به گزارش «تابناک»؛ این گلایه مهمی است که موجب میشود برخی شائبهها و حتی شایعهها شکل گرفته و گاه واقعی جلوه کنند. گلایههایی که بیشتر متوجه دولت است و نوک پیکان آنها متوجه استانداری خوزستان است؛ متوجه عالیترین مقام دولتی در استان.
گزارهای که بر قصور و کوتاهی مسئولان، به ویژه دولتمردان تأکید دارد و از فرط تکرار، شنیدن آن از زبان برخی جهادگرانی که از دور و نزدیک به منطقه شتافته و به خدمت رسانی به مردم مشغولند نیز عجیب نیست. اینجاست که اگر فرصتی برای دیدار با مسئولان استان دست دهد، نخستین پرسشی که به ذهن میرسد، پرسیدن چرایی کمرنگ بودن شان در کنار مردم است.
پرسشی کلیدی که غلامرضا شریعتی، استاندار خوزستان پاسخ جالب توجهی به آن میدهد. پاسخی که قطعا نمیتواند نافی کاستیها و قصورهای احتمالی و از آن مهم تر، ناهماهنگیهای فراوان در عرصه مدیریت بحران ـ که بلایی نه مختص به یک استان و سیلابهای اخیر، که به وسعت ایران و حوادث مختلف آن، فراگیر است ـ باشد؛ اما احتمالا برای باز کردن گرههایی از اذهان موثر خواهد بود.
گفت و گویی که با تأکید شریعتی بر این نکته شروع میشود که تلاش دولتمردان در سیلاب اخیر، ممانعت از ورود آب به شهرها بوده است که در نتیجه همراهی و همکاری مردم و همه دستگاهها و نهادها، مثمر ثمر واقع شده و خسارات سیلاب به وارد شدن آسیب به انبوه مزارع مردم و برخی روستاها محدود مانده است؛ خساراتی که باید جبران شوند و دولت وعده جبرانشان را داده و مقید به عملی کردن این وعده است.
آن گونه که استاندار خوزستان میگوید، روند محقق شدن این اصل کلیدی (ممانعت از ورود آب به شهرها) بررسیها برای شناسایی مناطقی ویژه برای رهاسازی آب و سیلاب به دشتها و مزارع و دور کردن آن از شهرها بوده که چه بسا میتوان مهمترین کار دولتمردان در مواجهه با سیلاب اخیر قلمدادش کرد؛ تدبیری که به عنوان مثال موجب شده سیزده شاخه ورودی کرخه به هور العظیم در گذشته که به مرور زمان به چهار ورودی تقلیل یافته بودند، شناسایی شده و با عملیاتهای ویژه، احیا شوند.
پروسهای که بی شک مهمتر از حضور مسئولان اجرایی استان در کنار مردم در روزهای اوج بحران بوده و یکی از دلایلی است که برخی فکر میکنند مسئولان قصور و کوتاهی داشته اند. دیدگاهی که شریعتی برای رد آن استدلالهای دیگری هم دارد، از جمله اینکه در روزهای اوج گیری بحران و در شرایطی که برخی تصور میکردند، ممکن است آب به زودی اهواز را در برگیرد و محلههایی از شهر را غرق کند، مشغول اجرای اموری برای ممانعت از این اتفاق بوده اند.
کافی است از اهالی مرکز استان خوزستان درباره سیل بندهای واقع در ضلع شمال غربی شهر در محدوده دغاغله به ورزشگاه غدیر و امتداد آن به سمت غرب بپرسیم یا سراغ آن دسته از اهالی شهر که در نزدیکی کانالهای انتقال آب کارون به سمت جنوب شهر هستند، برویم تا دریابیم چه تدابیری موجب شده این شهر پر جمعیت به اوج بحران سوق داده نشود؟
نکات مهمی که میشود این گونه تعبیرشان کرد که همزمان با نیروهای جهادی و نظامی در شهرها و روستاها و تلاش وسیع و مستمرشان برای ساخت سیل بندها و مستحکم سازی سیل بندهای ساخته شده، دولتمردان نیز در سطح بالاتری در تلاش بودند تا مانع از بروز مشکلات بزرگتری شوند. اتفاقی که نقطه اوج آن در رفیع، یکی از کم ارتفاعترین شهرهای استان در غرب خوزستان و در مجاورت هور العظیم رخ داده و مانع از غرق شدن شهر شده است.
رویدادی که شاید بی مثال باشد، چون رفیع با سیل بندهایی بلند و استوار در میان دریایی از آب، بی آسیب و ورود آب برجای مانده و این پروژه محقق نشده الا به تدبیر استانداری خوزستان و همراهی همه آنهایی که داوطلبانه و با تمام وجود پای کار آمده بودند. اتفاقی که شریعتی تأکید دارد، همه در زمانهایی کوتاه رقم خورده اند و هنوز هم پایان نیافته اند، بلکه با پروژههایی دیگر ادامه دارند.
اما آیا نمیشد همه این اتفاقات را رقم زد و باز در کنار مردم در ساخت سیل بندها در شهرها و روستاها حضور داشت؟ وقتی از شریعتی در این خصوص میپرسیم و تأکید میکنیم که برخی از مردم بر این باورند که دولت پای کار نبوده، میگوید: «اولا که این امور مهم را در دستور کار قرار داده و انجام داده ایم و ثانیا اگر پای کار نبودیم، چه کسی به مردم برای ساخت این سیل بندها خاک و گونی رسانده؟ بله مردم کمک کرده و سیل بند ساخته اند، اما ما هم حتی المقدور همراهشان بوده ایم.