حضرت علی بن حسین(ع) ملقب به «زین العابدین» و «سید السجادین» در پنجم شعبان سال ۳۸ هجری در مدینه به دنیا آمد. مادر گرامی ایشان شهربانو دختر یزدْگِرد (آخرین پادشاه ساسانی) است. در مورد شهربانو مطالب گوناگونی گفته شده است اما در الکافی به نقل از جابر و او از امام باقر(ع) آمده که حضرت فرمود: «هنگامی که دختر یزدگِرد را بر عُمَر، وارد کردند، دوشیزگان مدینه برای تماشایش آمدند و مسجد [پیامبر(ص)] از نور ورودش روشن شد. چون عمر بر او نگریست، [آن بانو ]صورت خود را پوشاند و گفت: اُف به روزگار هرمز باد! عمر گفت: آیا به من دشنام می دهد؟ و قصد [تنبیه] او را کرد.
امیرمؤمنان، علی(ع) به او فرمود: تو چنین حقّی نداری. او را در گزینش مردی از مسلمانان، آزاد بگذار و او را سهم غنیمتی همان مردی قرار ده که برگزیده است. آن دختر آمد تا دستش را بر سر حسین(ع) گذاشت. امیرمؤمنان، علی(ع) به او فرمود: نام تو چیست؟ گفت: جهانشاه. امیر مؤمنان(ع) به او فرمود: بلکه شهربانو. سپس به حسین(ع) فرمود: ای ابوعبدالله! همانا او برایت بهترینِ زمینیان را به دنیا می آورد. او علی بن الحسین (امام زین العابدین(ع)) را به دنیا آورد. از این رو به علی بن الحسین(ع) فرزند دو سلسله برگزیده می گفتند: برگزیده عرب، هاشم و برگزیده غیر عرب، فارس».
امام سجاد علیه السلام وارث معارف انبیاء و زینت دل اولیای خدا است. دوره امامت امام سجاد علیه السلام مصادف با اوج دنیا گرایی در جامعه آن روزگار بود. در این دوره غفلت و دنیا گرایی، گریبان جامعه را چنان گرفته بود که دین و معنویت در قربت قرار داشت و تمام تلاش حاکمان بنی امیه در بازگرداندن معیارهای ناپسند عصر جاهلیت خلاصه می شد.
در این عصر، جاهلیتی که با ظهور رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم، مقهور ارزش های الهی شده بود، بار دیگر با تمام توان به میدان آمده و در مقابل قرآن و معنویت صف آرایی کرده بود. امام سجاد علیه السلام به منظور مقابله با موج دنیا گرایی و جلوگیری از گسترش معیارهای عصر جاهلیت، منادی معنویت در میان جامعه اسلامی شدند و با گفتار و رفتار خویش مردم را دعوت به خدا و معنویت کردند.
سیره امام سجاد علیه السلام در آن روزگار غربت قرآن و معنویت چنان بود که گویی تمام معنویت در وجود مقدسش خلاصه شده و گفتارهای متعالیش آینه ای بود که معارف قرآن را در جامعه منعکس می کرد.
رفتار امام در آن روزگار بسان ابری بود که باران معنویت بر جامعه می بارید و گفتارش بذر حقیقت در مزرعه دل های مشتاقی بود که از غربت ارزش های الهی در جامعه می نالیدند.
هر رفتاری که از وجود مقدّس امام سجاد علیه السلام تجلّی می کرد، کتاب معرفتی بود که مردم را به معنویت دعوت می نمود و رفتار صحیح اسلامی را به آن ها می آموخت.
یکی از وجوه بارز سیره امام، عشق و شور آن بزرگوار به عبادت و پرستش خداوند متعال بود. در آن زمان که حاکمان اموی، دنیاپرستی را در مقابل خدا پرستی تبلیغ می کردند، امام زین العابدین علیه السلام با سیر در عمق دریای عبادت و ریاضت، اصل اساسی خدا محوری را به مردم می آموختند و شکوه زیبایی پرستش خدای یگانه را نمایان می کردند.
امام در عبادت خداوند به مرتبه ای رسیده بودند که در میان مردم به القابی همچون سیدالعابدین، سید الساجدین و زین العابدین شهرت داشتند نقل کرده اند آن امام بزرگ هر شبانه روز، هزار رکعت نماز می خواند و اکثر شب ها تا طلوع صبح، به عبادت خداوند متعال مشغول بودند و روزها را با روزه سپری می کردند. خدمتکار امام نقل کرده است: «هرگز شب ها برای امام رختخوابی نگستردم و روزها برایش غذایی تهیه نکردم زیرا آن بزرگوار شب ها را به عبادت و روزها را به روزه می گذراند.»
