آغاز بازپسگیری اموال و املاک مستضعفان، استخدام ۱۳ هزار معلم حق التدریسی، چرخش بوریس به سمت تیم «بی»، گوشت دزدی در تهران، کبابیزدن در گرجستان! ورود کارتخوان به مطبها، تأیید نامه گلایهآمیز ظریف به رهبری، طلافروشان و پزشکان در لباس کارگر ساختمانی! راهکار عملی مجلس برای کاهش فشار اقتصادی، سخنان رئیس دستگاه قضا درباره مبارزه با فساد، آخرین خبر از وضعیت البغدادی، وضعیت وخیم مالیات و تکلیف ۱۲۰۰ میلیاردی دولت از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز سه شنبه هشتم مردادماه در حالی چاپ و منتشر شدند که نخستین خط و نشان پرویز فتاح در بازپسگیری داراییهای بنیاد مستضعفان، سخنان ظریف در مجلس مبنی بر عدم تعارف در تمامیت ارزی، نامه ظریف به رهبر انقلاب در مورد گاندو و پاسخ ایشان، دادگاه پرونده تخلفات واردات گوشت با ارز دولتی و وضعیت وخیم مالیات در ایران با تیترها و عناوین مختلف در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
روزنامه اعتماد که در نیم صفحه نخست امروز موضوع مالیات را برجسته کرده، تیتر وضعیت وخیم مالیات را در کنار این خبر که سهم مالیات از تولید ناخالص داخلی به سطح هفت سال پیش تنزل یافته، قرار داد و در سرمقاله شماره امروز یادداشتی با تیتر سوداگری و چالش مالیات به قلم قدرتالله اماموردی منتشر کرد.
روزنامه جوان با برجسته کردن دادگاه تخلفات، واردات گوشت را با تیتر گوشت دزدی در تهران، کبابیزدن در گرجستان! برجسته و با درج عنوان مدیران حساس باشند دزدی هم کم میشود به نقل از حجت الاسلام رئیسی، سخنان وی در جلسه شورای عالی قضایی را منتشر کرد.
روزنامه آفتاب یزد با قرار دادن تصویری از محمدعلی نجفی، تیتر بوی بخشش را در صفحه نخست امروزش برجسته کرد و در گزارشی دیگر با تیتر ویژهخواری در کف خیابان! درباره خط و نشان پلیس برای سیاسیون و دیپلماتها از سختگیری پلیس در رابطه با تردد سیاسیون و دیپلماتها در خطوط ویژه نوشت.
روزنامه کیهان نیز در گزارشی از نشست وین، تیتر برجام هفت کفن پوسانده اروپا هنوز وعده میدهد! برای آن انتخاب و در صفحه نخست خود قرار داد. این روزنامه همچنین در یادداشت روز امروزش، مطلبی با تیتر تحقیر آمریکا و انگلیس در گام دوم! نوشته محمدحسین محترم منتشر کرد.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم؛
چرا پمپئو میخواهد به تهران بیاید؟
امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل آمریکا طی یادداشتی که روزنامه آرمان ملی در شماره امروز خود منتشر کرده، با این تیتر که چرا پمپئو میخواهد به تهران بیاید، نوشت: زمانـی که کشوری چـون آمریکا بـه صـورت یکجانبـه از برجام خارج میشـود، شـدیدترین تحریمهای تاریـخ را علیه ایـران اعمال میکند و رهبـر ایـران را در لیسـت تحریمهـای خود قـرار میدهد، نباید انتظار داشـته باشـد کـه امکان سـفر وزیـر امور خارجـه اش به تهران مهیا باشـد. وقتـی امکان سـفر وزیـر امـور خارجـه آمریکا به ایران مهیا خواهد شـد کـه تغییری جـدی در سیاسـتهای آمریکا در قبال ایران ایجاد شـود؛ یعنـی اگر سیاسـتهای خصمانه آمریکا دسـت کم به سیاسـتهای خنثی تغییر کنـد، آنگاه ممکـن خواهد بود که در خصوص سـفر وزیر خارجه این کشـور به ایـران مذاکراتی صورت گیـرد.
