به نام اقتصاد به کام اغتشاش، مجلس و دولت پیام مردم را شنیدند، حرف و حدیثها درباره قیمت بنزین، گرفته شدن زهر تورمی بودجه ۹۷، توییت توهم ترامپ، بزنگاه هشیاری ملی، فساد، رشوه و زلزله، چرا اقتصاد ایران به اینجا رسید؟ از جمله موضوعات و عناوینی هستند که روزنامههای امروز در گزارشهای خود به آن پرداخته اند.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز یکشنبه دهم دی ماه در حالی بر پیشخوان مطبوعات کشور قرار گرفتند که تحلیل ها، واکنشها و گزارشهایی از اجتماعات اعتراضی در برخی از شهرها، موضوع روز آنها قرار گرفته و ضمن تأکید نویسندگان به لزوم رسیدگی به مشکلات و دغدغههای مردم از لزوم آگاهی مردم برای جلوگیری از سوءاستفادهها از اعتراضهای آنها نوشته شده است.
تعدادی از روزنامهها سعی کرده اند در گزارشهایی از دلایل وضعیت کنونی اقتصادی کشور گزارشهایی تهیه کنند. روزنامه آفتاب یزد که از این جمله است، تیتر اول شماره امروز خود را از گزارشی با عنوان «چرا اقتصاد ایران به اینجا رسید؟» انتخاب کرده است.
جامعه فردا نیز سعی کرده در گزارشی با تیتر «زمان جراحی بزرگ اقتصادی فرا نرسیده است؟» یکی از مهمترین دلایل تجمعات اعتراضی را موضوع گزارش خود بکند.
روزنامه جوان که در هفتههای گذشته رویکرد انتقادی متوالی علیه سیاستهای اقتصادی دولت و بودجه ۹۷ را پی میگرفت در شماره امروز خود با تیتر «زهر تورمی بودجه ۹۷ گرفته میشود» سعی کرد عنوانی امیدوارکنندهتر در رابطه با بودجه ۹۷ انتخاب کند.
روزنامه جمهوری اسلامی، اما در یادداشتی با تیتر «شادمانهای غافل» با انتقاد از بخشی از منتقدان حسن روحانی که از سر داده شدن شعارهای تند علیه رئیس جمهور اظهار خوشحالی میکردند از نسبت دادن دلایل تجمعات اعتراضی صرفا به گرانی انتقاد کرده و به تحلیل وضعیت اقتصادی فعلی پرداخته است.
تعداد دیگری از روزنامهها نیز ضمن انعکاس واکنشهای همراه با خوشحالی ترامپ و سعودی از تجمعات اعتراضی در ایران از آن با تعبیر ماهیگیری از آب گل آلود یاد کرده اند.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها، سرمقالهها و گزارشهای منتشر شده در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
پاسخ به مطالبات واقعی، برخورد با ساختارشکنان
نعمت احمدی حقوقدان طی یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت: حوادثی که چند روز اخیر در کشور اتفاق میافتد را باید از این زاویه مورد بررسی قرار داد که ممکن است صداهای برخاسته از مطالبات صنفی را نادیده گرفته باشیم. این مطالبات که از وضع صندوقها و موسسات مالی در سطح محدود صورت گرفت به مرور به صداهایی تبدیل شد که خواستههای غیر صنفی را هم مطرح میکند. باید نظریههای مختلف را شنید و از بین آنها بهترین را انتخاب کرد. وضعیت اقتصادی مردم، معیشت آنان، بیکاری پوشیده و پنهان مسائلی است که باید بهدرستی با آنها برخورد کرد. باید شرایطی در جامعه حاکم بشود که صدای مردم شنیده شود. طبیعی است در میان شاید صداهای بحقی که از روی اصرار بلند میشد کسانی از این شرایط سوءاستفاد کرده و مطالبات بحق مردم را با شعارهای ساختارشکنانه تحتالشعاع قرار دهند. برای گرفتن میدان از این افراد که آرامش جامعه را هدف قرار میدهند توصیه به رعایت قانون از یک سو و فراموش نکردن مطالبات مردمی ازسوی دیگر ضرورت دارد. توصیه به هردو گروه این است که تخریب کسانی که مطالبات صنفی و بحق شنیده شود، قبول کنیم که فشار اقتصادی و مهمتر از آن شکاف طبقاتی در جامعه وجود دارد. وقتی حداقل حقوق کارگران که بیشترین جمعیت کشور را تشکیل میدهند تکاپوی زندگی حداقلی را ندارند و وقتی کارمندان مجبورند برای تامین معاش خود علاوه بر شغل دولتی خود به مشاغل حاشیهای و شغل دوم و سوم بپردازد طبیعی است که آسیبپذیر باشند. بههیچوجه نمیتوانیم واقعیتهای عینی را پنهان کنیم، اما وظیفه ما در این شرایط پیگیری مطالبات واقعی جامعه از مسیر درست و قانونی و نیزشناسایی و معرفی سوءاستفاده کنندگان از مردم است. این را همگان بدانند که راه رسیدن به مطالبات واقعی فقط از مسیر قانونی آن میگذارد.
