اعمال نفوذ دانهدرشتها در فرآیند وصول مطالبات بانکی، موضوعی است که مورد توجه روزنامههای اول هفته قرار گرفته است. پایان دور چهارم مذاکرات هستهای برای رسیدن به یک توافق جامع بدون نتیجهای ملموس با تحلیلهای گوناگون روزنامهها همراه شده است. جبهه پایداری خبرسازترین گروه سیاسی در روزنامههای امروز است.
ترس بانکها از
بدهکاران مخوف
در حالی که ایران روزنامه دولت تیتر نخست خود را به موضوع معوقات بانکی و بدهکاران در سایه اختصاص داده، در گزارش روزنامه شهروند از اعمال نفوذ دانهدرشتها در فرآیند وصول مطالبات بانکی با تیتر «ترس بانکها از بدهکاران مخوف» آمده است: در شرایطی که معضل بدهکاران میلیاردی درایران به بحث داغ روز تبدیل شده بسیاری از رسانهها تنها با نام و چهره بابک زنجانی آشنایی دارند، از بابک زنجانیهای دیگر که با اختفای نام همچنان اموال عمومی را در اختیار دارند حرفی به میان نیست. در این حوزه چندی پیش اعلام شد که کل مطالبات معوق بانکها ۱۰۰هزارمیلیارد تومان است و ۷۰درصد بدهکاران بانکی بیش از ۱۰میلیارد تومان به بانکها بدهی دارند. اما مدیرعامل بانک ملی در اظهارنظری شگفتانگیز اعلام کرده که تنها بانک ملی از ۳۰ نفر مطالباتی بیش از ۵هزارمیلیارد تومان دارد. حالا اینکه این ۳۰نفر چه کسانی هستند، در چه بخشهایی فعالیت میکنند و چرا مانند بابک زنجانی نامشان فاش نمیشود، مطلبی است که مسئولان باید به آن پاسخگو باشند.
در سالهای اخیر، بانکهای دولتی زیر فشار تسهیلات تکلیفی دولت یا به دلیل روابط سیاسی مجبور به پرداخت وامهای کلان به فعالان اقتصادی نزدیک به دولت شدند؛ افرادی که آنقدر در سیستم بانکی مصونیت دارند که بانکها از پس نقد کردن مطالباتشان برنمیآیند. گفته میشود، هرچند این بدهکاران به قوه قضائیه معرفی شدهاند، اما هنوز خود را ملزم به بازپرداخت وامها نمیبینند. حالا کار به جایی رسیده که گفته میشود بدهیهای معوق ایران به مرز هشدار رسیده و ۴ برابر متوسط جهانی است. اما با وجود حواشی فراوانی که اعلام رقم بدهیهای معوق بانکی در جامعه ایجاد کرده، مدیران دولتی همچنان امیدوارند تا با بدهکاران بزرگ بانکی به تفاهم برسند و این معضل را بدون نیاز به راهاندازی دادگاههای تخصصی وصول مطالبات معوق حل کنند. با این حال، به گفته مدیرعامل بانک ملی چندین پرونده این بانک هنوز بلاتکلیف است و برخی از دانهدرشتها در فرآیند وصول مطالبات اعمال نفوذ میکنند.
هرچند رقم بدهیهای معوقه پیش از این ۱۰۰هزارمیلیارد تومان اعلام شده بود، بانک مرکزی در آخرین گزارش خود این رقم را ۸۰هزارمیلیارد تومان اعلام کرده است. بر اساس گزارش این بانک ۱۱۲ شخص حقیقی و حقوقی بین ۵۰ تا ۱۰۰میلیارد تومان و ۶۱فرد حقیقی و حقوقی بیش از ۱۰۰میلیارد تومان بدهی معوق به شبکه بانکی دارند. اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهوری نیز چند روز پیش از مطالبات معوق ۸۲هزارمیلیارد تومانی بانکها و ارسال اسامی ۵۷۵ بدهکار بانکی به قوه قضائیه خبر داده بود. با انتشار این خبر، گزارشهایی از فهرست بدهکاران بانکی منتشر شد که اعلام میکرد ۱۴۵نفر بالای ۱۰۰میلیارد تومان به میزان ۴۲هزارمیلیارد تومان و ۲۸۳ نفر بالای ۵۰میلیارد تومان به میزان ۴۷هزارمیلیارد تومان بدهی معوق دارند؛ اما براساس گزارش بانک مرکزی در میان بدهکاران بالای ۵۰میلیارد تومان ۱۷۳ پرونده متعلق به اشخاص حقیقی و حقوقی است و جمعا مبلغ ۷.۲۲۹هزارمیلیارد ریال و معادل ۵. ۲۸درصد از کل مطالبات غیرجاری شبکه بانکی را شامل میشود.
