مرور روزنامه‌های سه‌شنبه چهاردهم بهمن؛

بازخوانی هجده عبارت رئیس‌جمهور درباره مخالفان و منتقدین

همزمان با انتقاد روزنامه‌های مخالف و منتقد دولت از ادبیات رئیس‌جمهور، روزنامه دولتی ایران، طرف مقابل را به رعایت نکردن ادبیات انتقادی متهم کرده است. چهره جدید در پرونده رحیمی، محمدرضا باهنر، نایب رئیس مجلس است که سخنانش در بیشتر روزنامه‌ها مورد توجه قرار گرفته است. فعالیت‌های رسانه‌ای محمود احمدی‌نژاد نیز در صفحات روزنامه‌های اصلاح‌طلب جایی به خود اختصاص داده است.
کد خبر: ۴۷۲۲۰۵
|
۱۴ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۱ 03 February 2015
|
27805 بازدید
همزمان با انتقاد روزنامه‌های مخالف و منتقد دولت از ادبیات رئیس‌جمهور، روزنامه دولتی ایران، طرف مقابل را به رعایت نکردن ادبیات انتقادی متهم کرده است. چهره جدید در پرونده رحیمی، محمدرضا باهنر، نایب رئیس مجلس است که سخنانش در بیشتر روزنامه‌ها مورد توجه قرار گرفته است. فعالیت‌های رسانه‌ای محمود احمدی‌نژاد نیز در صفحات روزنامه‌های اصلاح‌طلب جایی به خود اختصاص داده است.

بازخوانی هجده عبارت رئیس‌جمهور درباره مخالفان و منتقدین


سیده ‌آزاده امامی در روزنامه وطن امروز در ابتدای مطلبی با تیتر «می‌خواهم برای شما کف بزنم!» نوشته: گلایه کردند که «چرا برای آن ‎طرفی‎‌ها کف می‌‎زنید، خدایتان «عقل» دهاد»!

کسی که کف نزده بود، همه‎اش شکوه و هشدار به شما بود. این هم از الطاف ارغوانی آقای رئیس‌جمهور است که چپ و راست حواله جماعت منتقد می‌‎شود، و حالا دیگر انگشت کم می‌‎آورم، برای شمارش الطاف بی‎کران دولت اعتدال!!! در حق منتقدان:

۱ـ «کم‎سواد» / ۲ـ «بی‎قانون» / ۳ـ «بی‎دین» ۴ـ «حسود» / ۵ـ «افراطی» / ۶ـ «کاسب تحریم» / ۷ـ «بی‎شناسنامه» / ۸ـ «جیب‎بر» ،

۹ـ «دنیاندیده» / ۱۰ـ «مستضعف فکری»،

۱۱ـ «بیکارند، متوه‌مند، دین را نمی‌شناسند»،

۱۲ـ «خطای دید دارند» / ۱۳ـ «بزدل» که تازه باید «به جهنم» برود / ۱۴ـ «منتقدان فاسد»،

۱۵ـ «عقب‌مانده» / ۱۶ـ «مخلوقات ترسو و لرزان» ۱۷ـ «تازه به دوران رسیده‎‌ها» / ۱۸ـ الطاف اخیرشان را هم اضافه بفرمایید... .

پیشتر‌ها گفته بودم بر سیر الطاف! رئیس‌جمهور «نقطه پایان» نمی‌‎گذارم، که یقین دارم این رشته سرِ دراز دارد! پس «...» می‌‎گذارم تا بدانند پرونده الطاف! ایشان را هنوز نبسته‎ایم...!

خدا می‌‎داند همین رئیس فعلی و رفقایشان چه داد و وا اسفا‌ها برای «اخلاق» سر می‌دادند! اصلاً آمدند که «اخلاق را به ادبیات دولتمردان بازگردانند»!

حالا خوب است رئیس‌جمهور محترم فرمودند قصد دارند «منشور حقوق شهروندی» تدوین کنند، اگر اعتقادی به «حقوق شهروندی» نداشتند چه می‌‎شد؟!

