انتقاد رئیس جمهور از دولتمردان، آغاز شفاف سازی خزانه، چرخش پرهیاهوی «اون»، پایان سکوت روحانی و جهانگیری، اشتباه در محاسبه صهیونیستها، نقشه آمریکا برای سوریه، روزهای سخت مؤتلفه، حذف یارانه ۲۴ میلیون تن در دستورکار دولت، خبر خوش نوبخت برای بازنشستگان، بازداشت دزدان معروف پایتخت، پرونده سازی برای اخاذیهای میلیاردی، معرفی دو پیام رسان داخلی به مدارس، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز یکشنبه دوم اردیبهشت ماه در حالی چاپ و بر پیشخوان روزنامه فروشیها قرار گرفتند که سخنان رئیس جمهور روحانی در جمع مدیران ارشد دولت و چرخ کره شمالی دو محور اصلی آنها در کنار عناوین دیگری هستند که در صفحات نخست برجسته شده اند. تعدادی از روزنامهها نیز سخنان فرمانده کل ارتش درباره اتحاد نیروهای مسلح را با عناوینی همچون نمی گذاریم در حرکت سپاه اخلال ایجاد شود و تودهنی ارتش منعکس کرده اند.
روزنامه کیهان با تیتر قرار دادن بخشی از سخنان روحانی در جلسه هم اندیشی مدیران ارشد دولت عنوان «روحانی: ۴ سال است با گونی دلار میآوریم سر برجام سلامت!» را با روتیتر اعتراف دیرهنگام تیتر یک امروز خود قرار داد.
روزنامه آرمان امروز نیز تیتر و تصویر نخست خود را به رئیس جمهور روحانی و سخنان روز گذشته او اختصاص داده و گزارشی با تیتر «روحانی از حرف حق تا عمل» کار کرده است. سرمقاله امروز این روزنامه نیز به همین موضوع اختصاص یافته و با عنوان چالشهای مدیریت اجرایی و نظارت رئیسجمهور چاپ شده است.
روزنامه همدلی دو تیتر اصلی خود را به اظهارات روز گذشته جهانگیری و روحانی اختصاص داد و عنوان سکوت شکست برای گزارش خود که در آن از انتقاد رئیس جمهور و معاون او در جلسه هم اندیشی مدیران ارشد دولت خبر داده استفاده کرده است. این روزنامه همچنین در گزارشی با عنوان کره چرخید، این سؤال را مطرح کرده است: آیا چشم بادامیهای اتمی واقعا از مواضع خود کوتاه آمده اند؟
روزنامه خراسان نیز تیتر یک خود را به خبر در دسترس قرار گرفتن اطلاعات پرداختهای خزانه داری کل کشور به دستگاه ها، اختصاص داد و عنوان آغاز شفاف سازی خزانه را در مرکز صفحه یک خود قرار داد.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها، سرمقالهها و گزارشهای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
از شهرداری تا شهریاری؟!
غلامعلی دهقان، عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه در سرمقاله امروز شرق نوشت: ۲۹ اردیبهشت که فرابرسد یک سال از زمان انتخاب اعضای شورای پنجم شهر تهران سپری شده، اما هنوز سخن از انتخاب شهردار به پایان نرسیده و دور جدید رایزنی برای برگزیدن شهردار جدید پس از استعفای محمدعلی نجفی آغاز شده است، حال آن که زمان در گذر است و فرصتها رو به اتمام. در این باره نکات زیر درخور توجه است؛
۱- بهراستی چرا انتخاب شهردار پایتخت اینهمه مهم و مورد توجه است؟ به نظر میرسد سه نمونه رسیدن شهردار یک پایتخت به منصب عالی کشور یعنی ریاستجمهوری، دو مورد در خارج از ایران، یکی در کشور فرانسه و دیگری در ترکیه و یک مورد در داخل ایران در سال ۸۴، سبب شده شهرداری تهران سکوی پرش برای منصب بالاتر باشد. همین موضوع اهمیت شهردارشدن در پایتخت را مضاعف، گزینش را سختتر و همه جناحهای صاحب قدرت را حساستر کرده است.
