گفتوگوهای ایرانی عربی، توافق موقت، بهترین گزینه مقابل ایران و ۱+۴، دزدان ملکه، اسیر در تنگه، حفظ جمهوریت در گرو مشارکت سیاسی، درخشش استارتاپ ها، ثبتنام به شرط تأمین کاغذ و ماژیک، هر روز یک قربانی جدید اسیدپاشی، چرا نفتکش انگلیسی توقیف شد، ناطق نوری همچنان قهر با سیاست، پرونده نورچشمیها روی میز مجلس، کوچ آهسته از تلگرام به واتس اپ و چهار پیام توقیف نفتکش انگلیسی، از مواردی است که محور گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده اند.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز یکشنبه سی ام تیرماه در حالی چاپ و منتشر شد که صفحات نخست بیشتر روزنامههای امروز را تیترها و عناوینی مرتبط با توقیف نفتکش انگلیسی در تنگه هرمز توسط ایران و گزارشهایی تحلیلی درباره اقدام قانونی و متقابل ایران در مقابل انگلیس تشکل داده است. اظهارات رئیس جمهور درباره امیدوارکننده بودن رشد سی درصدی اجاره بها و تحلیلهایی درباره آماده شدن گروههای سیاسی برای انتخابات مجلس ۹۸ از دیگر محورهایی است که مورد توجه روزنامهها قرار گرفته است.
روزنامه جوان نیم صفحه نخست امروز خود را به توقیف نفتکش انگلیسی اختصاص داد و تیتر دلیران تنگه را همراه با قسمتهایی از گزارش مفصل خود از بازتابهای بین المللی و تحلیلهایی درباره اقدام ایران در توقیف نفتکش انگلیسی در صفحه نخست خود برجسته کرد.
روزنامه اعتماد «بریتانیای صغیر» را تیتر گزارش امروز خود درباره توقیف نفتکش انگلیسی توسط نیروی دریایی سپاه انتخاب و در نیم صفحه نخست خود با قلم درشت برجسته کرد. این روزنامه چند یادداشت نیز با همین محور در شماره امروزش منتشر کرده است.
روزنامه کیهان نیز عنوان نفتکش در برابر نفتکش ایران به وعده خود عمل کرد را در مرکز صفحه نخست خود قرار داد و گزارشی با این تیتر درباره اقدام متقابل ایران دربرابر انگلیس منتشر کرد.
روزنامه ابتکار عبارت توقیف نفتکش در برابر سرقت نفتکش را در پس زمینه تصویری از قایقهای سپاه پاسداران قرار داد و در گزارشی دیگر با عنوان حفظ جمهوریت در گرو مشارکت سیاسی از موانع مردمسالاری در کشور نوشته است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
دلایل واقعی کاهش نرخ ارز چیست؟
هادی حق شناس، اقتصاددان و استاندار گلستان طی یادداشتی که در شماره امروز روزنامه آرمان امروز منتشر شده نوشت: در حالی که نرخ ارز سال جدید را با ایستادن در محدوده قیمتی ۱۳ هزار تومانی آغاز کرد، در هفتههای اخیر شــاهد روند نزولی این نرخ هستیم؛ تا جایی که روز چهارشنبه هفته گذشته دلار حتی با قیمت ۱۱ هزار و ۱۰۰ تومان هم معامله شد تا پایینترین نرخ در ۱۳۹۸ به ثبت برســد. با اینکه در روزهای گذشته این بازار با اندکی افزایش قیمت مواجه شــد و روز گذشته هم به ۱۱ هزار و ۶۵۰ تومان رســید، اما مطمئنا روند نزولی نــرخ ارز، به ویژه دلار و یورو در ســال جاری متاثر از متغیرهای بنیادی اقتصاد اســت. چراکه در ســال قبل جهــش نرخها در این بــازار که حتی در مقطعی نرخ دلار را به باالتر از ۱۸ هزار تومان رســاند ناشی از این متغیرها نبود و از عوامل شــوک زای بیرونی که عموما سیاســی بودند تاثیر میپذیرفت. متاسفانه در سال ۹۷ شاهد بازگشت تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران و خروج یک طرفه این کشور از برجام بودیم که خواه ناخواه این امــر روی بازارهای مختلــف ایران تأثیر گذاشت.
