ماحصل دیدار تاریخی اون و ترامپ، پرداخت افزایش حقوق بازنشستگان کشوری، اصلاح اصلاحات، زمینه پیدایش بازار لحظهای، بزرگترین برد تاریخ ورزش ایران، مارپیچ قیمت در بازار آشفته خودرو، احتکار ۹۰ هزار خودرو از سوی سایپا و ایران خودرو، صدور کیفرخواست متهم پرونده مدرسه غرب تهران، سقوط ۷۶۵ پلهای رتبه جهانی تلگرام، گفتوگوی یک ساعته روحانی و مکرون و شوک گوگل به رانندگان آنلاین، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز چهارشنبه ۲۳ خرداد در حالی چاپ و منتشر شدند که دیدار تاریخی روز گذشته رهبر کره شمالی با دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در سنگاپو، از مهمترین عناوین صفحات نخست روزنامهها به شمار میرود. بیشتر روزنامهها با تیترها و تصاویر مربوط به این دیدار دیدار اون و ترامپ را برجستهتر از سایر اخبار منعکس کردند و در بخشهای تحلیلی یادداشتها و گزارشهایی درباره دستاوردهای این دیدار نوشتند.
روزنامه اعتماد که نیم صفحه نخست خود را به تصویر بزرگی از ترامپ و اون اختصاص داده، عبارت فعلا هیچ را تیتر یک کرد و در توضیح آن نوشت: ماحصل دیدار تاریخی اون و ترامپ فعلا هیچ. این روزنامه چند یادداشت هم در رابطه با این دیدار چاپ کرده است. سرمقاله امروز اعتماد به قلم محسن بهاروند با عنوان هیاهو برای هیچ مضمون تیتر یک این روزنامه را و بهروز بهزادی از زاویهای دیگر ترتیبات امنیتی روز گذشته سنگاپور را تحلیل کرده است.
روزنامه ایران خبر امضای پیمان صلح ترامپ و اون را با تیتر سایه روشنهای یک سازش سیاسی در پس زمینه تصور پشت به دوربین این دو رهبر قرار داد. این روزنامه همچنین خبر پرداخت افزایش حقوق بازنشستگان کشوری را در صفحه نخست خود برجسته کرده است.
روزنامه کیهان نیز با انتخاب تیتر آمریکا و کره شمالی برای پنجمین بار توافق کردند سعی کرده است، این دیدار را دیداری نه چندان مهم و ویژه منعکس کند. سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان سراب سیراب نمیکند توسط محمد ایمانی و با موضوع انتقاد از سیاستهای دولت در اقتصاد و سیاست خارجی نوشته شده است.
روزنامه ابتکار، همه راهها به مشهد میرسد را تیتر گزارشی کرده؛ برای آن تعبیر بمباران پیامکی نمایندگان توسط گروهی خاص در ممانعت از رأی به CFT استفاده کرده است. این روزنامه همچنین در سرمقاله امروز خود مطلبی با عنوان کره شمالی؛ عبور از گذشته به قلم جلال خوش چهره منتشر کرده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشر شده در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
در اوضاع کنونی اقتصادی چه کار باید کرد و چه کار باید نکرد؟
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان دشمن خارجی را ناامید کنیم، نوشت: نگرانی مردم از بالا رفتن قیمتها و مشکلات اقتصادی قابل انکار نیست. مسئولان دولتی هم هر روز از این مشکلات سخن میگویند و با تشکیل جلسات برای رسیدن به راه حلهای عملی حل این مشکلات تلاش میکنند. با این حال به چند واقعیت مهم باید توجه کرد و برای رفع نگرانیهای موجود باید به یاری دولت شتافت.
اولین واقعیت این است که به وجود آمدن شرایط کنونی که یکی از عوامل بالا رفتن قیمتها و نابسامانی اقتصادی است، نتیجه سیاستهای دولت نیست. عوامل خارج از اراده دولت و در مواردی برخلاف سیاستهای دولت، در پدید آمدن شرایط کنونی نقش اساسی داشتند و دارند. روشن است که هیچکس را به خاطر گناه ناکرده نمیتوان سرزنش یا عقوبت کرد.
