ده ابهام در پرونده قتل میترا استاد، عقبگرد دلار مقابل ریال، شطرنج ظریف در نیویورک، تکذیب ادعای عضو ناظر مجلس در شورای نظارت بر صدا و سیما، ایران درباره موشکها گفتوگو نمیکند، آتش سوزی در میدان حسن آباد تهران، انتقاد بی سابقه پلیس از خودروسازان، اظهارات واعظی ترمز دلار واکنش همتی، گزارشگران فساد باید تشویق شوند، ایجاد پیمان ICT در منطقه و معمای نفتکشها، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز پنجشنبه ۲۷ تیرماه در حالی چاپ و منتشر شد که دومین جلسه دادگاه محمد علی نجفی و پرونده قتل میترا استاد در صفحه نخست آنها برجسته شده است. سقوط قیمت ارز و پایین آمدن قیمت دلار زیر قیمت ارز دولتی، شطرنج ظریف در نیویورک و محدودیتهای کاخ سفید برای تردد دیپلماتهای ایرانی در کنار سخنان رئیس قوه قضاییه درباره تشویق گزارشگران فساد از دیگر محورهایی است که در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
روزنامه اعتماد نیم صفحه نخست امروز خود را به دومین جلسه دادگاه محمدعلی نجفی اختصاص داد و با چاپ تصویری از نجفی در دادگاه عنوان ده ابهام در پرونده قتل میترا استاد را تیتر یک کرد. نعمت احمدی در سرمقاله امروز این روزنامه اظهارات وکیل نجفی با عنوان ابهام دو اسلحه را موضوع نوشته خود قرار داد.
روزنامه کیهان تیتر انتظار سفره مردم از گام مثبت کاهش نرخ ارز را در گزارشی با همین عنوان انتخاب کرد و در گزارشی دیگر با تیتر انتقام دولت از گاندو با گروگانگیری بودجه صداوسیما نوشت: ناراحتی و عصبانیت دولتیها از سریال پرمخاطب «گاندو» همچنان ادامه دارد و خبرها حاکی از آن است که دولت تدبیر در اقدامی تعجببرانگیز، بودجه سهماهه دوم صداوسیما را قفل کرده است!
روزنامه خراسان نیز با چاپ تصویری از دادگاه نجفی عنوان نجفی همه را شوکه کرد را تیتر کرد و عبارت دفاع زیگزاگی شهردار سابق در دومین جلسه دادگاه را برای آن انتخاب کرد. این روزنامه در گزارشی دیگر از انتقاد بی سابقه پلیس از خودروسازان نوشته است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
ابهام دو اسلحه در پرونده قتل میترا استاد
نعمت احمدی حقوقدان و وکیل دادگستری در بخشی از سرمقاله امروز روزنامه اعتماد ـ که نیم صفحه نخست خود را به دادگاه محمدعلی نجفی اختصاص داده ـ نوشت: دومین جلسه رسیدگی به اتهام قتل آقای «محمدعلی نجفی» با دفاعیاتی که وکیل او ارایه داد محل بحث و به وجود آمدن ابهاماتی شده است. آقای «حمیدرضا گودرزی» یکی از شناختهشدهترین وکلایی است که سالها به عنوان بازپرس جنایی چه از لحاظ عملی و چه نظری سابقه و صلاحیت بسیار و از هر نظر اشراف کامل به پروندههای جنایی دارد. نکاتی که آقای گودرزی در دومین جلسه دادگاه محمدعلی نجفی درخصوص ابهامات موجود در تعداد گلولههای شلیک شده و احتمال وجود اسلحه دوم طرح کردند، مورد ایراد آقای عزتیراد، کارشناس اسلحه دادگاه یا آقای محمدی هم قرار نگرفت و تنها تذکر گرفتند که به بیان مطلب بپردازند و از بیان ژورنالیستی پرهیز داشته باشند.
