طی روزهای اخیر و به موازات تشدید تنشها میان ایران و انگلیس بر سر توقیف یک نفتکش انگلیسی در منطقه تنگه هرمز به دلیل تخلف از قوانین دریانوردی، نشانههایی – هرچند هنوز نه چندان قوی – از تمایل عربستان سعودی به تنشزدایی با ایران مشاهده شده است. اکنون و در یکی از حساسترین دورههای تاریخ دیپلماتیک در منطقه خاورمیانه، بحث اصلی این است که نشانههای مذکور تا چد حد جدی بوده و متأثر از چه عواملی است؟
به گزارش
«آزادی»، عبدالله یحیی المعلمی، نماینده دائم عربستان در سازمان ملل، روز چهارشنبه از آمادگی ریاض برای ایجاد روابط همکاری میان کشورهای عربی و ایران خبر داد. وی اظهار داشت: «ما بر آمادگی خود برای برقراری روابط همکاری میان کشورهای عربی و ایران که مبتنی بر حسن همجواری و عدم دخالت در امور داخلی کشورها و احترام به حاکمیت آنها باشد، تأکید میکنیم».
این دیپلمات سعودی شش روز پیش هم اعلام کرده بود که کشورش خواستار جنگ با ایران نیست و برای «تعامل دیپلماتیک» با تهران آمادگی دارد. او با بیان اینکه عربستان سعودی «خواستار جنگ با ایران، نه در یمن و نه در خارج از آن نیست»، تصریح کرد که «زمان آن رسیده است که بحران یمن به پایان برسد».
به نظر میرسد نکته اخیر مورد اشاره المعلمی، یعنی بحران یمن و تحولات اخیر این بحران، مهمترین عامل موثر بر تغییر ادبیات عربستان سعودی درباره احتمال تعامل با جمهوری اسلامی ایران باشد. در واقع، این اظهارات در شرایطی مطرح میشود که ریاض از یک سو به واسطه کاهش حمایت متحد اصلیاش در منطقه، یعنی امارات از عملیات نظامی در یمن، برای ادامه این عملیات تحت فشار شدیدی قرار گرفته و از سوی دیگر، با موج فزایندهای از اقدامات متقابل نظامی نیروهای یمنی مواجه شده که امنیت عربستان را با مخاطره جدی مواجه ساخته است.
در همین راستا، صبح پنجشنبه سوم مرداد اعلام شد که نیروهای یگان پهپادی ارتش یمن برای سومین بار ظرف ده روز اخیر، پایگاه هوایی «ملک خالد» در جنوب غرب عربستان را با پهپادهای «قاصف کی۲» هدف قرار دادند. به طور کلی، طی چند ماه گذشته، حملات پهپادی یا موشکی به فرودگاههای مناطق جنوبی عربستان سعودی شامل جازان، نجران و عسیر، افزایش یافته و با آنکه عربستان سعودی از سامانههای آمریکایی پاتریوت بهره میبرد، موفق نشده با حملات یمن مقابله کند.
همزمان، خبرگزاری «رویترز» در گزارشی نوشت کاهش حضور نظامی امارات در یمن به ایجاد فضای مورد نیاز آتشبس در سراسر یمن کمک کرد تا پایانی برای جنگی باشد که چهره کشورهای حاشیه خلیج فارس و متحد آمریکا را تخریب کرده است. این خبرگزاری به نقل از دو منبع دیپلماتیک گزارش داد مذاکرات برای توسعه دامنه آتشبسی که با نظارت سازمان ملل در شهر «الحدیده» به دست آمد، احتمالاً در ابتدای پاییز آغاز میشود تا به آتشبسی فراگیر در سرتاسر یمن تبدیل شود.
در ادامه این گزارش آمده است امارات به این نتیجه رسیده که پایان جنگی که چهار سال است ادامه دارد، ممکن نیست و این عقیدهای است که عربستان سعودی نیز به آن موافق است؛ «آن هم در زمانی که تنشها درباره ایران افزایش یافته و به بیم از وقوع جنگ در خلیج (فارس) رسیده است».
به این ترتیب، میتوان گفت: لحن به ظاهر آشتیجویانه عربستان سعودی در قبال ایران، تا حد زیادی ناشی از وضعیت بغرنجی است که این کشور در ارتباط با بحران یمن با آن مواجه شده است. از سوی دیگر، ریاض از این مسئله نگران است که هرگونه درگیری نظامی در منطقه که یک سر آن ایران باشد، بدون تردید هزینههای مالی و انسانی هنگفتی برای عربستان به بار خواهد آورد. این در حالی است که محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی، در ابتدای به قدرت رسیدن خود با لحنی ستیزهجویانه درباره «کشاندن جنگ به داخل ایران» سخن میگفت.
در صورتی که لحن سابق مقامات سعودی را با مواضع کنونی بیان شده از سوی المعلمی مقایسه کنیم، بدون شک وقوع تغییر محسوس است؛ اما به نظر میرسد هنوز برای نتیجهگیری درباره اینکه این تغییر لحن به معنای تغییری واقعی در سیاستها نیز خواهد بود و یا صرفاً اقدامی تاکتیکی برای کاهش موقت فشارهاست، زود باشد. شاهد این مدعا آن است که همزمان با گنجانده شدن عناصر آشتیجویانه در مواضع سعودیها نسبت به ایران، هنوز نیز اتهامزنیهای همیشگی آنها علیه جمهوری اسلامی آشکارا در اظهاراتشان به چشم میخورد.
به عنوان مثال، المعلمی در همان سخنرانی اخیر خود، مدعی شد «ادامه رفتار منفی ایران در منطقه فقط صلح و امنیت بین المللی را تضعیف میکند». او گفت: «پشتیبانی واضح و صریح از حوثیها تهدیدی برای امنیت منطقه، تردد دریایی بینالمللی و تهدیدی برای شهروندان غیرنظامی منطقه است».
از سوی دیگر، خالد الفالح، وزیر انرژی سعودی نیز روز پنجشنبه با ادعای اینکه تنگه هرمز برای نفتکشها امن نیست، مسئولیت تأمین امنیت نفتکشها را بر عهده واردکنندگان و خریدارن نفت دانست.
بر این اساس، برای قضاوت درباره میزان صداقت ریاض در موضوع مصالحه با ایران و احتمال وقوع چنین مصالحهای، میبایست همچنان منتظر ماند و به رصد تحولات هفتهها و ماههای آتی پرداخت. بی تردید، روند آتی تحولات در یمن از یک سو و منطقه خلیج فارس از سوی دیگر، بر پیگیری این مسیر توسط عربستان و یا رها کردن آن تأثیرات قابل توجهی خواهد داشت.