تأثیر ناآرامیهای اخیر بر اقتصاد و احساس امنیت جامعه، کاربران ایرانی در آستانه دومین کوچ بزرگ، عدم پخش گفت و گوی رئیس جمهور با مردم، میراث شوم ۲۰۱۷ برای ۲۰۱۸، مسئولیت اجتماعی نخبگان، سخنان روحانی در جلسه هیأت دولت و پالسهای اصلاح طلبانه حاج عزت (ضرغامی) از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز قرار گرفته است.
به گزارش «تابناکـ»؛ روزنامههای امروز دوشنبه یازدهم دی ماه در حالی چاپ و منتشر شد که بحثهای مربوط به ناآرامیها در چندین شهر کشور و واکنش مسئولین به آن در کنار محکوم کردن تخریب اموال عمومی و ایجاد ناامنی از اصلیترین عناوین آنها محسوب میشود. روزنامهها همچنین در یادداشتها و گزارشهایی در گفت وگو با شخصیتهای سیاسی از لزوم حفظ هشیاری، پرهیز از خشونت و لزوم شنیدن حرف مردم توسط مسئولین نوشته اند.
روزنامه خراسان که تیتر نخست شماره امروزش را به تأثیر ناآرامیهای اخیر بر اقتصاد کشور اختصاص داده از افت ۱۶۴۹ واحدی بورس و جهش قیمت دلار خبر داده است. این روزنامه همچنین در سرمقاله امروز نیز به تحلیل اتفاقات اخیر پرداخته که نگارنده آن از تغییر فاز معیشتی اعتراضات به شعارهای سیاسی خبر میدهد.
روزنامه آفتاب یزد در گفت وگو با چندین چهره اصلاح طلب مواضع و نظرات آنان را درباره ناآرامیهای اخیر و تجمعات اعتراضی منتشر کرده و تیتر و تصویر نخست خود با عنوان «توصیه اصلاح طلبان به مردم» در صفحه نخست خود گنجانده است.
روزنامههای همشهری، ایران، اطلاعات، ابتکار و اعتماد و شرق در کنار چند روزنامه دیگر سخنان روز گذشته رئیس جمهور درباره نا آرامیهای اخیر را در صفحه نخست خود برجسته کردند و عناوینی همچون «حق اعتراض»، «نقد و اعتراض حق مردم است»، «مطالبات مردم را برحق میدانم» و «ناامنی و خشونت راه بهبود نیست» گزارشی از اولین واکنش رئیس جمهور به اتفاقات اخیر را منتشر کردند.
روزنامه قانون، اما با چاپ تصویری از روحانی و انتخاب تیتر «بایکوت روحانی» از عدم پخش گفت وگوی تلویزیونی او با مردم که خبرگزاریها خبر آن را منتشر نموده بودند، انتقاد کرد و در ادامه اظهارات مقامهای رسمی کشور درباره ناآرامیها را در گزارش خود جای داد.
همدلی نیز در گزارشی از اجماع جریانات سیاسی مبنی بر پرهیز از خشونت در اجتماعات اعتراضی و نفی خشونت، به رسمیت شناختن حق اعتراض مدنی و رسیدگی به مشکلات مردم را از پایههای عبور از بحران دانسته است.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها، گزارشها و سرمقالههای روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
سیاستی دگر در مواجهه با اعتراضات؟
شورای سردبیری روزنامه جامعه فردا ضمن تمجید از برخورد خوددارانه نیروهای انتظامی در مواجهه با کنترل و بر قراری نظم در تجمعات اعتراضی اخیر نوشت: برخلاف نامش، اتاق بحران محل کشیدگی و تنش عصبی نیست. هرچند بودهاند کسانی که در گذشته با ادبیات گازانبری در چنین محیطهایی سخن گفتهاند، امروز دیگر زمانهای تازه است که در آن مدیران امنیت کشور ما اجازه کاربرد چنین ادبیاتی را نباید بدهند. زمانه کنار آمدن و رفتار خوددارانه است.
