روزنامههای امروز در شماره امروز خود، غوغای تشییع شهید سرافراز محسن حججی را به طرز کم سابقهای پوشش دادند. ادامه تحلیلها و گزارشها درباره همه پرسی استقلال کردستان عراق، تصمیمهای ضد فساد محمدعلی نجفی در شهرداری تهران، اقدامات انجام شده درباره رفع مشکلات کارگران هپکو و شرکت آذرآب، اقدامهای دولت عراق در قبال همه پرسی بارزانی در شمال این کشور، چالش جدید برجام، تغییرات اصلاحی در عربستان سعودی و گزینهها برای وزارت علوم از محورهایی است که موضوع گزارشهای تحلیلی و خبری روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»، روزنامههای امروز پنجشنبه ششم مهر با رنگ و بوی عاشورایی و با صفحات منتقش به پرچمهای سیاه عزای سالار شهیدان و لوگوهایی مشکی، روانه پیشخوان مطبوعات شدند.
انعکاس گسترده و خاص تشییع پیکر شهید حججی در روزنامههای امروز و تیترهای عاشورایی آنها، غوغای روز گذشته حضور گسترده مردم در استقبال از شهید حججی را در شماره ۶ مهر ۹۶ ثبت کرد.
تقریبا همه روزنامههای امروز با چاپ تصاویری از مراسم تشییع باشکوه شهید حججی و تصاویری از این شهید سرافراز، واقعه های حماسی و عاطفی را تیتر اول خود کردند.
روزنامه آرمان «همراه با پرواز محسن»، آفتاب یزد «آقازاده مردمی» و اعتماد «بدرقه سربلند» را تیتر اول خود انتخاب کردند.
روزنامه افکار «عاشورای محسن» ایران «بدرقه پیکر بی سر شهید سرافراز» و جوان عنوان «غوغای محسن» را در کنار تصاویر تشییع پیکر شهید مدافع حرم قرار دادند.
در ادامه تعدادی از گزارش ها، سرمقالهها و یادداشتهای چاپ شده روزنامههای امروز با موضوعات دیگر را مرور میکنیم؛
همه پرسی، استقلال اقلیم را نزدیک کرد یا دور؟
محمد سعید احدیان، مدیرمسئول خراسان در سرمقاله امروز این روزنامه نوشت: طبیعی است که ایران با استقلال اقلیم کردستان مخالف باشد چرا که این اتفاق باعث نگرانی از سوءاستفاده دشمن خارجی برای ناامن کردن کشورما میشود، اما بگذارید به ماجرا از دید یک کرد ساکن آن اقلیم بنگریم.
از نگاه یک کرد ساکن اقلیم کردستان، ایجاد یک کشور مستقل یک آرمان بزرگ محسوب میشود، پس برگزاری همه پرسی برای استقلال به معنای برداشتن یک گام برای رسیدن به این آرمان است، اما اجازه دهید بررسی کنیم آیا همه پرسی برگزار شده، اقلیم را به استقلال نزدیک میکند یا دور؟
به دلایل زیر معتقدم مسیری که بارزانی در پیش گرفته است، نه تنها اقلیم را از تبدیل شدن به یک کشور مستقل دور کرده است بلکه حتی باعث از دست رفتن بسیاری از داشتههای امروز میشود؛
- مهمترین رکنی که یک کشور براساس آن میتواند مستقل از دیگر کشورها عمل کند، استقلال اقتصادی است. ویژگیهای ژئوپلتیک اقلیم کردستان به گونهای است که از یک طرف محصور به کشورهای همسایه است و به صورت مستقیم هیچ ارتباطی با آبهای آزاد ندارد تا بتواند مراودات کالایی خود را مستقل از کشورهای همسایه اش انجام دهد بنابراین فروش نفت و حتی واردات کالاهای ضروری بدون هماهنگی با حداقل یکی از این کشورها امکان ناپذیر است. غیر از عراق که اقلیم جزئی از این کشور است، ایران و ترکیه هم از نظر سیاسی، نمیتوانند بپذیرند که یک کشور مستقل کرد، امنیت کشورهای آنان را به خطر بیندازد. ضمن آن که حتی اگر همراهی یکی از این کشورها محتمل بود، شیوه عمل دیپلماتیک بارزانی که مبتنی بر لجبازی غیرمنطقی بود، این احتمال ضعیف را منتفی کرد و همان گونه که دیدیم، اولین اقدام کشورهای ایران و ترکیه، حرکت به سمت انسداد کامل مرزهای زمینی و هوایی اقلیم بود. با این توصیف مهمترین مانع برای استقلال اقلیم کردستان ویژگیهای ژئوپلتیک آن است و اگر آنها سودای استقلال دارند، قبل از هرچیز باید برای رفع این مشکل از طریق مذاکره و دیپلماسی چارهای بیندیشند و به این دلیل اقدامات بارزانی را میتوان صرفا حرکتی احساسی و دور از عقلانیت دانست... .