۲- در فرانسه شیراک توانست با ۱۸ سال سابقه شهرداری پاریس سرانجام در انتخابات سال ۱۹۹۵ میلادی به کاخ الیزه راه یابد و ۱۲ سال در آنجا بماند و در ترکیه رجبطیب اردوغان پس از چهار سال موفقیت در شهرداری استانبول، ابتدا به نخستوزیری رسید و پس از مدتی ردای ریاستجمهوری را هم بر تن کرد. در داخل هم محمود احمدینژاد فقط پس از دو سال حضور در جایگاه شهرداری تهران در انتخابات نهم ریاستجمهوری پیروز میدان شد، هرچند خلف او محمدباقر قالیباف حتی پس از ۱۲ سال شهرداربودن هم نتوانست به پاستور راه پیدا کند تا معلوم شود «نه هرکه سر بتراشد قلندری داند.» بههمین دلیل قرار نیست هرکه «شهردار» شود، پس از مدتی «شهریار» شود؛ اما چه باید کرد که این نوع نگاه بر بخشی از جامعه نخبگان ما حاکم است و کار انتخاب را پیچیدهتر کرده است. نگاهی که منطقی هم نیست و منافع کلانشهر تهران را نیز تأمین نمیکند.
۳- قرائن و شواهد نشان میدهد شهردار آینده تهران باید بخشهای مختلفی را با خود همراه داشته باشد. حداقل اینکه مخالفت بخشهای تأثیرگذار را برنینگیزد؛ بنابراین شورای شهر باید بهدنبال گزینهای باشد که حول او اجماعی در میان حامیانش و ارکان قدرت شکل بگیرد. واقعیت این است که در میان گزینههای موجود مصادیقی وجود دارند که هم میتوانند اجماع اصلاحطلبان و هم اعتدالیون و هم مخالفنبودن نیروهای دیگر را با خود داشته باشند. چنین گزینههایی میتوانند بدون حاشیه خدمت خلق را سرلوحه کار قرار داده و کار را به فرجام برسانند. در غیر این صورت به قول معروف روز از نو، روزی از نو!
۴- علاوه بر مورداجماعبودن، شهردار آینده باید از سابقه درخشان مدیریت شهری و از صفت صداقت و پاکدستبودن و شجاعت در تصمیمگیریها برخوردار باشد. اگر این مصادیق یافت شد، نباید به مسائل فرعی مانند امضای میثاقنامه برای ماندن در شورا، فلان موضعگیری یا دیگر موارد فرعی توجه شود. شهردار باید واقعا شهریار باشد؛ یعنی اینکه یاور شهر باشد، اما نباید به فکر شهریاری باشد، چراکه باید از تاریخ آموخت: نه هرکه شهردار شد شهریار شد.
۵- واقعیت این است که تکرار ناخوشایند شورای اول عدهای را نگران کرده است. آنجا هم انسجام درونی نبود و بلوکبندی جای اتحاد را گرفت و شد آنچه نباید میشد. ناکارآمدی شورای اصلاحطلبان در اولین دوره احیای این اصل معطلمانده قانون اساسی در دولت اصلاحات، شکست آنها را در اسفند سال ۱۳۸۱ سببساز شد و درست از همانجا، احمدینژاد اسب ریاستجمهوری را زین کرد و هشت سال شد آنچه که شد. باید از تاریخ آموخت. آیا آموزندهای وجود دارد؟
دغدغهها و چالشهای امروز روحانی
علی نجفی توانا حقوقدان و مدرس دانشگاه در سرمقاله امروز آرمان امروز با اشاره به سخنان روز گذشته رئیس جمهور نوشت: اظهارات جناب آقای رئیس جمهور در همایش هماندیشی مدیران کشور در پرتو اصول حقوقی و قوانین موضوعی کشور از چند منظر قابل توجه و ارزیابی است. تأکید آقای حسن روحانی بر استقلال مدیران و دولت در اجرای رسالت و برنامههای اجرایی از این حیث از اهمیت ویژهای برخوردار است که نه تنها قانون اساسی با پذیرش تفکیک قوا شرط اداره بهینه کشور را مستلزم مستقل بودن قوای سهگانه دانسته است بلکه در عمل قوه مجریه و رئیس آن به عنوان یکی از مهمترین قوای کشور و ناظر بر اجرای قانون اساسی با لحاظ مدیریت بر امور اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی باید بدون مداخله سایر قوا نه تنها در تدوین برنامهها بلکه بر اجرای آنها هم از استقلال کافی برخوردار باشد. مداخله نهادهای دیگر نه تنها باعث اخلال در تدوین و اجرای برنامه بلکه در نهایت اشکال و چالش را در اداره کشور ایجاد خواهد نمود. مهمتر آنکه مسئولیت پاسخگویی به ملت با توجه به انتخابی بودن این نهاد اجرایی توسط مردم با دولت است و اگر دولت در هر زمینهای تسلیم صاحبان زور و زر شود، آن میشود که در طول سالهای گذشته بر کشور رفته است و امروز با شرایط اقتصادی و فرهنگی حاصل از آن درگیریم و بر تعداد افرادی که زیر خط فقرند روزبهروز افزوده میشود و البته در کنار حفظ و رعایت استقلال، مسلما بدنه مدیریتی قوه مجریه باید از مدیران توانمند، لایق، کارآمد، چابک و چالاک برخوردار باشد که خود مقوله دیگری است.