دومین واقعیت، بیابزار بودن دولت است. در شرایط دشوار اقتصادی، دولتها معمولاً از ابزارها و اهرمهای موجود در کشور برای مقابله با مشکلات استفاده میکنند. در جامعهای که بنگاههای بزرگ و تاثیرگذار اقتصادی دردست دولت نیست، از دولت چه انتظاری میتوان برای مقابله با مشکلات داشت؟ علاوه بر بنگاههای بزرگ اقتصادی، اهرمهای قدرت در زمینههای مختلف که میتوانند با عوامل مخرب اقتصادی مقابله کنند نیز در اختیار دولت نیستند. به عبارت روشن تر، زمانی که دولت به مثابه یک شاه بیلشکر است چگونه میتوان انتظار داشت با عوامل مخرب اقتصاد مقابله کند؟
سومین واقعیت، که البته بسیار تلختر از دیگر واقعیت هاست، ابزارهای جنگ روانی است که در جامعه ما در اختیار مخالفان دولت است و دولت حتی فاقد ابزارهای مقابله با این جنگ روانی است. بلندگوهای مخالف دولت نقاط ضعف را چند برابر آنچه هستند جلوه میدهند، ولی از نقاط قوت هیچ نمیگویند. از این بلندگوها هرگز در دولت خالق تحریمها شنیده نشد که بگویند ارزش پول ملی چند بار به صورت ناگهانی کاهش چشمگیر یافت و مردم حتی برای برنامه ریزی هفتگی معیشت خود دچار سردرگمی شدند، ولی در دولت فعلی علیرغم اینکه شرایط بیثبات گذشته را به ثبات تبدیل کرد و حالا به دلیل اقدامات خارج از ارادهاش مشکلاتی پیش آمده که هنوز به یک دهم مشکلات آن دوران نرسیده، صاحبان بلندگوها با به راه انداختن غوغاسالاری تلاش میکنند گرد و خاکی به راه بیاندازند که در میان آن خدمات و قوتها ناپدید شوند، دستهای پنهان هرگز به چشم نیایند و فریادها علیه دولت به آسمان برود.
انتقاد از گرانی و مشکلات، حق مردم است، اما کاری که صاحبان بلندگوها میکنند چیزی فراتر از انتقاد است. آنها با بزرگ نمائی مشکلات آنهم بدون آنکه نقش خود را مطرح کنند درصدد ناراضی تراشی هستند. توسل به چنین شیوهای برای اهل فن ناشناخته نیست. عموم مردم نیز باید با آن آشنا شوند.
واقعیت چهارم به معرفی همین بلندگوداران که ضمناً عوامل پدید آورنده مشکلات اقتصادی هم هستند مربوط میشود. الحق والانصاف، دولت در معرفی این بلندگوداران، ضعیف عمل میکند. بهتر است گفته شود اصولاً دولت، فاقد اطلاع رسانی است. بسیاری از مردم به رئیسجمهور انتقاد دارند که چرا با مردم درباره آنچه در جریان است سخن نمیگوید. این، انتقاد واردی است هر چند شاید مطلع نباشند که رئیسجمهور هم ملاحظاتی دارد که اگر رعایت نکند ممکن است به مصالح کشور و منافع ملی لطمه وارد شود.
درست در چنین شرایطی است که به واقعیت مهم دیگری میرسیم، واقعیتی که مستقیماً به منافع ملی وصل است، ولی گویا برای رقبای سیاسی دولت، چیزی که در کوران مقابله با رقیب اصولاً مطرح نیست همین یک قلم است!
در شرایطی که دشمن خارجی برای ضربه زدن به نظام و دولت و ملت، بنیه اقتصادی کشور را آماج حملات قرار میدهد، همه باید دست به دست همدیگر بدهند و رقابت را به رفاقت تبدیل کنند و با یاری رساندن به دولتمردان درصدد حل مشکلات برآیند. دشمن خارجی اینگونه است که ناکام میشود، ولی رقبای سیاسی دولت گویا بنا ندارند به جای تاختن به دولت، تیرهای خود را به سوی دشمن شلیک کنند. این حضرات باید بدانند مصالح کشور و ملت و نظام بر منافع اشخاص، گروهها و جناحها اولویت دارد. قطعاً جناحهای رقیب با یاری رساندن به دولت میتوانند کشور را از وضعیتی که خواست دشمن است عبور دهند.