جوان نیز در بخشی از مطلبی با عنوان «منتقدان را به اتاق‌های فکرتان دعوت کنید» به قلم محمد ابراهیمی نوشته: با خود فکر می‌کردم آیا برخی دولتمردان جز سخنان قافیه‌دار گفتن، کار دیگری هم دارند...؟!

جنگ اقتصادی دشمن به آخرین حد رسیده است. روی کار آمدن دولت یازدهم همراه بود با وعده‌ای که رئیس‌جمهور محترم در طول دوران تبلیغاتی مطرح می‌کرد و آن چیزی نبود جز حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم از راه تعامل با دنیا، به ویژه بهبود روابط با قدرت‌های بر‌تر.

اما پس از گذشت ۱۸ ماه، با مروری بر وضعیت اقتصادی کشور جز روزمرگی، فقدان نگرش سیستمی، نداشتن برنامه مدون و منسجم اقتصادی، چشم دوختن به غرب، سفرهای خارجی هیأت‌های دولتی و پارلمانی ایرانی، ریخت و پاش‌های زاید در سفرهای خارجی مسئولان و مدیران میانی با وجود تنگناهای ارزی، ثبت سفارش کالاهای لوکس و تجملاتی، افزایش قاچاق کالا، تبلیغات کالاهای خارجی، تبلیغ سفرهای خارجی، افتتاح شعبه‌های جدید فروش محصولات خارجی، رکود شدید و کم‌سابقه حاکم بر بازار، زمینگیرشدن اقتصاد، عدم جایگزینی برنامه‌های حداقلی در بخش‌هایی که مورد انتقاد دولت بود، داستان‌سرایی و تیترسازی از عملکرد دولت پیشین، اوضاع نابسامان بورس که دماسنج اقتصادی کشور است و... نه تنها حاصلی برای کشور نداشته بلکه موجب عدم توجه به استحکام داخلی قدرت و امید سپردن به نقطه‌های خیالی شده است. پافشاری بر نفت ۷۲ دلاری از سوی دولت نشان از عدم آمادگی و برنامه‌ریزی در فضای اقتصادی با تکیه بر مذاکرات و خوش بینی بی‌حد و حصر است.

در مقابل، روزنامه دولتی ایران در سرمقاله خود با تیتر «دولت در برابر مخالفان منتقدنما» به قلم حسن وزینی نوشته: از نظر کار‌شناسان شرط اصلی انتقاد، دارا بودن زبان ادب و ارائه راهکار است. اما متأسفانه برخی مخالفان منتقد نما نه تنها به این اصول معتقد نیستند بلکه در این پوشش دیدگاه شکست خورده سابق خود را بزک کرده و چون جرأت ندارند به مردم بگویند که نتیجه دیپلماسی آن‌ها، پرهزینه شدن فعالیت‌های هسته‌ای، عقب ماندن کشور در منطقه، قفل شدن بسیاری از مناسبات بین‌المللی کشور و افزایش فشارهای اقتصادی است، تمام تلاش خود را برای تخریب و مشوه جلوه دادن دیپلماسی اعتدال به کار گرفته‌اند. اینان به جای پاسخگویی در برابر گذشته خود، به فرار رو به جلو روی آورده‌اند.

گرچه انتظار می‌رود که بخش‌های تعاملی دولت از جمله معاونت‌های مرتبط با نهادهایی مثل مجلس منتقدان و حتی مخالفان اعتدال را به مثابه دلسوزان کشور تلقی کنند و همه همت خود را برای یافتن راهکارهای تعاملی و هم افزایی ملی به کار ببرند اما همان‌طور که مخالفان حق دارند نقد و نظر خود را ولو برخلاف آداب رقابت و اخلاق سیاست‌ورزی مطرح کنند، دیگران نیز از این حق برخوردارند که تصویر واقعی مخالفان منتقدنما را برای افکار عمومی روشن کنند.

