سکوت نفتی زنگنه و انتقاد او از کیهان، اینستکس ترک در دیوار تحریم ترامپ؟!، سخنان دوگانه ضرغامی درباره فیلترینگ، زور مجلس به فدراسیون فوتبال میرسد؟، ورود پلیس به ساماندهی زبالهگردها، FATF مداخله یا ضرورت، جزر و مدهای غیر برجامی یک رابطه، عیسی کلانتری در دادسرا، مثلث بحران بولیوارها، مذاکرات پینگ پونگی برای آینده سوریه، هشدار صریح شمخانی به ماجراجویی رژیم صهیونیستی، چهار لایه آشفتگی در ارائه خدمات دولتی و رفاهی و از گوادالوپ تا ورشو؛ آیا آمریکا برنامه حمله نظامی دارد؟! از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامه امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز چهارشنبه هفدهم بهمن ماه در حالی چاپ و منتشر شدند که سخنان وزیر نفت در نشست خبری روز گذشته با تیترها و عناوین مختلف در صفحات نخست بیشتر آنها برجسته شده است. دیگر موضوع داغ روزنامههای امروز، مواضع اتحادیه اروپا و واکنش ایران به آن در کنار تحلیلهایی درباره کنفرانس ضدایرانی ورشو است که در گزارشها و یادداشتهایی موضوع روز قرار گرفته است. سخنرانی رئیس جمهور در مراسم جایزه سالانه کتاب با عناوینی همچون دوران انسداد گذشته است نیز از دیگر موضوعات مورد توجه سردبیران روزنامهها در صفحات نخست روزنامهها شده است.
روزنامه شرق تیتر یک امروز خود «سکوت نفتی زنگنه» در کنار خبر وزیر نفت: تحریک میکنند حرف بزنیم، اما نمیزنیم را در صفحه نخست خو برجسته کرد و در بخشی از گزارش امروزش در این رابطه نوشته است: زنگنه بار دیگر بر موضع خود پافشاری کرد تا نشان دهد، اطلاعات نفت قابل فاش کردن نیست، او گفت: ما نمیتوانیم همه چیز را به مردم بگوییم. مردم غریبه نیستند، اما آنچه منتشر میشود، تنها به گوش مردم نمیرسد، بلکه اسرائیل و اشرار منطقه و آمریکا نیز میشنوند.
روزنامه کیهان عنوان ۱۲ غلط زیادی اروپا به جای عمل به تعهدات برجام در انتقاد از بیانیه دوازده بندی به نام «جمعبندی» درباره ایران را تیتر یک امروز خود کرد و در سرمقاله امروز خود به تحلیل تهدیدات ترامپ عیله ایران پرداخت و آن را دارای مصرف غیر ایرانی ارزیابی کرد.
روزنامه اعتماد، اما از زاویهای دیگر نشست خبری وزیر نفت را برجسته کرد و با انتخاب تیتر توفان زنگنه از پاسخ وزیر نفت به منتقدانش خبر داد. این روزنامه همچنین در گزارشی با تیتر لایحه دو فوریتی تکمیلی دولت درباره FATF چیست؟ به گفته خود از سخنان رئیس جمهور در مجلس رمزگشایی کرده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
گم شدن سلطان خودرو در مجمعالسلاطین بازار
روزنامه ابتکار در گزارشی با عنوان گم شدن سلطان خودرو در مجمعالسلاطین بازار در شماره امروز خود نوشت: این روزها خبر از سلطانهای مختلف به گوش میرسد؛ یک روز سلطان سکه در صحنه خبرها خودنمایی میکند و روز بعد سلطان قیر و خبر اعدامش به میان میآید. در بازارهای مختلف که در آنها سود زیاد و قابل توجهی وجود دارد، افرادی به فعالیت مشغول هستند که ثبات و نظم بازار را با چالش میکشانند و یکطرفه تنها برای سود خودشان بازی میکنند. حالا پس از کمرنگ شدن اخبار مربوط به سلطان سکه و قیر، زمزمههایی از سلطان خودرو به میان آمده است.