این روزهـا که فضـای روابط ایـران و آمریـکا این گونه سـیاه و ملتهب اسـت و به گفته ترامپ تـا آغاز جنگ تنهـا ۱۰ دقیقه فاصلـه وجـود داشـت، چگونه اسـت کـه وزیـر خارجـه این کشـور ناگهان عزم ایـران میکنـد و تصمیم میگیـرد با رسـانههای ایرانی سـخن بگوید.
پمپئو اگر خواهان سـخن گفتـن با مردم ایران اسـت، راههای زیادی پیـش روی خود دارد. از رسـانههای بین المللی گرفته تا رسـانههای فارسـی زبان خارج از کشـور همه آماده اند تا سـخنان او را پخـش کنند، امـا او از حضور در تهران سـخن میگویـد. مقامات ایرانی بارها گفته اند کـه صرفا به دنبـال برپایی یک نمایـش مذاکره نیسـتند و مذاکـره باید هـدف و نتیجـه داشـته باشـد. آمریکاییها تلاش دارند با مطرح کردن پیشـنهاد سـفر پمپئو به تهران در فضای دیپلماسـی عمومی به نوعی تهـران را تحت فشـار قرار دهنـد.
آنها متوجه شـده اند که در حـال حاضر در بین مـردم ایران احساسـات و گرایش هـای ضد آمریکایی به شـدت گسـترش پیدا کـرده؛ نه فقط گروههای مذهبـی که حتی سکولارها و لیبرالها نیز امـروز مذاکره با آمریکا را امـری بی فایده تلقی میکننـد و از اقدامـات دولت ترامپ گله مندنـد. در نتیجـه میخواهنـد بـا طـرح سـفر پمپئو بـه تهران بـازی را برگردانند و شـرایط را به نفـع خود عوض کننـد.
در حالی که تحریم ها، منع سـفر اتباع ایرانی به آمریکا و برخی دیگـر از رفتارهای تیم سیاسـت خارجی ایاالت متحده، مسـتقیما همه مـردم ایران را هدف قـرار گرفته و بـه همین سـبب از منظر دیپلماسـی عمومی در موضع ضعف قـرار دارند. ایـن موضـوع در رسانههای آمریکایی نیز بازتـاب پیدا کـرده و این رسـانهها دولت ترامپ را به سـبب خـروج از برجـام و چالـش آفرینـی در خاورمیانه نکوهـش میکننـد. آمریکا تلاش دارد ایران را کشـوری بسـته و مخالـف مذاکره نشـان دهد، اما ادبیات رسانههای جهان از آمریکا گرفتـه تا اروپا چنیـن قضاوتی را از ایـران نـدارد.
نگاهـی به رسانههای آمریکایـی نشـان میدهد که دولت آمریکا بـه دلیل خـروج یکجانبه از یـک توافـق بین المللی در موضع نقد قـرار دارد و قضـاوت افکار عمومـی در جهان به نفـع ایران اسـت. به طور کلـی تلاشهای ایالات متحده در عرصه دیپلماسـی عمومـی بـا شکسـت مواجه شـده و بـه همیـن دلیـل وزیـر خارجه آمریکا بعـد از ۴۰ سـال خواسـتار حضور در تهـران شـده؛ اتفاقی که حتی پیش از امضای برجام نیز رخ نداد.
اگر سیاسـت تبلیغاتی آنها جواب داده بـود و جامعه جهانی ایـران را مقصر برهم خـوردن برجام میدانسـت آمریکایی هـا نیـاز پیـدا نمیکردنـد کـه به تهران سـفر کنند. تمـام آن سیاسـتها در عرصه دیپلماسـی عمومی شکسـت خورده و بـه همین دلیـل طرح سـفر به تهـران مطرح میشـود.
انگیزه نامه روحانی به رهبر انقلاب چه بود؟
روزنامه ایران در ستون درنگ امروز خود طی یادداشتی با عنوان نامه روحانی به رهبری؛ فرار از پاسخگویی یا دغدغه قانون اساسی ضمن انتقاد از تیتری در یکی از روزنامههای اصلاح طلب نوشت: نامه رئیس جمهوری به رهبر معظم انقلاب درباره یک مصوبه مجلس روز یکشنبه علنی شد. حسن روحانی در این نامه مصوبه سال گذشته بهارستان مبنی بر الزام دولت به ارائه گزارش عملکرد سالانه و مهیا شدن مسیر برای استیضاح وزرا در صورت قانع نشدن نمایندگان از گزارشهای یاد شده را بر خلاف اصول قانون اساسی دانسته است. این نامه البته به گفته رئیس مجلس به شورای حل اختلاف قوا ارجاع شده و سخنگوی دولت هم گفته که نظر این هیأت برای دولت محترم و قانونی است. این مساله البته بهانهای شده تا برخی جریانهای سیاسی منتقد دولت و البته یک روزنامه اصلاح طلب هم از آن تعبیر به گریز از پاسخگویی کنند.
