رایزنی دیپلماتیک با اعضای شانگهای، نقشه راه برای ۱۹۰ هزار سو، دکههای فرهنگ؛ باسیگار یا بیسیگار؟ چند روایت از آغاز آتشبازی ایرانیها در روسیه، پاشیدگی پنهان بنیان خانواده، ایران از بویینگ شکایت میکند، سورو سات آزادی مردان دریا، اروپا به دنبال تجارت قانونی با ایران، حاشیه بازی دولتی با تلگرام در وقت اضافه!، مردم سرمایهگذار میدانهای نفتی، جبهه واحد در نبرد با تروریسم و توشاک روی دست کی روش، از مواردی هستند که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده اند.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز یکشنبه بیستم خرداد ماه در حالی چاپ و بر پیشخوان مطبوعات کشور قرار گرفت که سفر رئیس جمهور به شانگهای و مذاکرات شرقی روحانی با عناوین محتلف در صدر خبرهای صفحات نخست روزنامهها قرار گرفته است. نقشه راه برای ۱۹۰ هزار سو اورانیوم، عناوینی در رد یا تأیید پیمان FATF به همراه یادداشتها و گزارشهایی در این باره از دیگر موضوعاتی است که مورد توجه روزنامههای امروز قرار گرفته است.
روزنامه کیهان با درج عنوان مجلس با تصویب FATF پای داعش را به کشور باز نکند به عنوان تیتر یک شماره امروزش را با نقد این کنوانسیون منتشر کرد و در ستون یادداشت روز هم مطلبی با عنوان FATF و سراب رفع تحریمها با همین موضوع نوک انتقاداتش را به سمت FATF نشانه رفت.
روزنامه قانون، اما تیتر یک امروزش با عنوان خیزش علیه شفاف سازی را در جهت متفاوت روزنامه کیهان انتخاب کرد و در گزارشی برای اختلاف نظرها بر سر این معاهده تعبیر بحران را به کار برده است.
روزنامه ایران که سفر رئیس جمهور به چین را برجسته کرده است، عنوان جبهه واحد در نبرد با تروریسم را در پس زمینه تصویر پوتین و روحانی قرار داد و در گزارشی دیگر از قول وزیر نفت که اخیرا مصوبه شورای اقتصاد تشریح کرده است، عنوان مردم سرمایهگذار میدانهای نفتی میشوند را تیتر یک امروز خود انتخاب کرد.
روزنامه اعتماد نیز تصویر نیم صفحه نخست خود را به دیدار پوتین و رئیس جمهور روحانی اختصاص داد و عنوان بی تعارف با شرکا را با توضیح حسن روحانی در حاشیه اجلاس شانگهای از انتظارهای ایران پس از خروج امریکا از برجام سخن گفت: تیتر یک امروزش کرد. سرمقاله امروز این روزنامه به قلم حسن بهشتیپور و با عنوان مزایا و معایب شانگهای به نقد و بررسی معایب پیمان شانگهای اختصاص یافته است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
سفر نمایندگان برای دیدن جام جهانی روسیه را لغو کنید
روزنامه شهروند در بخشی از سرمقاله امروز خود با عنوان اغر بخیر آقای نماینده و به بهانه مطرح شدن سفر تعدادی از نمایندگان مجلس برای تماشای بازیهای جام جهانی روسیه نوشت: ما نه مخالف تفریح و سرگرمی نمایندگان هستیم و نه حتی موافق این هستیم که ٢٤ ساعت کار کنند و در پی حل مسائل مردم باشند. تجربه این نوع رفتار را داریم که در دولت معجزه هزاره سوم شاهدش بودیم که ادعای روزانه ٢٠ ساعت کار کردند ولی در پایان زمین سوخته تحویل دادند. آنقدر کار میکردند که فرصت فکرکردن نداشتند! بنابراین مخالف رفتن نمایندگان به روسیه برای تفریح و دیدن مسابقات نیستیم ولی در این میان چند نکته برایمان مهم است. اول اینکه این کار یا به صفت حرفهای و متناسب با وظیفه است یا فقط نوعی سرگرمی و گذران اوقات فراغت است؟ اگر انجام وظیفه و مسئولیت نمایندگی است، در این صورت توضیح دهند که کجای این سفر به این وظیفه ربط دارد؟ و اگر ربط دارد، چرا کار به قرعهکشی کشیده میشود؟ هر کس که لازم است در سفر باشد یا انجام وظیفه کند، باید آماده انجام وظیفه باشد و دیگر بحثی به نام قرعهکشی وجود ندارد. اگر بحث حرفهای و شغلی است، در این صورت چرا برخی از افرادی که قرعه کار به نام آنها افتاده است از پذیرفتن این امتیاز انصراف دادند؟ آیا میخواستند از زیر بار و پذیرش مسئولیت شانه خالی کنند؟ در این صورت آنان را باید محکوم کرد. خلاصه اینکه نباید برای تفریحکردن پوشش وظیفه و کار درست کرد. باید شجاعت داشت و گفت: میخواهم بروم تفریح؛ همین!
