در زمین سیاست، علاوه بر اینکه سازوکارها مهم هستند، شخصیتها و چهرهها هم بی تاثیر نیستند. آن ها هستند که با نوع و نحوه بازی و استراتژی که در روند تحولات سیاسی در پیش می گیرند، نتیجه معادلات سیاسی را تغییر می دهند.
در این میان اما ساختار سیاسی ایران پیوند نزدیک و عمیقی با روحانیت خورده است، آنها که زمانی در قالب مبارزان انقلابی فعالیت می کردند و بعد از انقلاب نیز عهده دار مسئولیت هایی کلیدی و مهم در ساختار سیاسی نظام جمهوری اسلامی شدند آنچنان که حضور یا عدم حضورشان در ساختار سیاست گاها بسیار مشهود و تاثیرگذار بوده است.
دهه ۹۰ اما دهه ای تلخ برای این طیف از سیاسیون بود، روحانیونی که جزو حلقه اول شکل گیری نظام جمهوری اسلامی و اطرافیان امام راحل و رهبر معظم انقلاب بودند، یکی بعد از دیگری دار فانی را وداع گفتند، روحانیونی تاثیرگذار در فضای حوزه و سیاست.
از آیت الله مهدوی کنی که جایگاهی محوری در جریان راست سیاست داشت و شاقول تصمیم گیری های وحدت گرایانه بود تا آیت الله هاشمی که در دهه ای از دنیا رفت که در اوج محبوبیت بین چپ گرایان سیاست بود. در این میان بودند چهره هایی که شاید وجهه فقهی و حوزوی آنها پررنگ تر بود اما از دور نیز دستی بر آتش سیاست داشتند و کم تاثیر نبودند. آخرین نمونه از آن حلقه اولیه روحانیون، آیت الله امینی بود که چند روز پیش و بعد از مدت ها بیماری دار فانی را وداع گفت.
به «آیت الله سیاست» معروف بود، چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب از آن چهرههای تاثیرگذاری بود که تصمیمها و مشورتهایش در عملکرد انقلابیون قبل از ۵۷ و سیاسیون بعد از ۵۷ تاثیر زیادی داشت. بیراه نیست اگر گفته شود آیتالله هاشمی رفسنجانی یکی از معمارهای اصلی جمهوری اسلامی بوده است. شخصی که در دو دهه اول انقلاب در دو جایگاه مهم ریاست جمهوری و ریاست مجلس ایفای مسئولیت سیاسی کرد.
سمتهایی چون نماینده امام خمینی (ره) در جنگ و یا به تعبیری فرمانده ارشد جنگ نقش او را در تحولات انقلاب اسلامی خاصه در دهه ۶۰ ویژه تر کرد.او در دوران حضورش در پاستور هم از سرعت خود کم نکرد و آنقدر در توسعه و ساخت ایران بعد از جنگ پیش رفت که لقب «سردار سازندگی» را به او دادند. آیت الله هاشمی که در دهه ۷۰ از سوی اصلاح طلبان عالیجناب سرخپوش لقب گرفت و بارها مورد حمله و هجمه واقع شد اما در اواخر دهه ۸۰ و دهه ۹۰ به محبوبیت زیادی در بین چپ گرایان رسید و چشم امید آنها در عالم سیاست شد.
رفسنجانی البته از سال ۱۳۶۸ تا زمان فوت در ۸۲ سالگی، ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام را برعهده داشت. او در همه ادوار مجلس خبرگان رهبری، نمایندگی استان تهران در آن را بر عهده داشت و از ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۰، دومین رئیس این مجلس بود. او همچنین رئیس هیئت مؤسس و هیئت امنای دانشگاه آزاد هم بوده است. در نهایت اینکه شخصیت آیتالله هاشمی رفسنجانی به شکلی بود که در طی چهار دهه حیات سیاسی جمهوری اسلامی، حضوری فعال و پر فراز و نشیب در صحنه سیاست کشور داشت؛ فوت او در دیماه۹۵ و در زمانی رخ داد که ۱۱ روز به آغاز ریاست جمهوری دونالد ترامپ و کمتر از پنج ماه به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران باقی مانده بود و نبودن او به گفته چهره های سیاسی باعث شد که حسن روحانی یکی از پشتوانه های جدی حمایتگر خود را از دست بدهد.