چرا شهر در تورم 46 درصدی طوفانی نشد؟
غلامرضا بنی اسدی طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه جمهوری اسلامی با عنوان شادمانهای غافل نوشت: مردم مشکل دارند. مشکلات عدیده هم دارند، کیست که نداند؟ رکود هم دارد کمر شکن میشود، اما نمیدانم چرا دوستان از «گرانی و تورم» به عنوان عامل اعتراضات اخیر سخن میگویند؟ کدام گرانی و کدام تورم؟ آنچه آزار دهنده است هر چه باشد تورم و گرانی نیست. مگر اخیرا چه گرانی بیمهاری رخ داده است که مردم را به خیابان بکشاند؟ فقط تخم مرغ گران شده که موقتی است و حرف از گرانی بنزین در لایحه بودجه ۹۷ به میان آمد که آن هم توسط مجلس، حذف شده است، پس کدام گرانی بیحساب و کتاب؟ ما هم شهروند همین دیاریم و همین جا زندگی میکنیم و خرید را هم خود ما انجام میدهیم و به ضرورت حرفه خبرنگاری هم اطلاعمان از بازار از خیلیها بیشتر است لذا میپرسم کدام گرانی؟ اگر گرانی مردم را به خیابان میکشاند، باید در زمانی به خیابان اعتراض میآمدند که قیمت کالاها از «الان تا الان» متفاوت بود. اگر تورم، اعتراض آفرین و موج ساز است باید وقتی دریای شهر طوفانی میشد که تورم به حدود ۴۶ درصد میرسید نه امروز که روی خط تک رقمی، حرکت میکند.
اگر مشکلات معیشتی بود که قابلمهها آن روزها خالیتر از امروز بود، اما چرا برخی آقایان امروز که همه چیز- تقریبا- به ثبات و قرار است، احساس شرمندگی میکنند و آن دیروزهای تلخ و گرانی کمر شکن که قشر متوسط را هم به مدار فقرا میکشاند، میفرمودند: از وعدههای غذاییتان بکاهید و یک وعده غذا بخورید و باز از بازگشت اشکنه پیاز به سفره سخن میگفتند؟ چه شده است که آنان امروز شرمنده مردم میشوند، شرمنده وضعیت معیشتی مردم؟ آیا اگر به جای روحانی آن دوست و همجناحی عزیز، رئیسجمهور میشد هم این شرم را داشتند؟! بگذریم، دیروز شرمی نبود با اینکه مردم در سالهای دولت دوستان حضرات، مشکل درمان را هم به گرده، تحمل میکردند و کم نبودند کسانی که نسخه در دست از مردم طلب کمک میکردند، اما از یاد بردهاند انگار آن روزها را که امروز، احساس شرم میکنند. دیگران هم که نماد «تیزهوشی سیاسی» هستند، مرگ بر روحانی را به شوق و شعف برمی خیزند و نمیدانند که کودک دبستان هم این «مرگ بر روحانی» را مرگ بر «حسن روحانی» نمیداند که دایره این «روحانی» خیلی وسیعتر و فراگیرتر از یک فرد است حتی اگر «رئیسجمهور» باشد. توئیتر بازان شوخ و شنگ که در دل شان عروسی گرفتهاند این شعار را اگر میفهمیدند و یا لااقل میشنیدند بقیه شعارها را، باید به عزا مینشستند نه اینکه به شادی برخیزند.
