حرکت رو به جلو سازمان سینمایی در چند ماه اخیر در شرایطی کند شده و از برخی انتظارات اصلی سینماگران فاصله گرفته که برخی سینماگران در رویارویی با این وضعیت، ترجیح دادهاند سکوت کرده و چشمانتظار تدبیری باشند که جایش را تردید در تصمیمگیری گرفته است؛ انتظاری که بیشترین توجه آن به دو حوزه اقتصاد سینما و رفع توقیف فیلمها بازمیگردد و طبیعتاً با توجه به دشواری و زمانبر بودن بهبود اوضاع اقتصادی سینما، آنچه انتظار حداقلی سینماگران بوده و تحقق نیافته، رفع توقیف آثار سینمایی است.
به گزارش «تابناک»، قطار سینمایی دولت یازدهم، پرشتابتر از دیگر بخشهای دولت آغاز به کار کرد و یکی از مهمترین وعدههای رئیس جمهور که بازگشایی خانه سینما بود، به سرعت جامه عمل پوشانده شد؛ اما برخی جریانسازیهای رسانهای حکم روغنی را داشت که ادامه ریل را پوشانده بود و با این حساب، عملاً امکان پیشروی برای این لوکوموتیو وجود ندارد و تلاشی برای پاک کردن ریل نیز به چشم نمیآید! این گونه بوده که برخی از برنامههای اساسی و محوری سازمان سینمایی در حاشیه قرار گرفت و با گذشت حدود هشت ماه از تغییرات سازمان سینمایی، سخنی نیز از آن به میان نمیآید.
در همان آغاز در حد اطلاعرسانی، شاهد رفع توقیف «قصهها» و «پریناز» و اعلام عمومی بودیم و در پایان «قصهها» آخرین ساخته رخشان بنی اعتماد در جشنواره فجر سی و دوم نیز اکران شد اما ظاهراً همچنان وضعیتی توقیفی دارد، چرا که سازمان سینمایی همچنان برگرفته از نقد برخی جریانها از قرار دادن این فیلم که خود رفع توقیفش کرده، در جدول اکران پرهیز کرده و عملاً این فیلم همچنان توقیف است!
برخی از این آثار از جمله «پاداش» فاقد اشکالات ممیزی هستند اما ارادهای برای رفع توقیفشان نیست
باران کوثری دختر رخشان بنی اعتماد نیز همین عقیده را دارد و همچنان فیلم مادرش را توقیفی میداند و در مصاحبه تازهاش در این باره گفته است: «
مامان "قصه ها" را به توصیه شمقدری گذاشت توی کمد و البته هنوز هم در کمد است و خبری از اکران نیست. میدانید بگویند حل نمیشود خیلی بهتر است تا "انشاالله حل می شود"؛ این به نظرم بدترین جمله ممکن است» و با این حساب منطقی نیست که بپذیریم همین فیلم نیز رفع توقیف شده و در واقع تا اینجای کار به هر دلیلی اعم از فشار برخی رسانهها یا رویکرد کمیسیون فرهنگی و یا عدم ایستادگی مدیران سینمایی، حتی یک فیلم نیز رفع توقیف نشده است.
این در حالی است که در همان زمانی که اعلام شد «پریناز» و «قصهها» رفع توقیف شدند و مشخص نبود این اتفاق به این سادگیها رخ نخواهد داد، قرار بود آثار دیگری نیز رفع توقیف شوند؛ آثاری که با آمدنشان به سالنهای سینما، اقتصاد رو به نابودی سینمای ایران به عنوان میراث مدیران پیشین را بهبود میبخشیدند و البته جشنواره نیز بار دیگر فضای مثبتی پیش روی خود داشت؛ اما به هر حال این آثار در حدود حضور در جشنواره نیز رفع توقیف نشدند و تنها برخی از این آثار تجربه اکران محدود برای رسانهها را در سالن وزارت فرهنگ و ارشاد داشتند که البته صرفاً آن اکران بسیار کارآمد و مثبت بود و باعث ایجاد شناختِ واقعی نسبت به آثار شد.
«پاداش» (۱۳۸۷) به کارگردانی کمال تبریزی و تهیهکنندگی مهدی کریمی، «خیابانهای آرام» (۱۳۸۹) اثر دیگر کمال تبریزی و به تهیهکنندگی محمود رضوی، «گزارش یک جشن» (۱۳۸۹) اثر مهم ابراهیم حاتمی کیا که محمد پیرهادی تهیه کنندگیاش را بر عهده دارد و برای اولین و آخرین بار در بیست و نهمین دوره جشنواره بینالمللی فجر به نمایش درآمد، «خرس» (۱۳۹۰) به کارگردانی خسرو معصومی و تهیه کنندگی جواد نوروزبیگی، دیگر فیلمی است که تنها در سیامین دوره جشنواره بینالمللی فجر به نمایش درآمد و به واسطه واکنشهایی که پس از اکران در کاخ جشنواره رخ داد، مسئولان امر ترجیح دادند در پی نمایشش نباشند، لیست در صف رفع توقیف بودند.
تنها «ماهی و گربه» اثر شهرام مکری ظاهراً رفع توقیف شد که آن هم مشکل پروانه ساخت داشت و به لحاظ محتوایی نقدی به آن وارد نبود. این مجموعه رفع توقیف یا رفع تعلیقها که با هدف افزایش امید به آینده و ایجاد انگیزه برای سینماگران صورت میپذیرفت، بخشی از گام بزرگی بود که قرار بود برداشته شود و اجرای بخش دیگری از این گام که انقلابی در حوزه سینمای کشورمان بود نیز هیچ گاه رسانهای نشد و ظاهراً ریل لغزنده، مانع از برداشتن این گام شده است! باید دید این وعده بیفرجام در ماههای آینده تغییر خواهد کرد یا سکوت معنادار برخی سینماگران که نشانه رضایت نیست، با گفتارهایی شبیه آنچه باران کوثری اشاره کرد، همراه خواهد شد و بذر امید را سرما خواهد زد؟