این مخالفان تاکنون کمترین سخنی در باب تبعات تحریم و عقب‌ماندگی اقتصادی و تأثیر آن بر زندگی مردم نگفته‌اند چنان که به این شائبه دامن زده‌اند گویی از تحریم و ابرسیاه جنگ منفعتی می‌برند. البته اگر به خروجی کارنامه گذشته این مدعیان برگردیم به امثال بابک زنجانی‌ها می‌رسیم که در سایه همین تحریم‌ها یکشبه درآمد افسانه‌ای به جیب زدند و اینان خود را مانند صاحبان کشوری می‌دانند که دیگران در آن نه حقی دارند و نه جایی دارند. آن‌ها در این توهم‌اند که مالک این سرزمین‌اند. به خیال آن‌ها اگر دیپلماتی مذاکره می‌کند به اصطلاح در جاده پرپیچ و خم رانندگی می‌کند باید بیش از آنکه حواسش به ترمز و فرمان باشد، حواسش به بهانه‌جویی‌های آن‌ها باشد و دولت نیز وظیفه‌ای ندارد جز آنکه هر روز املای آن‌ها را انشا کند. آن‌ها برخلاف همه توصیه‌های رهبری انقلاب رفتار کرده حتی اظهارات رئیس جمهوری را به چرخه تحریف و تمسخر سپرده و بر این رفتارشان اصرار کرده‌اند.

سیاست دولت در قبال منتقدان استقبال و در برابر مخالفان بهانه‌جو ایستادگی بر سیاست‌های معقول و منطقی بوده است. با این همه باید برای شفاف‌سازی همین مخالفان بهانه‌جو نیز از همه امکانات و ظرفیت‌های دولت بهره جست. چه بسا رسانه‌های حامی و برخی از چهره‌های اصولگرای دولت و سایر بخش‌های اجرایی در این باره مسئولیت بیشتری دارند. این طیف از دولت می‌تواند برای آگاه‌سازی تندروهای بهانه‌جو، بدون نگرانی از هزینه‌های تحمیلی، از حیثیت انقلابی و ارزشی دولت دفاع کند تا چنین نباشد که به‌موقع هجمه «بهانه جویان»، عرصه اطلاع‌رسانی و توضیح حقیقت کارنامه دولت تحت تأثیر مصلحت‌جویی و محاسبات سیاسی قرار گیرد.

باهنر، رحیمی و تاریکخانه احزاب


سخنان روز گذشته نایب رئیس مجلس در کنفرانسس خبری مورد توجه بیشتر روزنامه‌های امروز قرار گرفته است. دنیای اقتصاد در مطلبی با تیتر «توضیحات باهنر درباره نقش خود در حمایت مالی از ۱۷۰ نماینده» نوشته: محمدرضا باهنر دیروز در نشستی خبری در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه وکیل آقای رحیمی مطرح کرده که شما از نمایندگانی هستید که از ایشان برای انتخابات پول دریافت کردید این موضوع چقدر صحت دارد، گفت: حکمی علیه آقای رحیمی معاون اول دولت دهم صادر شده و ایشان محکوم شده است که باید دوران محکومیتشان را طی کنند، بنده در این موضوع نه دخالت می‌کنم و نه حرفی دارم.

او افزود: مهم آن است که باید مشخص شود پول‌هایی که به کاندیدا‌ها می‌رسد پول با منشا کثیف نباشد و منشا پاک داشته باشد، اگر کاندیدایی با گرفتن پولی وامدار کسی می‌شود، بحث دیگری است. نایب رئیس مجلس در ادامه گفت: این طور مطرح شده که آقای رحیمی پولی گرفته و آن را به تعدادی از کاندیدا‌ها داده است، مثلا به هر کاندیدا از این میزان پول به طور میانگین ۵ میلیون می‌رسد که این مبلغ ۵ درصد هزینه‌هایشان است، احتمالا کاندیدا‌ها هم نمی‌دانستند منشا این پول ناپاک است.

دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین ادامه داد: بر این اساس اگر مجموعه از رقبای اصولگرا یعنی اصلاح‌طلبان بخواهند این طور از این موضوع استفاده کنند که ۸ سال پیش کاندیداهای اصولگرا ۵ میلیون پول که منشا درستی هم نداشته برای انتخابات گرفته و خرج کرده‌اند بداخلاقی انتخاباتی را در پیش گرفته‌اند. باهنر در پاسخ به خبرنگاری که پرسید طبق گفته وکیل آقای رحیمی، شهادت‌نامه‌ای از طرف شما در پرونده ایشان موجود است که طبق آن شما پول را دریافت کرده و بین ۱۷۰ نماینده پخش کرده‌اید، گفت: بنده در هر دوره از انتخابات تلاش کردم که از نامزد‌ها حمایت کنم و حتی در این رابطه نقش محوری داشته‌ام، قطعا برای حمایت‌های انجام شده از کاندیدا‌ها نیز باید پاسخگو باشیم، همواره به این موضوع دقت کرده‌ایم که پول کسب شده برای انتخابات دارای منشا روشن، شفاف و پاک باشد. دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری تاکید کرد که رسید پولی به کسی نداده است.

خراسان هم در بخشی از مطلبی با تیتر «باهنر: انتخابات آینده احتمالا ۳ قطبی خواهد بود» نوشته: دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری ادامه داد: ما هم به عنوان کسی که همواره در انتخابات فعال هستیم البته پاسخگو هم هستیم اگر پولی را گرفتیم، خرج و هزینه کردیم. ولی مهم این است که این پول از بیت‌المال نباشد. الان نمی‌خواهم نام نهادخاصی را ببرم اما بالاخره هستند کسانی که در انتخابات می‌روند به سمت نهادی و دست‌اندازی می‌کنند و یا غیر مستقیم از برخی از شرکت‌های دولتی و یا وابسته به نهادهای عمومی استفاده می‌کنند که این‌ها را باید دقت کرد و رسانه‌ها نیز باید مواظبت کنند. باهنر در پاسخ به سؤالی درباره نقش وی در انتقال این پول و تأثیرش بر انتخابات مجلس هشتم، گفت: ما در زمان انتخابات بی‌تفاوت نیستیم، بلکه تلاش و فعالیت می‌کنیم وضمن انتخاب نامزد، از آن‌ها حمایت می‌کنیم که بنده نیز بسیاری از مواقع نقش محوری دارم.

وی در پاسخ به این سؤال که آیا شما رسیدی به آقای رحیمی بابت دریافت پول داده‌اید، گفت: خیر، بنده به کسی رسید نداده‌ام. باهنر در پاسخ به سؤال خبرنگار خراسان که پرسید آیا شما لیست ۱۷۰ نفره نمایندگان مجلس را که گفته می‌شود از آقای رحیمی پول دریافت کرده‌اند تایید می‌کنید، گفت: بنده در مورد مسائل مربوط به آقای رحیمی پاسخگو نیستم، البته می‌گویم که ما در طول هر دوره انتخابات، کم و زیاد، همواره بیش از ۲۰۰ کاندیدا را حمایت می‌کنیم اما اینکه ۱۷۰ تن بوده‌اند و یا رسید داده‌اند و یا بنده رسید داده‌ام، خیر این‌طور نبوده است، اما در جریان انتخابات همواره این کار‌ها انجام می‌شود. مثلا در انتخابات، حدود ۲۵ حزب در ائتلافی با هم کاندیدایی را تعیین و کمک می‌کنیم، بین احزاب حمایت‌هایی هست. مرحوم عسکراولادی بخشی از کمک‌ها را جلب می‌کردند که این یک کار دسته‌جمعی است و این‌طور نیست که یک نفر مسئول امور مالی در این زمینه باشد.

دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری همچنین در پاسخ به سؤال دیگری درباره چند قطبی بودن انتخابات آینده، تاکید کرد: ممکن است انتخابات آتی بین اصولگرایان و اصلاح‌طلبان به صورت دوقطبی برگزار شود و یا با حضور اعتدالیون سه قطبی باشد.

