یک روز پس از پایان مذاکرات هستهای در وین، در حالی که برخی از روزنامهها از شرایط پیش آمده ابراز خوشحالی میکنند، روزنامههای مقابل امیدوار ماندهاند. تحلیل آینده مذاکرات، امکان برخورد دولت با خودسرها و استقبال از سخنان رئیسجمهور در مورد رسانهها و بی فایده بودن اقدامات سلبی، دیگر مطالب مهم روزنامههای امروز هستند.
از «دلواپسان ذوق
زده نشوند» تا «خوشبختانه بینتیجه ماند»
جاوید قربان اوغلی در بخشی از یادداشتی در روزنامه اعتماد با تیتر «دلواپسان ذوق زده نشوند» نوشته است: چهارمین دور مذاکرات هستهای بدون دستیابی به توافق پایان یافت و ظریف و اشتون برای اولین بار بدون برگزاری مصاحبه مطبوعاتی مشترک، وین را ترک کردند.
کاملا قابل پیشبینی است که این خبر ذوقزدگی کسانی که اساسا با «توافق ژنو» مشکل دارند را در پی داشته و احتمالا دستمایه خوبی برای جلسات درون گروهی دلواپسان را فراهم کرد که با آب و تاب زایدالوصفی از صحت پیشبینیهای خود سخن گفته و برای تیم هستهای خط و نشان بکشند که با وجود وادادگی (به زعم آنان) تحلیل آنها درست از آب درآمد و زیاده خواهی امریکا و استکبار جهانی برای تیم هستهای مشخص شد. البته اهل فن و کسانی که با ادبیات و روش مذاکراتی در این سطح آشنایی دارند این گونه تحلیلهای کودکانه را جدی نمیگیرند. به عنوان یک کارشناس با آگاهی از دشواری، پیچیدگی و مشکلات مذاکراتی با درجه بالا از حساسیت، از عدم حصول توافق در مذاکرات شگفت زده نشدم چه آنکه هم ظریف و هم طرف مقابل (۱+۵) عدم دستیابی به توافق را دور از انتظار ندانسته و از توافق در «همه موارد یا هیچ چیز» سخن گفته بودند.
نگارنده این سطور روز پنجشنبه در یادداشتی از «گمانه زنی در مورد احتمال عدم توافق فوری در گام نهایی» سخن گفته و پیشاپیش هشدار داده بود که «عدم حصول توافق کامل در این دور از مذاکرات را نباید به معنای شکست آن تلقی کرد». اتفاقا عدم دستیابی به توافق در این مرحله را میتوان از زاویهای مثبت ارزیابی کرد و همان طور که عراقچی نیز در مصاحبهای با خبرنگاران داخلی در وین تأکید کرد: «روند مذاکرات سازنده و خوب هست، ولی به نتیجه مشخصی نرسیده است. مذاکرات کاملاجدی در جریان است و ادامه مییابد. این بدان معنا نیست که مذاکرات به شکست انجامیده است. در ماه خرداد دو دور در نظر گرفته شده که زمان یک دور آن قطعی شده و دور بعدی نیز به محض قطعی شدن اعلام خواهد شد».
در کنار دشواری مذاکرات و فنی و پیچیده بودن آن، نمیتوان فشارهایی که طرف ۱+ ۵ یا حداقل برخی از کشورهای این گروه با آن روبه رو هستند را نادیده گرفت. سفر چاک هیگل، وزیر دفاع امریکا به اسراییل را میتوان در راستای تلاش بیوقفه واشنگتن برای مهار رژیمی گرفت که از هیچ کوششی برای شکست مذاکرات فروگذار نکرده و آشکارا آن را اعلام میکند. حکم دادگاهی در آرژانتین برای لغو توافق وزرای خارجه دوکشور برای تشکیل «کمیته حقیقت یاب در حادثه تروریستی آمیا» را نیز باید در همین راستا ارزیابی کرد. ظریف در صفحه توییتر خود نوشته است: «اراده، مهمترین عنصر برای موفقیت در هر مذاکرهای است. ما در این باره مصمم هستیم و امیدواریم طرفهای مقابل ما هم نیز همین گونه باشند».