- از دیگر ضرورتهای استقلال اقتصادی کردستان، در اختیار داشتن بهره برداری از چاههای نفت کرکوک است که ۳۵ درصد نفت کل عراق در آن قرار دارد. مسئله اصلی که احتمالا در روزهای آینده شاهد خواهیم بود، حرکت ماشین جنگی دولت عراق به سمت کرکوک و در صورت عقب نشینی نکردن بارزانی، در اختیار گرفتن آن ولو به زور نظامی است. هنوز مردم کردستان فراموش نکرده اند که دولت اقلیم تا چه میزان توان نظامی ضعیفی دارد و در صورت کمک نکردن ایران و تصمیمات هوشمندانه و سریع سردار سلیمانی در همان روزهای اول حمله داعش، سقوط میکرد. علاوه بر آن باید در نظر داشت که این منطقه از قومیت یکپارچه کرد تشکیل نشده است بنابراین علاوه بر ضعف نظامی، حمایت مردمی یکپارچه نیز به کمک تجزیه طلبان نخواهد آمد، در نتیجه به دست گرفتن کرکوک توسط دولت عراق حتی اگر به دلیل در نظر گرفتن ملاحظات انسانی طولانی شود، از نظر نظامی چندان سخت نخواهد بود.
- برخی بر این باورند که این همه پرسی با هدف استقلال نبود بلکه برای بالابردن قدرت چانه زنی بارزانی و گرفتن امتیازات بیشتر بود. این احتمال را جدی میدانم، اما واقعیت این است که بارزانی نشان داد اگر چنین هدفی را دنبال میکند، از دیپلماسی سررشته چندانی ندارد و بازی را که خوب شروع کرده بود، به فرجام بدی نزدیک کرد، چرا که تمام قدرت چانه زنی همه پرسی تا قبل از برگزاری آن بود. تهدید به برگزاری همه پرسی مانند «شمشیر داموکلس» عمل میکرد و میتوانست دولت عراق را پای میز مذاکره بیاورد و دولتهای ایران و ترکیه را مجاب کند که به عراق برای دادن امتیازهای بیشتر فشار بیاورند، اما با برگزاری همه پرسی بازی، تبدیل به بازی با «حاصل جمع صفر» شد که براساس آن راهی جز یک طرف برد و یک طرف باخت وجود ندارد. طبیعی است که دولت مرکزی عراق هوشمندانه از فرصت اشتباه بارزانی استفاده و کار کرکوک را که یکی از چالشهای پساداعش بود، یکسره کند و حاکمیت خود را بر این منطقه اصلی محل مناقشه برای همیشه تثبیت کند. بعد از آن که دولت عراق سیطره خود را بر ۳۵ درصد چاههای نفت عراق کامل کرد، عجلهای نخواهد داشت و میتواند منتظر آثار اقتصادی انسداد مرزهای اقلیم کردستان بماند و روشن است که در مذاکرات احتمالی بعد از این شرایط، مسئولان اقلیم کردستان مجبور به دادن امتیازات بیشتری نسبت به شرایط فعلی خواهند بود و نه تنها امتیاز جدیدی نخواهند گرفت، بلکه باید اقلیمی بحران زده را با دادن امتیازهای بیشتر مدیریت کنند.
