اغلب قراردادهای تجاری دوجانبه در سالهای بعد از تشکیل سازمان تجارت جهانی و در پی عدم موفقیت این سازمان در دستیابی به یک قرارداد تجاری همهجانبه منعقد شده است. همین باعث شده است که کشورهایی چون آمریکا و چین، در پی انعقاد چنین قراردادهایی با کشورهای مختلف باشند.
به گزارش شبکه تحلیلگران اقتصاد مقاومتی، پیش از این در یادداشتی جداگانه به ناکامی سازمان تجارت جهانی در دستیابی به یک توافق جامع جدید بین کشورهای جهان و همچنین مشکلات توافقات تجاری منطقهای و چندجانبه و افول این دست از توافقات تجاری پرداخته شد.
همچنین بیان شد که با این وجود کشورهای پیشرو در عرصه تجارت بینالملل به منظور دستیابی هرچه بیشتر به مزایای حاصل از گسترش تجارت خارجی، به دلیل مزایای توافقات تجاری دوجانبه در مقایسه با توافقات جهانی و چندجانبه به سمت توافقات دوجانبه روی آوردهاند؛ چراکه انعقاد توافقات تجاری دوجانبه دشواریهای توافقات بینالمللی و چندجانبه را ندارد و سریعتر به نتیجه میرسد؛ همچنین که در این توافقات فضای اقتصادی کشور به صورت گام به گام به روی اقتصاد بینالملل باز میشود، که این مسئله کار را برای تطبیق صنایع و تولیدکنندگان داخلی به مراتب آسان تر خواهد کرد.
در بین کشورهای پیشروی جهان در عرصه تجارت خارجی، کشورهای آمریکا و چین از جایگاه خاصی برخوردار هستند. در سالهای اخیر این دو کشور رویکردی بسیار فعال در زمینه انعقاد قراردادهای تجاری با دیگر کشورهای جهان داشتهاند و توانستهاند علاوه بر حضور فعال در توافقات تجاری منطقهای و چندجانبه، با بسیاری از کشورهای جهان توافقات تجاری دوجانبه منعقد نمایند. در این یادداشت به طور خلاصه به قراردادهای دوجانبه تجاری این دو کشور با دیگر کشورهای جهان پرداخته میشود:
۱- آمریکا
آمریکا همواره یکی از کشورهایی بودهاست که نقشی فعال در سازمانهای بینالمللی، از جمله سازمان تجارت جهانی داشته و تلاش خود را در راستای گسترش تجارت بینالمللی انجام داده است. آمریکا دارای اقتصادی قدرتمند است و به همین دلیل میتواند از تجارت با دیگر کشورهای جهان منافع زیادی کسب نماید، اما جایگاه خاص دلار در تجارت بینالملل موجب میشود مزایای آمریکا از گسترش تجارت جهانی به مراتب بیشتر از دیگر کشورهای جهان همچون چین، ژاپن و کشورهای اروپایی باشد.
اهمیت تجارت خارجی برای آمریکا به قدری بوده است که این کشور علاوه بر حضوری فعال در سازمانهای بینالمللی همچون سازمان تجارت جهانی، در توافقات تجاری منطقهای همچون نفتا(قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالی) نیز فعال باشد. اما تلاشهای آمریکا به این هم متوقف نشده و در سالهای اخیر آمریکا با بسیاری از کشورها در سراسر دنیا توافقات تجاری دوجانبه منعقد کرده است. در جدول زیر ۱۲ قرارداد تجاری دوجانبه آمریکا با دیگر کشورهای جهان آورده شده است:
همانطور که از جدول بالا مشخص است آمریکا با ۱۲ کشور از نقاط مختلف دنیا توافقات تجاری دوجانبه منعقد کرده که در حدود ۳۰۰ میلیارد دلار از تجارت سالانه آمریکا با این کشورها انجام میشود.
لازم به ذکر است در کنار کشورهای جدول فوق، عمده تجارت خارجی آمریکا با کشورهای کانادا، مکزیک، ژاپن و کشورهای اروپایی انجام میگیرد. آمریکا با کشورهای کانادا و مکزیک از طریق توافقات تجارت آزاد منطقهای نفتا، تجارت آزاد دارد. علاوه بر این در سالهای اخیر نیز این کشور تلاشهایی برای انعقاد قرارداد تجارت آزاد با کشورهای آسیایی همچون ژاپن، از طریق «توافق تجارت آزاد کشورهای دو سوی اقیانوس آرام» و قرارداد تجارت آزاد با کشورهای اروپایی از طریق «قرارداد تجارت آزاد و سرمایهگذاری کشورهای دو سوی اقیانوس اطلس» انجام داده است که البته هنوز به سرانجام نرسیده است.
با روی کار آمدن ترامپ نیز گرچه چشم انداز مثبتی پیش روی این دو توافق جامع چندجانبه، که آمریکا نیز بخشی از آن است، قابل تصور نیست ولی دولت ترامپ نشان داده است که سیاستش، برقراری توافقات تجاری دوجانبه با کشورهای هدف ازجمله ژاپن و بریتانیا به صورت جداگانه است.
۲- چین
کشور چین نیز به مانند آمریکا در سالهای اخیر حضوری فعال در عرصه توافقات تجاری دوجانبه داشته و توانسته است با بسیاری از کشورهای دنیا توافقات تجاری دوجانبه منعقد نماید. در جدول زیر ۱۳ قرارداد تجاری دوجانبه چین با دیگر کشورهای جهان آورده شده است:
همانطور که از جدول بالا نیز مشخص است، کشور چین با ۱۳ کشور توافق تجاری دوجانبه منعقد نموده که بیش از ۱٫۲ هزار میلیارد از تجارت خارجی این کشور را تحت پوشش قرار داده است. همچنین این کشور با کشورهای عضو گروه «آ سه آن» که تعداد زیادی از کشورهای جنوب شرقی آسیا همچون ویتنام، مالزی، اندونزی و فیلیپین را در بر میگیرد نیز یک توافق تجاری منعقد کرده است.
بنابراین میتوان گفت کشور چین با اغلب کشورهای عمده طرف تجاری خود، به استثناء آمریکا، ژاپن و کشورهای اروپایی، قرارداد تجارت دوجانبه منعقد کرده تا از این طریق بر تجارت خارجی خود بیفزاید.
نکتهای که درخصوص توافقات تجاری گفته شده حائز اهمیت است، اینکه اغلب این قراردادها در سالهای بعد از تشکیل سازمان تجارت جهانی و در پی عدم موفقیت این سازمان در دستیابی به یک قرارداد جدید تجاری همهجانبه منعقد شده است.
در چنین شرایطی لازم است جمهوری اسلامی ایران نیز رویکرد توافقات تجاری دوجانبه را به عنوان الگویی مناسب برای گسترش تجارت خارجی در نظر بگیرد. در واقع از آنجا که شرایط ایران، بسیار پیچیدهتر از کشورهای دیگر است، ضرورت گسترش تجارت خارجی با استفاده از توافقات تجاری دوجانبه برای کشور بیش از حالت معمول است.