برخورد ناخوشایند چندانی نداشتهایم و آن را به تجربه حسن روحانی در کنار زدن معتقدان به رفتار گازانبری مدیونیم. علیرغم برخی رفتارهای غیرمتمدنانه گروهی از تظاهرکنندگان روزهای اخیر در شکستن در و دیوار و هنجارشکنی، شورای عالی امنیت ملی حسن روحانی در مقابل تظاهرکنندگانی که هنوز خواسته مشخصی جز اظهار نارضایتی از اوضاع اعلام نکردهاند رفتار به قاعدهای داشته است. تحمل و پراکندهسازی مؤدبانه جمعیت، شیوه اصلی عمل نیروهای حفظ نظم بوده است. این رفتار خوددارانه باید ادامه یابد.
به موازات این، اگر روحانی بتواند حفظ نظم را فقط به نیروهای رسمی حافظ نظم بسپارد و از ورود کسانی که مسئولیت مشخصی ندارند، هویتی ندارند، فرماندهی تحت کنترلی ندارند و به اصطلاح لباس شخصی خوانده میشوند جلوگیری کند، امید به اینکه سعه صدر، سخن گفتن اقناعی، کاهش تبلیغات متهمکننده مردم و از سوی دیگر کاهش هیجان جامعه به حضور خیابانی موجود پایان دهد افزایش مییابد.
چرا روحانی وزرا را مخاطب قرار داد؟
قدرتالله علیخانی، نماینده سابق مجلس طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد نوشت: اعتراض و انتقاد حق طبیعی مردم است و مردم باید در بیان عقیده آزاد باشند. آقای روحانی در سخنان روز گذشته خود در جلسه هیات دولت نشان داد علاوه بر به جا آوردن حق مردم، به آنها بها نیز داده است و به عنوان نفر اول اجرایی کشور اعتراضهای مردمی را به حق دانسته است. موضوعی که باید به آن توجه شود تفاوت اعتراض و اغتشاش است. در اتفاقات اخیر ما شاهد حمله برخی معترضان به اماکن عمومی بودیم که به این اتفاقها نمیتوان اسمی جز اغتشاش نسبت داد. تحرکات و شعارهای برخی از افراد حاضر در تجمعات به خوبی نشان میدهد این افراد مخالف نظام هستند نه منتقد و همانطور که برخی از بزرگان نظام اشاره کردهاند باید این این تحرکات متوقف شود. در این بزنگاهها باید مال و نوامیس مردم حفظ شده و کسی حق تعدی به اموال و نوامیس مردم را ندارد.
رئیسجمهور در بخشی از سخنان خود وزرای کابینه را مخاطب قرار داد. دلیل این مخاطب قرار دادن آن است که برخی وزرا انگیزه لازم برای همکاری با دولت را ندارند. برخی از این وزرا در دولت یازدهم نیز کارنامه موفقی در دفاع از دولت نداشته و حاضر نبودند برای دفاع از دولت از خود هزینه کنند. اتفاق دیگری که رخ داده آن است کسانی که تلاش کردند دولت در رقابتهای انتخاباتی پیروز شود امروز به وزرا دسترسی ندارند. وزرا باید بیشتر به فکر مردم باشند. مشکل دولت یازدهم بار دیگر در دولت دوازدهم در حال تکرار شدن است. برخی وزرا دولت را در هجمههای اخیر تنها گذاشته و حاضر نیستند از خود برای دولت هزینه کنند. این وزرا در بزنگاههایی که باید از دولت دفاع کنند، دولت را تنها میگذارند. امیدواریم بعد از تذکر روز گذشته رییسجمهور، وزرا تعامل خود با مردم را افزایش داده و بیشتر با مردم سخن بگویند. هیچ مسوولی در کشور منکر وجود مشکلات و گرفتاریهای مردم نیست، اما جریانات مخالف دولت سعی در بهرهبرداری از این موضوع برای تسویهحساب سیاسی با دولت هستند. مشکلات زیاد است و دولت باید برای رسیدگی به این مشکلات توان خود را افزایش دهد.