حرف گرانی و تورمی - که متعادل است- آدرس انحرافی است. رکود هست، مشکل بیکاری، تاب سوز هست، اما گرانی و تورم نیست. مشکل جای دیگری است. یک سرش بر میگردد به موسسات مالی و اعتباری، که اعتماد مردم و اعتبار نظام را به بازی گرفتهاند، اما این موسسات مال چه کسانی است و کی و چگونه مجوز گرفتهاند و امروز با پول مردم چه میکنند را باید جستجو کرد و آدرس درست به مردم داد تا با نشانی غلط، آنان را به خیابان نکشانند که بهره فریادشان را دشمن، به خانه برد. در این اعتراضها مطمئن باشید توئیت کنندگان شادمان و تریبونداران شرمنده، چیزی به انبان نخواهند کشید که اگر حاصل کاشت حرفها شان، برداشت شود، توفان در خانه خودشان خواهد پیچید. باری، گروهی از مردم اعتراض دارند، قانون و شرع هم حق اعتراض را به رسمیت شناخته است، اما از راه خود و در جای خود. نظام و به ویژه دولت هم موظف است با رفع مشکلات به مردم ادای دین کند. مکلف است با اصلاح نظام بودجه و حتی همین لایحه بودجه ۹۷ و حذف و کاهش برخی از سرفصلها، به معیشت مردم، ویژهتر از همیشه، توجه کند. اگر همین اصلاح بودجه اتفاق افتد هم مردم راضی خواهند شد و هم کسی شرمنده معیشت مردم نخواهد ماند و هم خوشحالان امروز دیگ چه کنم، چه کنم بارخواهند گذاشت و فصل خندیدن مردم به آنان هم خواهد رسید.
کلید معمای تظاهرات اخیر
مجتبی حسینی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان «کلید معمای تظاهرات اخیر» نوشت: اصولگرایان جوانتر که پرچم انتقاد از اصولگرایان سنتی را برداشتهاند، یک ویژگی مهم دارند؛ بیپروا و بسیار ریسکپذیر هستند. نقطه اوج این بیپروایی در شخص احمدینژاد است ولی سایر آنان نیز به درجاتی ریسکپذیر و بیپروا هستند و این برخلاف اصولگرایان سنتی است که به معنای دقیق کلمه محافظهکار نیز هستند. ویژگی دیگر اصولگرایان جدید و جوان حریص بودن آنان به قدرت است. علت نیز روشن است، آنان در دامن قدرت چشم به جهان سیاست باز کردند و زندگی در بیرون از قدرت را برنمیتابند. این دو ویژگی نه فقط برای خودشان، بلکه برای جامعه نیز کشنده و ویرانگر است. بهترین مصداق این ادعا رفتارهای احمدینژاد است و اکنون نیز در جریان حمایت صریح و آشکار آنان از اعتراضات تودهای در شهرهای گوناگون کشور است. حتی اگر مدعی نشویم که خودشان بهطورمستقیم در پشت این وقایع هستند، خوشحالی آنان از این اعتراضات قابل کتمان نیست. خطرناک بودن ترکیب این دو ویژگی نزد آنان از آنجا ناشی میشود که حوصله فکر کردن نسبت به آیندهای فراتر از پیش رو را از آنان سلب میکند. با سادگی هرچه تمامتر گمان میکنند که این اعتراضات فقط منحصر به مشکل معیشت مردم است و با سادگی بیشتر گمان میکنند که مردم برای حل مشکل معیشت به آنان روی میآورند و هیچگاه زحمت این را به خود نمیدهند که یک بار دیگر کارنامه اقتصادی نماد بزرگ خود را در دوره ١٣٨٤ تا ١٣٩٢ مرور کنند که با وفور درآمدهای نفتی، هنگامی که رفت، دولت و جامعهای فاسد، با رشد ٤/٤ برابری قیمتها نسبت به زمان ورود و رشد اشتغال کمتر از نیم درصد در سال از خود بهجا گذاشت که فقر و فلاکت نتیجه طبیعی سیاستهای آن دولت بود.
