اعتراض بینالمللی به مداخله ترامپ در امور داخلی ایران، تنبیه اینترنت، احضار جلاییپور و کرباسچی به دادسرای مشهد، نحوه برخورد با دستگیرشدگان اخیر، ردپای طراحان استعفای روحانی در مشهد، ضرورت گفت وگوی ملی، کسب و کار اینترنتی اسیر فیلترینگ و دود خشونت خیابانی در چشم اقتصاد از مواردی است که محور گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز شنبه شانزدهم دی ماه در حالی چاپ و منتشر شدند که صفحات نخست آنها ضمن انعکاس راهپیمایی محکومیت اغتشاشات اخیر، همچنان محل انتشار یادداشت ها، تحلیلهای اجتماعی و سیاسی اعتراضهای اخیر شده است. بیشتر روزنامهها از منظر جریانهای سیاسی که به آن منتسب هستند با دو رویکرد پرداختن به ریشه دخالتهای خارجی در وقوع نا آرامیها از یک سو و نیز ریشههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نارضایتی بخشی از مردم را مورد تحلیل قرار داده اند.
دیگر موضوعی که مورد توجه تعدادی از روزنامهها قرار گرفته مسأله فیلترینگ تلگرام است. این موضوع در داخل برخی یادداشتها و گزارشها به عنوان پدیدهای مثبت به عنوان راهکار جلوگیری از نفوذ دشمن قلمداد شده و در تعدادی دیگر با انتقاداتی مواجه شده است؛ انتقاداتی که به آسیب دیدن بسیاری از کسب و کارهای نوپای اینترنتی پس از اعمال فیلترینگ اشاره میکند.
روزنامه بهار تیتر اول خود با عنوان «تبعیض، ریشه نارضایتی ها» را از گزارشی که در آن به ریشههای نارضایتیهای اجتماعی منجر به تجمعات اعتراضی پرداخته انتخاب کرده است. این روزنامه همچنین در زیر تیتر اول خود کاریکاتوری را چاپ کرده است که مربوط به گزارش امروزش از «نابودی هزاران شغل» اینترنتی وابسته به تلگرام بعد از فیلترینگ این شبکه اجتماعی است.
روزنامه ایران هم تیتر نخست خود با عنوان «دود خشونت خیابانی درچشم اقتصاد» را به گزارشی از تأثیر نا آرامیهای اخیر بر روی اقتصاد کشور اختصاص داده است.
روزنامههای جمهوری اسلامی، آفتاب یزد و آرمان امروز گزارش ها، گفت وگوها و پروندههای ویژهای را به مناسب سالگرد درگذشت آیت الله هاشمی رفسنجانی منتشر کرده اند. آفتاب یزد با درج تصویر مرحوم هاشمی عنوان «او مردمی بود» و آرمان امروز تیتر «حالا جای خالی او احساس میشود» را برای صفحات نخست خود انتخاب کرده اند.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها، سرمقالهها و گزارشهای منتشر شده در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
هزینه اعتراضات را چه کسی میدهد؟
احمد غلامی در بخشی از سرمقاله امروز شرق با اشاره به نبود تحلیل درست از اتفاقات اخیر نوشت: شاید اغراق نباشد بگوییم جناحهای سیاسی اعم از اپوزیسیون خارجی و منتقدان داخلی، هیچکدام به معنای واقعی، تحلیل درستی از روستاها و شهرهای ایران ندارند. یک طرف ایران سوسنگرد است و ایذه، طرف دیگر آن قهدریجان؛ اینها را تعمیم بدهیم به شهرهای دیگر و آنچه از دل آن بیرون میآید تفاوت و تضادهای بسیار در مطالبات آنان است که حول محوری به نام نارضایتی «از وضع موجود» همه را دور هم جمع و یکصدا کرده است. آنچه در این میان خالی است، یکدلی است و مسأله اصلی در همینجاست.
