به قدرت رسیدن مدل انگلیسی ترامپ، گران شدن با دلار ارزان شدن محال، واکنش علیرضا رحیمی به جنجال پایداریها در صحن، چرا جلسه اضطراری پارلمان بریتانیا خروجی نداشت؟، یهودی مدعی هولوکاست بازیگر اصلی تحریم ایران، سونامی ضد اطلاعات ایران، کارنامه ده ساله قاضی القضات آملی لاریجانی، تسلیم پیام مکتوب روحانی به مکرون، و ماده بحث برانگیز آییننامه داخلی مجلس درباره نظارت بر دولت، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز چهارشنبه دوم مردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که انتخاب بوریس جانسون به نخست وزیری انگلیس در صفحات نخست روزنامههای امروز با تیترها و تصاویر مختلف برجسته شد. عناوینی همچون جانشین «می» در خانه شماره ۱۰ (ایران)، تکثیر ترامپ در لندن (جوان)، مدل انگلیسی ترامپ به قدرت رسید (مردمسالاری)، منتخب تندروها (اعتماد)، محبوب ترامپ در خانه شماره ۱۰ (شرق) و ترامپ ۲ (وطن امروز) تیترهایی هستند که روزنامه ها برای انعکاس این خبر همراه با تصاویری از جانسون و ترامپ در کنار هم در صفحات نخست خود قرار داده اند.
صحن در التهاب دوتابعیتیها، عنوان گزارشی از تلاش برای حذف رحیمی از کرسی هیأت رئیسه مجلس، پاتک مزدک به تلویزیون و گزارشهایی از ازدواج صوری برای پول درآوردن از دیگر محورهایی است که در صفحات نخست روزنامههای امروز بازتاب داشته اند.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
دو شرطی که میتواند به کاهش قیمتها منجر شود
محمود دودانگه طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان دو شرط کاهش قیمتها نوشت: شوکهای قیمتی ارز که معمولا به افزایش دلار به ریال منجر میشود، بازارهای مختلف کالاهای مصرفی را تحت تاثیر قرار میدهند. نخستین اثر این شرایط، بر شاخص تورم تولیدکننده است که به نوبه خود مانند یک «دومینو» فضای قیمتی کالاها را تحت تاثیر قرار میدهد. این واکنش از یک بازار کالای سرمایهای مانند طلا آغاز شده و در نهایت به بازار کالاهای مصرفی سرایت کرده و سطح عمومی قیمتها را افزایش میدهد. ادامهدار شدن این فرآیند، افزایش سطح عمومی قیمتها را به دنبال خواهد داشت.
اما پس از شوکهای قیمتی همه بازارها خودشان را تعدیل کرده و به یک ثبات نسبی در قیمتها میرسند. البته نقطه تعادل قیمتی در هر بازاری متفاوت است. اگر فعالان یک بازار انتظار داشته باشند که افزایش قیمت ارز در آینده اتفاق نیفتد، ثبات یا حتی کاهش قیمت مدتدار خواهد بود. در صورتی که فضای اطمینان و ثبات برای فعالان احساس نشود، بخشی از تعدیل ایجاد شده در بازار از بین میرود.
اما بخش دیگری از عدم کاهش قیمتها به واسطه کاهش قیمت ارز، اصل چسبندگی قیمتهاست که شتاب تعدیل و اجازه کاهش نرخ کالاها را میگیرد. برای غلبه بر این اصل لازم است سیاستگذار با اتخاذ تدابیری اعتمادسازی را افزایش دهد و نیاز ارزی کشور را تامین کند. ایجاد فضای روانی مثبت در فعالان کسب و کار و طرف عرضه نیز از دیگر اقداماتی است که برای کاهش سطح عمومی قیمتها موثر خواهد بود.
اگر فضای روانی مثبتی در جامعه ایجاد شود، انتظار سیاستگذار این است که قیمتها به ثبات برسند یا با یک تاخیر زمانی روند نزولی قیمت کالاها آغاز شود. اصولا وقتی شک ارزی پایان مییابد که قیمت تمام شده کالا و خدمات نیز کاهش یابد و انتظار این است که قیمتها روند نزولی خود را آغاز کنند و در نهایت هم ثبات قیمتی به بازار برگردد.