مدیرعامل بانک ملی هم از مطالبات معوق ۱۳هزارمیلیاردتومانی این بانک از بخش غیردولتی خبر داده که ۳هزارمیلیارد تومان آن مربوط به گروه امیرمنصور آریا و ۵هزارمیلیارد تومان دیگر آن مربوط به ۳۰ نفر ذینفع واحد در قالب چند شرکت است. گذشته از این به گفته عبدالناصر همتی بخشی از بدهیهای بانکها نه معوق است و نه جاری و احتمال معوق شدن آن وجود دارد. او دلیل افزایش مطالبات معوق را تمدید مهلت پرداخت بدهیها در قوانین بودجه و مشکلات به وجود آمده برای تولید در نتیجه رکود اقتصادی و تحریم میداند.
این آمارهای حیرتانگیز و بعضا متناقض در حالی از سوی مسئولان اعلام میشود که به گفته جهانگیری دولت در تلاش است تا بررسی کند که در این مطالبات افراد مقصر هستند یا شرایط اقتصادی بر افزایش آن تأثیر گذاشته است. به گفته مدیرعامل بانک ملی، افزایش قیمت ارز از ۹۰۰تاهزار تومان به ۲۵۰۰ تومان، موجب شده تسهیلات گیرندگان نتوانند بدهی ارزی خود را به حساب ذخیره ارزی پرداخت کنند و در صورتی که این ارقام اضافه شود، حجم مطالبات معوق باز هم افزایش مییابد. حال باید دید چنددرصد از این بدهیهای ۱۰۰میلیاردی در نتیجه تغییرات قیمت ارز به این بدهکاران دانهدرشت بانکی تحمیل شده و این تسهیلات بابت چه کاری و با چه تضمینی به آنها پرداخت شده است.
با وجود رقم بالای بدهکاران میلیاردی، آمار بانک مرکزی از کاهش ۶درصدی تسهیلات پرداخت شده از سوی بانکها در پایان آبانماه نسبت به سال قبل حکایت میکند. براساس این گزارش مجموع کل تسهیلات ارزی و ریالی پرداختشده از سوی بانکها به سطح ۵۳۲هزارمیلیارد تومان رسیده که سهمی حدود ۹۴درصدی از کل منابع ارزی و ریالی بانکها که معادل ۵۵۶هزارمیلیارد تومان است را شامل میشود. این در حالی است که نسبت تسهیلات به منابع باید حدود ۸۴درصد باشد و در سالهای اخیر بانکها حدود ۱۰۰درصد منابع خود را به صورت تسهیلات پرداخت کردهاند. این گزارش همچنین از سهم ۶۱درصدی پایتختنشینان در دریافت تسهیلات خبر میدهد. البته بانک مرکزی دلیل اصلی این موضوع را استقرار دفاتر شرکتها و موسسات تولیدی سایر استانها در تهران میداند.
ابراهیم نکو، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس هم از بدهکاران کلان بانکی به عنوان هیولاهای اقتصادی نام برد و برضرورت برخورد دولت با این افراد تأکید کرد و گفت: این افراد به قدری بزرگ هستند که عوامل بانکی از آنها میترسند. او اظهار داشت: بانکها معمولا نمیخواهند خودشان را به دردسر بیندازند و فکر میکنند در بلندمدت میتوانند این تسهیلات معوق شده را وصول کنند. این عضو کمیسیون اقتصادی مجلس افزود: بخش اعظم تسهیلات معوق شده ناشی از پرداخت تسهیلات به افرادی خاص از طریق واسطه و به صورت غیرقانونی است. البته این تسهیلات کلان نهتنها در تولید سرمایهگذاری نشدهاند بلکه در مشاغل کاذب و بازارهای غیرمولد بهکار گرفته شدهاند. نکو افزود: متأسفانه این هیولاهای اقتصادی (بدهکاران کلان بانکی) به قدری بزرگ هستند که عوامل بانکی از آنها میترسند و نسبت به وصول این تسهیلات نگران هستند.
تجمع «دلواپسیم» در قالب همایش جبهه پایداری
روزنامههای اصلاحطلب امروز احتمال برکناری فرماندار بروجرد به دلیل مشکلات پیش آمده برای سید حسن خمینی در این شهرستان را در کنار چند خبر دیگر قرار دادهاند.