ترامپ و دیپلماسی شوک
ابراهیم متقی کارشناس روابط بینالملل طی یادداشتی در ستون اول دفتر روزنامه ایران با عنوان ترامپ و دیپلماسی شوک نوشت: تفسیرهای مختلفی درباره علل، زمینهها و پیامدهای دیدار ترامپ و کیم وجود دارد. انجام چنین دیداری تابعی از ضرورتهای موازنه قدرت منطقهای است. مؤلفههای ساختاری نظام بینالملل نیز نقش تعیینکنندهای در شکلگیری این دیدار داشته است. اگر چین و روسیه مخالف توافق در حال ظهور بودند، طبعاً روند شکلگیری مذاکرات و موضوعات مندرج در آن با تغییراتی همراه میشد. روند موجود بیانگر آن است که الگوهای کنش سیاسی کشورهای منطقهای و قدرتهای بزرگ در حال تغییر است. رهبران امریکا و کره شمالی مبادرت به تنظیم «توافق کلی و فراگیر» کردند. خلع سلاح هستهای کرهشمالی دربرابر پایان دادن تحریمهای اقتصادی را میتوان موضوع اصلی توافق دانست. به همان گونهای که «کیسینجر» در سال ۱۹۷۱ و در زمانی که بهعنوان مشاور امنیت ملی امریکا ایفای نقش میکرد، دیدار محرمانهای را با مقامهای چینی به انجام رساند و زمینه برای «توافق بزرگ» به وجود آمد. در آن دوران رهبران چین آمادگی لازم برای حل اختلافات امریکا - چین را دارا بوده و به این ترتیب زمینه برای سفر نیکسون به چین فراهم شد.
در شرایط موجود، پومپئو نقشی سیاسی، مشابهی با کیسینجر ایفا میکند. ترامپ درصدد است تا ساختار بینالملل و محیط منطقهای را در شرایط «شوک سیاسی» قرار دهد؛ بنابراین از الگوهای حل مسالمتآمیز اختلافات بهره خواهد گرفت. این معادله بخشی از سیاست خلع سلاح مرحلهای کره شمالی خواهد بود. هشدار سناتورهای امریکایی برای تحقق اهداف کامل و فراگیر در جهت خلع سلاح هستهای کره شمالی را میتوان بخشی از چاشنی ساختاری جهت نشان دادن اراده سیاسی ترامپ دانست. اگرچه مذاکرات در ۱۲ ژوئن ۲۰۱۸ انجام پذیرفت، اما هنوز معلوم نیست که این مذاکرات چه نتایج و پیامدهای عملی برای سیاست خارجی چین، کره شمالی و امریکا خواهد داشت. اگر کیم جونگ اون از سازوکارهای مماشات استفاده کند، در آن شرایط موضوع پایان دادن به تحریمها را فراموش خواهد کرد در حالی که کیم تلاش دارد تا ثمره دیپلماسی مقاومت و اقدام متقابل را در دستور کار قرار دهد. ناچار خواهد بود تا خود را در شرایط پیروزی قرار دهد، در حالی که هیچ نشانهای از اعتماد به نفس در چهره او مشاهده نمیشد، کیم نه تنها با شرایط «دیپلماسی قلهای» بیگانه بود، بلکه احساس میکرد که مذاکره و توافق همانند «توتم سیاسی» خواهد بود.
هماکنون تابوی مصالحه کیم در برابر امریکا و فشارهای سیاست بینالملل تا حدی خدشهدار شده است. اگر کیم بتواند از طریق مصالحه و خلع سلاح هستهای اهداف سیاسی و اقتصادی خود را در راستای «عادی سازی روابط با سیاست جهانی» و «غیر امنیتیسازی کره شمالی» فراهم آورد، نتایج مثبتی برای امنیت منطقهای خواهد بود. در حالی که الگوی مبتنی بر سیاست قدرت دونالد ترامپ چالشهای بیشتری را برای آینده سیاسی منطقه ایجاد خواهد کرد.
گذار از بحران از طریق «دیپلماسی قلهای» ممکن است با برگشتپذیری همراه شود در روند دیپلماسی قلهای، رهبران سیاسی مسئولیت مذاکرات را عهدهدار میشوند اگرچه کره شمالی اهداف و مراحل متفاوتی را آزموده، اما نیل به موفقیت در راستای اهداف تعیین شده، اصلیترین داور سرنوشت کره شمالی خواهد بود. واقعیت آن است که جنگ سرد هیچگاه تداوم تاریخی نخواهد داشت. هماکنون کره شمالی و امریکا از وضعیت جنگ سرد، وارد مرحله «صلح سرد» شدهاند. صلح سرد نیازمند دستاوردهای دیپلماتیک است. دستاورد دیپلماتیک باید ملموس باشد.