در جمع معترضان درخواستهای متفاوتی وجود دارد؛ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و گاه درخواستهایی مبنی بر بازگشت سلطنت که چندان جدی به نظر نمیرسد. اما همه این درخواستها چه آنان که اصیلاند و چه آنان که ترکشهای کوچکی هستند، گروهها و جناحهای سیاسی را مشغول کرده تا با نگاه و موضعگیری خود به سراغ این معترضان بروند. حتی مخالفان بهویژه اپوزیسیون خارجی نهتنها یکدل بلکه یکصدا هم نیستند. آنان در یک چیز با معترضان همداستان هستند؛ اینکه مخالف وضع موجودند. اما نکته اصلی در همین همداستانی است: مخالفت با وضع موجود از نگاه ما با دیگران و از نگاه مردم کف خیابان با نظارهگران، از نگاه طبقه متوسط با نگاه طبقه فرودست جامعه کارگران و کشاورزان بسسیار تفاوت دارد. بیدلیل نیست که این پرسش بیش از هر پرسش دیگری در اذهان مردم که هم مخالف وضع موجودند و هم نگران حوادث اخیر، وجود دارد: «چه خواهد شد؟»؛ این پرسش بجا و درستی است که حاکی از نگرانی است. نگرانی نسبت به آیندهای که چندان وضوح و شفافیتی ندارد و آنچه بیش از هرچیز نگرانکننده است، این است که کسی به این پرسش اساسی که «چه باید کرد؟»، هنوز پاسخ نداده است. اگر هم پاسخی وجود داشته باشد نشئتگرفته از آرزوهای ناکام و کینههای انباشتهشده گروههای سیاسی است که نسبت وثیقی با مطالبات مردم ندارد. مردمی که خود مطالبات متنوعی را دنبال میکنند و خستهاند از بیکاری، فقر، دزدی و اختلاس و وعدههایی که بهسرانجام نرسیده است.
آیا گروههای سیاسی داخل و خارج از کشور میتوانند فقط به مردم فکر کنند و رؤیاها و کینههای خود را به تودههای مردم پمپاژ نکنند و فقط صدای آنان باشند؟ بعید است. متأسفانه این بومرنگی که گروههای سیاسی از پی کسب جایگاه قدرت به سمت مردم پرتاب میکنند، به سوی رهاکنندگان آن بازنمیگردد. به سوی مردم بازمیگردد و این گروههای سیاسی در پایان حادثه، هر یک به سر کارهای خود بازمیگردند و برای آنان روز از نو و روزی از نو است. تا چند صباحی دیگر و هنگامهای دیگر. از مولکولیکردن مردم مولکولی، سیاستی خلق نمیشود. آنچه دشوار است خلق مردم از دل تودههاست. خلقی که با ترفندهای غیراصیل به وجود نمیآید؛ اگر هم بیاید دیری نخواهد پایید. سیاست به مردم نیاز دارد و نه انبوههای از عقاید سیاسی متکثر و متلون که هریک در پی اهداف و منفعتی به میدان آمدهاند و برخی از آنان ارتجاعیاند و برخی خانمانبرانداز و برخی هم شاید دلسوز مردم. شاید نگرانیهایی از این دست هم ارتجاعی و «پسین» به نظر برسد و از دل آن تأیید اصلاحطلبی محافظهکار بیرون بیاید که با گوشهچشمی به قدرت در پی حفظ وضع موجودند. این نیز خلاف واقع نیست، در گردابی چنین هایل چه باید کرد؟ پاسخ به این پرسش دشوار است. اما پاسخ به این پرسش که هزینههای گذر از وضع موجود را چه کسانی خواهند پرداخت، چندان دشوار نیست. نکته مغفولمانده در هر جریان اعتراضی در اینجا نهفته است. آنچه اکنون در این بحبوحه نادیده انگاشته میشود، تلاش همهجانبهای است برای بهفراموشیکشیدن کسانی که در گذشته پا به میدان پیگیری مطالبات مردم گذاشتهاند. آنچه اصالت جریانهای سیاسی را اثبات میکند، پرداخت همین هزینههای سیاسی است نه کسب جایگاهها و منفعتهای سیاسی. اینها پرسشهایی است که در ذهن همه وجود دارد، حتی اگر الان کسی بر زبان نیاورد.