اما در تمام مواردی که گفته شد دو نکته باید مورد توجه قرار گیرد: اول نحوه مدیریت بازار توسط سیاستگذار و دوم اقدامات سیاستگذار برای کاهش نااطمینانی و فضای روانی ایجاد شده، است، چرا که اگر ثبات قیمت مقطعی باشد، ممکن است شرایط سختی را برای اتخاذ تدابیر ایجاد کند. در حالی که اگر سیاستها سمت و سوی مناسبی داشته باشند، طبیعتا انتظار کاهش قیمت، انتظار درست و به جایی خواهد بود و کاهش قیمت نیز در میانمدت اتفاق میافتد.
چرا صداوسیما در حفظ منابع انسانی خود موفق عمل نمیکند؟
روزنامه ابتکار در گزارشی با عنوان رسانه ملی یا بنگاه سرمایه سوزی درباره جدا شدن گزارشگران موفق ورزشی از شبکه سه و پیوستن یکی از آنها به یک کانال فارسی زبان خارجی نوشت: «مزدک میرزایی به شبکه ایران اینترنشنال پیوست»؛ این خبری است که برخی از رسانههای ورزشی روز دوشنبه منتشر کردند و بلافاصله به یکی از موضوعات داغ فضای مجازی تبدیل شد. بعد از کنار گذاشتن عادل فردوسیپور از شبکه ۳ و تعطیلی برنامه «۹۰» این خبر شوک دیگری به علاقهمندان ورزش بود. البته تا لحظه تنظیم این گزارش هنوز این خبر تایید یا تکذیب نشده، اما شایعههایی حتی درباره دیده شدن او در ساختمان ایران اینترنشنال وجود دارد. گرچه دیشب تکذیبیهای از سوی صفحهای منتسب به مزدک میرزایی مبنی بر صحت نداشتن مهاجرتش منتشر شد، اما بلافاصله این تکذیبیه هم تکذیب شد. فارغ از اینکه چنین تصمیمی چقدر شخصی بوده یا از شرایط ناشی شده است، باید به این پرسش مهم پاسخ داد که صداوسیما چقدر برای حفظ منابع انسانی خود که سالها برای پرورششان هزینه صرف کرده، میکوشد؟
شب دوشنبه خبری در فضای مجازی غوغا کرد و باعث حیرت بسیاری شد. بنا بر ادعای یک روزنامه ورزشی، مزدک میرزایی از ایران کوچ کرد. البته هنوز این خبر در حد شایعه است، اما شایعهای که هر لحظه بیشتر قوت میگیرد! حتی گفته میشود او چند ساعتی هم در ساختمان این شبکه دیده شده است. گرچه تلاشهایی برای تکذیب این خبر صورت گرفت، اما توئیتهای افراد نزدیک به مزدک بر احتمال صحت این خبر افزود. کاربران شبکههای اجتماعی نیز نسبت به این خبر واکنش نشان دادند. پرتو جغتایی خبرنگار ورزشی نوشت: «همه منتظر رفتن عادل فردوسىپور بودن، اما مزدک میرزایى مهاجرت کرد و رفت!» هدیه خطیبی، خبرنگار روزنامه «گل»، اما معتقد بود سیاستهای صداوسیما عامل این تصمیم بوده. او در توئیتر خود نوشت: «مزدک میرزایی بعد از اینکه ماهها در صداوسیما بدون آنتن و برنامه مانده بود، به شبکه اینترنشنال رفت! او در چند وقت اخیر با مدیران سازمان به مشکل جدی خورده بود که نمونهاش با مدیر شبکه مستند سر مستندی درباره تیم ملی بود! آخرین کار مزدک هم جهان فوتبال در شبکه آپارات بود.»
در این میان نیز برخی کاربران، سیاستهای علی فروغی، مدیر شبکه ۳ را عامل این تصمیم دانستند و این اتفاق را نتیجه ادامه رفتار او با کسانی، چون عادل فردوسیپور، مزدک میرزایی و پیمان یوسفی تلقی کردند.