به نظرم با توجه به تجربه و تخصصی که آقای گودرزی دارند، گفتههایشان قابل تعمق است. از طرفی تفاوت مدافعات ظاهرا آقای دکتر نجفی با مدافعات آقای گودرزی نشان میدهد آقای گودرزی از جلسه اول تا جلسه امروز ملاقاتی با آقای نجفی نداشته است که اگر ملاقاتی میداشت قطعا آن نواقص و سوالاتی که در پرونده هست را با آقای نجفی در میان میگذاشت. اما تفاوت مدافعات آقای نجفی با آقای گودرزی در چیست و کدامها را باید مقرون به واقع بدانیم؟ اقرار در امور کیفری قابل انکار است.
یک اصل کلی در علم حقوق میگوید انکار بعد از اقرار در امور کیفری مسموع است. مثلا قتلی اتفاق میافتد و شخص الف. ابتدا اقرار میکند که قاتل منم و از طرفی هم عرایضش با صحنه جرم نمیخوانند در ادامه هم اگر انکار کند و اقاریر متهم مقرون به واقعیت باشند، این انکار میتواند قابل پذیرش محکمه باشد. در این پرونده اقاریر آقای نجفی با توجه به مدافعات آقای گودرزی با واقعیات پرونده همخوانی و همسویی ندارد و مقرون به واقع نیست. آقای گودرزی پنج ابهام اساسی را در این پرونده مطرح کردند که قطعا رفع این ابهامات از حوصله دادگاه خارج است و نیاز به یک بررسی کارشناسی عمیق دارد. در واقع این ابهامات باید به دادسرا ارجاع داده شود و دادسرا این ابهامات را برطرف کند و از نظر نوع بررسی باید یک کسب نظر از کارشناسان خبره صورت بگیرد. به زعم آقای گودرزی شاید به جای یک اسلحه، دو اسلحه در صحنه جرم موجود بوده زیرا همان طور که در خاطر داریم خبرنگار محترم صدا و سیما با آموزش شمردن اعداد، اسلحه را در دست گرفت و گلولهها را شمرد و به ما نشان داد که پنج گلوله شلیک شده است. پس پنج گلوله از این اسلحه خارج شده است. اما آقای گودرزی بیان کردند که در صحنه جرم جای شلیک ۹ گلوله دیده میشود. نه کارشناس اسلحه این مساله را کتمان کرد و نه رییس دادگاه گفت که آقای گودرزی شما دارید ابهام ایجاد میکنید. ابهام دیگر در شناسنامه اسلحه است که با تفاوتی که دارند احتمال وجود دو اسلحه را در صحنه جرم پررنگ میکند. به نظر دادگاه هم این ابهامها را پذیرفته است و این را میتوان از سؤالهای مطرح استنباط کرد. وقتی که دادگاه از متهم میپرسد شما چه لباس و چه پیراهنی تنت بود؟ یعنی ما در این پیراهن مسأله داریم و این پیراهن محل نگاه ماست. حال ریشه این سوال کجاست؟ موضوع چهار تا دکمه از پیراهن مردانه در حمام است.
این مسأله فیالفور رد نشد. باید دقت کنیم با توجه به جنبه ملی که این پرونده پیدا کرده و مجوزی که از دادستان و رییس محترم قوه قضاییه دارد و طبق آن جریان دادرسی را ضبط و پخش میکند و روند آن را انتشار میدهد، اگر سوالاتی که آقای نجفی یا آقای گودرزی مطرح کردند دچار ابهام و اشکال بود، دادگاه هما نجا میتوانست تذکر دهد که تشویش اذهان نکنید و پای شخص سومی را به این ماجرا باز نکنید.
ادامه این نوشته را میتوانید در شماره امروز اعتماد بخوانید.