البته خود آقای ظریف هم بر این نکته واقف است که جمع کردن اراده شش کشور با منافع مختلف و بعضا مخالف اگر دور از ذهن نباشد، اندکی دشوار مینماید. بر هیچ کس پوشیده نیست که موضوع هستهای ایران با وجود همه مشکلات فنی پروندهای است سیاسی. بدون آنکه خواسته باشم نقش دیگر کشورهای این مجموعه را کمرنگ جلوه دهم باید پذیرفت که امریکا رهبری این ارکستر را در دست دارد و اراده مدنظر ظریف را نیز باید در این عنصر جستوجو کرد. متأسفانه با وجود همه هشدارهای دلسوزان در هشت سال گذشته، امریکا توانست با استفاده از شرایط کشور، ایران را در مشکل «قطعنامههای شورای امنیت» گرفتار کند: کاری که اجتناب از آن ناممکن نبود، ولی اکنون که خواسته یا ناخواسته در این وضعیت قرار گرفتهایم باید برای رهایی از این مشکل چارهای اندیشید. تصور میکنم رقابت قدرتهای جهانی در مورد ایران پساتحریمها، تمایل امریکا برای پایان دادن به پرونده هستهای ایران از راهکارهای دیپلماتیک که میتواند پیروزی بزرگی برای اوباما و دموکراتها باشد، واقع بینانهترین رویکرد برای تحلیل وضعیت و بهره جستن از آن در ادامه مذاکرات است.
این در حالی است که حسین شریعتمداری در یادداشت روز کیهان با تیتر «خوشبختانه بینتیجه ماند!» از جمله نوشته: آمریکا و متحدانش که از توافقنامه ژنو و مفاد تحمیلی آن سرمست بودند، با این توهم که در ادامه مذاکرات، کار را یکسره خواهند کرد برای حضور در اجلاس وین آماده شده بودند و پیشنهادهای ذلتباری تحت پوششهای قانوننما و مندرآوردی نظیر «گریز هستهای - BREAK OUT»، طرح پیشگیری از «ابعاد نظامی احتمالی- PMD»، «تدوین رژیم بازرسیهای ویژه فراتر از پروتکل الحاقی و تصویب آن از سوی شورای امنیت سازمان ملل در قالب یک قطعنامه لازمالاجرا»، «دسترسی گسترده و بیقید و شرط به تمامی مراکز نظامی جمهوری اسلامی ایران در پوشش کمیسیون ویژه بررسیهای سازمان ملل آنسکام» که سال ۱۹۹۱ درباره عراق به تصویب رسانده بودند و...، را به عنوان برگ برنده برای قرار دادن روی میز مذاکره آماده کرده بودند و هرگز در دورترین افق ذهن خویش هم تصور نمیکردند که اینبار مذاکرهکنندگان ایرانی در این سوی میز مذاکره نسخهای از همان «ابرحریف» در دست دارند که باطلالسحر ترفندهای یاد شده است.
جمهوری اسلامی نیز در بخشی از سرمقاله خود با تیتر «کسانی که از توافق هستهای زیان میبرند» نوشته: رویدادهای هفته گذشته در عرصه داخلی و درست قبل از آغاز مذاکرات حساس برای نگارش متن توافقنامه نهایی، بسیار عجیب و حیرت انگیز بود. اینکه عدهای دو روز پیش از شروع گفتوگوهای وین خواستار مناطره اعضای هیأت مذاکره کننده با مخالفان و معارضان شوند، با هیچ منطقی سازگار نیست و نشان میدهد عده خاصی با منافعی که از مذاکره عادلانه عاید کشور میشود، مخالفند چرا که با این کار منافع گروهیشان به خطر میافتد. این قبیل اقدامات، نوعی همصدائی با کسانی است که به گفته رئیسجمهور «تحت عنوان مقاومت در مقابل دشمن، جیب مردم را زدند و به جای دور زدن تحریم، مردم را دور زدند».