اما اکنون با گذشت ماهها از این اتفاق شاهد از بین رفتن آثار تحریم بر اقتصاد ایران هستیم. به دنبال این امر اکنون این متغیرهای بنیادی اقتصاد هستند که به اصلیترین عامل تعیین نرخ بازار تبدیل شــده اند. همچنین سیاســتهای بانک مرکزی در ایجاد چنین روندی نقش بسزایی داشته اند. به ویژه آنکه آنها تصمیم گرفتنــد تا ۵۰ درصد ارز حاصل از صادرات غیرنفتی در سامانه نیما به نرخ توافقی به واردکننده واگذار شود.
همچنین صادرکنندگان را مختار گذاشتند تا در صورت امکان اقدام به واردات کالا هم کنند یا بخشی از ارز را به شکل نقدی وارد کشور کنند. اینها تصمیمات خوبی بودند که در این برهه زمانی به اجرا گذاشته شده اند. اما در این میان نباید فراموش کرد که نقدینگی به بیش از ۱۸۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده و تورم نقطه به نقطه هم از ۵۰ درصد عبور کرده است. این حجم از نقدینگی و نرخ تورم موانع جدی بر ســر راه کاهش نرخ ارز و به تبع آن افزایش ارزش پول ملی به حســاب میآیند. برای اینکه بتوانیم نرخ واقعی ارز را محاسبه کنیم باید مابه التفاوت میانگین تورم داخلی نسبت به کشورهایی که از آنها کالا وارد میکنیم را به دست آوریم تا مبنای تعدیــل نرخ ارز به دســت آید. حال اگر شــوکهای خارجی و تحریم از اقتصاد ایران رخت بربندند انتظار مــی رود که نرخ ارز بیــش از این هم کاهش پیدا کند. مشــروط بر آنکه دولت راهکاری برای کنترل رشــد نقدینگی و لجام گسیختگی شاخص تورم بیندیشد. زیرا هرچه تورم بیشتر شود شیب صعودی نرخ ارز هم بالاتر میرود. با اطمینان میتوان گفت که حداقل تا دو سال آینده جهش ناگهانی در نرخ ارز ایجاد نمیشود. چرا که دولت تلاش دارد سیاست انضباطی و انقباضی را در بازار پول پیاده کند که این امر باعث کنترل متغیرهای پولی میشــود و از شدت افزایش نرخ تورم میکاهد. مجموع برآیندها حاکی از کاهش ســرعت نرخ تورم و شــیب نزولی آن است که این امر در بلندمدت روی کاهش نرخ ارز نیز تاثیر بسزایی میگذارد.
جمهوری اسلامی با هیچ کشوری شوخی ندارد
حشمتالله فلاحتپیشه نماینده مجلس طی یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان اقدام متفاوت ایران نوشت: نخستین موردی که در موضوع توقیف نفتکش متعلق به یک شرکت بریتانیایی توسط جمهوری اسلامی باید مدنظر قرار داد، این است که هیچ یک از مقامات و مسوولان ایرانی از آن به عنوان اقدام متقابل یاد نکردند بلکه این واژه توسط برخی افراد غیرمسوول به کار برده شد. اقدامی که ایران انجام داد به لحاظ ماهیتی به مراتب با آنچه در جبلالطارق علیه نفتکش ایرانی صورت گرفت، متفاوت بود. اقدام بریتانیایی در توقیف نفتکش ایرانی عملا راهزنی دریایی بود حال آنکه توقیف نفتکش متعلق به شرکت بریتانیایی توسط ایران، به دلیل اقدامات خلاف این کشتی و عدم اعلام مشخصات رهگیریاش و به واسطه ایجاد شرایط خطرآفرین، صورت گرفت.