مسأله روشن است که رفتن به جام جهانی برای این نمایندگان یک برنامه تفریحی است و نه چیزی بیش از آن. در این صورت در درجه نخست باید با هزینه شخصی و با گرفتن مرخصی از مجلس اقدام به سفر کنند. شاید برای آنان در آنجا تسهیلاتی بیشتر از افراد عادی قایل شوند، ولی اصل سفر برای آنان سفری تفریحی است. با این حال معتقدیم که به صورت تفریحی هم نباید بروند؛ زیرا وظیفه مهم نمایندگان جلب اعتماد و امید مردم است. مردمی که میبینند تحریمها دوباره در حال بازگشت است؛ مردمی که شاهد مشکلات گوناگون اقتصادی هستند و فشارهایی را تحمل میکنند، انتظار دارند که نمایندگانشان در مجلس نیز متوجه این مسائل باشند و رفتار خود را براساس آن تنظیم کنند. فردایی که مشکلات بیشتر شود، این نمایندگان چگونه میتوانند از مردم درخواست صبر و همراهی و تحمل مشکلات کنند؟ آیا مردم نخواهند گفت که خودتان از پول بیتالمال و ارزی که در تنگنا هستیم و با گرفتن حق مأموریت عازم دیدن جامجهانی میشوید، چگونه انتظار دارید که ما مشکلات را تحمل و صبر پیشه کنیم؟ این مشکل فقط گریبان نمایندگان علاقهمند به حضور در روسیه را نمیگیرد، بلکه نمایندگان دیگر نیز چوب این رفتار را خواهند خورد. از این رو پیشنهاد میشود که مجلس محترم این برنامه را لغو کند و نمایندگان علاقهمند به دیدن جام جهانی با هزینه شخصی و پس از گرفتن مرخصی به آنجا سفر کنند تا مردم نیز با یک اُغُر بخیر جانانه آنان را همراهی کنند.
اهداف خطرناک کنوانسیون پالرمو به روایت کیهان
ابراهیم کارخانهای رئیس کمیته هستهای مجلس نهم در بخشی از ستون یادداشت روز روزنامه کیهان با عنوان FATF و سراب رفع تحریمها نوشت: با توجه به جایگاه ویژه جمهوری اسلامی ایران در معادلات سیاسی منطقهای؛ عضویت دیگر کشورهای جهان در کنوانسیونها و معاهدات بینالمللی هرگز نمیتواند دلیل موجهی برای عضویت جمهوری اسلامی ایران در این کنوانسیونها باشد چرا که هیچ یک از این کشورها در طول ۴۰ سال گذشته خار چشم استکبار جهانی نبودهاند هیچ یک از این کشورها منافع نامشروع آمریکا و غرب را در منطقه به خطر نینداختهاند و حساسترین مراکز دفاعی امنیتی فرهنگی و معیشتی آنها تحت تحریم آمریکا قرار نگرفته است، امنیت هیچ یک از این کشورها به محور مقاومت در منطقه گره نخورده است و در قانون اساسی هیچ یک از این کشورها استکبارستیزی به عنوان یک اصل و دفاع از ملتهای مظلوم به عنوان یک وظیفه شناخته نشده است.
- با توجه به اهداف خطرناکی که در پس پرده کنوانسیونهای جرایم سازمان یافته فراملی (پالرمو) و مبارزه با تامین مالی تروریسم در همراهی با سیاستهای توطئهگرانه آمریکا و غرب وجود دارد هرگز نباید امنیت اقتصادی، سیاسی و منطقهای کشور را به طناب سست حق شرط حقوق معاهدات که تفاسیر متفاوت از آن وجود دارد و بدتر از آن به اعلامیه تفسیری که فاقد ارزش حقوقی است پیوند زد. در جایی که حقوق مصرح کشورها به بهانههای مختلف در معاهدات بینالمللی و شورای امنیت سازمان ملل متحد نادیده گرفته میشود تکیه بر حق شرط برای حفظ مصالح ملی و امنیت ملی و منطقهای و اقتصادی کشور از چنگال گرگهای بینالمللی خطایی فاحش است. اینکه گفته شود که ۶۳ کشور با حق شرط عضویت این کنوانسیون را پذیرفتهاند هرگز دلیل موجهی برای اعلام حق شرط جمهوری اسلامی ایران نخواهد بود. چرا که هیچ کدام از این کشورها مانند جمهوری اسلامی ایران خواب راحت را از چشم استکبار جهانی نبودهاند و سیاستهای شیطان بزرگ و همدستان او را در منطقه به چالش نکشیدهاند؛ جمهوری اسلامی ایران در منطقه و جهان با هویت اسلامی و انقلابی یک پدیده نوظهور و یک استثنا است که با هیچ کشور دیگری قابل قیاس نیست و از طرفی کدام یک از این کشورها توانستهاند از حق شرطی که در تقابل با منافع قدرتهای سلطه گر است استفاده کنند پیوستن به معاهدات خطرساز فوق با فریب حق شرط طعمهای است که شیطان بزرگ در کمین او است.
