دریافت پیامکهای تهدید به قتل توسط عضو مجمع تشخیص، اصلاح طلبان لاریجانی را جایگزین روحانی میکنند؟، خوزستان از بارش خاک تا سیل آب، خط ونشان در مجلس، تهدید در مجمع، آمریکای لاتین، ونزوئلا و نیمکره غربی!، وضعیت اجاره مسکن در ماههای پایانی سال ۹۷، موافقت ۷۵ درصد مردم با اختصاص سهمیه بنزین به هر ایرانی، ۳۰ میلیون تومانی شدن وام ازدواج، مقایسه جالب مدارس و دانش آموزان دهههای ۶۰ و ۹۰، پیامدهای هرج و مرج در کاخ سفید، شکایت دیوان محاسبات از شستا و لغو تحریم سه شرکت روسی، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز سه شنبه نهم بهمن ماه در حالی چاپ و منتشر شدند که باخت تیم ملی ایران مقابل ژاپن در جام ملتهای آسیا، دریافت پیامکهای تهدید آمیز توسط برخی اعضای مجمع تشخیص، تحلیلهایی درباره SPV، آن روی سکه ثامن، بنزین نه گران میشود نه سهمیهبندی، نظرسنجی یا رفراندم برای تصویب FATF و برنامه دگرگونی انتخاباتی در پیشگاه مجلس در کنار شکایت دیوان محاسبات از شستا، از عناوینی هستند که در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده اند.
روزنامه اعتماد با چاپ تصویری از محمدجواد ظریف در مجلس شورای اسلامی، رأی دوباره مجلس به برجام را تیتر یک امروز خود کرد. این روزنامه ماجرای تهدید به قتل عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در رابطه با تصویب لایحه پالرمو را در گزارشی با عنوان از توصیه جلیلی تا پیامک تهدید به قتل بررسی کرده است.
روزنامه شرق شکایت دیوان محاسبات از شستا را تیتر یک امروز خود کرده و با چاپ تصویری از کی روش، سرمربی تیم ملی ایران عنوان حالا پایان اینجاست را از قول او تیتر کرده و برای او تعبیر مردی با ۲ چهره متفاوت به کار برده است. این روزنامه همچنین گزارشی با تیتر اصلاح طلبان لاریجانی را جایگزین روحانی میکنند؟ از احتمالات سیاسی برنامه انتخاباتی اصلاح طلبان در انتخابات آینده ریاست جمهوری نوشته است.
روزنامه کیهان عنوان گزارش تحلیلی امروز «SPV چک بیمحل اروپا به جای چک برگشتی برجام!» را تیتر یک سهشنبه خود کرده و در یادداشت روز امروز خود با عنوان بن بست جهانی سازی و غربگراهای وطنی این پرسش را مطرح کرده که چرا برخی مسئولان اصرار دارند با القای بحران در وضعیت اقتصادی کشور، بعد از برجام و آمریکا به SPV و وعدههای فریبکارانه اروپاییها و FATF دل بستهاند؟
روزنامه ایران از قول کمیسیون تلفیق بودجه سال ۹۸ عنوان بنزین نه گران میشود، نه سهمیه بندی را تیتر یک کرد و در بخشی از صفحه نخست امروز خود، تیتر پایان ماجرا را در کنار تصویری از بازی روز گذشته تیم ملی مقابل ژاپن قرار داد و تیتر ایران با جام خداحافظی کرد، کی روش با فوتبال ایران را در گزارش خود گنجاند.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
ما ایرانیها به کدام خصیصه فرهنگی خود میبازیم؟
ژوبین صفاری در سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان قهرمانان هیجان زده، باخت روز گذشت تیم ملی ایران مقابل ژاپن را موضوع یادداشت خود قرار داد و نوشت: تیم ملی فوتبال ایران روز گذشته در برابر تیم ملی ژاپن باخت. تیمی که همه مردم و کارشناسان، امید به قهرمانیاش داشتند، تنها با یک غفلت و اسیر شدن در ورطه هیجان، به ناگاه فرو ریخت. اما چه اتفاقی رخ داد تا در شرایطی که هیچ توپی در این تورنمت از خط دروازه ما عبور نکرده بود، قاب تصویر در پایان ۹۰ دقیقه بازی، بر روی نتیجه سه بر صفر به نفع تیم ملی ژاپن ثابت شود؟ شاید بتوان بازی دیروز را یک نمونه برای کلیت فرهنگ رفتاری جامعه ایران در نظر گرفت.
