حسین شریعتمداری، مدیرمسئول کیهان در یادداشت روز روزنامه با عنوان «شبیهیابی یا شبیهسازی؟» نوشت:
مراجعه به تاریخ اگر برای «شبیهسازی» باشد، اقدامی ناپسند و در پارهای از موارد، خطایی خطرآفرین است، اما چنانچه این مراجعه به منظور «شبیهیابی» صورت پذیرد، میتواند درسآموز و عبرتانگیز باشد. آقای دکتر روحانی توئیت کردهاند که «بهشتی انواع ناسزاگویی و ظلمها را تحمل میکرد ولی در برابر ظلم به مردم با قدرت میایستاد» رئیس جمهور محترم، در این نوشته به یک واقعیت درسآموز از بینش و منش شهید بهشتی اشاره کردهاند که در صحت آن جای کمترین تردیدی نیست. اما با عرض پوزش باید گفت؛ انطباق آن با راه و روشی که جناب روحانی -لااقل- طی 4سال گذشته در پیش گرفته و متأسفانه ادامه میدهند، از نوع «شبیهسازی» است و نه «شبیهیابی». چرا که آن شهید بزرگوار حجم انبوهی از اهانتها و ناسزاهایی را که همه روزه از سوی منافقین، لیبرالها، جریانات ضدانقلاب و محافل و مراکز بیگانه علیه ایشان به کار گرفته میشد، با خونسردی مثالزدنی و بیآن که خم به ابرو آورد تحمل میکرد و زبان جز به نصیحت فحاشان و ناسزاگویان نمیگشود. مظلومیت آن بزرگوار تا آنجا بود که حضرت امام -رضوانالله تعالیعلیه- بعد از شهادت آن اسوه صبر و استقامت درباره ایشان فرمود؛ «آنچه که من راجع به ایشان متأثر هستم، شهادت ایشان در مقابل آن ناچیز است و آن مظلومیت ایشان در این کشور بود».
اکنون جای این پرسش از رئیسجمهور محترم هست که میان برخورد خود با منتقدان و برخورد شهید بهشتی- نه فقط با منتقدان بلکه - با فحاشان چه شباهتی یافتهاند که این دورا به مقایسه نشستهاند؟!
برای نشان دادن این واقعیت تلخ که مقایسه ایشان از نوع «قیاس معالفارق» است، فقط اشاره به چند نمونه از ناسزاهایی که جناب رئیسجمهور نثار منتقدان خویش کردهاند، کفایت میکند که موارد زیر از آن جمله است؛
«بیسواد، بیشناسنامه، مزدور، کاسب تحریم، کودک صفت، حسود، بزدل، ترسو، جیببر، بیقانون، مستضعف فکری، بیکار، متوهم، غوطهور در فساد، سوء استفادهگر، خرابکار، عقبمانده، تازه به دوران رسیده، عصر حجری، هوچیباز، منفیباف، یأسآفرین، ناشکر، باید به جهنم بروند، انقلابیون نفهم، یک مشت لات»! و...
کجای این برخورد جناب روحانی با برخورد شهید بهشتی همخوانی و شباهت دارد؟!
این نکته نیز گفتنی است که مخالفان شهید بهشتی، در حرکتی همسو با دشمنان اسلام و انقلاب علیه آن بزرگوار دست به فحاشی و ناسزاگویی میزدند و خیلی زودتر از آنچه انتظار میرفت هویت واقعی آنها از پرده برون افتاد و مخالفان و فحاشان یا علیه ملت اسلحه کشیده و به ترور مردم کوچه و بازار روی آوردند و یا به دامان دشمنان تابلودار نظام گریختند و در ابواب جمعی آنان جای گرفتند (منافقین، بنیصدر، لیبرالها و...). اما گذر ایام و رخدادهای 4 سال گذشته به وضوح نشان داد حق با منتقدان آقای روحانی بوده است که پیشبینی سرانجام فاجعهآمیز برجام فقط یک نمونه از آن بسیارهاست.