این تذکر آقای رئیس جمهور اگر گوش شنوایی باشد و تضاد با منافع صاحبان زور و زر نباشد، قطعا میتواند نقطه عطفی در مدیریت کشور باشد و البته به شرطها و شروطها. اول آنکه قوه مجریه از چنان صلابت و اقتداری برخوردار باشد که مانع مداخله دیگران شود و دوم اینکه نهادهای ناظر بر اجرای قانون، چنین اجازهای به صاحبان ثروت و زور ندهند که هرگاه خواستند و منافعشان اقتضا کرد، امری را به دولت یا مدیران دیکته کنند و با اعمال فشار نهایتا بر تحصیل هدف توفیق حاصل نمایند. دومین نکتهای که اینبار در داخل نهاد قوه مجریه میتواند کارآمدی و کاربرد داشته باشد، تاکید ریاست جمهور بر کارآمدی، قانونگرایی و استفاده از ظرفیتها در چارچوب برنامههای مدون کشور توسط مدیران منتخب است. همانگونه که رئیسجمهور اشاره کردند...
مدیران کشور باید خود را خادم ملت بدانند و نه سرور و آقای ملت، در غیر اینصورت جایگاهها عوض میشود و در چنین صورتی فراموش میکنیم که با چه شرایطی انتخاب شدهایم و چه وظایفی برعهده داریم. متاسفانه این تذکر نظری اگر در گذشته توسط مسئولان اجرایی کشور با نظارت عملی توأم میشد، امروز با این همه مفاسد مالی و اداری مواجه نبودیم. مفاسدی که اعتبار دولت در نزد ملت را به حداقل کاهش داده است. چالشهای مالی و اداری تا آنجا پیش رفته که بخشی از مردم در نگاهی کلی و نه خوشبینانه، چند مدیری را صاحب نفوذی میدانند که جز برای منافع خود و ژنهای برتر مورد نظر به چیز دیگر نمیاندیشند. این تذکر قطعا نه تنها به مدیران بلکه به خانوادهها و خویشاوندان آنها یادآوری خواهد کرد که ما به عنوان مدیر این جامعه نه تنها ژن برتر نیستیم بلکه توانمندی، اقتدار، قدرت و امتیاز مدیریتی را مدیون و مرهون ملتی هستیم که با چنگ و دندان از استقلال کشور دفاع کردهاند، در انتخابات حاضر شدهاند و امروز منتظر چیدن میوهها و ثمرات انتخاب خود و پاسخ به وعدههای داده شده هستند؛ لذا هیچ مدیری اجازه ندارد جز در چارچوب قانون و با نظم پذیری امتیازی برای خود و فرزندان خود قائل شود. فراموش نکنیم مدیر شدن در کشور نتیجه داشتن ژن برتر نیست. بسیاری از دارندگان ژن برتر کشور در مراکز علمی، اجرایی و اداری به صرف اینکه جناحی نیستند، خاضع و خاشع در خدمت مردم بوده و به وظایف خود بهدرستی عمل میکنند و ادعای برتری نسبت به دیگری ندارند. مدیری که ادعا میکند خود و فرزندانش برتر از دیگران است، باید به فوریت از هر پُستی که باشد، کنار گذاشته شود.
تأثیر مذاکرات کره بر برجام
اسماعیل بشری طی یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان تأثیر مذاکرات کره بر برجام نوشت: روند تحولات در شبهجزیره کره طی چند ماه اخیر همواره به این سمت حرکت کرده که روابط میان دو کره رو به بهبود نهاده و تنشها تا حد زیادی فروکش کرده است و از جانب کره شمالی شعارهای آتشین که عنوان میکرد امریکا را نابود میکند و کره جنوبی را از بین میبرد، خبری نیست و بسیاری از این شعارها رنگ باخته و شرایط شکل مسالمتآمیز به خود گرفته است.