- چنگ زدن دولت به طناب بیگانه برای حل مشکلات اقتصادی نه اینکه منجر به گشایشی در عرصه اقتصادی کشور نخواهد شد بلکه کشور را با شرایط دشوار تری مواجه خواهد ساخت. چرا که عواملی که دولت محترم در صدد است با اتکا به آنها مشکل اقتصادی کشور را حل کند هر یک اهداف شیطانی خاصی را علیه جمهوری اسلامی ایران تعقیب میکنند: آمریکا به دنبال براندازی نظام اسلامی، اروپا به دنبال منافع اقتصادی و توقف قدرت موشکی و منطقهای، FATF و کنوانسیونهای جرایم سازمان یافته فراملی و مبارزه با تامین مالی تروریسم به عنوان ابزاری در دست قدرتهای سلطهگر به دنبال تسلط بر امنیت اقتصادی سیاسی و منطقهای ایران اسلامی هستند.
مزایا و معایب شانگهای
حسن بهشتیپور در سرمقاله امروز روزنامه اعتماد به بهانه سفر رئیس جمهور به شانگهای نوشت: سفر رئیسجمهور اسلامی ایران به چین برای شرکت در نشست سران سازمان همکاری شانگهای، بار دیگر مساله عضویت کامل جمهوری اسلامی ایران در این سازمان بینالمللی را احیا کرده است. جمهوری اسلامی ایران چند سال بعد از تشکیل سازمان همکاری شانگهای، به عنوان عضو ناظر در این سازمان پذیرفتهشد و از ١٠ سال پیش، تقاضای خود را برای عضویت کامل در این سازمان مطرح کرده است.
سازمان همکاری شانگهای، یک پیمان فراگیر است که در زمینههای مختلف چه سیاسی، اقتصادی و مالی و چه نظامی و امنیتی برای اعضای دایم خود تعهداتی را ایجاد میکند. ٣٢ ماده منشور سازمان همکاری شانگهای، موارد متعددی در خود جای داده است که منافی استقلال کشور است. تعهدات اعضای دایم در مسائل نظامی و امنیتی، بسیار سطح بالا هستند در حالی که عملا نمیتوان نفعی در پذیرفتن این تعهدات برای ایران دید. باید دقت داشتهباشیم که بنیان اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران طی چهار دهه گذشته، استقلال و سیاست نه شرقی-نه غربی بود. جمهوری اسلامی ایران تلاش کرده تا هیچ وابستگی را به خارج از هر نوعی و به هر قدرتی رد کند. اگر قرار بود که جمهوری اسلامی ایران، وارد معادلات وابستگی به قدرتهای خارجی شود، کلا مسیر حرکت و رفتار تهران، کاملا متفاوت از امروز بود. اما افتخار جمهوری اسلامی ایران و یکی از مبانی تشکیل آن، استقلال در سیاست خارجی، در عین داشتن روابط متوازن با همه کشورهای جهان بود. این استقلال قطعا نباید نافی کار جمعی باشد، همانگونه که ایران در قالب سازمانی مانند اکو یا سازمان همکاری اسلامی از منافع چندجانبهگرایی و همکاریهای گروهی استفاده میکند. اما سازمان همکاری شانگهای عملا یک سازمان تحت اختیار دو قدرت جهانی است که در آن، روسیه و چین قدرتهای فائقه هستند و دیگر اعضا محورها و بازوهای دو قدرت گرداننده میدان هستند. ایران در صورت عضویت دایم در این پیمان، در شرایطی که نمیتواند به عنوان یک قدرت جهانی یک محور سوم را تشکیل دهد، مجبور میشود تحت قیمومیت یکی از دو قدرت اصلی این سازمان قرار بگیرد.
معایب عضویت کامل در سازمان همکاری شانگهای را میتوان در سه نکته خلاصه کرد:
١- تعهدات سنگین نظامی و امنیتی که میتواند استقلال کشور را مخدوش کند و بخشهایی از امنیت کشور را تحت تسلط کشورهای خارجی در بیاورد یا تصمیمهای مهم امنیتی و سیاسی کشور را پیرو خواست دیگران کند.
