مجموعه تلویزیونی «پایتخت ۳» در حکم یکی از معدود برنامههای نوروزی ۱۳۹۳ که اقبال عمومی گستردهای در پی داشت و نظر مردم ایران را به خود جلب کرده بود، با توجه به انتقادات مستمر برخی مسئولان استان مازندران، استمرار تولیدش شرایط دشوار و پیچیدهای را پیش روی سیروس مقدم قرار داده و با این حساب، باید پرسید آیا سلیقه مردم ایران بر دیدگاه بومی برخی مسئولان ارجحیت خواهد یافت؟
به گزارش «تابناک»، شورای نظارت بر صداوسیما در دورهای نقش کمرنگی ـ دستکم در سطح عمومی ـ داشت و اگر گزارشهای مستمری از عملکرد رسانه ملی تهیه میشد، این گزارشها جنبه رسانهای نمییافت؛ اما ظاهراً در دوره جدید فعالیت این شورا، فضا تغییر کرده و قرار است این مجموعه نقدهایش جنبه رسانهای نیز بیابد؛ شورایی که مشخص نیست میزان قدرت اجراییاش در جهتدهی به رویه و ورود به تصمیمات و برنامههای رسانه ملی تا کجاست و به لحاظ قانونی مبهم است که این نظارت میتواند با دخالت نیز همراه شود؟!
این شورا در جدیترین ماجرایی که ورود کرد، انتخاب مجری برای گفتوگوی تلویزیونی رئیس جمهور بود که با مخالفت رئیس سازمان صداوسیما همراه شده بود و سرانجام رأیی بینابینی دارد؛ ورودی که به درخواست رئیس صداوسیما انجام شد و بر جایگاه بالادستی این نهاد تأکید داشت. با این حال، هیچگاه گمان نمیرفت که این شورا نقش پررنگی بیابد و راساً در تصمیمات تلویزیون ورود داشته باشد و دیدگاههای مشخصی درباره تولید کردن یا نکردن برنامههای تلویزیون به مثابه یک الزام برای مدیران این سازمان بدهد.
«پایتخت ۴» اما آغاز تغییر وضعیت بود و شاید بتوان آغاز یک مجادله جدی تلقیاش کرد؛ مجادلهای که میتواند تا نوروز ۹۴ استمرار داشته باشد؛ «پایتخت ۳» همچون دو قسمت پیشین این مجموعه، انتقادات تند برخی از مردم شمال کشور و به طور خاص مسئولان این نواحی را در پی داشت. در مقابل نیز گروهی از مردم نواحی شمالی از این مجموعه تلویزیونی حمایت کرده و در ابعاد وسیعتر، شاهد استقبال بخش انبوهی از مردم کشورمان از این مجموعه بودیم و اگر برنامههای موفق نوروز ۹۳ را به لحاظ کیفی طبقهبندی کنیم، «پایتخت ۳» یکی از ۳ برنامه موفق بوده است.
منطق ایجاب میکند مجموعههای موفق تلویزیونی، با فصلهای تازهای استمرار یابند و صداوسیما نیز در سالهای اخیر به همین رویکرد توجه نشان داده و مخاطبان این مجموعهها را برای خود نگه داشته است و آنچه درباره «کلاه قرمزی» و «پایتخت» رخ داد نیز در همین راستا بوده و ظاهراً «پایتخت ۴» نیز در دستور کار مدیران رسانه ملی بود؛ اما ظاهراً شورای نظارت بر صداوسیما با این نگاه موافق نیست و مخالفت با تولید این مجموعه برای نوروز سال آینده را رسماً اعلام کرده است.
رمضان شجاعی کیاسری، نماینده مردم ساری در مجلس شورای اسلامی و نایب رئیس شورای نظارت بر صداوسیما که سابقه مخالفت طولانی با مجموعه «پایتخت» از زمان «پایتخت 1» دارد، درباره این مجموعه گفته است: «
با توجه به ارزیابی انجام شده و نظرات کارشناسی دریافت شده، از ساخت سریال پایتخت چهار جلوگیری شد و برنامهای برای ساخت این سریال در رسانه ملی وجود ندارد... ارزیابی نقطه نظرات شورای نظارت بر صدا و سیما با امضای اینجانب در اختیار رئیس سازمان صدا و سیما قرار گرفت. اعضای شورا نقاط ضعف سریال پایتخت سه را به ضرغامی اعلام و تذکراتی را نیز در این نامه مطرح کردند».
چند روز از این اظهارنظر نگذشته بود که عباس فاطمی، مدیرکل طرح و برنامهریزی معاونت سیما در نشستی خبری در میان رسانهها علاوه بر تأیید خبر بازگشت مهران مدیری به شبکه پنجم تلویزیون با کمدیِ اجتماعی 90 شبی، درباره «پایتخت» کاملاً بر خلاف نظر شورای نظارت بر صداوسیما اعلام موضع کرد و گفت: «
براساس برنامهریزیها مقرر شده تا سریال پایتخت ۴ نیز در نوروز سال آینده به کارگرانی سیروس مقدم و با همان تیم قبلی روی آنتن شبکه سیما برود» که البته این واکنش
فاطمی به نظرِ دستوریِ شورای نظارت بر صداوسیما، با سکوت مسئولان این شورا همراه شده است.
سوای اینکه مجادله تازه تا چه میزان در تشخیص جایگاه و قدرت شورای نظارت بر صداوسیما نقشآفرین خواهد بود و نیز اگر از این ماجرا بگذریم که زور چه کسی در ماجرای ساخت «پایتخت ۴» میچربد، این مهم را نباید نادیده گرفت که در رقابت برای جذب مخاطب، روند فصل به فصل ارائه کردن سریالها، عرفی معمول در سطح جهان است و اینکه این مجموعه ـ چه به لحاظ داستانی و چه از جنبه فنی ـ خود را تا رسیدن به فصل چهارم حفظ کرده، رویدادی است که باید آن را به فال نیک گرفت و اگر قرار بر اثبات قدرت است، درباره موضوعی دیگر به چنین کشمکشی پرداخت.
«پایتخت»، «کلاه قرمزی» و هر مجموعهای که در محدوده اخلاقیات اقدام به تولید برنامههای پرمخاطب برای تلویزیون میکنند، همچون مجریها و ستارههای دیگر، جزو سرمایههای تلویزیون برای نگه داشتن بیننده در کنار تلویزیون هستند؛ بنابراین، از این منظر نباید به گونهای رفتار کرد که این سرمایهها ـ که از میان هرچند صد برنامه، تنها چند برنامه تولیدی این گونه برداشت میشود ـ از دست برود. هر نقدی به رسانه ملی وارد باشد، نمیتوان از عملکرد رسانه ملی در پیش گرفتن استمراربخشی به برنامههای پرمخاطب استقبال و حمایت نکرد؛ باید امید داشت شورای نظارت بر صداوسیما نیز چنین مشی داشته باشند.