دقیقا در آخرین روزهای سال ۹۷ بود که لجبازی فروغی با عادل فردوسیپور، برنامه ۹۰ را به تعطیلی کشاند. او حتی به دکور این برنامه هم رحم نکرد و پس از مدتی میز عادل سر از یک هندوانه فروشی کنار خیابان در آورد! به دلیل همین اقدامات، این مدیر جوان ماهها است که در سیبل انتقادات قرار دارد. حالا پس از حذف عادل فردوسیپور، رفتن جواد خیابانی به شبکه ورزش و پیمان یوسفی به شبکه یک و حالا کوچ همیشگی مزدک میرزایی، میتوان گفت که تقریبا غیر از محمدحسین میثاقی و محمدرضا احمدی، مجری ورزشی دیگری در شبکه سه باقی نمانده است.
هرچند باید گفت: پیوست به یک شبکه ماهوارهای کار تایید شدهای نیست و تجربه کوچ هنرمندان به شبکههای ترکیهای از جمله این تجربههای ناخوشایند است، اما سوال اینجاست چرا مزدک به یکباره از ایران رفت؟ محمدرضا منصوریان، کارشناس و مجری باسابقه برنامههای ورزشی در گفتوگویی که با ایسنا داشته گفته که شاید مزدک به دلیل استیصال چنین تصمیمی گرفته است. او گفت: «جوانان ما به فضا و کار نیاز دارند. وقتی فضا بسته و این موارد فقط برای یک عده خاصی میشود، طبیعی است که این نارواییها هم ایجاد میشود». او همچنین معتقد است، پشت ماجرای رفتن یا نرفتن مزدک هیچ جریان سیاسیای وجود نداشته است.
تضعیف تفکیک قوا در آیین نامه داخلی مجلس؟
اسماعیل گرامی مقدم، نماینده ادوار مجلس طی یادداشتی در روزنامه ایران با عنوان قانونی که در هیچ کجا تجربه نشده درباره طرح جدید برای به رأی گذاشتن گزارشهای وزرای دولت در آیین نامه داخلی مجلس نوشت: نظارت مجلس شورای اسلامی بر دستگاههای اجرایی و مهمتر از آن، عالیه بودن این نظارت در شرح وظایف مجلس شورای اسلامی نهفته و امری بدیهی است. سؤال، استیضاح و تحقیق و تفحص، ابزارهایی است که مجلس در راستای اجرای قوانین و نظارت بر آن در اختیار دارد و باید به کار بندد. تجربه نظام جمهوری اسلامی در همه ادوار مجلس و دولتهای مختلف، نشان داده است که این ابزارهای مصرح در قانون اساسی، برای ایفای نقش نظارتی مجلس نسبت به دستگاههای اجرایی کافی بوده و هست. حتی میتوان قدمی پیشتر نهاد و گفت که مطابق اصلاح صورت گرفته در آییننامه مجلس، اخذ گزارش سالانه از وزرا نیز امری منطقی است. اما آنچه محل سؤال و تردید جدی است، به رأی گذاشتن این گزارشهای سالانه در صحن است که به نوبه خود، امری به غایت بدیع و تازه است.
به عبارت دیگر، نگاهی به مجالس قانونگذاری در دیگر کشورها نشان میدهد که چنین چیزی در هیچ کشوری تجربه نشده است. در مجالس هیچ کشوری قانون و آیین نامهای وجود ندارد تا مطابق آن، بعد از ارائه گزارش رئیس جمهوری یا وزرا، این گزارش به رأی گذاشته شده و پس از آن، اگر نمایندگان راضی نباشند، به طور خودکار به رأی عدم اعتماد به وزیر منجر شود. به رأی گذاشتن این گزارشها را میتوان این طور تعبیر کرد که نمایندگان ابزارهای فعلی نظارت که شامل استیضاح، سؤال، تذکر و تحقیق و تفحص میشود را برای نظارت سالانه بر وزرا کافی نمیدانند.
این درحالی است که مطابق تجربه سالهای پس از انقلاب، براساس آییننامه مجلس، نمایندگان به صورت مستمر بر عملکرد وزرا و رئیس جمهوری نظارت کافی دارند. از این رو رأیگیری پس از ارائه گزارش، مشکلی از مشکلات کشور را حل نخواهد کرد و چه بسا این طور تداعی میشود که نمایندگان دنبال مطالبات شخصی یا منطقهای یا فشار بر دولت باشند. براین اساس میتوان گفت: اساسا تصویب این آییننامه داخلی مغایر با روح قانون است که دو وظیفه نظارتی و قانونگذاری را برعهده نمایندگان گذاشته است. چراکه قانون برای ایفای این وظایف ابزارهایی را نام برده است که ایجاد ابزارهایی خارج از آن میتواند اهرمی برای اعمال فشار به دولت باشد.
