چگونه برخی ناشران رحم نمی‌کنند؟

دعوت به مراسم گردن زنی نویسندگان جوان

ورود نویسندگان جوان ولو آنکه نثر بسیار روانی داشته ‌و حرف تازه‌ای در میان اوراق کتابشان ‌باشد که ظرفیت جذب ده‌ها هزار مخاطب را داشته باشد، به عرصه نشر بسیار دشوار است و بسیاری از استعدادها در همین ‌مرحله ‌چنان ضربه‌‌‌ای می‌خورند که ...
کد خبر: ۴۱۰۵۶۱
|
۰۳ تير ۱۳۹۳ - ۱۱:۰۴ 24 June 2014
|
15194 بازدید
|
روایات‌‌ تکان‌دهنده‌ای که از نوع برخورد برخی ناشران با نویسندگان ـ مخصوصا نویسندگان جوان ـ شنیده می‌شود، یکی از دلایل روشن نابودی نشر را در ایران به تصویر کشیده و در عین حال، لزوم طراحی سازوکاری دقیق برای نجات نویسندگان از ورطه سوداگری برخی ناشران و شفاف شدن قواعد اقتصادی برای اهالی فرهنگ را یادآور می‌شود؛ امر مهمی که هیچ دولتی اراده‌ای برای ورود به آن نداشته است.

به گزارش «تابناک»، ورود نویسندگان جوان ولو با نثر بسیار روان‌‌ ‌که حرف تازه‌ای در میان اوراق کتابشان به چشم آید ‌و ظرفیت جذب ده‌ها هزار مخاطب را داشته باشد، به عرصه نشر بسیار دشوار است، به گونه‌ای که بسیاری از استعدادها در همین مرحله چنان ضربه‌ای می‌خورند که برای همیشه با ورود حرفه‌ای به این فضا وداع می‌کنند و عملاً بخشی از استعدادها در این بخش نابود می‌شو‌د و وضعیت شاعران و نویسندگان داستان‌ها از همه بدتر است.

در اوضاع کنونی که قیمت کاغذ و چاپ و توزیع بسیار بالا رفته و ریسک اقتصادی چاپ کتاب نیز به همین نسبت برای نشرها افزایش یافته، برخی نشرها اساساً نخستین کتاب‌ نویسندگان را ـ حتی اگر مهم‌ترین ترجمه‌ها باشد ـ با هزینه نویسنده یا مترجم منتشر می‌کنند و رویه‌هایی را نیز در پیش می‌گیرند که نویسنده آسیب جدی می‌بیند؛ برخی ناشران تنها موضوعی که در این چرخه لحاظ نمی‌کنند، آینده نویسندگان جوانی است که به آنها رجوع کرده‌اند.
 
در این زمینه برخی ناشران منصفانه ‌برآوردهای واقعی نسبت به ظرفیت واقعی یک کتاب ارزیابی می‌کنند و از نویسنده نیز سرمایه‌ای برای چاپ کتابشان با تیراژ 700 تا 1000 نسخه می‌خواهند، ولی‌ برخی نشرها ـ که متأسفانه بعضی نشریه‌های بسیار مشهور نیز در میانشان هستند ـ قواعدی برای خود در نظر می‌گیرند و چاپ کتاب نخست نویسنده، تنها با تیراژ 2500 تا 3000 نسخه به عنوان قاعده کاری‌شان ـ البته با هزینه نویسنده‌ ـ مهم ترین و خطرناک‌ترین این قاعده‌هاست، چرا که در این شرایط بازار،‌ مشخص است چنین اتفاقی تنها برای ناشر سودآور است و کتب نویسندگان مشهور نیز گاهی با تیراژ 700 عرضه می‌شود.