ماه گذشته خبری در رسانهها و شبکههای اجتماعی دست به دست چرخید که نشاندهنده احتکار چند ده خودروی صفر بدون پلاک در یک پارکینگ بود که به نظر میرسید وجود این تعداد خودروی صفر از یک سلطان خودرو خبر میدهند. اما آیا سرنوشت سلطان خودرو هم مانند دیگر سلاطین خواهد بود؟ پیشتر، امیرحسن کاکایی عضو هیأت علمی دانشکده مهندسی خودرو دانشگاه علم و صنعت در گفت وگو با روزنامه ایران، افزایش بیرویه قیمت و اتفاقات اخیر را در شکلگیری سلطان خودرو دخیل دانسته و گفته بود: «از زمانیکه اختلاف بازار و کارخانه ایجاد شد، جریانی پدید آمد که توانست در مدت کوتاه بیش از ۱۰ هزار میلیارد تومان سود کند. حال این جریان و مافیا را نمیتوان به راحتی متلاشی کرد و انتظار داشت که بازار شرایط آرامی به خود بگیرد. افزایش یکباره ۵ میلیون تومانی قیمت خودرو قطعا از جایی دیکته شده است، در غیر این صورت یک خودرو در شرایطی که پیشفروش خودرو صورت میگیرد اینچنین گران نمیشود و سایر خودروها هم از این قاعده مستثنا نیستند. جریان فاسدی که در بازار خودرو شکل گرفته است به راحتی دولت را بازی میدهد و در این مدت سعی کرده با تناقضگوییهایی که در حوزه خودرو میشود بیشترین بهره را ببرد. سلطان بازار خودرو روزبهروز بر داراییهایش افزوده و صنعت خودرو بازیچه آن میشود. هر زمان که اختلاف قیمتی در هر کالایی بهوجود بیاید خودبهخود فساد قدرتمند میشود». اکنون شاهد هستیم که سلاطین یکی پس از دیگری ظهور میکنند و بازار را دست میگیرند و مصرفکننده را به هر سویی که میخواهند میکشانند و این جریان نشان میدهد که داستان تنها به سکه، قیر و یا خودرو ختم نمیشود و باید منتظر شکلگیری سلاطین دیگر هم بود.
مهدی تقوی، کارشناس مسائل اقتصادی درخصوص شکلگیری سلاطین در بازارهای مختلف ازجمله بازار خودرو به «ابتکار» میگوید: در شرایطی که اوضاع اقتصادی در کشور دچار تنش شده است، عدهای برای حفظ سرمایه و یا افزایش دارایی خود اقدام به خرید کالایی میکنند. به عنوان مثال در بازار خودرو افرادی خودروهایی را پیشخرید میکنند و پس از مدتی اقدام به خرید و فروش به دیگر مصرفکنندهها میکنند.
اینکه چرا این گونه اخلالها در جامعه پیش میآید و روزبهروز هم افزایش پیدا میکنند، به این دلیل است که برخی از افراد اقلامی را احتکار میکنند و باعث افزایش قیمت آن کالا میشوند. ازطرفی دیگر هم به دلیل تولید کم و تقاضای زیاد در جامعه ما شاهد افزایش قیمت در بازارهای مختلف هستیم. مجموعه این عوامل باعث افزایش قیمت کالاها و نابسامانی در بازارها میشود.