مسأله دیگر ناشی از این ترتیب جدید، اخذ رأی اعتماد سالانه برای وزرا خواهد بود، امری که باعث میشود جایگاه کابینه و وزرا در دولت همواره متزلزل باقی بماند. مضافاً اینکه این رویکرد مخل تفکیک اصل قوا نیز خواهد بود. زیرا چارچوب وظیفه نظارتی مجلس مشخص است و در مقابل، چارچوب اجرایی دولت نیز در قانون تصریح شده است. در این میان باید به خاطر داشت که اجرا، اموری بسیار پیچیده و دارای محدودیتهای بسیار از جمله محدودیت منابع مالی هم در بخش درآمدها و هم هزینهها است. از این رو اگر تفکیک قوا از سوی هر دو قوه مقننه و اجرائیه رعایت نشود، تداخل در امور باعث لوث شدن امور اجرا و قانونگذاری میشود؛ بنابراین هرچقدر که هر دستگاه و نهاد و قوهای بخواهد دایره مسئولیت خود را فراتر از قانون ادامه دهد، قطعاً در حوزه قوه دیگری ورود پیدا کرده است که به خودی خود باعث نزاعها و کشمکشها میان قوا خواهد شد.
ترامپ شماره دو در لندن
روزنامه جوان در گزارشی با عنوان تکثیر ترامپ در لندن که همراه تصویری کاریکاتوری از جانسون و ترامپ در صفحه نخستش قرار گرفته، نوشت: دلیل حمایت ترامپ از جانسون انگلیسی یک چیز بیشتر نیست: تکثیر شخصیتهای عوامگرا، اسلامستیز، جنجالی، ضد مهاجر و اروپاستیزی مثل خودش که حالا به یمن دموکراسی غربی، یک به یک در گوشه و کنار اروپا و امریکا سبز میشوند!
همین هفته قبل بود که رئیسجمهور امریکا پیشبینی کرد که نخستوزیر شدن بوریس جانسون کار بزرگی خواهد کرد. ترامپ، جانسون را «مردی متمایز» توصیف کرده و البته به خاطر همذاتپنداری با او، این را هم گفته که آنها «میگویند من هم مرد متفاوتی هستم.»
جانسون ۵۵ ساله، از امروز وارد ساختمان نخستوزیری انگلیس میشود تا رهبرانی مانند او و ترامپ، نه فقط ستون فقرات اروپا را به لرزه اندازند، بلکه فراتر از آن، بنا به پیشبینی فرانسیس فوکویاما صاحب نظریه پایان تاریخ، نشانههای «زوال لیبرال دموکراسی» را بیشتر از هر موقع دیگری آشکار کنند. جانسون هم مانند ترامپ، نه فقط برای انگلیس، بلکه برای کل اروپا یک معضل است. او وعده کرده بود نخستوزیر که شود، هزینه ۳۹میلیارد پوندی (۵۰ میلیارد دلاری) برگزیت را پرداخت نکند و از اتحادیه اروپا خارج شود (برگزیت سخت)، سخنانی که ترامپ پیشتر، آن را به انگلیسیها توصیه کرده بود: «اگر من به جای آنها بودم ۵۰ میلیارد دلار برای خروج از اتحادیه اروپا را پرداخت نمیکردم، این رقم خیلی بزرگی است.»
جانسون نه فقط در خود انگلیس نشانه تکثیر یک معضل است، بلکه برای مسلمانان نیز یک چالش محسوب میشود. او در مطلبی قدیمی، نوشته است: «اسلام باعث شده که جهان اسلام قرنها از غرب عقب بیفتد.» و در موضعی جدید خود را عاشق اسرائیل و صهیونیست متعصب معرفی کرده است.
رهبران اروپایی مانند ماکرون و مرکل، نخستوزیر شدن جانسون را تبریک گفتهاند، ولی تبریکی از روی تردید که در رئیسجمهور شدن یک مو بور دیگر، یعنی دونالد ترامپ نیز، حسب ملاحظات دیپلماتیک، تکرار شده بود. حالا میتوان گفت: جمع آنگلوساکسونهای دیوانه تکمیل شده است.