تیم ملی تا دقیقه ۵۰ به لحاظ تاکتیکی تیم بهتری بود و درست در یک لحظه به جای پرداختن به اصل بازی، مدافعان در پی جدال با داور قافیه را باختند. این همان توجه نکردن به اصل و پرداختن به حاشیه است که همواره در عادات اجتماعی مردم ایران به وفور دیده میشود. اما بعد از آنکه از رقیب عقب افتادیم چه اتفاقی رخ داد؟ تمام تمرکز بازیکنان برای اجرای فوتبال درست به هم ریخته بود، اینجا همان نقطهای است که به جای برخورد با واقعیت، به صورت کاملاً هیجانی تنها به زدوخوردها و شیطنتهایی رو میآوریم که ناشی از عدم تابآوری کافی بازیکنانمان است. این عدم تابآوری موضوعی نیست که حتی بهترین مربی جهان هم بتواند به بازیکنان یک تیم آموزش دهد. بگذارید کمی به گذشته برگردیم. بارها شنیدهاید که ژاپنیها از کودکی در مدارسشان چگونه آموزش کار گروهی و ... را میبینند و بارها کارشناسان با دلایل علمی نظام آموزشی کشور را زیر سوال بردهاند. به طور دقیق باید گفت که نمود عینی این تفاوتها درست در همین لحظات معلوم میشود. نظام آموزشی ما به کودکان، مسئلهمداری را آموزش نمیدهد تا زمانی که گل میخوریم، آن را به عنوان حقیقتی از بازی پذیرفته و دوباره به بازی برگردیم. نظام آموزشی ما تابآوری در برابر مشکلات را با برخورد هیجانی جابهجا کرد تا امروز نهتنها ۲۲ بازیکن تیم ملی که از تماشگر تا مفسر فوتبال همه اسیر این هیجان شویم. یک روز بگوییم فلان بازیکن بیغیرت است و فردا برایش هورا بکشیم. یک روز فلان مربی را به عرش ببریم و فردا با بغض و گریه در مورد او بد بگوییم. این همان برخورد هیجانی با مسائل است که نهتنها در فوتبال که در تمام شئونات زندگی اجتماعی و سیاسی مان نیز نمود یافته است بهگونهای که حتی مدیران و مسئولان نیز از این آسیب بزرگ در امان نیستند. برنامههای توسعهای کشور همواره روی کاغذ عالی بودهاند، اما هیچگاه نتوانستیم آن را بهدرستی اجرا کنیم چرا که تنها به حال و هیاهوهای لحظهای اندیشیدهایم و تحولات اساسی و زیرساختی را به تصمیمهای هیجانی و کوتاهمدت ترجیح دادهایم. بازی دیروز ایران برابر ژاپن نمونهای کوچک از رفتار ۸۰ میلیون ایرانیای بود که همواره با قلب هیجانزدهاش به جای منطق مسئلهمدار به مسائل نگاه میکند. ما همواره برای بردهایمان بیش از آنچه که باید شادی میکنیم و برای باختهایمان بیش از آنچه که باید ناراحت میشویم. بگذارید این بار با این باخت متعادل و منطقی برخورد کنیم.
یادمان باشد تیم ملی چین تصمیم دارد تا سال ۲۰۵۰ ابرقدرت فوتبال جهان شود. این برنامهای است که کشوری در همین جغرافیای آسیا برای خود ترسیم کرده است و البته نه در حرف که قدم به قدم در حال تدارک برای تحقق این برنامه است. ایکاش ما برای یک بار هم که شده نه به ۳۰ سال آینده که برای ۸ سال دیگرمان، برای نسل بعدیمان برنامه داشته باشیم. برنامهای که به بازیکنانمان آموزش دهد تنها تکنیک و سرعت و غیرت و شور و هیجان برای قهرمانی کافی نیست. قهرمانی از بیرون زمین آغاز میشود، از فروریختن تمام انگارههای هیجانی و نگاه کردن با ذهنی واقعیتمدار به مسائل شروع خواهد شد. شاید بهتر باشد این بار همه ما به جای زیر سوال بردن بازیکنان، مربی، داور و... فرهنگی را به چالش بکشیم که فرافکنی، اعتقاد به شانس و اقبال و دخالت در امور غیرتخصصی در آن نهادینه شده است.