اگر تحریمهای امریکا و شورای امنیت علیه کره شمالی ادامه پیدا کند، در آن شرایط امکان بازگشت جنگ سرد وجود خواهد داشت. هرگاه روندهای بحرانی در شرایط بازگشت و اعاده قرار گیرند، در آن مرحله امکان تصاعد بحران وجود خواهد داشت. در مذاکره ۱۲ ژوئن ۲۰۱۸ نه تحریمها برداشته شد و نه خلع سلاح هستهای کره انجام گرفت.
آزادی پس از تجمعات اعتراضی
علی نجفی توانا وکیل دادگستری طی یادداشتی در شماره امروز آرمان نوشت: آزادی اجتماعات بر مبنای قانون اساسی، تجلی مردمسالاری و نشاندهنده مولفه یک نظام دموکراتیک است. بر اساس چنین دیدگاهی است که تنظیمکنندگان قانون اساسی، این حق را برای صنوف، اتحادیهها، احزاب و سایر گروههای سیاسی پیشبینی کرده است که بر اساس قانون و در چارچوب ضوابط و با اطلاع مقامات و مسئولان ذیصلاح دولتی نسبت به برگزاری اجتماعات اقدام کنند. در قانون اساسی حق آزادی بیان برای مردم به رسمیت شناخته شده است. در ماده ۲۷ قانون اساسی تجمعات اعتراضی یا حمایتی به شرط آنکه با مبانی دین اسلام، امنیت و تمامیت ارضی کشور منافاتی نداشته باشد، بلامانع است.
این قانون حق تجمعات را به عنوان یک حق اساسی برای مردم در نظر گرفته است، اما این حق مدتها در شرایط تعطیل بود و در عمل فردی نمیتوانست چنین تجمعی را به صورت قانونمند و با اخذ مجوز شکل دهد. تا پیش از این، اجازه برگزاری اعتراضات، تظاهرات و اجتماعات با تقاضای متقاضیان صادر نمیشد. این بخش از قانون اساسی مدتها با ممانعتهایی مواجه بود. با تصویب قانون احزاب و با اجازهای که در قانون اساسی آمده و طی ضوابطی، این اجازه به احزاب و گروههای اجتماعی و سیاسی داده شد تا با کسب موافقت قبلی از وزارت کشور مبادرت به برگزاری اجتماعات کنند. متعاقب این تغییر و قانونگذاریِ پیرامون آن، مدتها طول کشید تا به ندرت از این تدبیر استفاده شود و در عمل با درخواست تقاضا، این مجوز برای بسیاری از افراد صادر نمیشد و این مانع با توجه به توجیهاتی که در این باره وجود داشت، ایجاد میشد چرا که در تطبیق با ضوابط، مسئولان صدور چنین مجوزی را به صلاح نمیدانستند. در چند سال اخیر گاهی برخی اعتراضات از سوی صاحبان حِرَف، صنوف و گروهها بدون اجازه برگزار و این ذهنیت ایجاد شد که در شرایط کنونی و با توجه به ظرفیت قانونی، این بستر فراهم شود تا افراد بتوانند در چارچوب مجوزی که اخذ میکنند، نسبت به بیان مطالبات و اعلام نظرات خود اقدام نمایند. به طور قطع اگر چنین مجوزی صادر و اجتماعات در این قالب برگزار شود، آن گروه از افرادی که در این اجتماعات شرکت کردهاند، درصورتیکه به اموال خصوصی و دولتی خسارتی وارد نکنند و در چارچوب یک حرکت دموکراتیک و مردمسالارانه مطالبات خود را بیان کنند، مسئولان ذیربط نه تنها نباید واکنشی در مخالفت با آن داشته باشند، بلکه باید از آنها در برابر هرگونه فشار یا اجحافی حمایت کنند بنابراین به صراحت میتوان اذعان کرد اگر قانونگذار با چنین تدبیری مجوزی صادر کند، این مسئولیت را هم دارد که از افراد و سازمانهایی که با این مجوز اقدام به برگزاری اجتماعات و تظاهرات کردهاند، حمایت لازم را داشته باشند. بهطور قطع نباید انتظار داشت پس از اخذ مجوز، واکنشی از سوی برخی نهادها یا سازمانهای مسئول در برخورد با افرادی که با مجوز اقدام به برگزاری تظاهرات کردهاند، صورت گیرد. در چنین شرایطی همانگونه که اعتراضات قانونی امکانپذیر است، ضرورت امنیت افراد اعتراض کننده نیز لازم است.