داود محمدی سردبیر شرق نیز در یادداشتی با عنوان «ایست وین، شادمانها و نگرانها» نوشته: شتاب اولیه توافقهای هستهای، ناشی از بحث در «کلیات» بود، هرقدر که مذاکره به «توافق جامع» نزدیک شود، چانهزنی در «جزییات» افزایش مییابد و از آنجا که طرفین مذاکره، خواهان کسب «حداکثر امتیاز» در قبال دادن «حداقل امتیاز» هستند، پافشاریها افزایش مییابد. نشست «وین»، سرآغاز فصل تازهای از جدیت در دستیابی به توافق نهایی بود، بنابراین، تمامی دیپلماتهای درگیر مذاکره، موضع سرسختانهای اتخاذ کردند و چون کوتاهآمدنها و پذیرش «سقف مطالبات» طرف مقابل، در حوزه اختیارات آنان نبود، دیدگاههای رقیب را جمعبندی کرده و برای «کسب تکلیف» از مقامات ارشد خود، راهی پایتختهای خویش شدند. براساس روال معمول دیپلماسی، انعطافهای احتمالی، در پایتختها مشخص و به دیپلماتها ابلاغ خواهد شد تا در مذاکرات آینده، ارایه شود. پس، قضاوت قاطع پیرامون فرجام مذاکرات به نتیجه مذاکرات بعدی بستگی دارد. بیتردید، دیپلماتهای هستهای ایران با محک منافع ملی، پیشنهادهای تعدیلشده طرف مقابل را محک خواهند زد و خود نیز در چارچوب دفاع از حقوق ملت ایران، مواضع آتی خویش را بازخوانی خواهند کرد. اگر تلاقی نرمش طرفین؛ حافظ منافع ایرانیان باشد، آنگاه سکته توافق در «وین» برطرف شده و خونی تازه در شریان مذاکرات جاری میشود و اگر مواضع غرب، ناهمسو با مصالح ایران باشد، نشستها، کمرمق شده و در نهایت، متوقف خواهد شد. تا زمان تعیین وضعیت نهایی، خوشبینی و بدبینی بیپایه جایی ندارد و پرهیز از تخریب «جناحی» مذاکرات و تیم هستهای، ضرورتی تاریخی است.
تحلیلهایی در مورد سرنوشت مذاکرات هستهای
علاوه بر ابراز خوشحالی و یا نگرانی در مورد شرایط پیش آمده در مذاکرات هستهای، روزنامههای امروز شاهد تحلیلهایی در مورد چرایی شرایط پیش آمده و آینده مذاکرات نیز هست.
اعتماد در بخشی از مطلبی با تیتر «مذاکرات به بن بست نرسیده است» نوشته: در میان تمام اظهارنظرهایی که درباره نتایج مذاکره وین مطرح شده، گفتههای فردی که تجربه حضور در مذاکرات را داشته و به روند اجرایی آن اشراف دارد، اهمیت ویژه و جالب توجهی دارد. علی اکبر ولایتی، مذاکره کننده پیشین وزارت امور خارجه و رئیس مرکز مطالعات استراتژیک در ارزیابی نتایج مذاکره وین و موکول آن به دوره بعد، گفته است: «جمهوری اسلامی ایران همواره از ابتدای مطرح شدن موضوع هستهای هیچگاه از مذاکره رویگردان نبوده و همواره از استمرار مذاکره حمایت و طرفداری میکند». او که به عنوان مشاور امور بینالملل رهبر معظم انقلاب، نزدیکترین فرد به مقام معظم رهبری در عرصه سیاست خارجی در محافل سیاسی تلقی میشود، درباره زمان مذاکرات و روند اجرایی آن گفته است: «زمان مذاکرات ایران و گروه ۱+ ۵ باید مورد توافق دوطرف باشد. البته زمان در مذاکرات از حفظ حقوق ملت مهمتر نیست. در عین حال مذاکره کنندگان نیز مادامی که در چارچوب ترسیم شده از سوی رهبر معظم انقلاب حرکت میکنند مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران هستند و تاکنون نیز آنچه انجام دادهاند خلاف این نبوده است».
