میزان یارانه پرداختی از سوی دولت به علاوه پرداخت هزینههای انرژی توسط مردم، مساوی با ارزش حاملهای انرژی بوده است، در حالی که در بازار آزاد، دولت یارانهای نمیپردازد و مردم قیمت حاملهای انرژی را به صورت آزاد پرداخت میکنند. بنابراین در حالت گذار از اقتصاد یارانهای به حالت بازار آزاد، ارزش حاملهای انرژی مساوی با پرداخت هزینه انرژی توسط مردم به علاوه یارانه است. اما کارت اعتباری انرژی به نحوی در این شرایط عمل میکند که حکومت، اعتبار انرژی را به هر یک از افراد جامعه اختصاص میدهد و مردم با تبدیل اعتبار درون آن، هزینههای انرژی را پرداخت میکنند. بنابراین یارانه نیز به صورت نقدی پرداخت نمیشود. در واقع، تخصیص سهمیه انرژی به ایرانیان بر اساس الگوی مصرف صورت میگیرد.
حداد عادل به دنبال حضور در هیأت رئیسه
روزنامه اعتماد از ماراتن شروع ریاست مجلس، کمتر از یک ماه تا آغاز انتخابات ریاست مجلس شورای اسلامی خبر داده و نوشته: سومین انتخابات هیأت رئیسه دوره نهم مجلس شورای اسلامی کمتر از یک ماه دیگر آغاز میشود و نمایندگان برجسته مجلس در تلاش برای رسیدن به مسند ریاست مجلس شورای اسلامی هستند. علی لاریجانی به عنوان ریاست فعلی مجلس و غلامعلی حداد عادل به عنوان رئیس دوره هشتم مجلس شورای اسلامی جدیترین گزینههایی محسوب میشوند که تاکنون در مورد آنان صحبت به میان آمده است. البته تاکنون نه از جانب علی لاریجانی و نه از جانب حداد عادل موضع گیری روشنی صورت نگرفته است و پیش بینی میشود که این رقابت حداقل تا چند هفته آتی چراغ خاموش دنبال شود.
غلامعلی حداد عادل در آخرین موضع گیریاش درباره انتخابات هیأت رئیسه مجلس بدون اشاره به قطعیت حضور یا عدم حضورش گفته است که «من در مورد این موضوع با آقای باهنر مشورتهایی انجام میدهم تا به تصمیم خوبی برسم». عبدالوحید فیاضی، یکی از اعضای فراکسیون اصولگرایان که تحت ریاست حداد عادل اداره میشود نیز بر همان مواضع عادل تکیه کرده و گفته است «هنوز در فراکسیون اصولگرایان درباره نامزدهای احتمالی برای هیأت رئیسه مجلس صحبتی صورت نگرفته است ولی احتمالایک یا دو هفته پیش از انتخابات، گزینههای خود را مشخص خواهیم کرد».
حضور فراکسیون اعتدال در صحن علنی مجلس برای برخی از جریانهای سیاسی این شائبه را به وجود آورده است که امکان سه قطبی شدن انتخابات ریاست مجلس وجود دارد. احتمالی که با توجه به اعلام حضور فراکسیون اعتدال در حمایت از علی لاریجانی دور از ذهن به نظر میرسد. به گفته عابد فتاحی، یکی از اعضای هیأت موسس فراکسیون اعتدال، در جلسه هیأت موسس فراکسیون جریان سوم مجلس شورای اسلامی نامزدهای این فراکسیون برای انتخابات هیأت رئیسه بررسی شد. البته فراکسیون جریان سوم مجلس نگاه سیاسی به انتخابات هیأت رئیسه مجلس ندارد و از ادامه ریاست لاریجانی بر مجلس شورای اسلامی حمایت میکند. در عین حال، محمد حسین فرهنگی، عضو هیأت رئیسه مجلس اعلام کرده است: «هنوز زمان دقیق این انتخابات مشخص نشده و ما منتظر اعلام نتیجه قطعی دیدار نمایندگان که سالانه با مقام معظم رهبری صورت میگیرد هستیم. بعد از آنکه زمان این ملاقات تعیین شد و با توجه به تعطیلات رسمی که در همان روزهای خرداد وجود دارد احتمال دارد که چند روز قبل از این دیدار و برابر آیین نامه داخلی مجلس انجام شود».
قانون هم احتمال داده که «حداد عادل به دنبال حضور در هیأت رئیسه» باشد. به نوشته این روزنامه: غلامعلی حداد عادل، نماینده مردم تهران که یک دوره ریاست مجلس را نیز تجربه کرده است، پس از سالها قناعت به پاییننشینی، در آغاز سومین سال دوره نهم رویای رفتن به بالای سکوی هیأت رئیسه را در سر میپروراند. رئیس فرهنگستان ادب که مدتها با ادبیات ریاست فاصله گرفته بود، با انتخابات ریاست جمهوری یازدهم وارد عرصه شد و پس از کناره گیری از کاندیداتوری، اکنون به صرافت حضور در انتخابات هیأت رئیسه مجلس افتاده است.
حداد، رئیس سابق و نماینده کنونی، این روزها سخن از حضور در هیأت رئیسه مجلس را میزند. گویا پس از دو سال کنارهگیری، اکنون به عضو هیاترئیسه بودن نیز قانع شده و برای گرم کردن کوره اصولگرایان سنتی در مجلس دهم هم که شده، چند پله برای فتح سکوی هیاترئیسه بالا خواهد رفت. رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس در این باره به خبرنگاران گفت: «برای کاندیدا شدن درخصوص هیأت رئیسه مجلس در حال مشورت با آقای باهنر هستم تا به نتیجه خوبی در این زمینه برسیم». غلامعلی حدادعادل نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی همچنین در خصوص شایعاتی که سالهاست در خصوص کسب کرسی ریاست سازمان صدا و سیما مطرح است، گفت: «من همیشه در اذهان هستم».
او همچنین سخنانی در خصوص ثبت نام حداکثری مردم در فاز دوم قانون هدفمندی یارانهها ایراد کرده و افزود: «ابتدا به مردم گفتند از دریافت یارانه نقدی انصراف بدهید و بعد با افزایش قیمتها روبهرو خواهید شد و چون مردم نمیدانستند قیمتها چقدر گران خواهد شد و چه تأثیری بر زندگی آنها خواهد گذاشت، مجدداً برای دریافت یارانه نقدی ثبتنام کردند که البته یکی از دلایل میتواند این باشد».
وی در پاسخ به اینکه اشکالات دولت قبل و تورم را چقدر در مشارکت مردم برای دریافت یارانه نقدی مؤثر میدانید، گفت: «این دولت میخواست اشکالات دولت قبل را برطرف کند که یکی از مشکلات دریافت یارانه از سوی همه مردم بود که دولت فعلی اصرار داشت این رویه اصلاح شود و محقق نشد». حداد عادل تأکید کرد: «ثبتنام اکثریت مردم برای دریافت یارانه نقدی صرفاً یک علت نداشته، بنابراین پژوهشگران و جامعهشناسان باید تحقیق کنند تا در برنامههای آینده دولت این اتفاق نیفتد و به نتیجه برسد». گفتنی است؛ انتخابات هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی برای سال سوم در هفته اول خرداد (۴ خردادماه) برگزار خواهد شد. در روز ۷ خرداد ماه نمایندگان با حضور در مرقد امام خمینی (س) با آرمانهای بلند ایشان تجدید میثاق خواهند کرد و پس از آن خدمت مقام معظم رهبری خواهند رسید.