خانه سینما و گروهی از سینماگران امروز با صدور نامه، بیانیه و اطلاعیهای، نسبت به وضعیت سینما در حوزه سانسور، مشکلات معیشتی، مداخله دولتی و مهندسی اکران و... واکنش نشان دادند؛ واکنشی سه گانه که به کمسابقه بود اما بیسابقه نبود و در چندین سال اخیر بارها و بارها تکرار شده و بر این اساس چنین پرسشی را پیش آورده که اگر قرار بود اعلام موضع تأثیری در فرآیندهای مورد اعتراض داشته باشد، آیا نباید تاکنون اتفاقی رخ میداد؟
به گزارش «تابناک»؛ شماری از اعضای هیأت مدیره خانه سینما صبح امروز در نامهای ضمن انتقاد از ورود قوه قضاییه به بحث توقیف فیلمهای سینمایی و طرحهای نقدهای بیسابقه، خواستار دیدار با رئیس قوه قضاییه شدند. برخی اعضای هیأت مدیره از صدور این اطلاعیه ابراز بیاطلاعی و برخی دیگر از اعضای هیأت مدیره در گفت و گو با تابناک، مشارکتشان را در بیانیه تأیید کردند. دقایقی پس از انتشار نامه سرگشاده هیأت مدیره خانه سینما، بیانیه 200 سینماگر در ده بند منتشر شد که حاوی مسائل جدیتری بود و چالشهای متعددی را مطرح کرده بودند.
در این بیانیه که نام بسیاری از فیلمسازان مطرحی که در جشنواره فجر آینده، فیلم دارند غایب بود، چهرههایی چون بهرام بیضایی، ناصر تقوایی، اصغر فرهادی، پرویز کیمیاوی، رخشان بنیاعتماد، مسعود جعفری جوزانی، ابوالحسن داوودی، خسرو معصومی،حسن برزیده، عزیزالله حمیدنژاد، علی مصفا، سعید روستایی، رویا تیموریان، مسعود رایگان، فردین خلعتبری، جمال ساداتیان، نیکی کریمی، حمید فرخ نژاد، نوید محمدزاده و مهتاب نصیرپور نسبت به شرایط کنونی سینما چه در حوزه ممیزی و سانسور، چه در حوزه توزیع منابع تولید و فرصتهای اکران و چه در حوزه مسائل صنفی نقدهای قابل تأملی را مطرح کردند.
«فقدان امنیت شغلی»، «فقدان امنیت در عرضه فیلمها»، «توقیف و سانسور فیلمها»، «تبدیل مجوزهای فیلمسازی به یک امتیاز به جای یک حق طبیعی و انسانی»، «نقض استقلال صنوف از طریق مداخله دولت و دیگر نهادها»، «حمایت دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از فیلمهای پروپاگاندا»، «نظام رانتی اکران» و «سوءاستفاده از ارزشها برای تسویه حساب و دریافت رانت» عمده نقدهایی بود که در شاکله این بیانیه مطرح شده بود. این نقدها تقریباً همه قوا و به ویژه سازمان سینمایی را هدف قرار داده و کوشیده شده بود تصویر کلی از دغدغههای سینماگران در آن مطرح شود.
این بیانیه البته مورد تأیید گروهی از سینماگران شناخته شده دیگر نیز بود که در گفت و گوهای مجزایی با این انتقادات همراهی کردند و یا این بیانیه را در حسابهای کاربریشان به اشتراک گذاشتند و در واقع نسبت به این بیانیه اشتراک نظر بیشتری میان سینماگران وجود داشت. ساعاتی پس از صدور این بیانیه، نشست با حضور شماری از اعضای هیأت مدیره خانه سینما، گروهی از سینماگران و اهالی صنوف سینمایی در خانه سینما برگزار و منجر به واکنش سوم در قالب «اطلاعیه شماره 1» شد؛ عنوانی که نشان میدهد، این اطلاعیه آغاز بر یک سلسله واکنش است.
در این اطلاعیه بر این اقدامات و مواضع تأکید شده است: «1- رایزنی با نهادهای متولی مقوله فرهنگ و سینما. 2- تشکیل کارگروهی ثابت و مرتبط با مطالبات فرهنگی- صنفی در جهت صیانت از حُرمت و امنیّت شغلی اعضای خانه سینما. خانه سینما از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متوقع است تا ضمن احساس مسئولیت نسبت به مجّوزهای ارائه شده توسط آن نهاد، پاسداری از فضای سالم اکران آثار دارای پروانه نمایش را بجدّ در دستور کار خود قرار دهد.»
این سلسله تحرکات قابل توجه است اما پرسش اساسی این است که آیا منجر به تغییری در سینمای ایران خواهد شد؟ سینمای ایران در یک دهه اخیر همزمان با هر فشاری با چنین بیانیهها و نامههایی مواجه و در موارد متعددی با حمایت گستردهتر سینماگران همراه شده اما در نهایت حاصل آن چه بود؟ آیا در ممیزیها تغییری رخ داده یا شرایط برای فیلمسازی بهبود یافته و توزیع منابع تولید فیلم به شکل رانت متوقف شده یا چندگانگی مراکز تصمیمگیری به وحدت تصمیمگیران تغییر یافته است؟ پاسخها قطعاً منفی است و داوری منصفانه میگوید بیانیهها و نامهها فاقد کارآمدی بودهاند و خواهند بود.
اینکه گروهی از سینماگران نسبت به شرایط کنونی سینما ـ که «تابناک» در دو سال اخیر روز به روز نسبت به پیچیدهتر شدن آن هشدار داده ـ موضعگیری کنند، اقدام قابل توجهی است اما موضعگیریِ صرف و تسری آن به چند جلسه با متولیان امر در قوای مختلف، منجر به تغییر محسوسی نمیشود. سینمای ایران فاقد قوانین مشخص است و همین امر باعث شده بتوان با سینماگران برخوردهای سلیقهای کرد و اگر قرار باشد شرایط سینمای ایران تثبیت شود، باید سینمای ایران دارای یک مجموعه قوانین شفاف و عادلانه باشد که میتواند در قالب «طرح» یا «لایحه» به تصویب مجلس برسد و متولی واحد تصمیمگیری در حوزه سینما را به انضمام وظایف و اختیاراتش مشخص نماید.
به نظر میرسد، مهمترین اقدام برای رفع اساسی مشکلات مزمن سینمای ایران، رایزنی و پیگیری مستمر و حتی تحت فشار گذاشتن نهادهای قانون گذار از سوی سینماگران به صورت مداوم است. البته این پیگیری برای ایجاد ساختارها و مسیرهای قانونی که امکان برخوردهای سلیقهای در نظارت، ممیزی، توزیع منابع تولید و امکانات اکران و... را به صفر برساند، نافی اعلام موضع در قبال شرایط سینما نیست؛ اما بیشک اگر همه چیز به بیانیه و اطلاعیه و چند جلسه محدود شود، اتفاق خاصی رخ نمیدهد و باید در انتظار بیانیههای دیگری در سالهای پیش روی باشیم.