همنشین افرادی چون آیات بهشتی، مطهری و موسوی اردبیلی بود. آن روزهای قبل از انقلاب و روزهای ابتدایی بعد از انقلاب دور هم جمع میشدند و درباره اقتصاد و حکومت اسلامی صحبت میکرده اند. چند سالی که میگذرد فعالیتهایشان در این زمینه بیشتر میشود و در نهایت این بحثها به تاسیس جامعه روحانیت مبارز تهران می رسد و آیت الله مهدوی کنی از چهره های محوری آن می شود و بعدها به دبیر کلی این تشکل روحانی مهم و تاثیرگذار می رسد. نهادی سنتی از روحانیون سیاسی که البته آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی هم از اعضای موسس آن بود هرچند در اواخر عمر خود به خاطر اختلاف نظرهای سیاسی و برخی دلخوری هادر جلسات آن شرکت نمی کرد.
آیت الله مهدوی کنی که سابقه فعالیت در قبل از انقلاب را داشت و از نزدیکان امام خمینی (ره) بود بعد از انقلاب نیز از روحانیون حاضر در شورای انقلاب بود که با فرمان امام برای به دست گرفتن امور کشور در اواخر دوران رژیم پهلوی تشکیل شد.انقلاب که پیروز میشود سرپرستی کمیته انقلاب را عهدهدار میشود. اما این پایان مسئولیت های مهم او در دهه ۶۰ نبود، آیت الله پس از شهادت شهیدان رجایی و باهنر، برای نخست وزیری انتخاب شد هرچند دوره این حضور کوتاه بود اما در کارنامه سیاسی او به ثبت رسیده است.
عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام، عضویت در شورای نگهبان، ریاست مرکز رسیدگی به امور مساجد از دیگر مسئولیت های سیاسی اوست.از دیگر نکات جالب توجه درباره زندگی آیت الله مهدوی کنی ماجرای عدم حضور او در جلسه دفتر نخست وزیری در هشتم شهریور سال ۶۰ است. او در خاطراتش روایت می کند که طولانی شدن یک چرت عصرگاهی مانع از رفتن او به جلسه هشتم شهریور ۱۳۶۰ میشود. آیت الله مهدوی کنیبه غیر از اینکه متولی مدرسه مروی که از بزرگترین مدارس علمیه کشور است بوده، مسئولیتهای مهم دیگری هم داشته است که از مهمترین آنها ریاست دانشگاه امام صادق (ع) است. آیت الله مهدوی کنی از آن دست چهره هایی بوده که در اکثر محافل سیاسی با عنوان سیاستمدار سنتی و کهنه کار نظام شناخته می شده است. او در مهرماه سال ۱۳۹۳ زمانی که چهار سال بود ریاست مجلس خبرگان رهبری را بر عهده داشت، درگذشت.
گفتهاند که آیتالله بروجردی او را طلبهای خوشفکر و زبان حوزههای علمیه میدانسته است. طلبهای که قبل از پیروزی انقلاب به خاطر سخنرانیهایش مدتی از سخنرانی منع و زندانی بود و بعد از انقلاب عهدهدار سمتهایی چون عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام و مدیریت حوزه علمیه مشهد را تجربه کرد. صحبت از آیت الله واعظ طبسی است که در سال ۱۳۵۷ امام خمینی (ره) سرپرستی آستان قدس رضوی را به او واگذار میکند و پس از دو سال یعنی در سال ۱۳۵۹، او را به عنوان تولیت منصوب کردد.
در همین دوران است که تشکیلات آستان قدس رضوی توسعه زیادی پیداکرد تغییر ضریح امام رضا (ع)، ساخت چند رواق جدید و صحن جامع رضوی محصول دوره مدیریت اوست و البته گسترش فعالیتهای اقتصادی آستان قدس هم در این دوره اتفاق افتاد. آیت الله از دور نیز دستی بر آتش داشت و از حلقه روحانیون نزدیک به تفکر آیت الله هاشمی بود. او هم از منتقدین سرسخت محمود احمدی نژاد بود به نحوی که پس از حوادث انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ نه به استقبال محمود احمدینژاد رفت و نه او را در زیارت حرم رضوی همراهی کرد که خیلی از رسانه ها این موضوع را یک اعتراض سیاسی عنوان کردند. بعدها که بیمار شد و روی تخت بیمارستان بود، وقتی آیت الله هاشمی به ملاقات او رفته بود در توصیف او بیان کرد که آیتالله طبسی جایگزینی ندارد.
او در هفتم اسفندماه به دلیل مشکلات تنفسی در بیمارستان بستری شد که با وخیمتر شدن حال عمومی، در ۱۴ اسفند ۱۳۹۴ درگذشت.