ابتکار در واکنش به سخنان باهنر در بخشی از مطلبی با تیتر «چگونه می‌توان منشا یک پول را ناپاک ندانست؟» با لحنی طنزآلود نوشته: در بخشی از این نشست خبری خبرنگاری از باهنر پرسید که وکیل آقای رحیمی مطرح کرده که شما از نمایندگانی هستید که از ایشان برای انتخابات پول دریافت کردید این موضوع چقدر صحت دارد؟ ‌

باهنر در پاسخی کاملا مرتبط با سؤال گفت: حکمی ‌علیه آقای رحیمی معاون اول دولت دهم صادر شده و ایشان محکوم شده است که باید دوران محکومیتشان را طی کنند، بنده در این موضوع نه دخالت می‌کنم و نه حرفی دارم. باهنر در ادامه ماشین حساب خود را بیرون آورد و همزمان با حساب و کتاب، گفت: این طور مطرح شده که آقای رحیمی پولی گرفته و آن را به تعدادی از کاندیدا‌ها داده است، مثلا به هر کاندیدا از این میزان پول به طور میانگین ۵ میلیون می‌رسد که این مبلغ ۵ درصد هزینه‌هایشان است، احتمالا کاندیدا‌ها هم نمی‌دانستند منشا این پول ناپاک است. حالا نگارنده این سطور می‌تواند دستورالعملی را تدوین کند تا هرکس که می‌خواهد همینطوری از کسی پول بگیرد وهیچ‌گاه گمان نبرد که پرداخت کننده فکر بدی درسر دارد و یا پولش از منشا ناپاکی به دست آمده است:

۱ـ همین که تا زمان تحویل، پول دهنده زندان نرفته باشد کافی است. مثلا در آن زمان از میان بابک زنجانی، شهرام جزایری و محمدرضا رحیمی، تنها شهرام جزایری پولش منشا ناپاکی داشت. البته از این به بعد بابک زنجانی و محمدرضا رحیمی هم مشمول این موضوع هستند.

۲ـ هنگام دریافت پول، درباره علت پرداخت آن، از پرداخت کننده سؤالی نکنید! همین که او هیچ نمی‌گوید کافی است و شما با خیال راحت پول را بگیرید و مصرف کنید.

۳ـ هیچ‌گاه به اینکه پول از کجا آمده، کاری نداشته باشید! به شما چه مربوط است؟ یک نفر دوست دارد پولش را بریزد توی جوب. شما پولتان را بگیرید و بروید. این طوری از منشا پول خبردار نمی‌شود، چه رسد به پاکی یا ناپاکی آن.

۴ـ اگر به غیر از شما، به دوستان شما هم پول پرداخت شده باشد، سعی کنید با آن‌ها درباره همه چیز حرف بزنید، غیر از آن پول. چرا که ممکن است در حین صحبت‌های شما با همدیگر، نکته‌ای درباره منشا، آن پول و ناپاکی آن گفته شود.

۵ـ اگر زمانی بخت یار نبود و همه چیز افشا شد و یا پرداخت کننده پول نامردی کرد و همه چیز را گفت و شما مجبور شدید در این باره نشست خبری برگزار کنید و به سؤالی در این باره پاسخ دهید، این جمله پاسخ خوبی است وسؤال کننده را به گونه‌ای مبهوت خواهد کرد که مجبور است، قانع شود. بگویید: «بنده در این موضوع نه دخالت می‌کنم و نه حرفی دارم.»

در ابتدای گزارش خبری ـ تحلیلی «جوان» از خلأهای قانونی احزاب با تیتر «تاریکخانه گردش مالی احزاب را روشن کنید» نیز آمده: افشای پرداخت مبالغی از سوی محمدرضا رحیمی معاون ‌رئیس‌جمهور سابق در نامه گلایه‌آمیز وی پس از اعلام حکم قوه قضائیه درباره پرونده بیمه و صرف‌نظر از برخی تبلیغات علیه اصولگرایان و نماینده‌های مجلس یک خلأ قانونی عجیب و غریب را در عرصه قوانین مرتبط با فعالیت‌های سیاسی کشور روشن ساخت.

گرچه پیش از این نیز در مقاطع گوناگون این شکاف قانونی مطرح شده است، اما به نظر می‌رسد که این بار زمینه رسیدگی جدی‌تر به این مسئله فراهم شده است.