عاقبت نمک پاشیدن بر زخمهای کهنه
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با تیتر «عدو شود سبب خیر» نوشت: هر چند جمع بندی بسیاری از صاحبنظران درباره وقایع روزهای گذشته در چند شهر این است که عدهای از رقبای دولت درصدد به راه انداختن تجمعات اعتراضی با هدف خالی کردن زیر پای رئیسجمهور و دولتمردان بودند وی کنترل اوضاع از دستشان خارج شد و عدهای بر موج به راه افتاده سوار شدند و به بالاتر از دولت تعرض و گستاخی کردند و حتی خواستار براندازی اصل نظام شدند، ولی واقعیت این است که باید به دخالت عوامل دیگر در این ماجرا هم توجه کرد.
رقابت سیاسی غیرسالم، که در جامعه اسلامی و انقلابی ما نباید جائی داشته باشد، ولی متاسفانه جا خوش کرده است، کپی برداری از «سیاست ماکیاولی» است که میگوید رقیب را باید به هر قیمت که شده حذف کرد. توسل به سیاست کثیف و ماتریالیستی «هدف، وسیله را توجیه میکند» نباید ابزاری دردست فعالان سیاسی جامعه ما باشد، که اگر باشد نمیتوان آنها را سیاستمدار دانست بلکه سیاست بازانی هستند که ژست سیاستمداری میگیرند. با تکیه بر این سیاست ماکیاولی و ماتریالیستی است که عدهای خارج از چارجوبهای قانون و شرع و اخلاق تلاش میکنند رقیب خود را که براساس موازین قانونی به قدرت رسیده کنار بزنند و به قدرت برسند و بعد از رسیدن به قدرت نیز معتقدند به هر قیمتی باید آن را در اختیار داشته باشند.
در همین چارچوب است عملکرد عدهای هم که با در اختیار داشتن امکانات تبلیغاتی به ویژه رسانه ملی، از آن برای سست کردن پایههای دولت مستقر استفاده میکنند حتی به قیمت ناامید کردن مردم. متاسفانه رسانه ملی علاوه بر اینکه در ماههای قبل از انتخابات به مثابه یک رقیب نسبت به دولت مستقر عمل کرد، بعد از آنکه مردم برخلاف سیاست مورد نظر و ترویج این رسانه رای دادند، باز هم دست از رقابت با دولت برنداشت و با پخش اخبار و گزارشهای به ظاهر انتقادی، ولی در واقع انتقامی، به ناامید کردن مردم دامن زد، کاری که خواست بیگانگان است. البته این انتقاد از رسانه ملی به معنای نادیده گرفتن نقاط قوت آن نیست بلکه بدین معناست که وظیفه ذاتی این رسانه که امید بخشیدن به مردم است نباید هرگز مورد غفلت قرار گیرد.
دمیدن در بوق خاموش شده وقایع سالهای دور گذشته که جز نمک پاشیدن بر زخمهای کهنه چیز دیگری نیست آن هم درست در ایامی که عدهای معاند با شعارهای ساختارشکن به صحنه آمده اند، از جمله غفلتها و اقدامات انحرافی است که عدهای مرتکب میشوند. در چنین زمانی، جامعه ما بیش از هر چیز به انسجام نیاز دارد و غیر از سخن و اقدام وحدت آفرین به سراغ هر سخن و اقدامی رفتن، کمک به همان ساختارشکنان است و آنها را آنقدر گستاخ میکند که احساس میکنند شرایط دامن زده شدن به اختلافات نیروهای انقلاب بهترین فرصت برای شعار دادن علیه اصل نظام و بالاترین قله آن و تلاش برای براندازی است.
بر این واقعیت تاکید داریم که دولت باید از انتقاد و اعتراض استقبال کند و حتی زمینه را برای اینکه مردم حرفشان را بزنند فراهم کند. در این واقعیت نیز تردیدی وجود ندارد که مشکلات معیشتی و بی کاری نیز مرم را نگران کرده است، ولی شعارها و عملکرد کسانی که این روزها در تعدادی از شهرها تجمعات اعتراضی را شکل دادهاند نشان میدهد که این اقدامات ربطی به آن نگرانی ندارد و هدف دیگری را دنبال میکند.