محور گاندو- پمپئو علیه دیپلماسی کم هزینه ظریف
مهدی ذاکریان استاد دانشگاه در بخشی از یادداشتی که روزنامه ایران با عنوان محور گاندو- پمپئو علیه دیپلماسی کم هزینه ظریف در شماره امروز نوشت: استفاده مؤثر آقای ظریف از ظرفیتهای موجود در امریکا سبب شده است دیپلماسی ضد ایران در امریکا و نظام بینالملل به حاشیه رفته و حتی سیاست فشار امریکا بر ایران در داخل این کشور نیز زیر سؤال برود. در نتیجه توان تأثیرگذاری ظریف بود که حتی شاهدیم محور گاندو- پمپئو علیه ایشان تشکیل میشود؛ محوری که تلاش میکند مانع از آن شود که جمهوری اسلامی حرف صحیح خود را با زبان کم هزینه و نرم مطرح کند. این در حالی است که کشورها در قرن ۲۱ به این نتیجه رسیدند اگر میخواهند به اهداف خود برسند از یک زبان کم هزینه استفاده کنند. به همین دلیل است که ترامپ از ورود به یک درگیری خودداری میکند، چون میداند جنگ چقدر هزینه دارد و بهرهگیری از زبان سختافزاری میتواند برای امریکا هزینه ساز باشد.
اما آنچه در روابط بینالملل کم هزینه است دیپلماسی عمومی، دیپلماسی خط دو و خط یک و نیم و دیپلماسی رسانه و آکادمیک است. اینها مدارهایی است که به وجود آمدهاند و تیم دیپلماتیک ایران بخوبی از آنها برای تبیین اهداف و منافع کشور بهره برده است. سیاستی که اتفاقاً تاکنون ثمربخش بوده است، زیرا هم اینک که ایران تصمیم گرفته در واکنش به تأمین نشدن منافعش در چارچوب برجام، بخشی از تعهداتش را به صورت گام به گام متوقف کند، هیچ کشوری آن را محکوم نکرده است تا جایی که حتی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی از صدور یک بیانیه یک خطی هم خودداری کرد و رئیس شورای حکام نیز بیانیه پایانی خود را قرائت نکرد. این تحولات نشان میدهد جمهوری اسلامی از مجرای دیپلماسی مسیر درستی را در پیش گرفته است هرچند که این امر دارای عواقب جدی داخلی و خارجی بوده است و چنانکه اشاره شد محور گاندو- پمپئو تلاش میکند، این دیپلماسی کم هزینه را تخریب کند و کشور را به پیگیری یک سیاست پرهزینه برای ملت و نظام جمهوری اسلامی وادار کند. به عبارت دیگر پیوند سعودی- اسرائیل- امریکا و مخالفان داخلی نظام جمهوری اسلامی به پیگیری این سیاست پرهزینه برای ایران مستحکمتر از گذشته به کار خود ادامه میدهد.
گل یا پوچ انتخابات برای اصلاحطلبان
روزنامه جوان در بخشی از گزارشی با عنوان گل یا پوچ انتخابات برای اصلاحطلبان ضمن بررسی چالشهای پیش رو در انتخابات مجلس یازدهم برای اصلاح طلبان نوشت: اصلاحطلبان نمیتوانند نارضایتیها از عملکرد دولت روحانی را بیارتباط با خود بدانند. آنان در دو انتخابات ریاست جمهوری سالهای ۹۲ و ۹۶ تمام قد از حسن روحانی و سیاستهایش دفاع کردهاند. مدافع و مصر بر مذاکره با غرب و قبول برجام بوده اند و در این شش سالی که دولت اعتدال و تدبیر و امید بر سرکار بوده، تمام تلاش خود را برای پیشبرد سیاستهای دولت انجام دادهاند، اما اوضاع کشور در بخشهایی که مربوط به دولت میشود، مناسب نیست. بزرگترین مشکل در این سالها وضعیت معیشتی مردم، قیمتهای شناور کالاهای اساسی، افسارگسیختگی قیمت خانه و خودرو و در کل به هم ریختگی بازار به لحاظ احتکار و تورم در مورد قریب به اتفاق اجناس است.