مسأله دیگر آنکه این ناشران که برخی از آنها شبکه توزیع کتاب نیز دارند، اساساً برای کتاب‌های نویسندگان جوان انرژی برای توزیع قائل نمی‌شوند و کتاب‌ها در همان مرحله نشر در کتاب فروشی‌ می‌ماند و سرانجام‌ اگر این کتاب‌ها ظرفیت فروش بالا را نداشته باشد ـ که طبیعتاً برای کمتر نویسنده‌ای در نخستین کتابش چنین ظرفیتی وجود دارد‌ ـ تمام نسخه‌های کتاب بار یک وانت ‌و به ‌خانه نویسنده جوان راهی می‌شوند. برخی نویسندگان جوان دوره می‌افتند و در فضای بسته نشر تلاش می‌کنند کتبشان را در برخی کتاب فروشی‎ها، کافه کتاب‌ها و... ‌بفروشند و در موارد نادری نیز موفق می‌شوند؛ اما سرنوشت اکثریت به یک شکل است.

دعوت به مراسم گردن زنی نویسندگان جوان

نویسندگان یا کتاب‌ها را انبار می‌کنند و در قالب هدیه به مؤسسه‌ها و کتابخانه‌ها و همایش‌ها می‌دهند و یا در چنان تنگنای مالی قرار می‌گیرند که چندده جلدش را نگه می‌دارند و بقیه جلدهای کتابشان را کیلویی می‌فروشند تا خمیر شود و یا چنان فشاری به آنها وارد می‌شود که کتاب‌هایشان را می‌سوزانند و اینچنین رویاهایشان نیز با کتاب‌هایشان از دست می‌رود و در همین مرحله به همه استعدادهایشان در حوزه ادبیات بدرود می‌گویند و یا به نویسندگی به ‌امری شخصی تا پایان عمر خواهند نگریست.

کافی است به مراسم رونمایی از کتاب یک نویسنده جوان دعوت شده باشید تا این حس را با توجه به جو قالب داشته باشید که به مراسم گردن زنی دعوت شده‌اید! بیم‌ها برای نویسندگان جوان در چنین شرایطی بسیار پررنگ‌تر از امیدهاست و ناشرانی هستند که بدون آینده نگری و با جذب نویسندگانی که مسیر رشد و مطرح شدنشان را شخصاً یا در دیگر نشرها پشت سر گذاشته‌اند، این بیم‌ها را اینچنین رو به فزونی می‌نهند و ساحت نویسندگی کتاب را به عنوان یک حرفه به عرصه‌ای هراس آور مبدل ساخته‌اند.

در این زمینه، شاید بیشترین مشکل هنگامی پیش می‌آید که نویسندگان بدون آگاهی از امور حقوقی به امضای قرارداد با ناشران می‌پردازند. یکی از اشتباهات معمول نوع تقسیم منافع کتاب است و قراردادها گاهی به گونه‌ای تنظیم شده که ناشر بخشی از تیراژ کتابی را که کاملاً با هزینه نویسنده چاپ کرده، متعلق به خود می‌پندارد و بخش کمتری از کل تیراژ کتاب را تحویل نویسنده می‌دهد که شاید حکم کلاهبرداری داشته باشد اما وقتی در چهارچوب یک قرارداد حقوقی است، تنها منجر به اذعان جهلِ حقوقی نویسندگان است.

یکی از نویسندگان به خبرنگار «تابناک» در این زمینه می‌گوید: «کتابی با تیراژ پنج هزار نسخه را به عنوان بانک اطلاعاتی منتشر کردم که اطمینان داشتم به واسطه مرجعیتش، فروش خواهد داشت و زحماتم در بلندمدت حاصل خواهد داشت اما ناشر هزار نسخه از کتاب را با بیان اینکه لفظ تمام نسخه ها در کتاب نیامده را برای خود برداشت و چهار هزار نسخه دیگر را نیز بدون آنکه زحمت توزیعش را بکشد، به من تحویل داد. من هم دو نفر را استخدام کردم که به مشاغل مرتبط تماس می‌گرفتند و کتاب را با هزینه رایگان پیک به آنهایی که خواستارش می‌شدند ارسال کرده و می‌فروختند و این گونه توانستم از این دامی که گرفتارش شده بودم، گریختم»