٢- اختلافهای درونی و قطببندیهای درون سازمان که باعث میشود جمهوری اسلامی ایران مجبور به انتخاب جبهه در رقابتهای قدرتهای شرقی شود، که ممکن است انتخاب یک جناح به روابط با جناح دیگر لطمه وارد کند.
٣- تسلط چین و روسیه بر شؤون سازمان، که باعث میشود کشورها عملا به بازو و مجری خواست این دو قدرت بدل شوند.
٤- بیعملی و کم خاصیت بودن سازمان در بزنگاههای بینالمللی.
امروز شاهدیم حتی روسیه به عنوان یکی از بنیانگذاران پیمان شانگهای و یکی از دو قدرت مسلط در این سازمان، به دلیل اینکه احساس میکند چنین سازمانی به اندازه کافی منافع روسیه را تامین نمیکند، در حال تلاش برای ایجاد یک پیمان تازه منطقهای است که به جای رویکرد فراگیر، فقط رویکرد اقتصادی و تجاری، بدون تعهدات نظامی و امنیتی داشته باشد. به همین دلیل روسیه سرمایهگذاری بیشتری روی تأسیس اتحادیه اوراسیا کرده است که به تازگی ایران هم به عضویت در آن پذیرفته شد.
مزاحمتهای خیابانی سیاسی برای نخبگان
جهانبخش محبی نیا در سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان مزاحمتهای آنارشیستی نوشت: درگیریهای درون نظام و بروز واقعیتهای تلخ و غیرقابل دفاعی، چون منازعه و مناقشه طیفی از نیروهای انقلاب در ایام و جشنهای ملی آن هم بعد از چهل سال که از عمر نظام سیاسی حاکم میگذرد، ناشی از چیست و چه مسیری را طی میکند؟
عوامل بهرهبردار کیانند؟ آیا متولیان امور انتظامی و اطلاعاتی قصد برخورد دارند و یا خدایی ناکرده همراهند؟ درگیریهای مذکور نشان از آزادی در جامعه دارد یا تبی است که از آنارشیسم و هرج و مرج ریشه میگیرد و همبستگی ملی را نشانه گرفته است؟
آنچه صورت مسأله است، بی احترامی به شخصیتهایی است که مورد حرمت مردم و جامعهاند. رئیس سازمان انرژی اتمی، وزیر امور خارجه، نایب رئیس مجلس شورای اسلامی و در گذشته نهچندان دور رئیس مجلس شورای اسلامی و عناصری که سابقه درخشانی در دفاع از کشور در کارنامهشان مشهود است. هیزم حریق خشونت و بینظمی و خودسری بودهاند و هیچ کدام از عوامل در محاکم مورد تادیب، بازخواست و یا تنبیه قرار نگرفتهاند.
پیامد اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی حلقههای معیوب مذکور میتواند منشاء بسیاری از آسیبهای وابسته دیگر قرار گیرد و آن وقت شاهد دست بردن به سلاحهای گرم باشیم که قابل کنترل و مدیریت نباشد. در ماه مبارک رمضان و روز قدس متصل به شب قدر چقدر شرعی است که هموطن روزهدار و مومن را وطنفروش قلمداد کنیم؟ به راستی چه منفعتی برای ما دارد که کشور را بزنگاه تسویهحساب سیاسی افرادی قرار بدهیم که فردا را نمیبینند.
آیا ترویج رفتارهای مذکور فراری دادن نخبگان از نهادهای رسمی و قانونی نیست؟
به درستی کم نخبه از دست دادهایم؟
تخلیه کشور از نیروهای فکری، سرمایهگذار، عالم و اندیشمند تا کجا ادامه خواهد داشت. خروج نزدیک به سه الی چهار میلیون نفر از هموطنان برای کشور میتواند قابل قبول باشد؟ هموطنانی که هر کدام از آنها میتوانند به هر بهانهای طعمه بیگانگان واقع شوند و جمهوری اسلامی در قبال یکایک آنها مسئولیت حقوقی و بینالمللی دارد. امیدوارم حداقل شورای عالی امنیت ملی برای صیانت از چهرهها و تامین امنیت مسئولان کشور، آحاد مردم و حتی معترضان چارهای اندیشیده باشد والا کنش واکنشهای تولید مزاحمت، خشونت و درگیری متوقف نخواهد شد و شاهد قتل و غارت خواهیم بود. زمانی در دهه اول انقلاب، برچسب اسلام آمریکایی حربه مولدین مزاحمت بود و اینک با وارونه شدن نعل، برند اسلام آلوده به مسامحهکاری، وطنفروشی و لیبرالیسم مد زمان شده است. تا فردا چه آید ...