صداهای مخالف را به رسمیت بشناسیم و از نقد نهراسیم
ولی الله شجاعپوریان، مدیرمسئول روزنامه همدلی در سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان گفتوگوی ملی، نشانه بلوغ انقلاب نوشت: کشور ایران به دلیل ماهیت ایدئولوژیک و انقلابی خود از ابتدای انقلاب تا کنون در شرایط حساسی قرار داشته است، از این رو اطلاق شرایط حساس کنونی شاید قدری کلیشهای باشد، اما به واقع شرایط امروز کشور شرایط پیچیده و حساسی است و برون رفت از این پیچ تاریخی به عزم ملی، تدبیر، شجاعت و شفافیت نیاز دارد. ایران و به تبع جامعه ایرانی امروز با چالشهای متعدد و متفاوتی روبهروست که هر کدام میتواند سرنوشت کشور و جامعه را تغییر دهد، موضوعات و چالشهای مهمی، چون تصویب یا رد پالرمو و «افایتیاف»، خروج یا ادامه برجام، تحریم و مشکلات ارزی، مشکلات معیشتی، فساد و اختلاسهای گسترده، اصلاح و ترمیم نظام سیاسی، رفراندوم در موضوعات مهم و سرنوشت ساز، ماهها، سالها و دهههاست که به عنوان مسائل مبتلا به کشور، نظام و مردم در سطح جامعه وجود دارند، اما هیچ کدام از این موضوعات به خوبی مدیریت نمیشوند و رویکردهای افراطی و تفریطی باعث افزایش شکاف و ترویج چندپارگی شده است، شرایط موجود به هیچ نحوی زیبنده چهل سالگی انقلاب نیست و انتظار میرود نظام در سن بلوغ خود به نحو مطلوبتری این امور را مدیریت کند.
برای برونرفت از شرایط موجود ابتدا به رسمیتشناختن این چالشها و در ادامه گفتگو بر سر مسائل ضرورت دارد. دنیای امروز دنیای تصمیمگیریهای یک سویه نیست و هیچ جریان، حزب و گروهی نمیتواند نظام برنامهریزی کشور را بدون توجه به رویکردهای متکثر حاکم در جامعه بنا نهد، امروز نوبت آن است که بزرگان، نخبگان، فعالان مدنی، سیاستمداران و دلسوزان نظام و کشور بر سر میز گفتگو بنشینند و مسائل و چالشها را با خرد جمعی چاره اندیشی کنند. عمیقا بر این باورم اگر باب گفتگو و تفاهم در جامعه هموار شود، بسیاری از مردم حتی در اموری که مخالف باشند، همراه و همدل خواهند شد به شرطی که صدایشان شنیده شود و حاکمیت آنها را به رسمیت بشناسد. مناظره روزهای اخیر آقایان تاجزاده و زاکانی درباره موضوعات مهمی، چون کوی دانشگاه و حوادث سال ۸۸ نشان داد جامعه تا چه حد تشنه شنیدن و گفتوگوست و اگر این صداها از مبادی رسمی و قانونی منتشر شوند نه تنها فضا را امنیتی نمیکند، بلکه امکان فرصتطلبی معاندین و ضدانقلاب را نیز سلب میکندو نگاه به رسانههای داخلی جای رسانه های خارجی را خواهد گرفت. جامعه امروز با این حجم از افراد نخبه، تحصیلکرده و آگاه جامعهای نیست که در تصمیمات مهم کشور دخیل نباشد یا بدون توجه به نظرات موافق و مخالف آن انتظار دنبالهروی داشت. نظام جمهوری اسلامی برخاسته از مردم است و هیچ عنصری جز مردم نتوانسته و نمیتواند نظام را از تنگناها به سلامت عبور دهد. بیاییم در چهل سالگی انقلاب باب گفتگو و تفاهم را در جامعه باز کنیم، موافقان و مخالفان مسائل مهم امروز آزادانه نظرات خود را در فضایی آزاد و به دور از هیجان و ذوق زدگی و افراط و تفریط منتشر کنند، صدا و سیما و تریبونهای عمومی از ابزار یک جریان خاص به ابزاری برای شنیده شدن صداهای مختلف در جامعه تبدیل شوند، صداهای مخالف را به رسمیت بشناسیم و از نقد نهراسیم، مردم بهترین پشتیبان کشور و نظام هستند اگر همچون گذشته خود را صاحب نظام بدانند و خود را در تصمیمات کلان سهیم بدانند. رویکرد اقبال به گفت وگو و دیالوگ به جای مونولوگ و یکسویهگویی میتواند شاخصه بلوغ انقلاب اسلامی در دستور کار قرار همگان قرار گیرد.