این اشتباهات را تکرار نکنیم
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود ضمن تمجید از حضور مردم در محکوم کردن اغتشاشگران بندهایی را با عنوان «این اشتباهات را تکرار نکنیم» نوشت: بسیار دیده میشود افرادی که زندگی پائینتر از متوسط دارند، یکشبه میلیاردر میشوند و با خودروهای چند صد میلیونی و خانههای چند ده میلیاردی بالای شهر مانور اشرافیت میدهند. این، یعنی اقتصاد ما افسارگسیخته است و هیچ حساب و کتابی در کار نیست. با این وضعیت، هر قدر شعارهای زیبای اقتصادی بدهیم چیزی درست نمیشود. باید برای جلوگیری از پدید آمدن طبقه اشراف که هر روز بر تعدادشان افزوده میشود و به همین نسبت فقر و بیکاری رشد میکند، اقدامی اساسی کرد. یک روز قشر ضعیف انقلاب کردندو حضرات را به قدرت رساندند و باید ترسید از روزی که همین فقرا و بیکارها آنها را از اریکه قدرت به پائین بکشند.
وقتی از «مردم» حرف میزنیم یعنی ۸۰ میلیون ایرانی. سرجمع آنها که در کفخیابان اقدام به آدمکشی و خرابکاری اموال عمومی و خصوصی کردند، چند هزار نفر نمیشود. اگر شروع اعتراض در مشهد مربوط به مالباختگان برخی شرکتها و صندوقها بود، اما موجسواران و آشوبگران، مردم نبودند. عملکرد آشوبگران، به خسارتهای اقتصادی قابل توجهی برای مردم و کشور منتهی شد. خساراتی که اغتشاشات اخیر در بازار بورس و ارز و... پدید آورد (گران شدن ۱۵۰ تومانی دلار و سقوط ۲۴۰۰ واحدی بورس و کاهش معاملات و تشدید رکود)، مستقیما متوجه زندگی قاطبه مردم صرفنظر از سلیقه سیاسی آنها میشود. همچنین به تجربه دریافتهایم در هر نوبت تحرکات آشوبگران نیابتی، دشمنِ ناامید، روحیه گرفته و بر تحریمها میافزاید.
با ایجاد بیثباتی اقتصادی و ناامنی، خیانت بزرگی در حق ملت و نظام اتفاق افتاد و به هیچ وجه نمیتوان از عوامل این جنایت سازمانیافته گذشت. این طیف، پیادهنظام جنگ نیابتی دشمن هستند و مطلقا نمیتوان با آنها مماشات کرد. در این جنگ نیابتی، هیچ مدیر و سیاستمدار و حزب و رسانهای نمیتواند بیطرف باشد، دوپهلو حرف بزند و یا با تحریف صورت مسئله، خسارتزنندگان و آدمکشان و تخریبکنندگان اموال و اماکن دولتی و خصوصی را «معترض مدنی» جا بزند و به اسم رسمیت اعتراض مدنی، برای تروریستهای اقتصادی و سیاسی، حاشیه امنیت بسازد. تحریفگران بیتردید با تروریستها همدست هستند و با آنها باید معامله دشمن کرد. اینکه «مشکلات جدی اقتصادی داریم و باید صدای مردم شنیده و مشکلات چارهجویی شود» با اینکه به بهانه مشکلات، برای کشور مشکلات امنیتی و سیاسی درست کنیم که همان مشکل اقتصادی را تشدید کند، دو مسئله کاملا جداست.