نکته دومی که باید در نظر گرفت، این است که با وجود آنکه اقدام ایران در کلام مسوولان مربوطه مقابله به مثل نامیده نشد ولی عملا در جهان اثر اقدامی تحت عنوان مقابله به مثل را گذاشت. معنای این برداشت جهانی آن است که دیگر هیچ یک از کشورها حاضر به پذیرش هزینهای مانند آنچه که بریتانیا پذیرفت، نخواهند بود. نگارنده نمیتواند تعجب خود از بریتانیاییهایی که خود را خداوندگار سیاست میدانند، پنهان کند. اینکه چرا انگلیسیها خود را به دام امریکاییها انداختند، مشخص نیست ولی اقدامات اخیر آنان بعد از توقیف نفتکش بریتانیایی همچون تماس تلفنی وزیر امور خارجه انگلستان با همتای ایرانی خود، تلاشهایی است برای خروج از بحران.
سومین نکتهای که در این بین حائز اهمیت است، شناخت جمهوری اسلامی و بطور کلی ایرانیان از انگلیسیها است. انگلیسیها از سال ۱۹۷۰ به بعد هرگز پیشقراول حل و فصل هیچ مشکلی نبوده و مستقلانه تصمیم نگرفته و عمل نکردهاند. مشکلی که امروز انگلیسیها با آن مواجه شدهاند نیز مربوط به همین مورد اس ت. امریکاییها آنان را وارد این بحران کردند ولی برای خروج از آن، حاضر به همراهی با آنها نیستند بنابراین نگارنده معتقد است که بریتانیا در نهایت چارهای جز ورود به فرآیند تنشزدایی با ایران ندارد و باید از تکرار این قبیل اقدامات در قبال جمهوری اسلامی در آینده نیز پرهیز کند.
نکته چهارمی که میتوان در این زمینه مدنظر قرار داد، اقدامات ایالات متحده امریکا بعد از توقیف نفتکش ایرانی و اعزام نیرو به عربستان سعودی است. باید پذیرفت که تهران و واشنگتن از مرحله جنگ روانی با یکدیگر عبور کردهاند و واقعیت آن است که اثر توقیف نفتکش بریتانیایی، کمتر از انهدام پهپاد امریکایی نبود. این اقدامات به وضوح نشان داد که جمهوری اسلامی با هیچ کشوری شوخی ندارد و برسر منافع ملی خود هیچ اغماضی نخواهد داشت همانطور که سقوط پهپاد امریکایی بازدارندهترین نقش را در هرگونه حماقت نظامی امریکا در آینده داشت، توقیف نفتکش نیز کشورهای مختلف را از پیوستن به جنگ ناحق امریکا علیه ایران دچار تردید جدی کند و رفتارهای خود را بر پایه ملاحظات دیپلماتیک استوار کنند کمااینکه برخی کشورهای عرب منطقه نظیر عربستان و امارات متحده با ارسال سیگنالهایی، خواهان کاهش تنشها شدهاند. تا پیش از این تحولات کشورهای نامبرده بیشتر اقدام به ارسال سیگنالهای تنشآفرین میکردند ولی این مهم نیز رو به تغییر گذاشته است. پنجمین نکتهای که باید به آن توجه داشت، آینده روابط تهران و لندن است. نگارنده معتقد است که اختلافات جمهوری اسلامی و بریتانیا حل خواهد شد. انگلیسیها نمیتوانند بیش از این در بینهایت گنگی که ایالات متحده امریکا برای آنان طراحی کرده، حرکت کنند و مجبورند به سمت کاهش تنشها با جمهوری اسلامی و بهبود روابط حرکت کنند.