ولی مشکل اصلی تحلیل آنان این است که برخلاف واقعیتهای موجود میکوشند که مسائل معیشتی را از امور سیاسی، فرهنگی، مذهبی جدا کنند. در حالی که اندکی آشنایی با ایران نشان میدهد که مشکل ما تفکیکناپذیری این امور از یکدیگر است. آنان خیلی سادهانگارانه گمان میکنند که مردم میتوانند برای مطالبات اقتصادی به صورت خودجوش اعتراض کنند، ولی حق ندارند در اعتراضات شعارهای سیاسی دهند! در حالی که در ایران اینها هر دو، دو روی یک سکه هستند. اعتراضات نسبت به وضع معیشت آغاز میشود تا کسی مانع اعتراضات نشود، ولی هنگامی که این موتور روشن شد، سریعتر از آنچه فکر میکنید به حوزههای دیگر کشیده میشود، حتی اگر در قم و مشهد باشد!
به علاوه این رفتارها سواکردنی نیست و به قول معروف درهم است. بر چه اساسی میتوان اعتراض به وضعیت معیشت یا بیکاری را مشروع دانست ولی اعتراض به امور دیگر از جمله سیاست را نامشروع دانست؟ براساس کدام دلیل قابل قبول گفته میشود که افرادی که شعارهای تند میدهند نفوذی هستند و سایرین مردم عادی و معمولی هستند؟
اگر چنین باشد خود مردم میدانند که با آنها برخورد کنند. به علاوه از کجا معلوم نیست که اصل ماجرا همین شعارهای تند نباشد و شعارهای معیشتی پوشش و روانکننده آن باشد؟ همچنین بر چه اساسی میتوان برخی تظاهرات بدون مجوز را محکوم کرد ولی این نوع تظاهرات را مشروع و حق مردم دانست؟ اگر حتی تظاهرات معیشتی را حق بدانید و سایر شعارها را ناحق و غیرقانونی، پس چرا دهها تجمع کارگری که به علت عدم پرداخت دستمزد است را نادیده میگیرید؟
در هر حال و فارغ از همه این موارد یک نکته را باید از اصولگرایان به عنوان پرسش طرح کرد. اگر اعتراضات نسبت به وضع معیشت ریشهای است و اگر این اعتراضات در نفی عملکرد دولت و به سود جریان شماست، پس چرا اجازه میدهید که مردم به صورت خودجوش وارد این معرکه شوند و عدهای هم در آنان نفوذ کنند و شعارهای رادیکال دهند و موجب خوشحالی بیگانگان شوند؟
آیا بهتر نیست احزاب اصولگرا خیلی ساده و روشن از وزارت کشور درخواست مجوز راهپیمایی مسالمتآمیز و با هدف و شعارهای مشخص کنند و تظاهراتی سراسری و میلیونی راه بیندازند؟ بعید است که وزارت کشور جرات کند چنین مجوزی را ندهد، زیرا هیچ دلیل قانونی برای آن ندارد. پس چرا اصولگرایان محترم آستینها را بالا نمیزنند و اقدام به برگزاری یک راهپیمایی سراسری از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب کشور نمیکنند؟ اصلا چطور است که یک راهپیمایی میلیونی به سمت تهران راه بیندازید و جلوی مجلس و دولت تحصن کنید، بلکه حرفهای شما شنیده شود. در این صورت حتما توصیه میکنیم با شجاعت تمام مسوولان نهادهایی را که در جدول ١٧ بودجه میگیرند در ابتدای صف تظاهراتکنندگان قرار دهند تا معلوم شود که مردم خواهان افزایش یا کاهش کدام بودجهها هستند؟
سکوت خبری؛ وانهادن مدیریت رسانهای
مهراوه خوارزمی طی یادداشتی در روزنامه ایران با انتقاد از مدیریت رسانهای تجمعات اعتراضی اخیر نوشت: اعتراضات مردم برخی شهرهای کشور روز گذشته در اخبار ساعت ۱۳ شبکه تلویزیونی «خبر» بازتابی دیرهنگام یافت. «تلاش سازماندهی شده برای سوء استفاده از گلهمندی و خواستهای بحق اقتصادی و معیشتی مردم» و بیان این جمله که «سایتهای معاند و رسانههای بیگانه همچنان در تلاشند از این خواستها فرصتی برای تجمعات غیر قانونی و ایجاد آشوب فراهم کنند» سر فصل خبری بود که به نظر میآمد پس از رسیدن پای این تحرکها به پایتخت و بروز محدود اعتراض در حوالی دانشگاه تهران و خیابان انقلاب مطرح شد. این در حالی بود که از آغاز جسته و گریخته تجمعات اعتراضی که بهانه اصلی آن ریشه در رسوب مشکلات اقتصادی بیش از یک دهه اخیر و تأخیر در حل آنها داشت بیش از دو روز میگذشت.