سادهانگاری ناآرامیها یا تغییر و تصحیح روشها؟
محمد کاظمی نماینده مجلس طی یادداشتی در روزنامه اعتماد حوادث اخیر و ساده انگاری آن را موضوع نوشته خود قرار داد و نوشت: میشود مثل همیشه پیرامون اعتراضات و اغتشاشات اخیر کلیشه گذاشت و شعار داد و مساله را تمام شده تصور کرد. میشود نهاد ناآرام جامعه را نادیده گرفت، میشود چشمها را بست موضوع را به گرانی نسبت داد و دولت را به عقبنشینی از بودجه سال ٩٧ وادار کرد، میتوانیم همه کاسه و کوزهها را بر سر تلگرام بشکنیم و آن را ببندیم و خوشحال که از ماجرا طرفی هم بستهایم و سودی هم بردهایم. اما باید این سادهانگاریها را کنار گذاشت و صدای بلند هشدارها را شنید. اگر شاخصهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مثبت بودند، اگر گسلهای فراوان در جامعه ما وجود نداشتند یا غیرفعال بودند واقعا میشد به تاملی از کنار حوادث گذشت و فقط به تصحیح چند اعلام پرداخت و قیمت تخممرغ را با هر ضرب و زوری پایین آورد و بنزین را گران نکرد و دل خوش داشت که ماجرا تمام شده است.
ولی دردمندانه باید عنوان کنیم که معضلات و مشکلات طبیعی از سویی و انواع مسائل خودساخته از سوی دیگر هرگز به اندیشمندان جامعه و دلسوزان این امان را نمیدهد که آسوده خاطر باشند و از بروز حوادث بزرگتر نگران نباشند. در لایههای زیرین اجتماع موضوع ازدیاد بیسابقه طلاق، گسترش فقر، حاشیهنشینی میلیونی، رواج اعتیاد و نزاع و اختلاف حتی یک جامعه آرام و بدون مساله سیاسی را دچار زلزلههای شدید میکند چه رسد در کشور ما که اختلافات مهم و بعضا عمیق سیاسی نیز وجود دارد و یک جریان سیاسی به حداکثر حاکمیت خود اصرار دارد و قائل به ضرورت هیچ تغییری نیست.
در همین ماجرای اعتراضات و ناآرامیها با اینکه آقایان مخالف دولت هستند و به صراحت اغلب نارضایتیها را ناشی از مسائل اقتصادی میدانند و آن را به قوه مجریه نسبت میدهند ولی بازهم حاضر نیستند روشهای خود را بازبینی کنند و واقعگرایی را جایگزین نگاه خشک و غیرقابل انعطاف سازند! مسلما دشمنان ما از اسراییل تا امریکا تا رژیم سعودی سبکسرانه خود را به میدان رسانده و هرچه دستشان برسد انجام میدهند که شعله برافروزند و خباثت کنند ولی خلاصه کردن همه ماجرا به تحرک آنان، محروم کردن خویش از دیدن واقعیت جامعه و کم توجهی به مردمی است که حرفهای بسیار دارند و گوش شنوایی برای آن پیدا نکردهاند. اگر گرانی بد است و صدای مردم را درآورده است چرا کسی نمیگوید که دولت برای مقابله با آن دستانی باز ندارد و توان مالیاش محدود است و انواع مراکز، او را در تنگنا قرار دادهاند؟
اما همه نالههای مردم خوب این سرزمین، اقتصادی نیست و بازهم این خطای بزرگی است که خواستهها و دغدغههای رو به تزاید جامعه خصوصا جوانان به این حوزه حواله داده شود. یک جوان امروزی برای رفتن به یک کنسرت قانونی مجوزدار مچاله میشود و دیدیم که چه هیاهویی برای آن برپا کردند، ما به لباس و خوراک و نگاه و رفتن و آمدن و دوست و رفیق و موبایلی که در دست دارد و کانالی که میرود و عروسیای که میگیرد و هرچه در تصور آید با سلیقه و بیسلیقه کار داریم و دخالت میکنیم! همین جوانان مگر در صدها میتینگ انتخاباتی خواستههای مشخص خود را با کمال ادب و متانت خطاب به آقای روحانی فریاد نکردند؟ آیا به خواستههایشان توجه شد؟
اگر میخواهیم در برابر انبوه مشکلات پیش رو توان استقامت را داشته باشیم و دشمنان قادر به سوءاستفاده از آنها نباشند و جامعه احساس کند که مسئولان اهل تامل و واقعیت گرایی و انعطاف هستند و روندها رو به بهبودند، نیاز مبرم به تغییر روشها در همه ابعاد داریم، هم در مسائل سیاسی و به خصوص در اقتصاد باید علیوار رفتار کنیم و از خاصهخرجیها دستبرداریم و هزار موسسه روی بودجه دولت آوار نشوند تا قوه مجریه بتواند امدادرسانی به مردم را آغاز کند.