آیت الله امینی که این روزها حوزه علمیه و دنیای سیاست عزادار فقدان اوست، از شاگردان آیت الله بروجردی، امام خمینی (ره) و علامه طباطبایی بود. حضور در کنار این روحانیون باعث شد که گروهی را با هدف اصطلاح حوزه علمیه قم و اجرای احکام سیاسی تشکیل دهد. آیت الله امینی از حلقه اول روحانیون اطراف امام بود که مسئولیت های مهمی را در سال های اولیه شکل گیری نظام جمهوری اسلامی داشت. او در سالهای بعد از انقلاب از سوی امام(ره) ماموریتیهایی را در استانهای هرمزگان، مازندران و همدان به عهده گرفت، از جمله در سال ۱۳۵۸ در جریان سرکوب شوراهای ترکمن صحرا که آن زمان بخشی از استان مازندران بود، به این منطقه اعزام شد وهمین ماموریت ها نشان دهنده اعتماد زیاد امام به او بود.
آیت الله ابراهیم امینی نجفآبادی عضو مجلس خبرگان، نائب رئیس اسبق مجلس خبرگان رهبری، شورای بازنگری قانون اساسی، عضو جامعه مدرسین قم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و امام جمعه قم بود. اما از مهمترین مسئولیت های او عضویت در شورای بازنگری قانون اساسی بود. آیت الله از ایده پردازان نظریه ولایت مطلقه فقیه بود. او همچنین در جلسه تعیین رهبری نظام بعد از رحلت امام خمینی، نائب رئیس مجلس بود و روایت های جالبی از آن روز دارد.
آیت الله امینی در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ در کنار آیت الله هاشمی رفسنجانی قرار گرفت و نسبت به آنچه تخلف در انتخابات و برخورد با معترضان خوانده می شد واکنش نشان داد. او در یکی از خطبههای نماز جمعه قم پس از شروع اعتراضات گفته بود که «افراد را به صرف اختلافهای جزیی با ولیفقیه نباید طرد کرد.» این صحبت باعث شد که در آن نماز جمعه عدهای شعار اعتراضی سر بدهند و مانع ادامه صحبت های او شوند و از همان ساعات اولیه برخی از رسانههای خاص نسبت به این صحبت ها واکنش منفی نشان دادند. در نتیجه این برخورد بود که آیت الله امینی که از سال ۱۳۷۱ خطیب نماز جمعه قم بود، به اعتراض دیگر در نماز جمعه این شهر حاضر نشد.
عمق وفاداری آیت الله امینی به امام راحل و بیت ایشان خاصه در برخی مقاطع که بیت امام مورد هجمه و و رفتارهای تند افراطیون قرار می گرفت بسیار مشهود بود و همیشه در کنار بیت امام بود و رابطه صمیمانه و نزدیکی با سیدحسن خمینی داشت.
او پنجم اردیبهشتماه ۱۳۹۹ در سن ۹۵ سالگی درگذشت.
آسیدمهدی طباطبایی به استاد اخلاق معروف بود اما دور از دنیای پرهیاهوی سیاست هم نبود. نقطه تلاقی اش با سیاست هم به آشنایی با گروه فداییان اسلام و نواب صفوی باز می گشت آنچنان که پایش به زندان قزل قلعه هم باز شود. او درباره نواب صفوی گفته بود که عاشق نواب بوده و «واقعا باور نمیکردم که یک آخوند تا این اندازه جگر داشته باشد. من مرید او بودم و شب اعدامش برایش گریه کردم.»
اما آشنایی اش با امام خمینی هم جالب بود، آشنایی که در جریان اسباب کشی امام به خانه ای در قم که از قضا در همسایگی منزل عمه سیدمهدی طباطبایی بوده است رخ می دهد و این آغازی بر همراهی همیشگی او با نهضت امام می شود.
انقلاب که پیروز میشود، مسئولیت سرپرستی بنیاد مستضعفان، سرپرستی زندان قصر، دادستانی کل انقلاب مازندران به عهده او گذاشته میشود اما اوج فعالیت سیاسی او به چند دوره حضورش در پارلمان مربوط می شود. او از نزدیکان آیت الله هاشمی رفسنجانی بود و حتی از کاندیداتوری هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ حمایت مستقیم کرد. یکی از اظهارنظرهای جنجالی سیدمهدی طباطبایی بعد از فوت آیت الله هاشمی بود که باعث واکنش تند رسانه های جریان خاصی قرار گرفت. او در گفتگویی آیت الله هاشمی را شهید خوانده بود و گفته بود: «من آیتالله هاشمی را شهید میدانم، شهید حتماً نباید با شمشیر کشته شود، کسی که در طلب حق باشد، شهید است…ایشان را به اندازه ۴ شهید میدانم.»