امام سجاد علیه السلام بسیاری از شب ها را با حال نیایش، طواف و نماز سپری می کردند و در خلوت شب در برابر عظمت خالق یکتا زار می گریستند. عبادت مداوم حضرت زین العابدین برخی از یاران امام را نسبت به جان شریفش بیمناک کرده بود و آن ها به امام عرض می کردند که ای فرزند رسول خدا، خود را با عبادت هلاک مکن!
امام در پاسخ به این افراد، لزوم سپاسگزاری از خداوند را به خاطر نعمت ها پیش کشیده و می فرمودند: آیا بنده سپاسگزار خداوند نباشم؟
مردم که شدت عبادت امام را می نگریستند متأثر می شدند و می آموختند که در برابر نعمت های خداوند باید شکرگزار باشند و با عبادت خویش از خطرات دنیاگرایی که بیماری مهلک آن عصر بود بپرهیزند. علاوه بر این، امام زین العابدین علیه السلام با گفتارهای الهی خویش مردم را دعوت به خدا می کردند و به مؤمنان هشدار می دادند که مبادا دنیاطلبی دلدادگان دنیا شما را نیز بفریبد و از خدا و اعمال خیر بازتان دارد.
امام با ذکر شواهد تاریخی به مردم می آموختند دنیاگرایی سرانجام خوشی ندارد و آرایش های دنیایی انسان را به سرمنزل مقصود نمی رساند، پس باید به خدا و اعمال نیک اندیشید و از سرگذشت دنیاطلبانی که پیش از این به تعیّنات دنیایی دست یافته بودند، عبرت گرفت.
به هر حال، روش های الهی امام سجاد(ع) سبب شده بود که زشتی های حکومت امویان بیش از گذشته آشکار شود. به همین دلیل، امویان نتوانستند امام را تحمّل کنند. در حقیقت امویان حس کردند امام سجاد(ع) با رفتار و گفتار الهی خویش پیام عاشورای حسینی را به خوبی در جامعه منتشر می کنند و اگر این روش ادامه یابد، به زودی روزگار ذلّت امویان فرا می رسد.
شجاعت امام سجاد(ع) و سخنان و خطابه های ایشان در برابر امویان و مروانیان
حضرت زین العابدین(ع) هـمـچـون سـایر امامان علیهم السلام، شجاع، دلیر و ظلم ستیز بود. موضع سخت و سـخـنـان کـوبـنـده آن حـضـرت در بـرابـر ستمگران خودکامه ای همچون عبیداللّه، یزید و عبدالملک بهترین گواه قوّت روحی و شجاعت آن بزرگوار در جریان های بعد از واقعۀ کربلا و دوران امامت آن امام همام است. در بـرابـر عـبـیـداللّه کـه آن حـضـرت را تـهـدیـد بـه قتل کرده بود فرمود: آیا مرا به کشتن تهدید می کنی؟ مگر نمی دانی که کشته شدن (در راه خدا) روش ما و شهادت، کرامت ماست؟
در برابر یزید فرمود: ای پـسر معاویه و هند و صخر! تو می دانی که جدّم علی بن ابی طالب (ع) در روز بدر، احد و احزاب پرچمدار اسلام بود؛ ولی پدر و جد تو پرچمدار کافران بودند. حضرت سیدالساجدین(ع) در برابر عبدالملک که آن حضرت را احضار کرده و گفته بود: من که قاتل پدر شما نیستم، پس چرا با ما رفت و آمد نمی کنید؟ امام فرمود: قـاتـل پـدرم هـر چند به زندگی دنیوی او خاتمه داد؛ لیکن آخرت خویش را با این جنایت، تباه ساخت؛ اگر تو هم دوست داری مانند او باشی باش!
و نیز هنگامی که امام سجاد(ع) را در ماجرای کربلا، به صورت اسیر، همراه بازماندگان شهدای کربلا به شام، نزد یزید بن معاویه بردند، آن حضرت را در برابر یزید نگهداشتند. یزید(مغرور برای نیکو جلوه دادن کار خود به یک توجیه مزورانه مذهبی پرداخت، آیه ای از قرآن خواند، و علت مصائبی که خاندان رسالت به آن دچار شده اند را، عمل خود آنها دانست و گفت): خداوند می فرماید: (و ما اصابکم من مصیبة فبما کسبت ایدیکم: هر مصیبتی به شما رسد، به خاطر اعمالی است که انجام داده اید).(شوری/ ۳۰)
امام سجاد(ع ) بی درنگ در پاسخ فرمود: این در شأن ما نیست، بلکه در شأن ما این آیه (۲۲ حدید) است: ما اصاب من مصیبة فی الارض ولافی انفسکم الا فی کتاب من قبل ان نبراءها ذلک علی الله یسیر( هیچ مصیبتی در زمین و نه در وجود شما روی نمی دهد، مگر اینکه همه آنها قبل از آنکه زمین را بیافرینیم در لوح محفوظ ثبت است و این امر برای خداوند آسان می باشد) (حدید/۲۲)، بنابراین مصیبت ما، از مصائب مورد قبول ما، برای تقویت دین است و دستورش در لوح محفوظ الهی آمده است نه اینکه اعمال نامناسب ما باشد.