به نظر میرسد که پیونگیانگ نیم نگاهی به ویتنام و کوبا دارد که از این طریق قصد دارد وضعیت خود را بهبود ببخشد، اما شرایط داخلی کره شمالی پیچیدگیهای خاص خود را دارد که نمیتوان با قطعیت بیان کرد که نتیجه همه مذاکرات منجر به طی کردن راه ویتنام شود چرا که در ویتنام حکومت به مانند کره شمالی نبود. اما اکنون فشارهای وارده به حکومت کره شمالی به نحوی است که آنها مجبور به یک نوع مصالحه شدند و باید دید امتیازات پیشنهادی تا چه حد آنها را اقناع میکند تا از فعالیتهای هستهای خود دست بردارند.
اما نکته دیگر این بحث تاثیرگذاری احتمالی این اتفاقات بر برجام است و در این زمینه ابهاماتی وجود دارد. امریکا از یک طرف تعهداتی را در قالب برجام پذیرفته است و دایما از آن طفره میرود، اما اینکه مقامهای کره شمالی با نگاه به خلفوعدههای امریکا در برجام به این کشور اطمینان نکنند، ممکن است بر مذاکرات آینده تاثیرگذار باشد. از همین رو ممکن است امریکا مجبور شود برای اطمینان خاطر پیونگیانگ در مورد برجام از این موضع تند عقبنشینی کند. این حالت خوشبینانه قضیه است ولی حالت بدبینانه اینگونه است که هرچند کره شمالی میداند امریکا به وعدههای خود عمل نمیکند، ممکن است تن به سازش دهد و چیزهای زیادی را کنار بگذارد و در طرف مقابل تحریمهای زیادی از روی آنها برداشته شود و با کمکهای اقتصادی از وضع موجود خارج شود. این موضوع بسیار ابهامآلود است و باید منتظر بود و دید که روند مذاکرات به چه سمتی پیش میرود چرا که این موضوع یک شمشیر دولبه است که از یک طرف امریکا باید اطمینان کره شمالی را جلب کند و از سویی دیگر در برجام خلفوعده میکند. از همین رو این دو مورد میتواند روی یکدیگر تاثیر بگذارد. از طرفی ممکن است وضعیت کره شمالی به حدی وخیم شده باشد (به دلیل اطلاعات اندک از داخل این کشور نمیتوان به قطعیت در خصوص آن سخن گفت) که شرایط به سمتی برود تا آنها مجبور به تسلیم شوند، آن وقت میتوان گفت که این وضعیت میتواند تاثیر نامطلوبی بر آینده برجام داشته باشد و امریکا مایل باشد که ایران را به سمت عقبنشینی بیشتر سوق دهد.
یک زن در کمین تاج و تخت اردوغان
وطن امروز در گزارشی ضمن تحلیل احتمالات انتخابات آینده ترکیه نوشت: رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه تاکنون بر برگزاری انتخابات ریاستجمهوری و پارلمانی ترکیه در ۳ نوامبر سال ۲۰۱۹ تأکید داشت. او اکنون، اما میگوید این انتخابات زودتر از موعد یادشده و در ژوئن سال جاری میلادی، یعنی حدود یک سال و نیم زودتر برگزار میشود. رئیسجمهور ترکیه وضعیت کنونی در سوریه و عراق و تصمیماتی که باید در سیاستهای کلان اقتصادی کشور اتخاذ شود را دلیل برگزاری انتخابات زودهنگام بیان کرده است. به گفته اردوغان، تصمیم در اینباره در دیدار او با دولت باغچهلی، رهبر حزب راستگرای حرکت ملی در روز چهارشنبه گرفته شد. باغچهلی یک روز پیش از آن خواهان برگزاری انتخابات زودهنگام شده و روز ۲۶ آگوست سال جاری را پیشنهاد کرده بود. اردوغان، اما پس از دیدار با باغچهلی، ۲۴ ژوئن را برای انتخابات زودهنگام مطرح کرد. تعیین تاریخ دقیق این انتخابات در نهایت بر عهده کمیسیون برگزاری انتخابات است.