شرق مدعی شده است که فشار خودسرها، موجب شده دستاندازهایی در سفر هاشمی به اصفهان و کاشان به وجود آید. به نوشته شرق، همزمان با اولین سالگرد درگذشت «آیتالله طاهری خرمآبادی»، بیت ایشان به همراه فعالان اصلاحطلب استان، قرار است مراسم بزرگداشت ایشان را برگزار کنند و آنطور که حجتالاسلام محمدحسن طاهری به «شرق» گفته است: «قرار بوده تا هاشمیرفسنجانی هم برای شرکت در مراسم به اصفهان عزیمت کند.» اما بهگفته فرزند «آیتالله»، با سفر هاشمی به این استان همراهی لازم نشده است.
اعتماد نیز دیدار جبهه پایداری با آیتالله مصباح یزدی را مقدمهچینی برای برگزاری همایش این گروه سیاسی دانسته و نوشته است: برای دیدار کردن و رهنمود گرفتن کسی جز آیتالله مصباح یزدی را ندارند: مراد سیاسیِ مریدان در جبهه پایداری. پایداریها باز هم قرار است دیدار با آیتالله مصباح یزدی را تازه کنند، رهنمود بگیرند و در پی این رهنمودها منسجم شوند. اگر هم بتوانند میخواهند همایش برگزار کنند. هنوز مجوز ندارند اما دبیرکلشان گفته که ادامه فعالیتهایمان «منعی ندارد».
قبلا برخی سنگهایشان برای دیدار با زعمای اصولگرا به سنگ خورده بود. اواخر دی گفتند میخواهند به دیدار آیتالله جنتی بروند. تا امروز اما هیچ گاه خبری از انجام این دیدار منتشر نشد. دیدار آنها با آیتالله مهدوی کنی و محمد یزدی هم البته به همین سرنوشت گرفتار آمد و هیچگاه انجام نشد. هر چند که اواخر دی ماه سال گذشته دبیرکل پایداریها توانسته بود که دیداری خصوصی با این دو روحانی بلند پایه را انجام دهد. پایداریها خیلی وقت است به طور مسقیم مورد تایید روحانیون و زعمای اصولگرایان قرار نگرفتهاند. حالا در روزهایی که به خاطر «دلواپسیشان» مورد انتقاد شدید هستند، باز هم تنها راه را برای گرفتن تاییدی از پایتخت مذهبی کشور در دیدار با مراد سیاسیشان یافتهاند: آیتالله مصباح یزدی. کسی که در عرصه سیاسی از مرداد ۱۳۹۰ تا حالاکاری جز تأیید جبهه پایداری نداشته است. طبیعی هم هست، آنها نوادگان سیاسی آیتالله مصباح هستند.
آن طور که مرتضی آقاتهرانی گفته، دیدار پایداریها با آیتالله مصباح یزدی هفته آینده انجام میشود. اضافه بر این دیدار، دبیرکل جبهه پایداری خبر داده که تشکل متبوعش به دنبال برگزاری یک همایش جدید هم هست. این فعالیتهای جدید در شرایطی انجام میشوند که طی شش ماه گذشته، پایداریها چرخشهای زیادی را در مناسبات درونی خود شاهد بودند. دور جدید بحران جبهه پایداری از زمانی شروع شد که آنها نتوانستند فردی را که به زعم آیتالله مصباح یزدی مناسبترین گزینه روی زمین و آسمان برای ریاست جمهوری بود را وارد رقابت انتخاباتی کنند. تن دادن اجباری آنها به کاندیداتوری سعید جلیلی نهایتا با شکستی سنگین مواجه شد. چند ماه بعد اما آنها در جریان رأی اعتماد به وزرای روحانی آستین همت را بالازدند و وارد صحنه جدیدی شدند.