از سویی دولت روحانی نتوانسته به وعدههای انتخاباتی خود عمل کند و همین امر نارضایتیها را حتی در میان تودههای اصلاحطلب بالا برد. روحانی شعارهای زیادی داده است، در مورد بالا بردن اعتبار پاسپورت ایرانی، استفاده از زنان در کابینه، آزادی مطبوعات، تعامل با جهان و هزار و یک وعده و وعید دیگر که شب انتخابات در سخنرانی شیک با کف و هورای مخاطبان مواجه میشد. همه این شعارها با تأیید اصلاحطلبان و اصرارشان بر اینکه فقط همین دولت میتواند این وعدهها را عملی کند، روبهرو میشد، اما در عمل اکنون سیاست خارجی دولت با شکست برجام به عنوان اصلیترین گزاره دیپلماسی تدبیر و امید، شکست خورده است. پاسپورت ایرانی هم حتی برای وزرای دولت اعتبار ندارد، روابط با همان غرب که مذاکره با آنان از اصول دیپلماسی بود، شکست خورده و در بحث زنان هم کابینه حسن روحانی نه تنها امری فراتر از دولتهای دیگر ندارد بلکه حتی از آنها عقبتر هم است.
اصلاحطلبان در چالش و برزخ حمایت و عدم حمایت از دولت روحانی ماندهاند. اگر حمایت کنند، یعنی باید مقابل مردم بایستند و اگر حمایت نکنند، ناچار به اذعان به اشتباه خود در حمایت انتخاباتی از روحانی هستند. اصلاحطلبان نمیتوانند خود را جدا از دولت روحانی بدانند و مسئولیت عملکرد ضعیف او را نپذیرند. این چالش را اصلاحطلبان چگونه حل خواهند کرد؟
روزی که نتایج انتخابات مجلس دهم در زمستان ۹۴ اعلام شد، اصلاحطلبان جشن پیروزی گرفتند و گرچه در لیستهایشان کسانی را داشتند که صرف همراهی انتخاباتی کنند و بیآنکه اصلاحطلب باشند، بر محور قدرتطلبی گرد هم جمع شده بودند، اما به هر روی خود را پیروز انتخابات قلمداد کردند و با کلی هیاهو و فریاد، به استقبال تشکیل مجلس دهم رفتند. به رغم شلوغکاریهای اولیه، آنان در طول چهار سال هیچ گاه نتوانستند کرسی ریاست مجلس را در اختیار بگیرند و حتی در آخرین انتخابات هیئت رئیسه مجلس که ماه گذشته برگزار شد، کرسی نایب رئیس دوم را هم از دست دادند.
در بسیاری از رأیگیریها برای طرحها و لوایح مختلف یا موضعگیریهای علنی، جریان اصلاحات درون و بیرون مجلس از عارف و فراکسیون امید ناراضی بودند و حتی کار به اعتراضات و انتقادات علنی رسید و آنها همواره به سکوت عارف در مواقع حساس معترض بودند. انتظار اصلاحطلبان آن بود که فراکسیون امید بتواند محوریتی جدی در اتفاقات مختلف در صحن علنی داشته باشد، اما به نظر آنها این فراکسیون محافظهکارانه پیش رفته و نقش مناسب را ایفا نکرده است.
حال اگر قرار باشد همان لیست را مجدداً به مجلس بفرستند، حتی اگر رأی بیاورند، حس شکست خواهند داشت، چه آنکه آن لیست نتوانسته کاری از پیش ببرد و حواشی زیادی هم در مجلس داشته که حواشی محمد باسط درازهی، نماینده سراوان یا فاطمه حسینی نماینده تهران فقط بخش اندکی از این حواشی است. به عنوان نمونه میتوان به اتفاقات نامناسب حضور موگرینی در مجلس هم اشاره کرد که همگی نشان داد فراکسیون امید توانایی مدیریت ندارد.
در شوراها و شهرداریها هم وضعیت رضایت مردم مناسب نیست و حتی در پایتخت هم اصلاحطلبان عملکرد مناسبی نداشتهاند. تغییر مدام شهردار پایتخت یکی از گزارههای بروز این عملکرد ضعیف است.