حزب حرکت ملی مدتهاست از اردوغان و سیاستهای حزب او (عدالت و توسعه) پشتیبانی میکند. این دو حزب قصد دارند در انتخابات پارلمانی و ریاستجمهوری در جبههای واحد شرکت کنند، اما اقدام به برگزاری انتخابات زودهنگام، ریسک و چهبسا ماجراجویی بزرگی توسط اردوغان و حزبش است، به این دلیل که برنده آن ثمرههای نتایج همهپرسی برای قانون اساسی را میچیند که در ماه آوریل سال ۲۰۱۷ برگزار شد و به رئیسجمهور اختیارات زیادی داد؛ تغییری که در آن اردوغان به دشواری و با فاصلهای بسیار اندک یعنی با کسب نزدیک به ۵۰ درصد از آرا و با کمک همپیمانش یعنی حزب راستگرای حرکت ملی برنده شد.
گمانههای زیادی درباره تصمیم جنجالی حزب اردوغان برای برگزاری زودهنگام انتخابات مطرح میشود؛ نخست، اردوغان میداند که پس از موفقیت ارتش ترکیه در اشغال شهر عفرین سوریه و شکست دادن شبهنظامیان کرد سوری در این شهر، محبوبیت گستردهای در میان افکار عمومی ترکیه به دست آورد؛ اقدامی که مقدمهای برای بازگرداندن تعداد زیادی از ۵/۳ میلیون مهاجر سوری در ترکیه به کشورشان است که حضور آنها محور انتقاد از دولتش شده است و اردوغان میخواهد تا دیر نشده ثمره این محبوبیت را از طریق صندوقهای رأی بچیند تا مبادا تحولات آینده آن را کاهش دهد لکن پیشروی نکردن به سمت شهر منبج سوریه در ماههای آینده یا بیشتر شدن تلفات نیروهای ترکیه در عفرین در نتیجه حملات کردها چهبسا نتایج معکوس در پی خواهد داشت.
دوم، اقتصاد ترکیه بهرغم رشد خوبی که داشت و با رشد اقتصادی ۴/۷ درصد، دومین رشد بالا در جهان پس از ایسلند را دارا بود، بنا به دلایلی در معرض تهدید رکود و افول قرار دارد که بارزترین آنها تزلزل در روابط با روسیه و ایران پس از تأیید بزرگ تجاوز سهجانبه آمریکا، فرانسه و انگلیس به سوریه در بامداد روز شنبه گذشته توسط اردوغان است. این تایید خشم همپیمانان ایرانی و روس را برانگیخت و چهبسا بلندپروازیهای اردوغان در بالا بردن تبادل تجاری سالانه با روسیه از ۳۰ به ۱۰۰ میلیارد دلار و با ایران از ۱۰ به ۳۰ میلیارد دلار در سالهای آینده محقق نشود، از سوی دیگر، لیره ترکیه نیز بشدت ارزش خود را از دست داد به طوری که به ۲۰/۴ لیره مقابل هر دلار رسید، یعنی به یکپنجم ارزش در روزهای گذشته کاهش یافت و بانک مرکزی برای توقف افول لیره دخالت کرد.
سوم، حزب حرکت ملی ترکیه، همپیمان اصلی اردوغان از کاهش شدید محبوبیتش رنج میبرد و برخی پیشبینیها حکایت از آن دارد که ۱۰ درصد لازم برای ورودش به پارلمان را به دست نمیآورد؛ آن هم در سایه افزایش محبوبیت «حزب خوب» به ریاست خانم مارال آکشنر، ستاره رو به صعود در عرصه سیاسی ترکیه. در همین راستا، خانم آکشنر در واکنش به نهایی شدن انتخابات زودهنگام در ترکیه عنوان کرد: اردوغان اقتصاد ترکیه را به ورطه نابودی کشانده است و برای نجات از مهلکه شکست در انتخابات آتی ترکیه، تصمیم به برگزاری انتخابات زودهنگام گرفته است. آکشنر تصریح کرد: من به صراحت اعلام میکنم با ۱۰۰ هزار امضا نامزد انتخابات ریاستجمهوری خواهم شد. از همین لحظه اقدامات انتخاباتی خود را آغاز میکنیم. این انتخابات از منظر حقوقی و قانونی برای حضور ما مشکلی ندارد و حاکمیت، هر قانونی میخواهد تصویب کند، ولی بدانند که ترسشان مانع سرنگونیشان نخواهد شد. به اعتقاد برخی کارشناسان، مارال آکشنر که به «زن آهنین ترکیه» معروف است و حزب نوپای او میتواند با بسیج جناحهای مخالف در قامت یک نیروی اپوزیسیون قدرتمند در برابر یکهتازی رئیسجمهور اردوغان و حزب عدالت و توسعه ظاهر شود.