آیا آمریکا برنامهای نظامی برای مهار ایران دارد؟
سعدالله زارعی در بخشی از یادداشت روز امروز کیهان با عنوان ترامپ، بنبست تهدید ایران نوشت: بر خلاف ظاهر اظهارات ترامپ، بیان او آکنده از نگرانی از جمهوری اسلامی بود. حدود دو هفته پیش از این، رئیسجمهور آمریکا در توئیتی در واکنش به اظهارات چند مقام اطلاعاتی آمریکا، گفته بود ایران نفوذ روزافزونی در خاورمیانه پیدا کرده و سیاستهای آمریکا در مهار آن پاسخ نداده است. اظهارات ترامپ که یکی دو هفته پس از پاسخ صریح منفی مقامات عراقی به درخواست او برای پیوستن به اعمال محدودیتهای تجاری آمریکا علیه ایران صورت گرفته است، به نوعی تهدید عراق و حکومت آن نیز به حساب میآید. اما واقعیت این است که آمریکا با یک عراق یکپارچه مواجه نیست که پیام یکپارچهای برای آن ارسال مینماید. عراق از نظر طیفبندیهای داخلی حتی در بین شیعیان از تنوع زیادی برخوردار است و این چیزی است که سیاست آمریکا در عراق را با دشواری زیاد مواجه میکند. تلاش شکستخورده آمریکا در هتل بابل بغداد در جریان انتخاب روسای قوای عراق نشان داد که گاهی ساعتها وقت واشنگتن صرف رسیدن به توافق با یک گروه میشود و حال آنکه در همان زمان یک گروه دیگر در حال گفت وگو با چند گروه دیگر برای همراهی بیشتر با ایران هستند.
- برخلاف ظاهر قضیه، آمریکا ارادهای برای مهار نظامی ایران ندارد چرا که براساس تجربه حضور در «تنف» و «شمال رقه»، ایران در دفاع قاطع از خود تردیدی ندارد و به سرعت عمل میکند. واقعیت این است که ایران نیازی به استفاده از حتی همه نیروهای هوادار خود در عراق ندارد و با بخشی از آن هم میتواند نیروهای کمشمار آمریکا را در ۳۳ نقطه عراق در زمانی کمتر از یک ماه وادار به خروج از عراق کند. اما به فرض اینکه ایران ناگزیر به استفاده از نیروها و امکانات خود باشد این کار برای او سخت نیست همین اظهارات ترامپ به ما کمک میکند که به نام حفظ امنیت خود به پایگاههای آمریکایی در کشوری که رسما قرار است سکوی مهار و تضعیف امنیتی ایران باشد، حمله کنیم بدون آنکه آنان به دلیل ترس از آسیبهای بزرگتر در منطقه خلیج فارس و اقیانوس هند و دریای سرخ، جرأت حمله به نقطهای دیگر داشته باشند؛ بنابراین اظهارات ترامپ در واقع مصرف ایرانی ندارد و از قضا به محکمتر شدن موضع ایران منجر میشود. ترامپ برای مصرف طرف عراقی از ادبیات تهدید علیه ایران استفاده کرد تا طرف عراقی از ترس افتادن در باتلاق جدید امنیتی، روابط با ایران به خصوص در حوزه امنیتی را کاهش دهد که این شدنی نیست چرا که امنیت امروز عراق همین اقدام ایران و آینده امنیتی آن نیز با امنیت ایران گره خورده است.
رئیس جمهور از جامعه پزشکی دلجویی کند!
حمید بهلولی طی یادداشتی که روزنامه شرق در شماره امروز خود منتشر کرده در مطلبی با عنوان جامعه پزشکی و سخنان رئیسجمهور درباره انتقادهای اخیر روحانی از جامعه پزشکی نوشت: صحبتهای آقای روحانی در مراسم رأی اعتماد وزیر پیشنهادی بهداشت و درمان موجب انتقادهای بسیاری از طرف جامعه پزشکی و پزشکان شد و انعکاس وسیعی پیدا کرد. همین که ۴۰ سال پس از انقلاب از زبان رئیسجمهور و در چنین جایگاهی چنین مطلبی بیان میشود، نشاندهنده وجود مشکلی واقعی یا ادراکی در نظام سلامت کشور، جامعه پزشکی، اهداف آموزشی پزشکی و دستاوردهای آن است و البته انتقاد واضحی به سطح اجتماعیشدن نظام سلامت کشور محسوب میشود که پنج سال گذشته تحت مدیریت دولت خود ایشان و طرح تحول بوده است. سخنان ایشان متأسفانه مبتنی بر برداشت دقیقی از مکانیسم و فرایند نظام سلامت در کشورهای پیشرفته نبود و تعمیم تجربه شخصی محدود با زمینههای متفاوت یا تفسیر یک فیلم اجتماعی بلند با دیدن یک فرم است. مطالبه اجتماعیکردن نظام آموزش پزشکی حرفی حق و کاملا با پشتوانه و علمی است که نباید آن را به وجهی دیگر بیان کرد. ریاست محترم جمهور اگر میخواهند بگویند باید نگاه اجتماعی را در آموزش پزشکی وارد کرد که البته این کار نیازمند ایجاد ظرفیتهای بزرگ فرهنگی و اجتماعی در کشور و نظام سیاستگذاری کلان کشور است و زحماتی نیز قبلا توسط استادانی مثل دکتر علیرضا مرندی و دکتر اسماعیل اکبری و بسیاری از بزرگان دیگر کشیده شده است... .