رقبای دولت هم که فکر نمیکردند دمیدن در بوق تبلیغات ضد دولتی گرانی و تورم چه عواقب سوئی خواهد داشت، برای این سوال پاسخی ندارند که در زمانی که دولت محبوب و مورد حمایتشان تورم را به بالای ۴۰ درصد برده و گرانیهای ساعت به ساعت، امان مردم را بریده بود چرا این شیپور را دردست نداشتند؟
چیستی و کیستی ناآرامیها
محمدکاظم انبارلویی در بخشی از سرمقاله امروز روزنامه رسالت پیراموم تظاهرات اعتراضی اخیر در شهرهای کشور نوشت: تظاهرات ساختارشکن، نانی برای کسانی که مطالبات برحق معیشتی دارند، نمیشود. اما برای بی بی سی و رادیو آمریکا خوراک میشود و آنها از این لقمهها و خوراکهای حرام میخورند و روزگار میگذرانند و سلطه خود را شارژ میکنند.
مقامات قضائی و امنیتی برای روشنگری این پدیده باید شماری از دستگیرشدگان را به قاب سیما بیاورند و پایگاه اجتماعی و اقتصادی آنها را برای مردم فاش کنند.
واکنش مردم مشهد در سالروز قیام ۹ دی نسبت به این ناآرامیها که از این شهر شروع شد، واقعاً دیدنی و حماسی بود. این واکنش ممکن است در شهرهای دیگر از جمله تهران تکرار شود و طومار منافقین و اجنبیپرستان و پیروان ترامپ دیوانه را به باد دهد.
مردم هشیار ایران به ویژه کسانی که مطالبات جدی معیشتی از دولت دارند اجازه نمیدهند دشمن با وارونهنمایی و نعل وارونهزدن، جای «جلاد» و «شهید»، «متهم» و «شاکی» را عوض کنند. آمریکاییها، منافقین و ضد انقلاب سر جنازهای داد و قال و گریهزاری راه انداختهاند که خود کشته اند. بزرگنمایی تجمعات پراکنده و توئیت پراکنی و چند برابر نشان دادن آن در فضای مجازی نمیتواند جنایت غرب در تشدید تحریمها و خیانت بدعهدی را بپوشاند. مردم و به ویژه اصولگرایان در دفاع از نظام تا پای جان ایستادهاند، البته دولت بخشی از نظام است، و علی رغم بیمهریهای رئیس جمهور از وی دفاع میکنند و اجازه نمیدهند مشتی اراذل و اوباش وابسته به آمریکا مسیر براندازی را به بهانه برخی مشکلات اقتصادی طی کنند. تردیدی نیست منتقدین دولت در صف اول حمایت از دولت در برابر اشرار آمریکایی ایستادهاند.ای کاش برخی این واقعیت و حقیقت را انکار نمیکردند.
دولت تا دیر نشده سیاستهای اقتصاد مقاومتی را اجرا کند تا از تعبیر خوابی که آمریکاییها برای اقتصاد کشور دیدهاند رهایی یابد. دولت باید در صف اول مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل و مرگ بر انگلیس ظاهر شود و با مردمی که با همه وجود پای انقلاب و اسلام ایستاده اند همراهی کند. دولت باید نقشههای شوم آمریکا در نقض حقوق اقتصادی ملت را که در حقیقت همان نقض حقوق شهروندی است فاش نموده و بر دشمنان انقلاب و اسلام لعنت بفرستد. بهترین تعامل با جهان همان ستیز هوشمندانه و مدبرانه با آمریکاست. این منطق امام، رهبری و مردم ماست. دولت باید جلوی نفوذ اجانب در بدنه اجرایی را بگیرد تا آنها در تصمیمات غلط اقتصادی اوضاع را به سمت ناآرامی سوزنبانی نکنند.
به نام مردم، علیه مردم
محمد سعید احدیان، مدیر مسئول روزنامه خراسان در بخشی از سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان «به نام مردم علیه مردم» نوشت: فقط تجمع روز پنج شنبه بود که در آغاز، هدف و دغدغه معیشتی داشت و بعد از اینکه فرصت طلبان مسیر اعتراض را تغییر دادند، رنگ و بوی معیشت از این اعتراضات به طور کلی رخت بربست و این اعتراضات تبدیل به یک اغتشاش و آشوبی شد که تنها نتیجه اش آن است که مصالح و منافع مردم از بین برود.