تصمیم به اتخاذ رویکرد سکوت خبری و در نهایت ناچار شدن به پوشش اخبار از نوع رسمی، یک سویه و فارغ از ریشهیابیهای حقیقی، تصمیمی است که در سالهای گذشته نیز سابقه داشته و متأسفانه هیچ گاه از نتایج نامطلوب آن درس گرفته نشده است.
انفعال رسانههای رسمی کشور و به طور ویژه انفعال رسانه ملی در پوشش خبری واقعیتهای میدانی جامعه بویژه در بزنگاههایی، چون آنچه در اعتراضات ریاست جمهوری سال ۸۸ بروز یافت نشان داد که چگونه برخی تلویزیونهای خارجی نبض رسانهای اتفاقات را در اختیار گرفتند و خود به مرکزی برای هماهنگی تجمعهای خیابانی تبدیل شدند. چنانکه در رویدادهای چند روز اخیر نیز در سایه سکوت خبری صدا و سیما و رسانههای رسمی کلید مدیریت رسانهای در اختیار شبکههای تلویزیونی، چون «بیبیسی» و «صدای امریکا» و برخی کانالهای تلگرامی فعال در فراسوی مرزها قرار گرفت. جریان رسانهای که طبیعتاً با توجه به قرار داشتنشان در جبهه مقابل نظام جمهوری اسلامی ایران انتظار نمیرفت در جهتی جز تحریک بیشتر اعتراضات عمل کنند. حال آنکه حضور پررنگتر رسانههای داخلی و به طور ویژه رسانه فراگیری، چون صدا و سیما میتوانست در کمک به فهم مطالبات واقعی و جدا کردن آن از موج سواریهای جریانهای طرد شده سیاسی مؤثر باشد که خب بر اساس سیاستگذاریهای حاکم بر این رسانهها تاکنون چنین نبوده است. کما اینکه بسیاری از کارشناسان معتقدند که در بروز اعتراضات خیابانی نمیتوان سهم ناکارآمدی رسانه ملی را نادیده گرفت. گزارهای که نخست تعجب برانگیز مینماید، اما در حقیقت به باور کارشناسان فقدان فضاسازی مناسب برای بیان دیدگاههای مخالف و منتقد و دیده شدن طیفهای مختلف اجتماعی و سیاسی در شرایطی که این رسانه بر حسب زاویه خود با دولت مستقر رویههای متناقضی، چون نادیده گرفتن کاستیها در دولت مطلوب خود و زیر ذرهبین قرار دادن کاستیها و القای ناکارآمدی مدیران در دولت مورد انتقاد خود را پیش میگیرد؛ در بروز چنین اعتراضاتی بی تأثیر نبوده است. فارغ از این مسأله باید گفت که در این شرایط دیده شدن اعتراضات مردمی در برنامههای رسانه ملی بویژه اگر از زاویه منافع ملی و نه مقتضیات سیاسی در دستور کار قرار گیرد، میتواند نه تنها جبران مافات باشد که به آرام شدن فضا و در مسیر قانون قرار گرفتن شیوه بیان مطالبات مردم کمک کند، مشروط بر آنکه در قالب اخبار رسمی باقی نماند.