البته حرف درستی است ولی طراحی و اجرای آن نیازمند دانش عمیق و اطلاعات کافی و قابل استناد و تعهد سیاسی لازم، اجماع ملی و حوصله تربیت است. اینجانب به عنوان کسی که نظامهای سلامت در اروپا و انگلستان را تقریبا میشناسم و از تفاوت و مدلهای آموزش سازمانهای ناظر، میزان منابع اختصاصیافته و زمینههای زندگی و کار منابع انسانی، چون پزشکان در آنها و تفاوت آنها با ایران مطلعم و در دوره دفاع مقدس از نزدیک حجم فداکاریها و زحمات بخش پزشکی و پزشکان را شاهد بودهام، نحوه مقایسه ایشان و تعمیم آن را خالی از اشکال نمیبینم و مثالهای ایشان اگرچه با دغدغهای قابلاعتنا همراه است، اما با توجه به حجم کار پزشکان در کشورهای مختلف و نکتههای فنی تقریبا صحیح نیست. ضمنا اولا شایستهتر بود که بین دو دوره دهههای اول انقلاب و زحمات فراوان و فداکاریهای بزرگ کادر پزشکی کشور با دوره اخیر که آسیب در حوزه نظام پزشکی در کنار آسیب در بخشهای دیگر روی داده است، تفاوت قائل شد و آسیبهای نظام پزشکی کشور در سالهای اخیر را آسیبشناسی عالمانه کرد. ثانیا نباید همه را به یک چشم دید و زحمات خیل عظیم پزشکان خدوم و خادم را با غفلت بیاعتبار کرد. ثالثا باید کیفیت خدمات را با تحلیل زمینههای کار پزشکان و حجم کار آنها و مشکلات معیشتی آنها در شرایط موجود و مبتنی بر قاعده و نه استثنا دید. رابعا صنف پزشکی را باید با صنف روحانیت که در جنبه فضیلتگرایی و معنویت کار شباهتهای نزدیکی دارند و معمولا مقایسه میشوند، در درون خویش مقایسه کرد و منصفانهتر سخن گفت. خامسا قبل از ایراد این سخنان درباره هر حوزه فنی و تخصصیای باید مقداری بیشتر درنگ کرد و درباره اجتماعیکردن آموزش پزشکی مقداری بیشتر مطالعه کرد یا از مشاوران مطلع بیشتر بهره برد. به نظرم جا دارد مقام ریاستجمهور که حفظ شأن و اعتبار ایشان حفظ شأن و اعتبار کشور است، از جامعه پزشکی کشور برای نحوه بیان خود بزرگوارانه و شجاعانه دلجویی کند و با تقدیر از زحمات جامعه پزشکی در سالهای بعد از انقلاب، اجتماعیشدن بیشتر آموزش پزشکی و کمک و مساعدت جامعه پزشکی کشور در این مسیر را با نگاه عالمانه طلب و پیشنیازهای آن را فراهم کند.