در پاسخ به کسانی که بر این باورند این اعتراضات هنوز بر نارضایتی معیشتی استوار است چند نکته را میتوان متذکر شد: اول با اینکه آغاز تجمع بر بستر نارضایتی معیشتی شکل گرفت، اما در شعارهای تجمع از شنبه شب به بعد کوچکترین شعار معیشتی به چشم نمیخورد تمام شعارها، سیاسی و در تعارض با کلیت نظام است و اگر معترضان دغدغه معیشت داشتند، باید در شعارهایشان دیده میشد همانطور که در روز اول چنین چیزی وجود داشت. دوم بر اساس یک بررسی میدانی حدود ۸۰ درصد معترضان در سنین پایینتر از ۲۶ سال قرار دارند درست است که دغدغه اقتصاد ممکن است در این سنین وجود داشته باشد، اما فشاری که باعث میشود یک فرد طاقتش طاق شود و برای اعتراض آن هم از نوع آشوب طلبانه به خیابان بیاید، مربوط به سن و قشری است که بار یک خانواده را بر دوش میکشد و به دلایلی مانند بیکار شدن، همه سرمایه زندگی را در یک موسسه مالی از دست دادن و... دچار سختی غیرقابل تحملی شده است. سوم برای روز اول کانالهای ضدانقلابی فراخوان این تجمع را کار نکرده بودند، اما اکنون این تجمعات صرفا توسط کانالها و رسانههای معاند برنامه ریزی و مورد حمایت قرار میگیرد و جالب اینکه حتی در آن کانالها هم مطالبه اقتصادی مطرح نمیشود؛ لذا برپایه دلایلی که ذکر شد اشتباه است اگر کسی فکر کند، اعتراضاتی که الان با آن روبه رو هستیم مانند روز آغاز، منطق معیشتی و اقتصادی دارد و در نقطه مقابل میتوان تصریح کرد این اعتراضات بیشترین لطمه را به اقتصاد و معیشت مردم میزند چرا که اولا همانطور که ذکر شد مطالبات اقتصادی مردم به حاشیه رفته است. به عنوان یک مثال روشن اگر تا چند روز پیش سپرده گذاران مظلوم موسسات مالی و اعتباری میتوانستند تجمع و اعتراض کنند، اکنون با هنجارشکنیهای صورت گرفته دیگر نمیتوانند حتی صدای خود را بلند کنند یا رسانهای مثل خراسان که همیشه پیگیر مطالبات مردم بوده است اکنون برای جلوگیری از تحریک و سوءاستفادهها نمیتواند خواستههای مردم را به طورجدی پیگیری کند.
ثانیا در فضای سیاسی ایجاد شده تمرکز مسئولان از اقتصاد و حل مسائل معیشتی مردم دور میشود.
ثالثا امروز بر کسی پوشیده نیست که کشور ما دشمن دارد و کوچکترین تزلزلی در داخل کشور دشمن را امیدوار میکند و او را به فشار بیشتر ترغیب میکند. این یک واقعیت کاملا تلخ است که حوادث سال ۸۸ نقش کاملا مستقیم و موثری بر اجماع کشورهای غربی برای تحریمها گذاشت. حوادث ۸۸ تمام شد، اما هنوز که هنوز است آثار تحریمهای آن بر کشور ما باقی مانده است و بی تردید اغتشاشات موجود اگر خیلی زود به پایان نرسد، به صورت مستقیم باعث تشدید تحریمهای اقتصادی بر مردم ایران میشود.