او در عین حال تأکید میکند: «بالاخره این مذاکرات آسان نیست و تا آنجا که ما از مذاکره کنندگان اطلاع داریم آنها نهایت سعی و تلاش خود را کردهاند. مذاکرات ایران و گروه ۱+ ۵ پایان نیافته است بلکه این مذاکرات در ماه خرداد ادامه خواهد یافت که امیدواریم مذاکرات به نتایج مثبت برسد. معتقد نیستم که مذاکرات به بن بست رسیده بلکه این مذاکرات ادامه پیدا میکند و جمهوری اسلامی ایران همواره طرفدار استمرار مذاکره است».
جوان نیز در بخشی از مطلبی با تیتر «درسهایی که باید از مذاکرات وین گرفت» نوشته: فارغ از آنکه چه آیندهای در پیشروی مسیر پرونده هستهای ایران باشد، آنچه در دور اخیر در وین اتفاق افتاد از چند منظر میتواند برای ما درسآموز باشد. نخست آنکه ایستادگی بر سر اصول و مبانی جایگاه تیم مذاکره کننده هستهای را تقویت مینماید و این به نفع موضع دیپلماتهای کشورمان خواهد بود. ثانیاً مذاکرات وین و زیادهخواهیهای طرف غربی بار دیگر درس تاریخی بیاعتمادی ملت ایران به امریکا و کاخ سفید را اثبات نمود.
حسین موسویان نیز در بخشی از گفتوگوی خود با آرمان درباره دورهای که در تیم مذاکرات ایران حاضر بود و تفاوتهای آن با اوضاع کنونی نوشته است: در آن دوران ایران توانست از ارجاع پرونده به شورای امنیت و تحمیل تحریمهای مخرب جلوگیری کند. ایران توانست روابط معتدلی با همسایگان و قدرتهای جهانی، منهای آمریکا راحفظ نموده و حتی توسعه دهد و شکاف میان قدرتها هم مانع ایجاد اجماع جهانی شد. در همین مدت هم پروژه یوسیاف اصفهان را به بهرهبرداری رساند، پروژه آب سنگین اراک هم ادامه یافت و تعداد سانتریفیوژهای نطنز هم از حدود ۲۰۰ به حدود ۳۰۰۰ تا رسید. در عین حال من از نظر زمانی شرایط فعلی را بسیار حساستر و حیاتیتر میدانم که آن هم بهدلیل شرایط فوقالعاده آسیبپذیر محیط پیرامونی ایران و خاورمیانه است. حل سریع مسأله هستهای این امکان را فراهم میآورد که ایران بتواند نقش جدید و بیبدیل دیگری در مدیریت بحرانهایی همچون سوریه و عراق و افغانستان ایفا کند. ایفای چنین نقشی هم باعث میشود که قدرتهای بزرگ جایگاه منطقهای ایران را در عمل بیشتر درک کنند. دقیقا هم به همین دلیل است که تندروهای رژیم صهیونیستی و آمریکا و برخی از کشورهای عربی و اروپایی همه ظرفیت خود را برای به بنبست کشاندن مذاکرات جاری بهکار گرفتهاند. لذا شرایط سیاسی منطقهای و جهانی در مقطع کنونی با گذشته متفاوت است و بیش از هر چیز درک و همکاری ملی در سطح داخلی را میطلبد.
استقبال از دفاع بیسابقه روحانی از شبکههای اجتماعی
اعتماد در بخشی از استقبال خود از سخنان رئیس جمهور با تیتر «نه با ویدئو، نه با ماهواره، نه با فیس بوک: ایمان مردم از دست نمیرود» نوشته: سخنانی متفاوت با لحن تازه. حسن روحانی روز گذشته در چهارمین جشنواره ملی ارتباطات و فناوری اطلاعات از موضوعاتی سخن گفت که سالها بود همگان قصد پنهان کردنشان را داشتند. از موضوعاتی دفاع کرد که تا دیروز خط قرمز برخیها بود و برای تابو ماندنش اصول بسیاری رعایت شده بود، محافظه کاری کرده بودند و تلاش، اما حسن روحانی در یک همایش وسیع ایستاد و از ایدههایش دفاع کرد. نشان داد که شعارهای انتخاباتیاش را فراموش نکرده است و به آنها پایبند است. خبری از پنهان کاری نبود.