در این صحنه اما بیرون افتادن محمود احمدینژاد از قدرت و سنگینتر شدن وزنه گروههای رقیب که اکنون به جز فراکسیون اکثریت مجلس، کل دولت را هم شامل میشد، پایداری را به گوشه رینگ سیاست کشاند. اینچنین بود که پایداریها روی به یارگیری در میان زعمای اصولگرا آوردند. سودای اضافه کردن آیتالله جنتی به شورای فقاهتی این تشکل و تلاش برای نزدیک شدن به چهرههایی چون آیتالله مهدوی کنی و آیتالله محمد یزدی ناکام ماند. این تلاشها در شرایطی انجام میشد که سکوت آیتالله مصباح یزدی شائبه فاصله افتادن بین او و جبهه پایداری را تشدید کرده بود. هر چه بود اما تلاشهای جبهه پایداری برای ایجاد برخی نزدیکیها با دیگر اصولگرایان به شکست انجامید و از آن سو نیز آیتالله مصباح یزدی نیز طبیعتا نمیتوانست به جز همین اعضای جبهه پایداری، یار وفاداری برای خود در فضای سیاسی دست و پا کند. به این ترتیب پایداریها بعد از یک شائبه از ایجاد فاصله با آیتالله مصباح یزدی، بار دیگر به او رسیدند.
همایش پایداریها هم که به گفته آقاتهرانی اعضای این جبهه در حال تدارک آن هستند نیز میتواند تلاش دیگری برای زنده نگه داشتن سیاست این مجموعه باشد؛ سیاستی که محور آن بحث تقابل با فرایند کنونی مذاکرات هستهای است. این سیاست طی هفتههای گذشته و به دنبال اقدامات «دلواپسان هستهای» مورد انتقاد شدید هواداران دولت و حتی اصولگرایان سنتی و معتدل قرار گرفت. سیاستی که نهایتا با راهپیمایی کم تعداد «دلواپسان» بعد از نماز جمعه هفته گذشته و لغو تجمع روز یکشنبه آنها برابر مجلس نشانههای جدی از تضعیف را بروز داده بود.
حضور پرتعداد اعضای جبهه پایداری در همایش «دلواپسیم» و حمایت جدی رسانههای منسوب به این جبهه از اقدامات «دلواپسان هستهای» شکی باقی نگذاشت که ارتباطی معنادار میان جبهه پایداری و جریان دلواپسان هستهای وجود دارد. اکنون هر چند زمان برگزاری همایش آتی جبهه پایداری اعلام نشده است اما میتوان پیش بینی کرد که این همایش احتمالابا محتوایی مشابه محتوای اقدامات دلواپسان هستهای و تنها با نامی دیگر برگزار خواهد شد. این همه در حالی است که هنوز بحث مجوز فعالیت جبهه پایداری توسط کمیسیون ماده ۱۰ احزاب تعیین تکلیف نهایی نشده است. مرتضی آقاتهرانی گفته که هر چند «هنوز در این زمینه جواب قطعی ندادهاند اما همانطور که گفتهاند در حال حاضر فعالیت جبهه منعی ندارد». به جز احمد بخشایش اردستانی که خود همچنان از هواداران محمود احمدینژاد در مجلس محسوب میشود، هیچ یک از اعضای کمیسیون ماده ۱۰ احزاب اظهارنظری درباره اجازه فعالیت جبهه پایداری در شرایطی که این مجموعه مجوز خود را دریافت نکرده است، انجام ندادهاند.
توصیفهای جالب روزنامهها از مذاکرات هستهای
پس از پیشرفت نکردن محسوس گفتوگوهای هستهای در ژنو، کیهان در بخشی از یادداشت روز خود با تیتر «مذاکرات وین به کجا میانجامد؟» و به قلم محمد ایمانی نوشته: رفتار آمریکا و غرب در مذاکرات ۶-۷ ماه اخیر شبیه رفتار کلاهبرداران نزولخوار است که چند برابر وام پرداختی را بازپس میگیرند؛ اما وامگیرنده همچنان به اندازه اصل وام یا بیشتر بدهکار میماند؛ با این تفاوت که آمریکا و غرب چیزی به ایران نداده و با این وجود، برای هیچ امتیازی که ندادهاند مدام طلبهای جدید میتراشند! آنها مذاکرات را گروگان گرفتهاند چون به خطای راهبردی طیفی از دولتمردان در پیوند زدن مذاکرات هستهای به تحریمها و گشایش اقتصادی پی بردهاند. در این میان برخی مدعیان حمایت از دولت ـ که یا سادهاند و یا مأموریت دارند ـ مدام دولت و تیم مذاکرهکننده را بدهکارتر کرده و به سمت دستپاچگی و ابراز اشتیاق برای بستن سریع پرونده به هر قیمت هل دادهاند. در حالی که چهارچوب و مدالیتهای به عنوان سرانجام روند اعتمادسازی یکطرفه وجود ندارد، انجام هر اقدام اعتمادسازی نظیر تعلیق فردو، افزایش بازرسیها، پرداختن به مطالعات ادعایی، تعلیق و طراحی دوباره راکتور اراک، توقف نصب سانتریفیوژهای پیشرفته یا کاهش تعداد سانتریفیوژهای موجود و... آب در هاون کوبیدن است.