نظرسنجی و همهپرسی راهی برای حل مشکلات کشور از جمله FATF
صادق زیباکلام در سرمقاله امروز روزنامه آرمان امروز با عنوان نظرسنجی و همهپرسی راهی برای حل مشکلات کشور نوشت: مباحث پیرامون الحاق ایران به لوایح چهارگانه به نام FATF آنچنان پیچیدگی ندارد که از سازوکارهایی که در قانون اساسی دیده شده، نتوان برای تصویب آن استفاده کرد. به هر حال مشخص است که دیدگاه اکثریت مردم ایران نسبت به مسائل گوناگون جامعه چگونه است. مثلا در مورد FATF احتیاجی به رفراندوم نیست و فقط کافی است که یک نظرسنجی توسط سازمانهای معتبر صورت گیرد تا خیلی راحت مشخص شود که چند درصد از جامعه به پیوستن ایران به این لوایح ۴گانه موافق و چند درصد مخالف هستند. بهنظر میرسد اگر این نظرسنجی صورت گیرد دلواپسان از درصد بالای مردم که موافق پیوستن به FATF هستند، مشاهده خواهند کرد. مضافا بر اینکه میتواند شرایطی فراهم شود که در برنامههای رادیو و تلویزیون کسانی مثل آقای دکتر محمدجواد ظریف یا اشخاص دیگر که موافق پیوستن ایران به گروه ویژه اقدام مالی هستند صحبت کنند، دلایل خود را برای پیوستن ایران به این لوایح بگویند و هزینههای عدم پیوستن را نیز بازگو کنند و از طرف دیگر دلواپسان نیز نقطه نظرات خود را بیان کنند که اگر به این کارگروه بپیوندیم چه مضراتی برای کشور دارد و از تبعات منفی آن بگویند.
پس از اینکه موافقان و مخالفان نقطه نظرات خود را بیان کردند، میتوان نظرسنجی کرد و اگر در نظرسنجی مشکل حل نشد و نظرات نزدیک بود آن زمان میتوان سراغ همهپرسی رفت. نه تنها در مورد پیوستن ایران به FATF بلکه در مورد خیلی از مسائل دیگر هم میتوان قبل از همهپرسی به آرای عمومی، مراجعهای آماری داشته باشیم. البته مشکل اساسی این است که کسانی که خواهان اعمال سیاستهای بهزعم خود انقلابی هستند نه تنها آنطور که آقای مجید انصاری میگوید از همهپرسی گریزانند، بلکه به یک نظرسنجی ساده نیز تن نمیدهند. والا میتوانیم در مورد مسائل مهم دیگر از قبیل: مسائل سیاسی و یا سیاستهای ایران و خیلی از موضوعات دیگر قبل از همهپرسی، نظرسنجی ساده انجام داد. دلواپسان نه تنها با نظرسنجی موافق نیستند بلکه با اینکه یک نفر از امکانات صداوسیما یا تریبونهایی مثل نماز جمعه استفاده کرده، نقطه نظرات خود را بیان کند و از تبعات عدم الحاق به FATF بگوید نیز مخالفت میکنند. مشکل اساسی مخالفان پیوستن به کارگروه اقدام مالی مشترک این است که آنها نمیخواهند اجازه دهند که افکار عمومی بفهمند علت مخالفتشان چیست.
نمیخواهند مردم بفهمند که آنها منافع جناحی و گروهی خود را اصل و منافع ملی را فرع میپندارند. از این رو اگر اجازه داده شود که این بحثها در فضای عمومی مطرح شود، مسلما آشکار خواهد شد که تعداد موافقان پیوستن به این لوایح چند برابر مخالفان است. به همین دلیل آنها به هیچ وجه اجازه نمیدهند که این بحثها در سطح عمومی و در جامعه مطرح شود. این در حالی است که در خصوص برگزیت یا خروج انگلیس از اتحادیه اروپا، میبینیم ۲ سال است مخالفان و موافقان بحث میکنند و تمام بحثها نیز شفاف است و هر دو طیف نیز مباحث خود را مطرح میکنند، اما در ایران فقط دلواپسان هستند که از تریبونهای عمومی سوء استفاده میکنند.