اطلاعات میان دوره ای
شامل اطلاعات تولید و فروش و مسائل مالی شرکت است که در دورهها و فصول مختلف توسط شرکتها ارائه میشود.افرادي كه قصد سرمايه گذاري براي يك دوره بلند مدت را داشته باشند بهتر است براي تصميم گيري مطلوب، به مطالعه و ارزیابی وضعیت مالی و تولیدی شرکت با استفاده از تحليل بنيادي يا فاندامنتال بپردازند.
استراتژی های سرمایه گذاری
در راستای رسالت آموزشی رسانه برآنیم تا با ارایه مطالب علمی پایه در خصوص بورس در جهت گسترش این بازار قدمی برداریم. در بازار سرمايه عموما سرمايه گذاران با دو نوع استراتژي رو به رو هستند. اين دو نوع استراتژي عبارت است از:
1ـ استراتژي خريد و فروش سهم 2 ـ استراتژي خريد و نگهداري سهم
استراتژي خريد و فروش سهم براي كوتاه مدت واستراتژي خريد و نگهداري سهم براي بلند مدت مناسب است.
به طور كلي اگر سهامداري قصد سرمايه گذاري در كوتاه مدت را داشته باشد و هدف اصلي او از اين سرمايه گذاري ، كسب سود مناسب از طريق نوسان گيري باشد، در اين صورت بايستي به استراتژي خريد و فروش سهم روي بياورد.
در اين نوع استراتژي معمولا سهمي كه خريداري شده ، پس از طي روندي مثبت و افزایش قیمت نسبي آن در کوتاه مدت سهامدار بايد آن را در زمان مناسب به فروش برساند.
البته در اين نوع استراتژي ممکن است سرمايه گذار سود سالانه شركت را در نظر نگيرد و صرفأ براساس وضعيت بازار سهام هدف او نوسانگيري از قيمت سهم باشد. در حالي كه در استراتژي خريد و نگهداري سهم معمولأ دوره بلندمدت مورد توجه سرمايه گذار است تا دوره كوتاه مدت.
افرادي كه قصد سرمايه گذاري براي يك دوره بلند مدت را داشته باشند بهتر است براي تصميم گيري مطلوب، به مطالعه و ارزیابی وضعیت مالی و تولیدی شرکت با استفاده از تحليل بنيادي يا فاندامنتال بپردازند. به زبان ساده تحليل بنيادي براي دوره بلند مدت و تحليل تكنيكي براي دوره كوتاه مدت مناسب مي باشد. ولي در هر صورت توجه داشته باشيد كه هر مقوله ای در بازار سرمايه اعم از تحليل بنيادي ، تحليل تكنيكي و تحليل CANSLIM (سبك تحليلي ویلیام اونیل) و سایر بررسیهای مالی در زمینه های مختلف مالی هر کدام می تواند نقش مهمی در تصميم گيري سرمايه گذار داشته باشند.
حال این سوأل که کدام دوره زمانی برای سرمایه گذاری مناسبتر است ، باید گفت در بلند مدت آنچه در بازار سرمایه مهمترين است توان شرکتها در خصوص پوشش کاملEPS اعلام شده می باشد. طبيعتأ ریسک بازار (که بعدأ آن را توضيح مي دهيم)، هر دو استراتژی تصمیم گیری فوق را را تحت تأثیر قرارمی دهد.
ولی ریسک غیر سیستماتیک (ریسک مختص هر سهم) در مقایسه با ریسک بازار معمولأ قابل کنترل بوده و ميزان آن به نحوه تصمیم گیری سهامدار بستگی دارد. اساسأ سرمایه گذاری کوتاه مدت در بورس اولأ به میزان آشنایی سهامدار با بازار سرمایه و قدرت تصمیم گیری به موقع او برای خرید وفروش بستگی داشته و ثانیأ این استراتژی مستلزم ارتباط تنگاتنگ با بازار سرمایه و آگاهی از عوامل محیطی تأثیرگذار می باشد.
به طور کلی کلیه افرادی که در بازار سرمایه فعالیت داشته و سهامدار یک یا چند شرکت می باشند به دو دسته تقسیم می گردند: دسته اول کسانی هستند که با توصیه و پیشنهاد دیگران اقدام به سرمایه گذاری نموده بی آنکه خود اطلاعاتی در مورد سهم داشته باشند.
این دسته از افراد ریسک گریزند و با کوچکترین عاملی ممکن است زودتر از دیگران اقدام به فروش سهام خود نمایند. دسته دیگر آنهايي هستند كه بعد از جمع آوری اطلاعات کافی از طریق مطالعه صورتهای مالی شرکتها و تجزيه و تحلیل آنها و با آگاهي هر چه بيشتر اقدام به سرمايه گذاري نموده اند. این گونه افراد نسبت به دسته اول اطمینان بیشتری به عملکرد خود در زمینه سرمایه گذاری داشته و زودتر تصمیم نمی گیرند.
اما در پایان باید توجه داشت متأسفانه در بازارسرمایه ایران در کوتاه مدت متغیرهای برون زا (عوامل سیاسی ، محیطی و اجتماعی و...) نسبت به متغیرهای درونزا (تولید و سودآوری و بهره وری و پروژه های شرکت و ...) تاثیر زیادی در حجم معاملات و قیمت سهام می گذارند. لذا توجه به جو و فضای حاکم بر بازار سرمایه نیز در امر سرمایه گذاری مهم است. بنابراین مهمترین مسأله در تصمیم گیری صحیح ، جمع آوری اطلاعات کامل و مفید در مورد سهم و تجزيه و تحليل آنهاست.
ارزش دفتری هر سهم
ارزش دفتری هر سهم شرکت، یکی از نسبتهای قیمتی است که از تقسیم کردن کل داراییهای خالص شرکت (داراییها منهای بدهیها) به کل سهام موجود آن بدست میآید. ارزش دفتری هر سهم میتواند در تعیین این موضوع کمک کند که آیا سهام شرکت، کمتر یا بیشتر از حد قیمتگذاری شده است. اگر سهامی به قیمتی بسیار پایینتر از ارزش دفتری آن به فروش رود، میتواند نشانگر این باشد که این سهام، کمتر از ارزش واقعی خود، قیمتگذاری شده است.