در تمام دنیا بالاخص کشور‌های توسعه یافته یکی از سرفصل‌های اصلی نظارت بر فعالیت سیاسی تشخیص سرمنشأ منابع مالی فعالیت‌های سیاسی هر حزب و دسته است.

در کشورهای مختلف سرفصل‌های قانونی مرتبط با فعالیت‌های سیاسی منبع کمک‌های مالی باید کاملاً روشن شود و هر حزب موظف است منابع مالی خود را به دقت روشن کند و هویت هر کدام از اشخاص که کمکی به یک شخص سیاسی انجام داده‌اند و مقدار آن دقیقاً روشن شود.

در این میان حتی برخی کمک‌ها در صورت عدم تسویه مالیاتی طرف کمک کننده، منابع مالی حزب به عنوان بدهی مالیاتی طرف مقابل بلوکه می‌شود.

علاوه بر منابع تأمین مالی، وضع مقررات شامل تبلیغات تلویزیونی احزاب و کاندیداهای آن‌ها می‌شود. در بسیاری از کشور‌ها، پوشش تلویزیونی را برای رقابت‌های انتخاباتی نمی‌توان به سادگی خریداری کرد چراکه مقررات دقیقی درباره آن‌ها وجود دارد و تمامی بازیگران سیاسی باید از دسترسی برابر به رسانه‌ فراگیر برخوردار باشند.

اصلاح‌طلبان امیدوارند هیچ خبری در راه نباشد


ابتکار در سرمقاله خود با تیتر «احمدی‌نژاد، منهای رحیم و رحیمی!» به قلم سید علی محقق نوشته: تقریبا دیگر کمتر کسی در میل محمود احمدی‌نژاد برای بازگشت به قدرت تردید دارد. او دو روز پیش سایت رسمی خود را با تبلیغات فراوان و عکسی با لبخندی بزرگ راه اندازی کرد. همزمان صفحات شخصی او در گوگل پلاس و اینستاگرام راه اندازی شد. احمدی‌نژاد که انگار نتوانسته بیشتر از دو سال دوری از سیاست و تریبون را تحمل کند، این روز‌ها تلاش می‌کند که بیشتر از هر زمانی در انظار، جلسات عمومی، فضای مجازی و رسانه‌ها حاضر باشد. از این روی، با انتشار یادداشت‌هایی در سایت تازه تاسیس خود و صفحاتی که در شبکه‌های مجازی راه اندازی کرده درباره مراحل تحقق جامعه اسلامی، سیاست ورزی یا حقیقت ورزی امام (ره) و کمال و تعالی انسان نظریه‌پردازی می‌کند. همزمان درباره ماجرای فساد اقتصادی و حکم زندان معاون اولش بیانیه می‌دهد و از او و اقداماتش برائت می‌جوید و به راحتی گذشته خود را کتمان می‌کند. همچنان به ارائه راهکار برای مدیریت جهان علاقه‌مند است و درباره مسائل کلان سیاسی، اقتصادی، دیپلماسی و امور بین‌المللی نیز طرح و برنامه ارائه می‌کند. پایگاه اطلاع رسانی‌اش هم پر شده است از تیترهای عامه پسند و پوپولیستی که در هشت سال گذشته بار‌ها از او شنیده‌ایم؛ «ما سینه و گلوی خود را برای نیزه‌های شما آماده کرده‌ایم»، «سکوت را ادامه می‌دهیم، اما ماه همیشه زیر ابر پنهان نمی‌ماند»، «چرا اینقدر ملت خود را تحقیر می‌کنیم؟» و...