نحوه برخورد با دستگیرشدگاناخیر
محمدصالح نیکبخت حقوقدان طی یادداشتی در روزنامه آرمان امروز ضمن دسته بندی دستگیر شدگان حوادث اخیر نوشت: در چند روز گذشته با اعتراضاتی که در تهران و شهرهای مختلف کشور اتفاق افتاده، گروهی دستگیرشده و احتمالا در آینده نیز کسانی دیگر دستگیر خواهند شد. در این میان افرادی که دستگیر شدهاند، نوعا به ۳ گروه تقسیم میشوند. برخی از این افراد اشخاصی هستند که در کف خیابان دستگیر میشوند و یا بهصورت اتفاقی دستگیر شدهاند. گروهی دیگر از دستگیرشدگان افرادی هستند که دراعتراضات، راهپیمایی و یا اجتماعات شرکت کرده و نوعا شعارهایی نیزدادهاند. این افراد مادامی که از آنان حرکات خشونتآمیز مانند: حمله به اموال عمومی و تخریب و یا مقابله خشونتآمیز با نیروهای انتظامی سرنزده باشد، همانندگروه اول و مطابق اصل ۲۷ قانون اساسی جرمی ندارند. گروه سوم افرادی هستند که از آنان اعمال خشونتآمیز که موجب تخریب اموال عمومی یا خصوصی شده باشد، سرزده و نوعا ممکن است در مقابل نیروهای انتظامی و یا سایر نیروهایی که با عنوان ضابط در این جریانات مداخله میکنند، اقدام کرده باشند. در میان این سه گروه آخرین گروه مراد ماست. در همه اعتراضات و راهپیماییهایی که در ایران و سایرکشورها اتفاق میافتد، این افراد بهعنوان متهم دستگیر و ممکن است پرونده آنها به مراجع قضائی ارجاع شود. در این مورد اتفاق نظر بین حقوقدانان و سیاستمداران که پایبند به قانون باشند؛ اتفاق نظر وجود دارد که باید از حقوقی که قانون اساسی و قوانین عادی برای آنها قائل شده است، برخوردار باشند. کمتر کسی است که نپذیرد چنین حوادثی معلول اقداماتی بوده که درگذشته اتفاق افتاده که در رأس آنها به اتفاق نظرکارشناسان مسائل سیاسی و شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه قرار میگیرد. اگر به معدل سنی معترضان توجه کنیم ملاحظه میشود که متوسط سنی آنها از ۲۵ یا ۳۰ سال بالاتر نیست. بههمین جهت قبل از اینکه موضوع آنها مورد رسیدگی قرارگیرد بهتر است شرایط و موقعیت و نیز نوع حضور آنها مورد بررسی قرارگیرد. هرچند این امید وجود دارد که این موضوع مورد توجه مسئولان است امادرباره آنهایی که دست به تخریب و خسارت به بیتالمال زدهاند و رفتاری ساختار شکنانه داشتهاند باید برخورد دقیق قانونی صورت گیرد.