ماهیگیری ترامپ ازآب گلآلود
وطن امروز در گزارشی کوتاه درباره واکنش ترامپ به تجمعات اعتراضی اخیر نوشت:دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا که از زمان روی کار آمدن تمام تلاش خود را برای اعمال فشار به ایران به کار گرفته است، در یک پیام توئیتری از تجمع اعتراضی در چند شهر ایران حمایت کرد. ترامپ در این پیام، بیانیه کاخ سفید را منتشر کرد و نوشت: «گزارشهای زیادی از تظاهراتهای مسالمتآمیز شهروندان ایران که از فساد رژیم و هدر دادن ثروت این کشور برای تأمین منابع مالی تروریسم در خارج این کشور خسته شدهاند، وجود دارد». ترامپ گفت: «دولت ایران باید به حقوق مردم خود از جمله حق ابراز عقایدشان احترام بگذارد. جهان نظارهگر است». پیش از توئیت ترامپ در حمایت از تجمع اعتراضی در ایران، پال رایان، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا نیز بامداد شنبه از تجمع اعتراضی در برخی شهرهای ایران حمایت کرد و در توئیترش با تکرار ادعاهای اثباتنشده علیه ایران نوشت: «مهم است که ما از معترضان غیرخشن در ایران حمایت کنیم. این، نتیجه اقدامات رژیمی است که تمرکزش بیشتر معطوف حمایت از سازمانهای تروریستی بوده تا گرفتاریهای شهروندان خودش». وزارت خارجه آمریکا نیز در بیانیهای شدیداللحن با تکرار مجدد ادعاهای چند ماه پیش دونالد ترامپ علیه ایران، مدعی شده صادرات اصلی ایران، «خشونت، خونریزی و هرج و مرج است.»
واشنگتن همچنین از «تمام ملتها» خواسته «علناً» از مردم ایران حمایت کنند. گفتنی است، دونالد ترامپ درحالی خواستار رعایت حقوق مردم ایران شده و خود را حامی مردم ایران نشان داده که حدود ۳ ماه پیش در یک سخنرانی قبل از سخنرانی برای «اعلام راهبرد جامع» در قبال ایران، ایران و مردم ایران را با الفاظی مثل «شیطان»، «سرکش» و «تروریست» توصیف کرده بود. ترامپ روز جمعه ۲۱ مهرماه در جمع سیاستمداران جمهوریخواه گفت: «امروز بعد از ظهر، چند ساعت دیگر، درباره ایران صحبت خواهم کرد؛ ملتی تروریست که کمتر کشوری نظیر آن است. فکر میکنم سخنانم جالب باشد... در این دولت، ما شیطان را به اسم خودش صدا خواهیم کرد. ما در کنار دوستان و متحدانمان [اسرائیل، عربستان و...]هستیم. در جستوجوی صلح، شراکتها و ائتلافهای جدید ایجاد میکنیم و علیه کسانی که به دنبال صدمه زدن به مردم ما باشند، قاطعانه اقدام میکنیم».
زهر تورمی بودجه ۹۷ گرفته میشود
جوان در گزارشی با عنوان زهر تورمی بودجه ۹۷ گرفته میشود در گفت وگو با تعدادی از کارشناسان نوشت: در حالی که انتشار لایحه بودجه ۹۷ و تحلیل کارشناسان اقتصادی از آن موجب نگرانی مردم من باب تنگنای معیشتی و اقتصادی شد، یک عضو کمیسیون تلفیق مجلس از همکاری مجلس و دولت برای تعدیل هزینهها در لایحه بودجه سال آتی خبر داد، بدین ترتیب پیشبینی میشود بودجه به عنوان مهمترین سند مالی کشور مسیر صحیحی را دنبال کند که نه تنها به خانوارهای ضعیف فشار وارد نشود بلکه مورد حمایت نیز قرار بگیرند. به گزارش «جوان» این روزها شاهد انتقادهای اقتصادی در فضای مجازی و حقیقی نسبت به سیاستهای دولت به عنوان قوه مجریه و دارنده بزرگترین سهم از اقتصاد ایران هستیم، این در حالی است که حل مسئله اقتصاد نیاز به طرح مسئله و کشف راهحل مسئله دارد، بدین ترتیب انتقاد صرف از سیاستهای اقتصادی نمیتواند مسئله اقتصاد را حل کند و باید کارشناسان و اقتصاددانان در رابطه با ریشه مشکلات اقتصادی با یکدیگر بحث و گفتوگو و سپس بهترین راهکار را برای بهبود اقتصادی اتخاد کنند.