البته بر مخالفان دولت حرجی نیست، اما اقدام روزنامه اصلاحطلبی که روز گذشته در تیتر یک خود عنوان «گریز روحانی از گزارش به مجلس» را انتخاب کرده جای تأمل دارد. همکار محترم ما یعنی نویسنده گزارش یاد شده در هیچ کجای گزارش خود نه اشارهای به دلایل مخالفت دولت با این مصوبه کرده و نه اساساً توضیح داده که مصوبه محل بحث یعنی ماده ۲۳۵ آییننامه داخلی مجلس چیست و چه میگوید یا به تعبیری چه مواردی را به دولت تکلیف کرده است. موضوع نامه روحانی به رهبری و ارجاع آن به هیأت حل اختلاف قوا را تقلیل داده به بحث روابط دولت با مجلس و البته فراکسیون امید که هیچ ارتباطی به هم ندارند. اگر چه این هم سوژهای است مستقل که جای کار دارد، اما ارتباط دادن این دو موضوع به نظر میرسد از روی ناآگاهی به اصل ماجرا یعنی مصوبه مجلس و دلایل مخالفت دولت با آن باشد.
اما سخن در این است که دولت روحانی مگر قرار است چند سال دیگر بر سر کار باشد که به ادعای منتقدان برای فرار از پاسخگویی و گزارشدهی به مجلس با مصوبه بهارستان مخالفت کرده است. هیأت یاد شده اگر در نهایت نظر مجلس را تأیید کند، چه بسا اجرای آن در دولت دوازدهم یکبار بیشتر اتفاق نیفتد یعنی سال آینده که در حقیقت سال آخر دولت مستقر خواهد بود. یک هزینه- فایده ساده هر عقل سلیمی را به این رهنمون میکند که مخالفت دولت با این مصوبه منفعتی برای دولت روحانی نخواهد داشت چرا که به هر حال آن یکبار گزارشدهی آسیبی را به دولت وارد نمیکند بخصوص که سال آخر عمر دولت خواهد بود؛ بنابراین گذشته از این مواضع جناحی اتفاقاً باید اقدام رئیس جمهوری به عنوان مجری قانون اساسی در مخالفت با این مصوبه را به فال نیک گرفت و مصالح کلانتر و ملیتر را در پس آن دید.
مصوبه بهارستان آنگونه که در گزارشهای روزهای پیشین روزنامه ایران آمده اصل تفکیک قوا را خدشهدار میکند، محدوده اختیارات مجلس را در برابر دولت بیشتر میکند و زمینه ساز ایجاد یک روند وقتگیر دیگر برای دولت و مجلس میشود. بماند که برخی شائبهها و اظهار نگرانیهای همیشگی درباره تهدید وزیران برای طرح برخی درخواستهای خارج از قانونی را جدیتر میکند. با این وصف نامه روحانی به رهبری را باید در این چارچوب حقوقی ارزیابی کرد که از سر دغدغهمندی نسبت به اصول قانون اساسی و باب نشدن رویههای نادرست برای تضعیف دولت است که هر گونه فواید یا معایب آن به دولتهای آینده مترتب است نه بر دولت مستقر.
«فتاح» حریف لکسوس سواری در بنیاد مستضعفان میشود؟!
روزنامه سیاست روز در گزارش اصلی امروز خود، که تیتر آن را در صفحه نخست برجسته کرده، نوشت: بنیاد مستضعفان برای چه اهدافی راهاندازی شده بود؟ این پرسشی است که افکار عمومی بعد از ۴۰ سال از تشکیل این بنیاد در برابر فعالیتهای آن مطرح میکند.