همه شواهد مجازی نشان می‌دهد که احمدی‌نژاد به اتفاق یارانش هم به بهارستان سال ۱۳۹۴چشم دوخته است و هم به پاستور سال ۱۳۹۶. نکته مهم اما این است که یاران رئیس دولت سابق در دوران جدید سیاست ورزی و قدرت طلبی او چه کسان و چه طیف‌هایی هستند. در سال‌های پایانی دولت نهم به تدریج گردو غبارهای موجود در جناح اصوگرا حول ریاست جمهوری احمدی‌نژاد فرو نشست و جنگ قدرتِ طیف‌های داخلی این جناح برندگان و بازندگان خود را شناخت. دگردیسی تدریجی احمدی‌نژاد در چهارساله دولت نهم باعث شد تا از اوایل سال ۸۷ به بعد جمعی از اعضای کابینه و اطرافیان رئیس جمهور، مشی اصولگرایی سنتی خود را بر حضور در قدرت و ماندن در کنار رئیس دولت ترجیح دهند و کناره بگیرند یا برکنار شوند. گروهی دیگر هم پا به پای رئیس جدید خود از شالکه اصلی جناح سنتی خود فاصله گرفتند و به اصطلاح جبهه جدیدی را شکل دادند. عده‌ای هم کجدار و مریز، کار خود را پیش بردند وطی سالهای بعد هم دستی به جام قدرت داشتند و هم دستی به زلف باند...

در این دوران و تا سال‌های بعد، تقریبا سه ضلع مشخص و متمایز از طیف‌های سیاسی اصولگرا حول محمود احمدی‌نژاد ماندگار شدند و مابقی یا طرد شده یا خود فرار را بر قرار ترجیح دادند.

ابتکار در ادامه طبقه‌بندی یاران احمدی‌نژاد را آورده که خلاصه آن به صورت زیر است:

مهم‌ترین ضلع مثلث احمدی نژادی‌ها، از سال‌های میانی دولت نهم تا پایان دولت دهم، حلقه اسفندیار رحیم مشایی و نزدیکان او بود. احمدی‌نژاد از‌‌ همان ابتدای دولت دهم و در روزگاری که انگار دگریسی ش کامل شده بود، بیشتر از اینکه رویکردی مستقل اتخاذ کند یا برآیند تفکر جریانات سیاسی اصولگرا باشد، اصرار داشت که حلقه رحیم مشایی را نمایندگی کند. این حلقه که بعد‌ها از سوی منتقدین جریان انحرافی نام گرفت تا انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ و واپسین روزهای دولت دهم، همه کاره پاستور و احمدی‌نژاد بود.

طیف و ضلع دوم یاران محمود احمدی‌نژاد اما‌‌ همان کجدار مریزهایی بودند که در طول پنج سال پایانی دولت محمود هم جام قدرت اسفندیارنشان را می‌خواستند و هم زلف جناح پیشین خود را‌‌ رها نمی‌کردند. شاید بتوان محمدرضا رحیمی را برجسته‌ترین چهره این ضلع از مثلث اطرافیان احمدی‌نژاد دانست.

طیف سوم یاران احمدی‌نژاد اما کسانی هستند که نیم نگاهی به مؤسسه‌ای در قم و نیم نگاهی به نارمک دارند. به طور مشخص غلامحسین الهام و اکثریتی از طرفداران جبهه پایداری را می‌توان در این ضلع از یاران دیروز و امروز رئیس دولت سابق قرار داد. آن‌ها اگرچه به ظاهر از ضلع اصلی مثلث یاران احمدی‌نژاد تنفر دارند، اما از دیگر جاذبه‌های این چهره سیاسی شده و به خصوص قابلیت‌های احتمالی او برای بازگرداندن آن‌ها به قدرت نمی‌توانند دل بکنند. این طیف در موسم هرانتخاباتی اصرار دارد که حساب دخل و خرج سیاسی و قدرت طلبی خود را از جناح سنتی اصولگرا جدا کند و احتمالا در انتخابات مجلس دهم و ریاست جمهوری دوازدهم آن‌ها تنها راه پیش روی خود را در این می‌بینند که بار دیگر تخم مرغ‌های خود را در سبد احمدی‌نژاد بگذارند. ظاهرا این جریان امیدوار است که دوره دوم دگردیسی محمود احمدی‌نژاد شروع شده باشد و او به خویشتن خویش و همانی که در سال ۱۳۸۴ بود بازگردد.