مسئولیت خطیر مسئولان در قبال حوادث اخیر
علی نجفی توانا حقوقدان و استاد دانشگاه، طی یادداشتی در روزنامه آرمان امروز نوشت:حوادث روزهای اخیر در شهرهای مختلف که حکایت از حضور اعتراضی بخشی از مردم حول محور مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فساد اداری و عدم برخورد قاطع و مناسب با فاسدن بیتالمال دارد، ظاهرا مورد تائید بسیاری از مسئولان و اندیشنمدانی است که با ملاحظه این اوضاع و احوال مبادرت به ارزیابی و اظهارنظر نمودهاند. اظهارات آقای رئیسجمهور در هیات دولت و همچنین برخی از نمایندگان مجلس که ضمن تائید محورهایی از اعتراض و تائید حق نقد و اعتراض به برخی شرایط میباشد، نشان میدهد که حوادث اخیر فقط بازتاب فشارهای اقتصادی، بالا رفتن نرخ تورم، پایین آمدن قدرت خرید، بیکاری و سیاست غیرمقبول اقتصادی درخصوص معشیت مردم نیست. البته با توجه به تعدد و تفاوت برآیند اعتراضات و شعارها، اظهارنظر راجع به هدفمندی و جهتگیری دقیق این جریانات را بسیار مشکل میکند، اما با وضعیتی که برآمده از اوضاع و احوال روزهای اخیر میباشد، مردم نسبت به برخی از سیاستهای اقتصادی رضایت ندارند و قدرت تحمل آنها تضعیف شده و آماده بیان دیدگاهها و اعتراضات خود از طرق مختلف هستند. مسلما هیچ پدیدهای بدون علت نیست.
برای شناخت عوامل حوادث اخیر و شنیدن اظهارات مردم و دریافت پیام واقعی باید دست به یک آسیب شناسی واقعی زد. مسلما اگر وضعیت اقتصادی مردم بهبود مییافت، مشکل اشتغال جوانان حل میشد، با فساد اداری به صورت ریشهای برخورد میگردید و دانه درشتها به مسلخ عدالت کشیده میشدند و فقر و فساد و تبعیض با قدرت و حدت عملیاتی میگردید امروز شاید ما شاهد این گونه حوادث نمیبودیم. اگر با شایستهسالاری مدیریت ضعیف و ناتوانی در اداره کشور مرتفع میگردید و اگر با پدیده آقازادگی مبارزه میشد، اگر با ثروتهای ناشی از رانت برخورد جدی به عمل میآمد و اگر شاهد این همه اختلاف طبقاتی نمیبودیم و حقوق شهروندی دغدغه همه مسئولان بود، در آن صورت حتی اگر تمام دنیا هم سعی در بروز حوادثی در کشور میداشتند، مسلما هیچ عکسالعملی دائر بر تحریک پذیری و یا واکنش نشان داده نمیشد. بیاییم یک بار واقع بینانه مشکلات برخاسته از مسائل مختلف و بهویژه اقتصادی را آسیب شناسی و مشکلات موجود را ریشهیابی کنیم.
امروز در چهارچوب جامعه شناسی سیاسی ثابت شده است که واکنشها جز از طریق قانون، جز با تامین حقوق مردم و برقراری گفتمان ملی، میهنی و منطقی نتیجه بخش نخواهد بود. بررسی حوادث مشابه در دنیا و کشورمان نشان میدهد که اگر این مطالبات که عمدتا جنبه اقتصادی و اجتماعی دارد و مردمی که در عسر و حرج قرار دارند، به این شیوه میخواهند مطالبات اقتصادی و اجتماعی خود را به گوش مسئولان برسانند، توجهی نشود به تدریج این مطالبات درونی و داخلی و غیرسیاسی مبدل به مطالبات سیاسی خواهد شد و اعتراضات شکل متفاوتی به خود خواهد گرفت. به نظر میرسد امروز مسئولان باید با واقع بینی و دور از ذهنیتگرایی این موارد را رصد کرده و نیازهای مردم را طبق قانون اساسی و حقوق شهروندی تامین کنند که این تنها راه تسکین آلام مردم است. طبیعتا در هر جریانی افرادی ممکن است با خروج از قواعد اعتراض مدنی، دست به اقدامات غیرمتعارفی بزنند که از این نظر اقدامات و تعرض به بیتالمال حرکتی بسیار نادرست است. کسانی که از مشکلات اقتصادی، فقر، فساد و تبعیض شکوه دارند قطعا در چارچوب مطالبات مدنی است که میتواند به نتیجه مطلوب برسند.