در شرایطی که از سال ۹۱ تحریمهای مالی و نفتی امریکا علیه ایران عملیاتی شد، اقتصاد ایران با تنگناهای مالی روبه رو شد و این تنگناها بهرغم مذاکرات هستهای و شکلگیری برجام به دلیل بدعهدی قابل پیشبینی امریکا تاکنون ادامه یافته است، در این میان هرچند تصور تحریمکنندگان بر این پایه بود که با تحریم میتوانند اقتصاد ایران را در عرض دو سال از پای درآورند، اما به دلیل نشناختن بافت اقتصاد ایران تاکنون کشور بر مشکلات ناشی از تحریمها و سنگاندازیهای امریکا غلبه کرده است. در این بین، هرچند تحریمهای اقتصادی نتوانسته اقتصاد ایران را پای درآورد، اما سوءمدیریتهایی هم از سوی برخی از مدیران در جریان بود که اگر این سوءمدیریتها نبود یا اینکه اگر راهکارهای کمهزینهتر و هوشمندانهای برای غلبه بر مشکلات اقتصادی اتخاذ میشد به مراتب وضعیت کنونی اقتصاد میتوانست بهتر باشد و در همین راستا مردم نیز از رفاه و قدرت مالی بیشتر و بهتری برخوردار باشند. کارشناسان براین باورند تحریمهای اقتصادی، و سوء تدبیرها در رابطه با اصلاحات اقتصادی و حل سریع مسئله مالباختگان مؤسسات مالی غیرمجاز و پروژه هایی، چون پدیده شاندیز و انتظاراتی که در رابطه با دستاوردبرجام و حل مشکل معیشت، اشتغال، جذب سرمایه و... در دوران مذاکرات هستهای و انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری دولت برای مردم ایجاد کرد که در بروز انتقادها و اعتراضات کنونی در کشور بسیار مؤثر بوده است. بودجه تعدیل میشود.
درحالی دولت انتظارات مردم را از خود و پشتوانه علمی و کارشناسی خود برای بهبود اقتصاد بالا برد که لایحه بودجه سال ۹۷ و تحلیل کارشناسان از این بودجه مردم را بسیار ناراحت و نگران کرد، اما خوشبختانه روز گذشته یک عضو کمیسیون تلفیق از همکاری دولت و مجلس برای گرفتن زهر تورمی بودجه سال ۹۷ خبر داد، بدین ترتیب امید میرود اصلاحات بودجهای که در بهبود اقتصاد بسیار مهم ارزیابی میشود به سرعت کلید بخورد. کارشناسان اقتصادی معتقدند بی اعتنایی برخی از دستگاههای دولتی به مطالبات معیشتی مردم در بودجه به خوبی عیان شده است. تحلیلهای مختلفی که پس از ارائه لایحه بودجه سال ۹۷ به مجلس درخصوص افزایش و حاملهای انرژی و احتمال افزایش نرخ تورم و حذف ۳۰ میلیون از یارانهبگیران صورت گرفت، نشانه آن است که شاید چنین تصمیمهایی کمترین توجه را به وضع مردم در سال ۹۷ داشته و بار اصلی بودجه روی دوش مردم گذاشته شده است.
به گفته صاحبنظران انتظارات مردم در دوره دوم ریاستجمهوری برای خروج از رکود و اشتغال به خاطر وعدههای آقای روحانی زیاد شده است. مردم انتظار داشتند همانطور که تورم در دوره اول ریاست جمهوری مهار شد، مسئله رکود نیز حل شود، اما، چون در اولین سال از دولت دوازدهم با آن همه وعدههای انتخاباتی بودجه سال ۹۷ این چشمانداز را ندارد، باعث ناامیدی مردم شده است، البته از جلسه روز گذشته کمیسیون تلفیق با برخی از اعضای دولت خبر میرسد که دولت آمادگی دارد برخی از بندهای لایحه بودجه را تعدیل کند.