اتـخـاذ چـنـیـن موضع قاطع و بیان چنین سخنان عتاب آمیز در برابر این حاکمان قلدر و مستبد، در کاخ و محل حکومت آنان، شجاعتی فوق تصور می طلبد. به علاوه خطبۀ آتشین آن حضرت در کاخ یزید که به افشاگری جنایت ها و ظلم و فساد دستگاه بنی امیه و خصوصاً یزید انجامید نیز نشان از اوج قدرت روحی و شجاعت آن حضرت دارد.
سیرۀ اخلاقی و فضایل و کرامات اهل بیت(ع) کامل ترین و بی بدیل ترین سیره و فضایل اخلاقی است و منحصر به یک دوره یا مرحله ای از زندگی پربار ایشان نمی شود و در لحظه لحظۀ زندگی ایشان ساری و جاری است. اما این روحیات و کمالات بسته به شرایط زمانی و مکانی و در برابر افراد و جریانها متفاوت است.گاهی در برابر مستضعفان و محرومان و ضعفای جامعه … وَالْکاظِمینَ الْغَیْظَ، وَ الْعافینَ عَنِ النّاسِ اند و انفاق و محبت و گذشت از سرتاسر وجودشان لبریز می شود، و گاهی نیز در برابر مستکبران و ظالمان و حاکمان جور و ستم، شجاع ترین، دلیرترین و محکم ترین انسانها برای ستاندن حق مظلوم از ظالم اند.
مناجات انجیلیه امام سجاد (ع)
به دلیل فضای خفقانی که پس از واقعه عاشورا در بلاد اسلامی به ویژه مدینه حاکم بود، امام سجاد(ع) از طریق دعا به نشر معارف قرآن و فرهنگ اسلامی پرداخت که مهمترین آن «صحیفه سجادیه» مشتمل بر ۵۴ دعاست که دعای بیستم آن دعای «مکارم الاخلاق» و دعای «چهل و هفتم» دعای عرفه از ادعیه مشهور در بین عموم می باشد. صحیفه سجادیه در ضمن دعا، معارف اسلام، سیاست اسلام، اخلاق اسلام، اجتماعیات اسلام، حقانیت شیعه، حقانیت اهل بیت(ع)، انتقاد از ظلم و ظالم، سفارش به حق و حقیقت، و بالاخره یک دوره معارف اسلامی را آموزش می دهد. صحیفه ای که محققین، اسم آن را اخت القرآن، انجیل اهل بیت و زبور آل محمد نهاده اند.
علاوه بر رساله حقوق و صحیفه سجادیه که از امام چهارم به دست ما رسیده است؛ حضرت مناجاتی دارند مشهور به «مناجات انجیلیه» که در برخی از کتب امامیه از جمله در کتاب الصحیفة الثالثة السجادیة تالیف علامه میرزاعبدالله اصفهانی نقل شده است که درباره این مناجات می گوید: «مناجات انجیلیه مفصل ترین مناجاتی است که از امام سجاد (ع) نقل شده و من آن را در کتابی از مولفات قدماء امامیه (رضوان الله علیهم اجمعین) دیده ام. این دعا معروف به انجیلیه است و وجه تسمیه آن این است که فقرات این دعا شبیه اکثر فقرات و مواعظ انجیل است که بر حضرت عیسی(ع) نازل شده و نه انجیلی که هم اکنون بین نصاری است.
گفتنی است که مضامین عالی این مناجات و سبک و سیاق عبارات آن خود قوی ترین دلیل بر صحت صدور آن از لسان معصوم است و حتی اگر سند آن ضعیف هم باشد خود این مضامین بر صحت صدور آن از معصوم کفایت می کند. وانگهی برخی از متاخرین و متقدمین علما این مناجات را در کتابهای خود نقل کرده اند از جمله صاحب انیس العابدین، همچنین المولی الجلیل مولانا محسن الکاشانیِ معاصر (قدس سره) آن را در کتاب ذریعة الضراعة نقل کرده است….».
«مناسک حج» نیز یکی دیگر از کتب آن حضرت است که فرزندان آن حضرت این کتاب را نقل کرده اند. از دیگر آثار گرانسنگ آن حضرت که جامع آداب سلوک فردی و اجتماعی است و محور شرح و بسط زیادی قرار گرفته است، رساله حقوق آن حضرت است. عنوان یکی دیگر از آثار آن حضرت،«الجامع فی الفقه» است که ابوحمزه ثمالی آن را نقل کرده است. کتاب دیگری که توسط ابوحمزه ثمالی نقل شده است«صحیفة الزهد» نام دارد. همچنین «کتاب حدی» توسط داود بن عیسی از آن حضرت نقل شده است.