با این حال هر نویسنده‌ای چنین توانی را ندارد و بسیاری از نویسندگان به خصوص شعرا به واسطه روحیه حساسشان به محض شکست خوردن روند توزیع و فروش آثارشان سرنوشت غم انگیزی می‌یابند. شاید در این زمینه راهکار عملی، تدوین قراردادهای تیپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و تعیین آیین نامه دقیق برای مشخص شدن قواعد تجارت و روابط اقتصادی حاکم بر حوزه نشر و میان مولفین و مترجمین و... با ناشران است؛ قراردادهای تیپی که راه‌های درروی حقوقی در آنها طراحی نشده ‌و اداره کتاب وزارت فرهنگ نیز بر آنها نظارت دقیقی داشته باشد.

اینکه نویسنده در نخستین کتابش و کتاب‌های بعدی بر پایه چه قواعدی، چه دستمزی یا چنددرصد از فروش یا هزینه پشت جلد کتاب را خواهد گرفت و مسئولیت‌های ناشر در قبال نویسندگانی که با سرمایه خودشان اقدام به چاپ کتاب زیرمجموعه ناشر کرده‌اند، به خصوص در حوزه توزیع، چه خواهد بود، جزو بدیهی ترین انتظاراتی است که باید قانونگذار در مقام ناظر مشخص سازد و وضعیت کنونی را که کاملاً سلیقه‌ای است، تغییر دهد. باید دید آیا اراده‌ای هست تا سرنوشت تلخی که برای گروهی از نویسندگان جوان رقم خورده، تکرار نشود؟
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۳
در انتظار بررسی: ۴
انتشار یافته: ۲۴
دانشجوی ارتباطات
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۴/۰۳
من واژه نامه ای در حوزه ارتباطات تدوین به ناشری که ادعای فعالیت تخصصی در زمینه جامعه شناسی دارد دادم با گذشت چهار سال از چاپ ویرایش نخست و گذشت دو سال از چاپ ویرایش دوم کتاب هنوز نه قراردادی با من بسته اند و نه نه پولی به من داده اند!
امیر
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۴/۰۳
من تو کار کتاب قصه کودکان هستم سال 1380 یه کتاب نوشتم ناشر میگفت 20/000تومان از من داستان را میخره بعد فهمیدم روی کتاب من با تیرا ژ 15000 تایی 1/100/000 تومان سود کرده کتاب من تا سال 89 تجدید چاپ شد و به برکت این جمله (امتیاز این کتاب برای ناشر محفوظ است )هیچی گیر من نیامد بعد از ان من 8 کتاب دیگه نوشتم اما همه ناشرها همین جوری برخورد کردند و من دیدن اگه نوشتهام تو خونه خاک بخورند بهتره که مفت و مجانی به دست ناشر ها بیفته و همین شد که استعداد ما تو این زمینه بد جوری خورد تو ذوقش
پاسخ ها
پیمان
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۴/۰۳
... نگو داستانت را بزار تو وبلاگ اگر 50 تا بیننده پیدا کرد بعد چاپش کن
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۴/۰۳
برای ناشر، برگشت سرمایه بسیار مهمه. ناشر، هر کتاب رو با 30 الی 40 درصد تخفیف به کتابفروشی ها میده. اگر بخواد خودش همه کار کتاب رو انجام بده، حداکثر 10 درصد هم به نویسنده میده. از این 50 درصد باقیمانده، هزینه ی زینک، مجوز و چاپ رو هم کسر کنید. می بینید که ناشر حداکثر سودی که بکنه، کمتر از 25 درصد از هر قیمت هر کتاب هست. البته من نویسنده هستم و نه ناشر و تا حالا 5 کتاب چاپ کردم ولی باید این موارد رو در نظر گرفت و بعد قضاوت کرد. نویسندگی، هیچ سود مادی نداره. فقط علاقه شخصیه.
پاسخ ها
امیر
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۴/۰۳
دوست عزیز کتاب قصه کودکان به خاطر تیرا ژ بالا و قیمت پایین برگشت سرمایه 100 درصد دارد مطلب شما درباره کتابهای غیر کودکان صدق میکند