آقای روحانی نوشتهاند «شهید بهشتی در برابر ظلم به مردم با قدرت میایستاد» این سخن قابل قبول و حقیقتی غیرقابل انکار است، اما در این زمینه نیز میان رئیسجمهور محترم کشورمان و شهید بهشتی فاصله زیادی وجود دارد که شرح آن به درازا میکشد و در این وجیزه تنها به بیان یک مورد بسنده میکنیم؛
شهید بهشتی، خطاب به آمریکا که دشمن تابلودار و قسم خورده ایران اسلامی و مردم این مرز و بوم بوده و هست، با صراحت میفرمود؛ «ای آمریکا از ملت ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر» و هرگز گامی که دندان طمع دشمن را تیز کند برنداشت و سخنی که دشمن از آن احساس ضعف کند بر زبان مبارک خویش نیاورد.
اما، جناب روحانی برخلاف ماهیت خونریز و غارتگر آمریکا که برای همگان شناخته شده بوده و هست، در مقابل این دشمن غدار ملت و نظام مواضعی اتخاذ کردند که متأسفانه بیآن که بخواهند ارسال پیام ضعف برای آمریکا بود، «اوباما را شخصی مؤدب یافتم»! «به مذاکره با آمریکا خوشبین هستم»! «خزانه خالی است»! «برخی از شعارهای انقلابی توخالی است»! و... تا آنجا که در همان آغاز، وبسایت رادیو فرانسه درباره نگاه غرب به ایشان نوشت: «ارزیابی غرب از وضعیت کنونی دولت روحانی، تعامل با فروشنده بدهکار و مشتاقی است که خود را ناگزیر از فروش حقوق ملی میبیند» و تأکید کرد «بر اساس این جمعبندی، صبوری خریدار (غرب)، وضعیت فروشنده (دولت روحانی) را دشوارتر و قیمت فروش را کمتر خواهد کرد»! و آمریکا با همین برآورد اطلاعاتی از دولت یازدهم، هیچ فرصتی را برای کینهتوزی علیه کشورمان از دست نداد، عهدشکنی کرد، تحریمها را نه فقط لغو نکرد که افزایش داد و...
جناب آقای روحانی نمونههای دیگری از اینگونه شبیهسازیهای تاریخی که در نقطه مقابل «شبیهیابی» است نیز در کارنامه 4 ساله خود دارند. از جمله آن که نهیب مقتدرانه امام حسین علیهالسلام به لشکر عمر سعد در روز عاشورا را «مذاکره»! نامیدند و از آن با عنوان پیام عاشورا یاد کردند و حال آن که در مذاکره سخن از بده و بستان است و هر یک از طرفین مذاکره در خواستههای خود تخفیفهایی میدهند تا به نقطه توافق برسند. آقای روحانی توضیح ندادند که امام حسین علیهالسلام قصد داشت در مقابل عمر سعد و یزید در کدامیک از اهداف قیام خود تخفیف بدهد؟! و یا درباره صلح امام حسن علیهالسلام و ولایت امیرالمؤمنین سلامالله علیه نیز برداشتهایی ارائه کرده بودند که در شمار شبیهسازی تاریخی قابل ارزیابی است و نه شبیهیابی که در کلام خدا و ائمه هدی علیهمالسلام نیز بر ضرورت آن تأکید شده و درسآموزی و عبرتگیری نتیجه کارساز و گرهگشای آن خواهد بود.
این وجیزه از آن روی ضروری به نظر میرسید که برخی از شواهد و قرائن موجود حکایت از آن دارند گویا قرار است همان بینش و منش دولت یازدهم در دولت دوازدهم نیز ادامه پیدا کند که توئیت مورد اشاره در این نوشته و یا کنایه تلخ جناب رئیسجمهور به سپاه، یعنی یکی از اصلیترین ارکان اقتدار کشورمان در برابر زورگوییها و توطئههای خونین دشمنان آنهم در شرایطی که آمریکا و متحدانش بیشترین کینهتوزی را علیه سپاه به میدان آوردهاند و یا حاشیهسازیهای برخی از اطرافیان آقای روحانی که میتواند مانع بزرگی بر سر خدمترسانی دولت باشد و یا اصرار بر ادامه راهی که در برجام پیموده شد و حاصلی جز خسارت محض در پی نداشت و... از جمله آنهاست.
و بالاخره از رئیسجمهور محترم انتظار آن است راه طی شده در دولت یازدهم را که به اذعان برخی از یاران نزدیک ایشان نیز، دستاورد چندانی نداشته است دنبال نکنند که آزموده را آزمودن خطاست.