کیهان:شاید دزدی دریایی به سفارش بن سلمان صورت میگیرد
جعفر بلوری در بخشی از یادداشت روز روزنامه کیهان با عنوان خلیجفارس، نفتکش و تلاش سپاه برای تنشزدایی! نوشت: تحولات در خلیجفارس، با سرعت پیش میرود، با این ویژگی که اینبار، کنترل اوضاع در دستان ماست. طی نه فقط این ۶ سال که در ۴۰ سال گذشته «شاید»، کنترل اوضاع مثل امروز در دستان ما نبوده است. پهپاد فوق مدرن آمریکایی که برای جاسوسی به خلیجفارس آمده توسط سپاه سرنگون میشود؛ در برابر یک نفتکش ایرانی که توسط دولت خبیث انگلیس دزدیده شده، چند کشتی این کشور، به دلیل تخلفاتی توقیف و جز یکی بقیه رها میشود؛ رئیسجمهور آمریکا به تناقضگویی افتاده و برای حفظ پرستیژ، به دروغگویی متوسل میشود، انگلیسیها خود دست به توقیف کشتیهای خود میزنند! هزینه بیمه نفتکشها تا ۱۰ برابر افزایش مییابد (رویترز)، برخی کشورها به این فکر میافتند که در کنار نفتکشهایشان، یک ناو جنگی هم مستقر کنند (این یعنی افزایش هزینه)، سازمان ملل و همه کشورهای دنیا احساس نگرانی کرده و از طرفین دعوا دعوت به آرامش مینمایند و ادامه چنین وضعی آیا به نفع ماست؟ آیا افزایش تنش در این منطقه حساس، باعث ترس بازار و افزایش تورم نمیشود؟ آیا در شرایط حساس امروز، جمهوری اسلامی ایران نباید تلاش کند تا اوضاع را آرام کند؟ اگر «بله»، این تلاشِ برای آرام کردن اوضاع چگونه باید باشد؟ یعنی باید مثل این چند سال اخیر صرفا نظارهگر باشد و توییت انتقادی بزند، یا نه، رئیسدستگاه دیپلماسی کشور باید مثلا به نیویورک رفته و با دبیرکل سازمان ملل و دیگران صحبت کند؟ یا اینکه، ترکیبی از دیپلماسی و پاسخ متقابل را برگزیند؟ کدام بهتر جواب میدهد؟
قبل از هر چیز باید گفت، این بازی را ما شروع نکردیم، آنها شروع کردند. زیر تعهدات برجامیشان زدند، تا آنجا که میتوانستند و میشد، تحریم کردند، کار به جایی رسید که امام راحل را هم در لیست تحریمهایشان قرار دادند! حملات تروریستی علیه کشورمان تدارک دیدند، داعش را راه انداختند و هنوز هم دستبردار نیستند و این اواخر شروع به دزدی دریایی کردند. نفتکش ما را دزدیدند، به ظریف، وزیر خارجه کشورمان اهانت کردند و... این را گفتیم تا دهان آن عدهای را که احتمالا از امروز یا فردا با ژست «سواد» و «دیپلماسی» شروع به شعار دادن کرده و خواستار «خویشتنداری ما» در برابر «جنگ تمامعیار اقتصادی، سیاسی و نظامی» آنها خواهند شد، از همین حالا ببندیم!
دشمن تقریبا تمام تیرهایش را شلیک کرده، این را میتوان با مرور تحریمها، گافهایی که در تحریمهای جدید میدهند و واکنش بازار کشورمان دید. تا همین چند ماه پیش با خبرِ «ترامپ سه ماه دیگر از برجام خارج خواهد شد» و «تحریمهای فلجکننده و بیسابقهای علیه ایران اعمال خواهد کرد» تا میتوانستند از عامل موثر «روانی» بهره برده و بازار را ترساندند و به تورم و گرانی دامن زدند. عدهای از آن «عوامل وضع موجود» نیز تا توانستند با ترساندن مردم و بازار، ترامپ را در رساندن به هدفش یاری کردند، منتها با ادبیاتی متفاوت و به ظاهر «دلسوزانه»!
اما چند ماهی است که بازار به تحریمها و تهدیدهای دشمن، بیتوجه است و تقریبا هیچ واکنشی نشان نمیدهد. انگار ترس بازار ریخته و دشمن از همین موضوع عصبانی است. شاید ماجراجوییهای دریاییشان به خاطر همین ته کشیدن تحریمها و ریختن ترس بازار ایران باشد؛ نوعی تلاش برای جلو انداختن تأثیر تحریمها. شاید هم این دزدی دریایی به سفارش بن سلمان صورت میگیرد. وقتی ترامپ ۴۵۰ میلیارد دلار از بن سلمان گرفت و در برابر بلایی که متحدان ایران بر سرش آوردهاند، هیچ کاری نکرد، سعودیها به دیدار انگلیسیها رفتند! چه میدانیم، شاید انگلیسیها هم با وعده انجام چند ماجراجویی، در حال دوشیدن گاو شیرده ترامپ هستند.