راهی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۴/۰۳
چاپ که چیزی نیست. ما به یکی از نشریه های علمی پزوهشی داخلی یه مقاله دادیم. 1سال و نیمه یه جواب درست حسابی به ما نداده
...
رضا
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۴/۰۳
اقا ما یه استعداد کوچکی توی نویسندگی داستان برای کودکان داریم رفتیم وزارت ارشاد برای امتیاز نشر میگه لیسانس داری ؟تازه قبلا میگفتن باید متاهل هم باشی یکی دیگه از شرایط داشتن 5 سال سابقه کار هست اخه یعنی واقعا نمیدونن نویسندگی یک استعداد ذاتی است من برم 5 سال برای کی داستان بنویسم که جزو سابقه کار حساب بشه .برم لیسانس بگیرم برای نعمتی که خدا بهم داده تا بتونم نون در بیارم؟ واقعا واقعا که هیچ کشوری قوانین من در اودی مثل ایران نداره
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۴/۰۳
شما خودت برو کتابت را چاپ کن نیاز به مجوز ارشاد ندارد
رضا
| Iran, Islamic Republic of |
۱۵:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۴/۰۳
خودم میتونم کتاب چا پ کنم اما فقط سالی 2 تا که اینم نمیصرفه
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۴/۰۳
الان يك كتاب در مورد مسايل جنسي بنويسيد به چاپ صدم هم ميرسد
ناشر مولف
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۴/۰۳
من از تجربه دیگران استفاده کردم خودم شدم ناشر مولف. کمی دوندگی داره البته در هر دو صورت کتابت فروش نمیره تنها 200 جلد چاپ میکنی هدیه اش میکنی به دیگران ( میتوانید 10 جلد بیشتر چاپ نکنی ). البته شرکتهای مافیایی هم هستد که کار پخش کتاب را انجام میدند.ممکنه 1سال بعد پولی از فروش کتاب بهت بدند.
پاسخ ها
امیر
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۴/۰۳
دوست عزیز ناشر مولف خیلی محدودیت داره سالی 2 تا کتاب بیشتر نمیتونی چاپ کنی
بنیامین
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۴/۰۳
چند سال پیش یه فیلمنامه نوشتم بردم پیش یکی از معروف ترین تهیه کنندگان سینما خانم منشی من را به داخل اتاق راهنمایی و معرفی کرد اقای تهیه کننده حتی سرشو بالا نگرفت که منو ببینه و پرسید کی تو رو معرفی کرده گفتم هیچ کس خودم یه فیلمنامه نوشتم گفت ما پذیرش فیلم نامه نداریم و همانطور به خواندن روزنامه اش ادامه داد حالا کاری نداریم که فیلنامه ما خوب بود یا بد بود اما طرزش برخوردشون خیلی بد بود
پاسخ ها
محمدرضا
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۴۱ - ۱۳۹۳/۰۴/۰۳
سطح فرهنگش پایین بوده.
علی اسدی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۴/۰۳
تا وقتی مردم احساس می کنند نیازی به خواندن کتاب ندارند، این مشکلات باقی است. خیلی ساده، یک جامعه آماری عادی در نظر بگیرید و بپرسید چرا باید کتاب خوانده شود؟ جواب یک چیزی شبیه این است: اصلا چرا باید کتاب خوانده شود؟
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۴/۰۳
مطلب بسیار مهمی را اشاره کرده اید، ممنون.
کاش مطلبی هم در مورد ترجمه کتب فنی و تخصصی می‎نوشتید. در حال حاضر هر شخصی به خود اجازه می دهد متون تخصصی و فنی را ترجمه کند و بدون رعایت حداقل استاندارد و قواعد چاپ کتاب آن را به چاپ برساند و از نیاز دانشجویان و متخصصین بهمراه ناشر سوء استفاده کنند.
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
تحولات اخیر سوریه و سقوط بشار اسد چه پیامدهایی دارد؟