اگرچه امروز بارزانی محبوبترین فرد در میان کردهای اقلیم و قهرمان آرمان استقلال آنان محسوب میشود، اما گذر زمان چشم مردم اقلیم را به روی واقعیتها بازخواهد کرد؛ واقعیت هایی که نشان خواهد داد اقدامات بارزانی مبتنی بر احساسات و خلاف عقلانیت است، تصمیمی که از لحاظ سیاسی منفعت آن را دولت مرکزی عراق خواهد برد و ضررهای آن از نظر اقتصادی، سیاسی و از همه مهمتر امنیتی به مردم اقلیم کردستان میرسد و بدیهی است که از لحاظ انسانی، تمام مردم عراق لطمههای جبران ناپذیری خواهند خورد که سهم کردهای اقلیم بیشتر خواهد بود.
تشییع شهید بی سر به روایت روزنامه آمریکایی
کیهان در گزارشی از بازتاب تشییع باشکوه پیکر شهید حججی در رسانههای خارجی نوشت: تشییع پیکر شهید حججی بازتاب گستردهای در رسانههای جهان داشت؛ واشنگتن پست در گزارش خود عنوان کرد که «رزمنده ایرانی همچون یک نماد تشییع شد» و خبرگزاری فرانسه نیز حمایت گسترده ایرانیان از مبارزه با داعش در سوریه و عراق را در پی شهادت او مطرح کرد.
روزنامه آمریکایی «واشنگتنپست» با اشاره به مراسم دیروز (چهارشنبه) در تشییع پیکر شهید «محسن حججی» که چندی پیش به دست تکفیریهای داعش در مناطق مرزی سوریه با عراق به شهادت رسید عنوان کرد، سرباز ایرانی که توسط داعش در سوریه سر بریده شد، همچون یک نماد تشییع شد.
در ابتدای این گزارش نوشته شده است که رهبر معظم ایران و هزاران نفر دیگر برای یک سرباز جوان ایرانی که در سوریه توسط داعش سر بریده شده بود، عزاداری کردند. [شهادت]محسن حججی نظر بسیاری از مردم ایران را جلب کرد و از زمان قتل این جوان ایرانی، در نوارهای ویدئویی و آثار هنری از حججی یاد شده است.
روزنامه واشنگتنپست درخصوص مراسم بزرگداشت حججی نوشت، آیتالله «علی خامنهای» رهبر معظم ایران در نزدیکی تابوت حججی که پرچم ایران به دور آن پیچیده شده بود، نماز خواند و سپس عزاداران گلهایی را بر بالای تابوت وی قرار دادند.
روزنامه واشنگتنپست در ادامه افزود: در این مراسم عزاداری شعارهای «مرگ بر اسرائیل» و «مرگ بر آمریکا» سر داده شد. حججی یکی از جمله مستشاران نظامی سپاه ایران است که در عراق و سوریه کشته [شهید]میشوند.
واشنگتن پست نوشت: در حالی که داعش تلاش داشت تا با دستگیری و سر بریدن وی به عنوان یک تبلیغ برای خود استفاده کند، بسیاری در ایران نگاه متفاوتی دارند. تصویر حججی در نوار ویدئویی داعش، وی را در حالی که بعد از دستگیری صبورانه ایستاده بود، نمایش داد و دود از پشت سر او در بیابان بلند شده بود و همین حس میهنپرستی را در ایران برانگیخت.