قدرت مجازی مردم و نزاع حقیقی در دنیای امروز
وحید عابدینی، پژوهشگر مسائل بینالمللی طی یادداشتی در روزنامه ایران که بخشی از آن را به اجلاس ضد ایرانی ورشو و اظهارات ترامپ و وزیر امور خارجه او درباره ایران اختصاص داده، با اشاره به ظرفیت فضای مجازی و نزاع حقیقی در دنیای امروز در بخشی از یادداشت خود نوشت: امروز اهمیت شبکههای مجازی برای انتقال پیام بین ملتها برای هیچ کسی پوشیده نیست. اما آیا ایران میخواهد از آن برای پیشبرد اهداف خود استفاده کند؟ اگر آری بیش از هرچیز باید به مردم خود اعتماد کند. شبکههای مجازی بیش از آنکه زمین بازی دولتها و مقامات رسمی باشند جولانگاه مردم عادی هستند. اینجاست که هر فردی با هر سطح دانش و توان فکری صرفاً با داشتن یک حساب کاربری و یک گوشی تلفن همراه میتواند حرف خود را بزند و صدای خود را بلند کند و اتفاقاً بیش از بسیاری از سیاستمداران شنیده شود. متأسفانه با فیلترینگ بخشی از شبکههای اجتماعی از قدرت فضای عمومی ایران کاسته شده است که بتواند در صحنه افکار عمومی دنیا در مورد منافع خود با دیگران سخن بگوید و از حقوق خود دفاع کند. فیلتر بودن توئیتر و فیسبوک موجب شده که ایرانیها نتوانند صدای واقعی خود را در دنیا داشته باشند و این فضا جولانگاه جریانهای سازمان یافته وابسته به نهادهای امنیتی غربی و عربی شده است.
چهل سال پس از انقلاب مردمی سال پنجاه و هفت اینک باز هم باید به آن توان مردمی رجوع کرد. اگر میخواهیم فضای ایران هراسی بشکند، اگر میخواهیم حامیان ایران در جای جای دنیا قدرت بگیرند و اگر میخواهیم بازی سیاسی و روانی را از دست دشمنان ایران بگیریم ناچاریم بازهم از مردم کمک بخواهیم. این مردم هستند که با حضورشان در شبکههای مجازی میتوانند صدای واقعی منافع ملی باشند. اگر مردم واقعی در این فضا فعال شوند نیاز به هیچ ارتش سایبری نیست و هیچ کسی نه میتواند آن را مسدود کند و نه جلو قدرت آن را بگیرد. برای این مهم باید به مردم اعتماد و این قدرت محبوس را آزاد کرد. برای این کار باید هرچه سریعتر فیلترینگ شبکههای اجتماعی بخصوص توئیتر، فیسبوک و یوتیوب برداشته شود تا مردم ایران بتوانند با مخاطبان خود در دنیای امروز حرف بزنند و منافع خود را تشریح کنند. در شرایط فعلی با ورود ناقص شبکههای اجتماعی بخصوص فراگیری استفاده از تلگرام، تهدیدهای شبکههای اجتماعی برای کشور عملی شده، ولی کشور نمیتواند از فرصتهای آن بدرستی بهره بگیرد. ارتش اصلی ایران همین مردمی هستند که چهل سال است کشور را از گردنههای مهیب گذراندهاند و امروز نیز آنها هستند که بهتر از هر کسی میتوانند از منافع ملی خود در این عرصه جدید جهانی دفاع کنند. اگر به مردم اعتماد شود و این قدرت مردمی آزاد شود، روز کنفرانس ورشو میتواند به روز صف آرایی دولتها در برابر ملتها تبدل شود؛ دولتهایی که با جنگ و تحریم و تهدید بر خلاف مسیر دنیای امروز و جهانی شدن فرهنگ و اقتصاد و ارتباطات شنا میکنند و مردمی که با ابزار جهانی شدن به هم پیوستهاند و برای آیندهای مبتنی بر صلح و گفت وگو میکوشند.