بارها و بارها این پرسش مطرح شده و بی پاسخ مانده که چرا در کنار مانورهای متعدد نیروی انتظامی برای مقابله با بدحجابها، شکستن هیمنه اراذل و اوباش و...، حتی یک مانور برای برچیدن بساط مالخرها برگزار نشده تا در سایه به خطر افتادن ایشان، اندکی از حجم کفزنی ها، کیفزنیها، جیبزنیها، سرقت لوازم خودرو و حتی اسباب و اثاث منزل کاسته شود؟
به گزارش «تابناک»، در شرایطی که شنیدن جمله «پیگیری سودی ندارد!» از طرف مأموران پلیس پس از گزارش سرقت برای همه عادی شده و آشکارا بیتفاوتی ضابطان قضایی به گسترش جرایمی از این دست را به رخ هر ناظری میکشد، گزارشهای دریافتی درباره نحوه برخورد مأموران نهاد انتظامی با افرادی که به دادخواهی به ایشان مراجعه میکنند، واقعیتهای تلختری را نشان میدهد.
«وقتی شبانه به کلانتری... [شماره کلانتری نزد «تابناک» محفوظ است] مراجعه کردم تا سرقت اموالم را گزارش دهم، مأمورانی که در کلانتری حضور داشتند، پس از پرس و جو از محل سرقت و تطبیق آن با حوزه استحفاظی خود، از دوربین نصب شده در محل وقوع جرم گفتند و از من و همراهم خواستند که منتظر بمانم تا فیلم ضبط شده توسط آن دوربین را بازبینی کنند؛ حتی من را به محوطه کلانتری بردند تا مأمور کنترل کننده از پشت پنجره طبقه فوقانی مشخصاتم را ببیند و احتمالا در تشخیص صحنه سرقت، تسریع شود اما فردای آن روز متوجه شدم که اصلا واحد مانیتورینگی در آن کلانتری وجود ندارد و به گفته افسر نگهبان، شب گذشته دست انداخته شدهام!».
این روایت شهروند مال باخته که به کلانتری رفته، شاید در وهله نخست اغراق آمیز به نظر برسد؛ اما متأسفانه کاملا حقیقی است و پیگیری خبرنگار ما برای چرایی وقوع آن هم راه به جایی نبرده است؛ هرچند از این دست روایات بارها از گوشه و کنار کشور شنیده میشود و متأسفانه بسیاری از مراجعان به کلانتریها، مشابه آن را شنیده و دیدهاند.
از این روایت که بگذریم، وقتی به یاد میآوریم که فرمانده نیروی انتظامی چندی پیش از دستکاری آمار مرتبط با برخی جرایم در کلانتریها سخن گفته و نقل به مضمون، «برخی کلانتریها آمار جرایم را ثبت نمیکنند که این کار زشتی است... برخی فرماندهان [هم] برای پایین آوردن آمار خود در حوزههایی مانند تجاوز به عنف، این مشکلات را با نام سرقت گزارش میکنند»، درخواهیم یافت که مأموران کلانتری از ثبت نشدن جرایم رخ داده در محدوده خود استقبال میکنند؛ اینقدر که تجاوز را در حد سرقت گزارش کنند و لابد سرقت را به ریشخند مال باختگان، بدون ثبت گزارش فیصله دهند!
اینجاست که وقتی میشنویم برخی مأموران خطاب به مالباختگانی که با ایشان تماس گرفته یا به کلانتری رفتهاند، از ایشان میخواهند به محل وقوع جرم رفته و از همانجا با مأمور ۱۱۰ تماس بگیرند تا گزارش سرقت در آنجا تنظیم شود، درخواهیم یافت تا چه اندازه اولویتهای پلیس و مراجعان به پلیس متفاوت از هم شده و چرا مردم دست درازی سارقان به اموال خود را ندید گرفته و حتی گاه زحمت اطلاع به نیروی انتظامی را به خود نمیدهند.
بدین ترتیب جای شگفتی نخواهد بود که بگوییم
سخنان عالیترین مقام انتظامی درباره کاهش سرقت های کلان و افزایش 26 درصدی سرقتهای خرد در ده ماه نخست سال گذشته، میتواند به افزایش همه انواع سرقت تعبیر شده و با اذعان سردار احمدی مقدم به این نکته که «خیلیها سرقت خود را گزارش نمیکنند»، آمار رقم خوردن دو هزار سرقت خرد در روز در کشور را در قیاس با واقعیت، اندک بدانیم.
اما آنچه ورای این آمار و ارقام قابل تأمل به نظر میرسد، وجود بازاری برای خرید و فروش دست کم دو هزار فقره سرقت صورت گرفته در روز است که در سال عدد شگفت انگیز 730 هزار کالای مشمول سرقتهای خرد در آن مبادله میشود!
با در نظر گرفتن اینکه محصول (!) سارقان در سرقتهای گزارش نشده (به شرط آنکه از جنس پول نقد، مدارک و محتویات موجود در کیفهای پول و چیزهایی از این دست نباشد) هم راهی این بازار میشود، جا دارد از وجود بازارهای گسترده خرید و عرضه محصولات سرقتی شگفت زده شده و بار دیگر از مسئولان انتظامی بپرسیم: براستی اگر شمار بسیار دزدیها مانع مقابله با سارقان است، چرا بازار مالخرها و عرضه کنندگان مایملک سرقت شده از مردم را هدف قرار نمیدهید؟
آیا غیر از این است که در سایه قدرت نمایی شما به مالخران، دزدها و سارقان خریداری برای اشیای سرقت شدهای چون تلفن همراه، ای سی یو خودرو، لوازم منزل و ... نخواهند یافت و بناچار آمار سرقت به روش غیر مستقیم کاهش خواهد یافت؟
آیا زمان آن نرسیده که یک بار در کنار مانورهای متعددی که برای مقابله با بدحجابها، شکستن هیمنه اراذل و اوباش، متلاشی کردن باندهای قاچاق و... برگزار میکنید، مانوری برای برچیدن بساط مالخرها برگزار کرده و ضرب شستی به این سودجویان که احساس امنیت در جامعه را خدشه دار کرده و موجب زیر سؤال رفتن عملکرد خدمتگزاران پلیس میشوند، نشان دهید؟!