هفته گذشته رهبر انقلاب در احکامی پرویز فتاح را به ریاست بنیاد مستضعفان و مرتضی بختیاری را به ریاست کمیته امداد امام خمینی منصوب کردند. عملکرد و مدیریت فتاح در کمیته امداد امام خمینی (ره)، انتظار ایجاد تحولی در بنیاد مستضعفان را ایجاد کرده است. پس از اصلاح اساسنامه کمیته امداد، مقام معظم رهبری، در فرودین ماه سال ۹۴، پرویز فتاح را به ریاست کمیته امداد منصوب کردند. کمیته امداد با حضور بیش از ۴ ساله او شاهد تصمیماتی بود که حتی منتقدان این نهاد حمایتی هم آن را قابل قبول عنوان میکنند. بزرگترین دستاورد ورود فتاح به کمیته امداد جلب و افزایش اعتماد عمومی مردم است.
وی در آغاز دروه مدیریتی خود ساختمان مجلل کمیته امداد در سوهانک فروخت و به جنوب شهر (حوالی میدان آزادی) رفت. ایجاد صندوق امداد ولایت برای اعطای وام قرض الحسنه به نیازمندان، افزایش ۲.۵ برابری مستمری مددجویان، اجرای طرحهای اشتغالزایی برای محرومیت زدایی که باعث خروج ۲۷۰ هزار خانوار از پوشش کمیته امداد شد، از دیگر اقدامات وی در این ۴ ساله بود. حدود ۴۰ سال از تشکیل و فعالیت بنیاد مستضعفان میگذرد. این نهاد یک ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فرمان امام خمینی (ره) در قالب موسسهای غیرانتفاعی با هدف تجمیع اموال و داراییهای مصادره شده برای کمک به فقرا و نیازمندان ایجاد شد. بنیاد در سال ۶۸ به بنیاد مستضعفان و جانبازان تغییر نام داد و در سال۸۸ با تشکیل بنیاد شهید و امور ایثارگران، نام آن به شکل سابق یعنی بنیاد مستضعفان تغییر کرد. اهداف بنیاد در اساسنامه آن کمک به ارتقای سطح زندگی مادی، معنوی و فرهنگی مستضعفان و محرومان جامعه، حداکثر نمودن ارزش ترکیب بهینه دارایی و سهام، رشد بازده کل اقتصادی رشته فعالیتها و توسعه دانایی، دانش و فناوری ذکر شده است.
گفته میشود پس از شرکت ملی نفت ایران، دومین موسسه اقتصادی بزرگ کشور بنیاد مستضعفان است که در عرصههای مختلف اقتصادی همچون خدمات، صنعت و معدن، انرژی، ساختمان و کشاورزی، جهانگردی، حملونقل، سرمایهگذاری، بیمه و بانکداری، تجارت و بازرگانی فعالیت میکند که هماکنون ۱۱ هلدینگ و مالکیت ۱۶۹ شرکت را در اختیار دارد که برای نمونه میتوان به بانک سینا، بنیاد علوی و شرکت نفت بهران، شرکت آزاد راه تهران شمال و... اشاره کرد. ارزیابی دقیقی از میزان دارایی بنیاد وجود ندارد. براساس سخنان سعیدیکیا، سهم بنیاد مستضعفان از اقتصاد ایران کمتر از یک درصد است.
براساس آمار بانک مرکزی از اقتصاد ایران تولید ناخالص ملی به قیمت بازار در سال ۹۶ بیش از ۱۵۳۴ هزار میلیارد تومان است که یک درصد سهم بنیاد برابر با ۱۵ هزار میلیارد تومان در سال میشود؛ البته این رقم با محاسبه نرخ ارز در سال ۹۶ است؛ زمانی که نرخ ارز در حدود ۳۵۰۰ تا ۳۸۰۰ تومان بود. با توجه به سه برابر شدن نرخ ارز از اواخر سال ۹۷ این رقم را این باید سه برابر کرد.
بنیاد ابتدا خود را نهادی اجتماعی میداند که فعالیتهای اقتصادی در جهت محرومیت زدایی دارد و سپس اقتصادی. البته در چند سال گذشته عملکرد این بنیاد به سمت اهداف تعیین شده بیشتر شده که نمونه آن پروژه قلعه گنج در جنوبیترین نقطه کرمان است که با مشارکت مردم و با هدف توانمند سازی و معیشت پایدار انجام شده، اما این موضوع در یک نقطه کشور بود و هنوز با اهداف ترسیم شده فاصله وجود دارد.