ترتیبات عجیب امنیتی در سنگاپور
بهروز بهزادی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با موضوع قرار دادن شرایط امنیتی سنگاپور در روز دیدار رهبران آمریکا و کره شمالی نوشت: در ملاقات دیروز ترامپ و اون ترتیبات امنیتی در اوج خود بود. برای شماری از خبرنگاران پرداختن به آن جالب مینمود. بخشی از این ترتیبات در مورد رهبر کره شمالی است که خالی از لطف نیست و نشاندهنده فعالیت شدید جاسوسی در ملاقاتهای افرادی در سطح آنان است. ترامپ و اون در حالی آماده گفتگو شدند که خیابانهای منتهی به هتلها و محل ملاقات آنان کاملا در محاصره نیروهای امنیتی بود. حتی خودروهای حامل هیاتهای همراه نیز ناچار بودند از گیت امنیتی در خیابان عبور کنند، صبح دیروز به وقت سنگاپور ابتدا رئیسجمهور امریکا به محل ملاقات رسید و با فاصلهای تقریبا ١٠ دقیقهای رهبر کره شمالی وارد هتل محل ملاقات شد. دوربینهایی که کاروان آنان را نشان میداد، خیابانهای خالی از خودرو و شهروند را نیز در دید مخاطبان قرار میداد. گرچه این بخش از جزیره معمولا خلوت و کمجمعیت است، ولی صبح دیروز خالی از جمعیت بود. به گزارش خبرگزاریها، ماموران پلیس و امنیت سنگاپور همه در حال آمادهباش به سر میبردند و خیابانها را با چشمان کنجکاو و دوربینها زیر نظر داشتند. «ترامپ» و «اون» هر یک مأموران امنیتی خود را همراه داشتند که...
البته در مورد رهبر کره شمالی مساله کاملا به چشم میآمد، چرا که او هر کجا ظاهر میشد دستهای از ماموران امنیتی را کنار خود داشت که خبرنگاران به آنها سپر حفاظتی میگفتند و این افراد لباسهای مشکی متحدالشکل به تن داشتند و طوری آقای اون را جلو میبردند که گرداگرد او را پر میکردند تا امکان هر گونه سوءقصد را به حداقل برسانند.
از جمله ترتیبات امنیتی آقای «اون» همراه داشتن غذای شخصی و کاسه توالت اختصاصی او است که گفته میشود در این سفر نیز همراه او بود. روشن است که غذای شخصی برای جلوگیری از خوراندن سم به او است ولی کاسه توالت داستان جالبی دارد. در آخرین سفر رسمی برژنف صدر هیات رییسه اتحاد جماهیر شوروی و قبل از فروپاشی به یکی از کشورهای اسکاندیناوی، غربیها موفق شده بودند از طبقه زیرین اتاق خواب هتل به فاضلاب توالت او دست پیدا کنند و هر بار که او به توالت میرفت بخشی از ادرار و مدفوع او را به آزمایشگاهی که همانجا مستقر کرده بودند میفرستادند و از این راه متوجه شدند که آقای برژنف سخت بیمار است و به زودی خواهد مرد. این ماجرا بعدها به وسیله رییس اداره اطلاعات فرانسه در دوران ریاست جمهوری ژیسکاردستن در چاپ خاطراتش اعلام شد و ظاهرا رهبر کره شمالی میخواهد کاری کند که جاسوسان دشمن چنین آزمایشی از او نکنند.
البته شاید آقای ترامپ نیز رفتاری مشابه آقای اون داشته باشد ولی کارگزاران امریکایی به گونهای عمل میکنند که از چشم خبرنگاران و ناظران دور بماند، به هر حال دولتی که خود مبدع عملیاتی اینچنین برای جاسوسی است، خود نیز راههای مصون ماندن از آن را بلد است و حتما به کار میگیرد.