رئیس جمهور این روزها نه تنها حقایق را پنهان نمیکند که حتی از آنها دفاع هم میکند. جشنواره ملی ارتباطات میزبان پیام آیت الله هاشمی رفسنجانی هم بود. آیت الله هم از ارتباطات و پیشرفتهایش صحبت کرده بود و از لزوم توجه به آنها. حسن روحانی اما روز گذشته از شبکههای اجتماعی با ظرافت دفاع کرد. از تعداد لایکهای فیس بوکی گفت و از میزان بازدیدها از یوتیوب. از آنها که به جوانها اعتماد ندارند گلایه کرد. از سالهایی که آمدن «ویدئو» به کشور خط قرمز بود و نگرانی مسئولان یاد و تأکید کرد که آمدن ویدئو تأثیری بر ایمان جوانان کشور نداشت. از غصه امروز برخیها که از ویدئو تبدیل به ماهواره و ایمیل شده است انتقاد و توصیه کرد که به جوانان کشور اعتماد شود. مصلحتهای عرصه اجتماعی را مورد تأکید قرار داد و از تمام آنچه این روزها برای برخیها تابو است دفاع کرد: «دیگر دوران پیام از طریق بلندگوهای یک طرفه، منبرهای یک طرفه و تریبونهای یک طرفه به سر آمده است».
رئیس جمهوری دیروز همچنین گفت که کم کم به نقطهای خواهیم رسید که دیگر جایی برای استبداد پیام نباشد. این پیام حسن روحانی به کسانی بود که این روزها از همه چیز گلایه میکنند و همچنان معتقد به تک صدایی هستند. او همچنین تأکید کرد که به عنوان رئیس جمهوری از شرایط پهنای باند راضی نیست. وی در عین حال تأکید کرد: حق ارتباط با شبکه اطلاعات جهانی را به عنوان یک حق شهروندی در کشور به رسمیت میشناسیم. بخش دیگری از سخنان روحانی هشدارآمیز بود: آنجا که او از ترس از تهاجم فرهنگی سخن گفت. روحانی گفت: امسال، سال فرهنگ باشد و ما در بخش فرهنگ همه سپر به دست گرفتهایم. شمشیری هم در دنیای فرهنگ پیدا میشود چرا ترسیدهایم و به کنجی خزیدهایم تا تیری به ما نخورد و اگر شمشیری هم در دست میگیریم شمشیری چوبی به دست میگیریم. وی تصریح کرد: اگر تهاجم فرهنگی وجود دارد، که دارد، باید با ابزار مدرن نه منفعلانه و ترسو، فعال و شجاع وارد صحنه شویم.
«دیگر دوران پیام از طریق بلندگوهای یک طرفه، منبرهای یک طرفه و تریبونهای یک طرفه به سر آمده است». رئیس جمهوری دیروز همچنین گفت که کم کم به نقطهای خواهیم رسید که دیگر جایی برای استبداد پیام نباشد. این پیام حسن روحانی به کسانی بود که این روزها از همه چیز گلایه میکنند و همچنان معتقد به تک صدایی هستند. روحانی دیروز در چهارمین جشنواره ملی ارتباطات و فناوری اطلاعات که در سالن اجلاس سران برگزار شد، با سخنانش به کسانی که نگران ارتباط جوانان با دنیا و استفاده از ایینترنت و ماهواره هستند، گفت که دنیای سایبری یک فرصت است و باید به جوانها اعتماد کنیم. او همچنین تأکید کرد که به عنوان رئیس جمهوری از شرایط پهنای باند راضی نیست.
وی در عین حال تأکید کرد: حق ارتباط با شبکه اطلاعات جهانی را به عنوان یک حق شهروندی در کشور به رسمیت میشناسیم. بخش دیگری از سخنان روحانی هشدارآمیز بود: آنجا که او از ترس از تهاجم فرهنگی سخن گفت. روحانی گفت: امسال، سال فرهنگ باشد و ما در بخش فرهنگ همه سپر به دست گرفتهایم. شمشیری هم در دنیای فرهنگ پیدا میشود چرا ترسیدهایم و به کنجی خزیدهایم تا تیری به ما نخورد و اگر شمشیری هم در دست میگیریم شمشیری چوبی به دست میگیریم. وی تصریح کرد: اگر تهاجم فرهنگی وجود دارد، که دارد، باید با ابزار مدرن نه منفعلانه و ترسو، فعال و شجاع وارد صحنه شویم.