اعتماد نیز در بخشی از مطلبی با تیتر «امیدواریم هیچ خبری در راه نباشد» درباره واکنش شبکه‌های اجتماعی به رونمایی سایت احمدی‌نژاد نوشته: از زمانی که سایت محمود احمدی‌نژاد به صورت رسمی آغاز به کار کرد، کاربران شبکه‌های اجتماعی نسبت به بازگشت مجدد او و درباره محتوای سایت احمدی‌نژاد در شبکه‌های مختلف اجتماعی مطالبی را نوشتند. بیشتر کاربران با انتشار عکس‌های صفحه نخست سایت احمدی‌نژاد این خبر را به سایر کاربران دادند که قرار است احمدی‌نژاد دوباره برگردد. هشتگ احمدی‌نژاد در فاصله چند ساعت بعد از این خبر به سرعت شروع به ترند خوردن کرد. اما این همه خبر نبود بلکه او حساب کاربری خود را در تمام شبکه‌های اجتماعی به راه انداخت و این نکته برای کاربران شبکه‌های اجتماعی بسیار غیر منتظره بود. این در حالی است که برخی از شبکه‌های اجتماعی منتسب به احمدی‌نژاد تا قبل از اعلام این خبر هم کار می‌کردند.

این مجموعه با مدیریت عبدالرضا داوری از حامیان احمدی‌نژاد، فعالیت خود را از چند ماه پیش آغاز کرد. هر چند داوری در خصوص عملکرد هما هرگونه فعالیت سیاسی برای بازگشت احمدی‌نژاد به قدرت را تکذیب کرد اما حالاکاربران متوجه شده‌اند که قرار است احمدی‌نژاد برگردد. در این میان اواخر شهریورماه، تشکل «هما» از راه اندازی رادیو نیز خبر داده بود که البته هنوز رونمایی نشده است. روزنامه مهر عدالت هم نام روزنامه‌ای است که اعلام شده هواداران محمود احمدی‌نژاد به زودی منتشر خواهند کرد. برخی کاربران در شبکه‌های اجتماعی معتقدند که احمدی‌نژاد همیشه سعی کرده تا با به وجود آوردن موج رسانه‌ای بیشتر این فضا را از آن خود کند و در اصل خبری در راه نخواهد بود. گروه دیگری از کاربران شبکه‌های اجتماعی نوشته‌اند که احمدی‌نژاد هر چقدر هم که از این کار‌ها بکند و در شبکه‌های مختلف اجتماعی حضور پیدا کند نمی‌تواند بار دیگر به صحنه رقابت سیاسی در کشور وارد شود و مردم او را یا نامزدهای مورد تایید او را نمی‌خواهند.

از سوی دیگر کاربران شبکه‌های اجتماعی نوشته‌اند زمانی که چهره‌های سیاسی می‌خواهند وارد ماجرایی شوند به روش‌های مختلف از مردم نظرسنجی می‌کنند تا ببینند از نظر پایگاه اجتماعی در چه شرایطی هستند اما به نظر می‌رسد که احمدی‌نژاد این کار‌ها را قبول ندارد و متوجه انتخابات ٩٢ نشده است. این یکی از برجسته‌ترین اظهارنظرهای مردم درباره بازگشت دوباره احمدی‌نژاد بود. گروه دیگری از مردم با اشاره به یکی از بخش‌های سایت احمدی‌نژاد که مربوط به دستاوردهای دولت او می‌شود نوشته‌اند که احمدی‌نژاد باید درباره همه مسائلی که در طول مدت دولت نهم و دهم اتفاق افتاد حرف بزند و درباره این فساد‌ها اظهارنظر کند. پس از هشتگ احمدی‌نژاد که در تویی‌تر و سایر شبکه‌های اجتماعی به شدت از سمت کاربران در آن‌ها مطالب نوشته شد، کمپین‌های مختلفی در فیسبوک و توئیتر برای احمدی‌نژاد درست کردند که او باید درباره اتفاقاتی که در زمان دولت خودش افتاده پاسخگو باشد.



اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
سرمربی بعدی تیم پرسپولیس چه کسی باشد؟