سید مهدی طباطبایی سیاستمدار و روحانی میانه رو بود که توصیه های اخلاقیش در دنیای سیاست خریدار داشت. همانطور که در یکی از افطاری های رئیس جمهور روحانی وقتی بین مهمان ها بحث و جدلی در گرفت، از جای خود بلند شد و همه را به آرامش دعوت کرد. او البته این کار را بارها بعد از انتخابات جنجالی سال ۸۸ هم انجام داد. او به خاطر عفونت ریوی در اردیبهشتماه ۱۳۹۷ در ۸۲ سالگی درگذشت.
سال ۱۳۵۳ وقتی حکومت عراق به حوزه علمیه نجف حمله میکند، آیت الله هاشمی شاهرودی جزو دستگیر شدگانی بود که روانه زندان شد. اما در نهایت پس از چند روز با وساطت مراجع آزاد میشود. آیت الله با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران عزم خود را جزم می ند و به ایران میآید و رابط امام و سید محمد باقر صدر می شود و حتی پیامهای مراجع تقلید ساکن نجف را به امام میرساند. آیتالله هاشمی شاهرودی پس از ورود به ایران در فروردین ۱۳۵۸، به درخواست امام تدریس در حوزه علمیه قم را آغاز کرد و از آن زمان تا پایان عمر درس خارج فقه و اصول او برقرار بود.
اما این تمام کار هاشمی شاهرودی نبود. عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی، ریاست هئیت عالی حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سهگانه و ریاست مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی از دیگر سمتهای او بود. او همچنین سالها از اعضای شورای نگهبان بود و در نهایت در سال ۱۳۷۸ بعد از آیت الله محمد حسینی بهشتی،آیت الله عبدالکریم موسوی اردبیلی و آیت الله محمد یزدی،عهده دار ریاست قوه قضاییه شد و در همان اوایل پذیرش این مسئولیت در اظهارنظری بیان کرد که ویرانهای را تحویل گرفته است. از آخرین مسئولیت های او ریاست بر مجمع تشخیص مصلحت نظام بود. دوره ای که همزمان با اوج گرفتن بیماری آیتالله شاهرودی بود و در نهایت او در سوم دیماه ۱۳۹۷ درگذشت.
«با بازجویی و شکنجه، بیش از یک سال را در زندان قصر گذراندم. انعکاس فتوای حضرات آیات طالقانی، منتظری، ربانی شیرازی و... مبنی بر نجاست کمونیستها، بحث با مجاهدین خلق در زندان قصر، پختن حلوا برای درگذشت دکتر شریعتی و انتقال مجدد به کمیته مشترک، انتقال به اوین، هم بند شدن با آقایان رفسنجانی، منتظری، طالقانی، لاهوتی، رفیق دوست و ... از خاطرات مهم من در زندان است.» این بخشی از خاطرات مرحوم حجتالاسلام محسن دعاگو است. امام جمعهای محبوب و تاثیرگذار در بین مردم شمیرانات.
دعاگو البته یکی از اعضای ارشد جامعه روحانیت مبارز هم بود. اما اسم او در آغاز سالهای دهه ۶۰ به رسانهها راه پیدا کرد. پس از آنکه علی اکبر پرورش، وزیر وقت آموزش و پرورش تصمیم به تغییر معاونان دوران شهید رجایی و باهنر گرفت و او در آن سال جای حسین مظفرینژاد، قائممقام دکتر باهنر در آموزش و پرورش نشست. دعاگو در آن دوران ۳۰ سال به عنوان نماد جریان راست در آموزش و پرورش شناخته میشد. او البته از سال ۸۸ به بعد که آیتالله هاشمی امکان حضور در نماز جمعه را نداشت، در صحبتهایش به این موضوع انتقاد میکرد. برای مثال در گفتگویی با هفتهنامه تجارت فردا در شهریور ۹۳ بیان کرده بود که «متاسفانه بعد از مقام معظم رهبری و آیتالله هاشمی رفسنجانی خیلی کم در نماز جمعه تهران شاهد تحول مثبت برای قانع کردن افکار عمومی پاسخگویی به نیاز افکار عمومی بودهایم.»
او سال ۱۳۹۳ در ۶۲ سالگی به دلیل مشکلات قلبی و کلیوی درگذشت.