اصلاحات ناگزیر؛ نیاز پادشاهی سعودی برای بقا
پیرمحمد ملازهی، تحلیلگر مسائل بینالملل طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد نشانههای اصلاحات در عربستان سعودی را تحلیل کرد و نوشت: امروز در عربستان سعودی شاهد یک تغییر نسل هستیم. نسل حاکمان گذشته این کشور با دیدگاههای سنتی و محافظهکارانه که ترکیبی بودند از روحانیون بلندپایه وهابی و پادشاهان، اکنون در حال واگذاری قدرت به نسل جدیدی هستند. امروز نسل جدیدی به تدریج در حال بالا آمدن از نردبان قدرت در دربار سعودی است که نمونه بارزش شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد کنونی پادشاه عربستان است. این نسل نگاه متفاوتی نسبت به نسل قبلی دارد. این جوانان تازه قدرتیافته در عربستان سعودی غالبا افرادی تحصیلکرده هستند که شرایط کنونی دنیا و شرایط منطقه را تشخیص میدهند و میدانند که با دیدگاههای محافظهکارانه و سنتی امکان حفظ قدرت وجود ندارد. عربستان سعودی با خیل بزرگی از جوانان مواجه است که با استفاده از امکانات مالی خانوادههای مرفه خود یا با استفاده از بورسیهها، در کشورهای اروپایی و امریکا تحصیل کردهاند. دیدگاهها در عربستان به تدریج در حال دگرگونی است. آغاز این دگرگونی دیدگاهها به دوران ولایت عهدی ملک عبدالله بن عبدالعزیز باز میگردد. در همان دوران ملک عبدالله در جناحی از قدرت قرار گرفت که راهکار حفظ قدرت در خاندان آل سعود را نوعی اصلاحات حسابشده و تدریجی میدانستند. امروز شاهد هستیم که نگرانی در مورد استمرار قدرت خاندان آل سعود نسبت به گذشته افزایش یافته است و همزمان نسل جدید قدرت بیشتری در ساختار قدرت دربار سعودی پیدا میکند.
گمان میرود فرمانی که پادشاه عربستان سعودی برای صدور مجوز رانندگی خانمها در این کشور صادر کرد، نخستین حرکت جدی و مهم است که جناح محافظهکار تحت فشار نسل جوان مجبور به پذیرش آن شده است و به نظر میرسد گام اول در یک روند اصلاحات و تجدیدنظرهای جدی باشد. اگر صدور این فرمان جدید را در کنار انتصاب سخنگوی جدید سفارت عربستان سعودی در واشنگتن کنار هم قرار دهیم، به نظر میرسد که پادشاهی سعودی قانع شده است که برای حفظ سلطنت ناگزیر است برخی از اصلاحات را در جامعه انجام دهد. قطعا نباید قدرت روحانیت سنتی را در عربستان فراموش کرد که در مقابل چنین حرکتهایی مقاومت و ایستادگی خواهند کرد، اما این نسلی که روی کار میآید به خصوص در صورتی که پادشاه کنونی عربستان جان خودش را از دست بدهد و پسرش جانشین او شود، قطعا اصلاحات جدی و تغییرات مهمی را در دستور کار خود قرار خواهد داد. در صورت پادشاهی محمدبنسلمان، حتی میتوان منتظر بود که اصلاحات بزرگتری هم در عرصه سیاست و جامعه روی دهد، حتی ممکن است مجلس مشورتی کنونی پادشاه به یک مجلس انتخابی تبدیل شود و شاهد برگزاری انتخابات در این سطح در عربستان باشیم. من فکر نمیکنم که فرمان دیشب پادشاه عربستان یک بازی یا نمایش تبلیغاتی باشد، بلکه پاسخ به مطالبات ریشهدار است. هم زنان برای دستیابی به مطالباتشان در عربستان سعودی فعالیت میکنند و هم نسل جدید جوانان عربستان سعودی با آشنایی با این خواستهها و مطالبات بزرگ شدهاند.
برداشت من این است که این اصلاحات ادامه خواهد یافت و نوعی ظاهرسازی محسوب نمیشود. نسل جدید سیاستمداران سعودی معتقدند که اگر میخواهند با خیزش انقلابی جامعه مواجه نشوند و قدرت را همچنان در انحصار خاندان آلسعود نگه دارند، مجبورند که چنین اصلاحاتی را عملی کنند. مسیری که عربستان سعودی طی میکند نهایتا به این تصمیم خواهد رسید که یا روحانیت محافظهکار و نسل اول حاکمان سعودی، قانع میشوند که اصلاحات تدریجی، حسابشده و گسترده را بپذیرند یا اینکه حکومت تغییر ماهیت خواهد داد و اتحاد قدیمی خود با روحانیت سنتی و محافظهکار وهابی را کنار خواهد گذاشت. خیلی زود است که پیشبینی کنیم عربستان چند دهه آینده با عربستان امروزی تفاوت ماهوی و چشمگیری داشتهباشد، اما مسیری که به نظر میرسد صاحبان قدرت در عربستان سعودی انتخاب کردهاند، مسیری برای تحول و تجدیدنظر است.