وزارت کشور پیشقدم مبارزه با خودسرها شده است؟
ابتکار نخستین اظهارات سید حسن خمینی پس از وقایع بروجرد را مورد توجه قرار داده و نوشته است: حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی در واکنش به وقایع بروجرد گفت: مردم بروجرد اهل ولایت و دوستدارامام هستند. یکی از دیدار کنندگان با سید حسن خمینی در گزارشی در این باره نوشته به نقل از نوه امام (ره) نوشته است: من خودم را بروجردی میدانم و به این خاطر دعوت همایش را پذیرفتم. به مردم با فرهنگ و عالم و دانشمند پرور بروجرد علاقه دارم. خودم را جزئی از آنان میدانم و میان ما جدایی نمیافتد. مردم بروجرد اهل ولایت و دوستدارامام هستند و قصدشان این بود که به ترویج و تحکیم اندیشههای امام راحل کمک بکنند. اندیشههای امام هم با چنین توجهات و مقاصدی و نیز نوشته شما زنده و درمیان ما خواهند بود. عموم مردم ایران قدرشناس و احترام گذار امام هستند. وی در پایان گفته است: سلام مرا به همشهریانم برسانید.
اعتماد در این میان «دستور وزارت کشور برای بررسی علت لغو سخنرانی سید حسن خمینی» را مهم دانسته و نوشته: ظاهرا دولتیها بنا ندارند این بار در مقابل خودسرها کوتاه بیایند و نخستین قدمها برای سامان دادن به وضعیت آنهایی که چند سالی بود نام «خودسر» را بر خود داشتند، برداشتهاند. نخستین قدم نیز بررسی علت لغو سخنرانی سید حسن خمینی در برجرود است. وزیر کشور یک روز پس از شایعه عزل فرماندار بروجرد، دستور تشکیل هیاتی برای بررسی علت لغو این سخنرانی را داده است. وزارت کشور تأکید هم کرده است که از این به بعد برای تامین امنیت همایشها و مراسمهای دارای مجوز جدیت دارد. مجموعه این اخبار نشان میدهد که دولت یازدهم قصد تعلل در برابر آنهایی که چند وقتی هست مجددا پیدایشان شده است و با عنوان «خودسر» هنجارشکنی میکنند و هراسی از برخوردهای احتمالی در میانشان نیست، ندارد.
رئیس مرکز اطلاعرسانی و امور بینالملل وزارت کشور خبر داد که در پی لغو سخنرانی سیدحسن خمینی در بروجرد و حواشی مربوط به آن، وزیر کشور دستور تشکیل هیاتی برای بررسی این موضوع را صادر کرد. روح الله جمعهای اظهار کرد: در پی ماجرای لغو سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی در بروجرد، به دستور وزیر کشور تعدادی از کارشناسان ذی ربط مامور رسیدگی به این موضوع شدند تا این هیأت با بررسی تمامی جوانب و زوایای آن از جمله استماع صحبتهای شاهدان عینی و مسئولان، نتیجه بررسیهای خود را ارائه کند. وی با بیان اینکه «قطعا نتیجه این بررسیها در برخورد با عوامل و مقصران تأثیر خواهد داشت»، افزود: وزارت کشور عزم راسخ و جدی دارد تا ضمن تأمین امنیت مراسم، تجمعات و همایشهای قانونی که مجوزهای لازم را از مراکز ذی ربط دریافت کردهاند، نسبت به هرگونه اقدام خلاف قانون و تضییع حقوق شهروندی اقدام شایسته و مناسب انجام دهد. رئیس مرکز اطلاعرسانی و امور بینالملل وزارت کشور همچنین خاطرنشان کرد: این هیأت از فردای اتفاق مذکور در بروجرد، تشکیل شد و به زودی جمع بندی بررسیهای خود را به وزیر کشور ارائه میدهد.