منصور بیطرف نیز در پایان یادداشتی در روزنامه اعتماد با تیتر «معمای مکعب روبیک در نشست هستهای» نوشته: در نشست روز سه شنبه مقام ارشد دولت امریکا با خبرنگاران علاوه بر موضوع راه حل مکعب روبیک، مطالب دیگری هم مطرح شد. به گفته مقام ارشد امریکایی «اتخاذ زبان مشترک برای طرح جامع» ـ که در اصل همان شکل واقعی مکعب روبیک است ـ در این نشست باید به سرانجام برسد تا در نشست ۲۰ جولای دیگر مشکلی نداشته باشند. شاید دستیابی به یک زبان مشترک است که ایران را هم مجبور کرده حقوقدان ممتاز ایرانی بین المللی خود را ـ دکتر جمشید ممتاز ـ وارد صحنه کند تا از تخصص او بهره گیرد تا به مانعی نخورد زیرا با توجه به گفته این مقام ارشد امریکایی در این نشستها دیگر «روی هیچ چیز توافق نمیشود مگر آنکه هر چیزی مورد توافق قرار گیرد» یا آنکه «تنها درصدی که مطرح است ۱۰۰ درصد است.» اما در نشست مقام ارشد امریکایی با خبرنگاران فقط موضوع هستهای ایران هم مطرح نبود.
به این بحث سؤال دیگری هم وارد شد و آن موشکهای دور برد بود که جدا از سؤال خبرنگاران غربی سوال خبرنگار تسنیم از ایران هم بود. موضع این مقام ارشد امریکایی این بود که ساخت موشکهای دوربردی که قادر به حمل کلاهک اتمی باشند در قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت سازمان ملل پیش بینی شده و موضع ما هم همان است. این یعنی که او در اصل موضعی کشوری نگرفت بلکه موضع بین المللی گرفت. به نظر میآید رفتار غربیها و به ویژه امریکاییها با ایران پیچیدهتر شده است.
به قول هنری کیسینجر، دیپلمات باسابقه امریکایی، «نخستین درسی که در بازی شطرنج داده میشود این است که مهره را طوری حرکت بده که روی تعداد بیشتری از مربعهای صفحه مسلط باشید»؛ این بدان معناست که گزینههای بیشتری را در اختیار داشته باشید. حال در اینجا هم آن است که هر طرف که گزینههای بیشتری در اختیار داشته باشد، میتواند «مکعب روبیک» را تکمیل کند. به نظر میآید که دو طرف هنوز دارند همدیگر را امتحان میکنند. این را میتوان از گفته جان کری، وزیر امور خارجه امریکا، در کنگره امریکا مشاهده کرد. آنجا که او گفت که رونالد ریگان در برخورد با روسها ضرب المثلی گفت و آن این بود که «اعتماد کن اما امتحان کن» و ما در برابر ایران این را میگوییم، «امتحان کن اما بازبینی کن».
سیدعلی خرم نیز در یادداشتی در روزنامه آرمان با تیتر «وین۴؛ آغاز بازی سخت» نوشته: نخستین اجلاس ایران و گروه ۱+۵ جهت نگارش برنامه جامع در سطح روسای هیاتها و از جمله وزرای خارجه اتحادیه اروپا و ایران در وین به کار خود پس از سه روز پایان داد. این اجلاس آغازی برای جلسات مختلف در ماههای آینده خواهد بود که نگارش برنامه جامع از برنامه اقدام مشترک را به عهده دارد. اگرچه برای نگارش این متن چند اجلاس و ازجمله جلسات کارشناسی در فروردین و اردیبهشت ماه جاری در وین، نیویورک و برخی نقاط دیگر تشکیل شده و رایزنیها و تخمینهای نخستین صورت گرفته اما تا نگارش متن شروع نشود آخرین تلاشها و چانهزنیها از سوی هفت کشور مطرح نخواهد شد. از این روی، انتظار نمیرود نگارش برنامه جامع بدون دردسر و دستانداز پیش رود ولی در قضاوت هم نباید عجله کرد و به محض طرح موضوعی که مورد علاقه ایران نیست یا طرح اشکالی از سوی یک هیأت از گروه ۱+۵ نباید برداشت منفی از راه پرپیچ و خم مذاکرات برنامه جامع عرضه نمود.