آب دزدی از ابرهای ایران
آرمان امروز در گزارشی از فاجعهای جدید خبر زیست محیطی خبر داد و نوشت: ایران جزو کشورهایی است که چالشها و مشکلات زیادی در زمینه بحران آب دارد. در سالهای اخیر با توجه به کاهش بارندگی در کشور، مساله کمبود آب بهصورت جدیتر پیگیری میشود. ایران دچار وضعیت قرمز در مورد موضوع تامین آب است. رشد سریع جمعیت مهمترین عامل کاهش سرانه آب تجدید شونده در قرن اخیر بوده است. سالانه ۱۰ میلیارد متر مکعب آب با کیفیت توسط ابرها از ایران خارج میشود. بحران آب روزبهروز چهره واضحتری از خود برای ما آشکار میکند و ابعادی مختلف از زندگی ما را تحت تاثیر خود قرار میدهد.
در این شرایط، راهکارهایی مانند بهینهسازی مصرف، انتقال آب و همچنین شیرین سازی آب دریاها مورد توجه قرار میگیرد، اما در کنار این راهکارها، روشهای دیگری نیز وجود دارد که نسبت به استفاده از آنها غفلت میکنیم. یکی از این راهکارها، استفاده از منابع آب جوی است. فناوری بارورسازی ابرها به عنوان شاخهای از علم تعدیل وضع هوا، مجموعهای از فناوریهای ایمن، علمی و ثابت شده برای افزایش بارش، کاهش خسارتهای تگرگ و مه است که با قدمتی بیش از ۶۰ سال در ۴۰ کشور جهان مورد استفاده قرار میگیرد. این شیوه افزایش بارش برای نخستین بار در ایران از سال ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۷ توسط یک شرکت کانادایی در حوضه آبریز سدهای کرج و جاجرود به کار گرفته شد. پس از انقلاب مرکز ملی تحقیقات و مطالعات باروری ابرها از سال ۱۳۵۷ در وزارت نیرو و با هدف دستیابی به فناوری افزایش بارش از طریق بارورسازی ابرها تاسیس و تاکنون نیز اقداماتی در این زمینه انجام شده است. در عمل، توجه چندانی از طرف سیاستگذاران و مجریان نسبت به این فناوری دیده نمیشود. فرید گلکار، مدیرعامل مرکز ملی تحقیقات و مطالعات باروری ابرها، در مورد مزیتهای این فناوری میگوید: تولید آب با استفاده از فناوری بارورسازی ابرها، کم هزینهترین روش تامین آب است، طوری که میانگین هزینه استحصال هر متر مکعب آب فقط ۱۰۰ ریال است. او اضافه میکند: در پروژههای استحصال آب با استفاده از روش باروری ابرها، هیچتخریب زیستمحیطی وجود ندارد. آب از هیچنقطهای به نقطه دیگر منتقل نمیشود.
مدیرعامل مرکز ملی تحقیقات و مطالعات باروری ابرها در مورد هزینه اجرای راهکارهای طبیعی مقابله با خشکسالی میگوید: هزینه استحصال هر یکهزار متر مکعب آب از طریق شیرین کردن آبهای شور دوهزار دلار، انتقال بین حوزهای ۴۰۰ دلار، تغذیه مصنوعی سفرههای آبهای زیرزمینی ۲۳۰ دلار، تصفیه فاضلابها ۲۳۰ دلار و بارورسازی ابرها فقط ۱۵ دلار است؛ بنابراین بین راهکارهای طبیعی مقابله با خشکسالی، بارورسازی ابرها مقرون به صرفهترین راهکار در سالهای آینده است. ضمن اینکه برخی از راهکارهای دیگر، خسارات جانبی گستردهای به همراه خواهد داشت. به عنوان نمونه انتقال آب بین حوضهای پیامدهای زیستمحیطی واجتماعی گستردهای دارد. شیرین سازی آب دریا و برگرداندن نمک به دریا-که الان اتفاق میافتد- تبعات زیستمحیطی خواهد داشت.
بارورسازی ابرها در حالی در ایران مورد بیتوجهی مسئولان قرار گرفته است که کشورهای زیادی از این روش برای جلوگیری از بروز بحران آب استفاده میکنند. بارش باران در بعضی از این کشورها ۱۰ برابر بیشتر از بارشهای کنونی ایران است. به عنوان نمونه، استرالیا با متوسط بارش بیش از نه برابر نسبت به ایران از سال ۱۹۴۷ پروژههای بارورسازی را آغاز کرد. چین نیز بارش سه برابری نسبت به ایران داشت.
در سال ۲۰۰۳ مرکز تعدیل آب و هوای چین ۳۷ هزار کارمند داشت و اعتبار عملیاتی این مرکز ۴۸ هزارمیلیارد ریال گزارش شد. تایلند با ۳۰ درصد مساحت ایران، ۶ / ۹ برابر ایران بارش دارد. اکنون هشت مرکز عملیاتی و چهار مرکز تحقیقاتی با ۲۳ هواپیما، در این کشور به بارورسازی ابرها اختصاص یافته است.
نقش سعودیها در شیعه کشی داعشیها
وطن امروز نوشت: نگرش و رویکرد کلی رژیم سعودی و بنیان مذهبی آنها از مواضع و دیدگاه مذهبی فرقه وهابیت در قبال شیعیان نشأت گرفته و شیعیان را از جایگاه همسطح با سایر مسلمانان محروم کرده است. در واقع، حکام سعودی مایل به اشاعه نگرشی هستند که در آن علمای وهابی عامل اصلی و نیروی برانگیزاننده نظام تحمیل آزار و شکنجه بر شیعیان خواهند بود.
این نگرش در حقیقت برای مقامات سعودی رضایتبخش است، چرا که مسؤولیت مصائب تحمیلشده بر شیعیان را از دوش آنان برداشته و علمای وهابی را در نگاه جامعه شیعی مقصر جلوه میدهد؛ موضوعی که دیدهبان حقوقبشر در گزارشی مهر تایید بر آن زده و عربستان سعودی را به دادن مجوز برای ایراد سخنرانیهای نفرتانگیز علیه اقلیت شیعیان در عالیترین ردههای نهادهای مذهبی این کشور متهم کرده است. دیدهبان حقوق بشر مستقر در نیویورک در گزارشی آورده است: روحانیون عربستانی از جمله آنها که در مناصب رسمی و دولتی هستند با استفاده از ابزارهای قرن بیست و یکمی مثل توئیتر، ناشکیبایی و تنفر را در میان حامیان خود اشاعه میدهند. در این گزارش آمده است: اغلب سخنان این افراد سطوحی از تهییج و نفرت یا تبعیض را به دنبال دارد. به گفته دیدهبان حقوق بشر، سخنان تبعیضآمیز روحانیون متنفذ علیه شیعیان حتی در دستورات رسمی و کتابهای کودکان دیده میشود که به معنی تحقیر و سرکوب عقاید شیعیان است. این گروه به مثالهای متعدد در این رابطه اشاره میکند، از جمله پست الشریف حاتم بن عارف، عضو سابق شورای دولتی در فیسبوک در استقبال از انفجار در مسجد شیعیان در قطیف عربستان در سال ۲۰۱۵. همچنین در سپتامبر ۲۰۱۶ مفتی اعظم عربستان، ارشدترین مقام مذهبی این کشور به روزنامه عکاظ گفت: ایرانیان مسلمان نیستند؛ صحبتی خطرناک، چرا که این حکم میتواند مجازات مرگ را برای غیرمسلمانان به دنبال داشته باشد. سخنرانیها علیه شیعیان پیامدهای مرگباری در منطقه دارد، چرا که توجیهی برای گروههایی نظیر داعش برای هدفگیری شهروندان شیعه و مناطق مذهبی سوریه عراق و دیگر مناطق شده است. دیدهبان حقوق بشر از آمریکا متحد اصلی عربستان خواسته است به این موج نفرتپراکنی خاتمه دهد. در گزارش این گروه حقوق بشری با عنوان «آنها برادران ما نیستند؛ صحبتهای انزجارآمیز از سوی مقامهای سعودی» آمده است: دولت ریاض به روحانیون مذهبی منصوبشده از جانب دولت اجازه داده است تا به شدیدترین شکل ممکن اقلیت شیعه را هدف قرار دهند.