این قبیل مذاکرات برای کشورهای دیگر چندین سال طول کشیده، زیرا پای منافع و امنیت ملی ۷ کشور و از جمله دیدگاههای جامعه جهانی وجود دارد لذا در صورت ادامه مذاکرات و چانهزنیها باید صبور بود و با اعتماد به نفس به سخنان طرف مقابل کامل و عمیق گوش فرا داده آنگاه با مشورت با طرفهای ذیربط در کشور پاسخ را در جلسات بعدی ارائه نمود به ترتیبی که هم منافع، مصالح و امنیت ملی کشور تضمین شود و هم مذاکرات در بنبست قرار نگیرد. در اجلاس حاضر بخشی از موضوعات مورد بحث از قبل هم پیشبینی میشد که درباره تعداد سانتریفیوژها و برنامه تحقیق و توسعه، مذاکرات مفصلی صورت گیرد. گروه ۱+۵ برای دوره اعتمادسازی اعتقاد دارد ایران کمترین تعداد سانتریفیوژ را باید عملیاتی نماید و ایران آنطور که دکتر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی اعلام نموده علاوه بر ۱۹هزار سانتریفیوژ موجود نیازمند نصب ۳۰هزار سانتریفیوژ جدید است تا ساخت نیروگاههای در دست ساخت را نیز پوشش دهد. این موضوع یکی از گلوگاههای مذاکرات است که طرفین در طی ابراز دلایل خود میتوانند تعداد سانتریفیوژها را نهایی نمایند.
برنامه تحقیق و توسعه از ابتدا برای ایران مجاز بوده و پیشرفت علم و تحقیق نمیتواند تحت هیچ ضابطهای محدود شود زیرا معاهده عدم اشاعه سلاحهای هستهای این موضوع را به عنوان یک امتیاز برای همه کشورهای عضو شناسایی نموده و هیچ محدودیتی را هم نپذیرفته است. آنچه مهم است، اطمینانهای لازم است که ایران بتواند توسعه علم و فناوری خود را با نظارت آژانس به شکلی تنظیم نماید که نگرانی احتمالی برای غرب در گروه ۱+۵ به وجود نیاورد. درباره برنامه موشکی ایران که آمریکا به نمایندگی از غرب آن را مطرح میسازد، باید دید چگونه موضوع در چهارچوب پرونده هستهای و پروسه اعتمادسازی مطرح میشود و دلایل چیست؟
یقینا اگر نگرانی منطقی وجود داشته باشد ایران آماده ارائه توضیحات و رفع سوءتفاهم است ولی در فضایی که ایران هر روز در گذشته و اکنون کمتر مورد تهدید نظامی آمریکا، اسرائیل و برخی دیگر قرار میگیرد، منطقی این است که ایران توان دفاعی خود در زمینه تقویت برد و کیفیت موشکی را مرتبا افزایش دهد لذا مرتبط نمودن پرونده هستهای با برنامه موشکی از نظر امنیت ملی ایران قابل توجیه نیست و غرب باید واقعگرایانه به پیشرفت مذاکرات بنگرد. از سوی دیگر رفع تحریمها موضوع مورد علاقه ایران است که اگر به درستی و صادقانه به آن پرداخته نشود، ایران در سایر موضوعات همکاری جدی نخواهد داشت. تحریمها طبق برنامه اقدام مشترک باید در طول اجرای برنامه جامع لغو و منسوخ شوند. تحریمهایی که از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد وضع شدهاند در گروه ۱+ ۵ برای لغو آن در شورای امنیت مشکلی ندارند اما تحریمهای فراقانونی و یکجانبه آمریکا و اتحادیه اروپا نیاز به اراده سیاسی دارد که تنها بخش خارج از کنترل رئیسجمهور آمریکا، آن دسته از تحریمهایی است که توسط مجلس نمایندگان و سنا به تصویب رسیده است. به هر حال گروه ۱+ ۵ و ایران به طور مشترک به این نتیجه رسیدهاند که برای صلح در جهان و به ویژه در خاورمیانه به جای گزینههای دیگر، پرونده هستهای ایران را از راه مسالمتآمیز و بطور دیپلماتیک به پایان رسانند لذا این وظیفه مشترک دو طرف است که تصمیم سخت را در مرحله برنامه جامع هم گرفته و با واقعگرایی به صلح و امنیت بینالمللی مساعدت نمایند.