به گزارش تابناک به نقل از ایرنا، نتایج یک پیمایش نشان میدهد نزدیک به ۵۰ درصد از بهبودیافتگان کرونا در تهران، دچار مشکلات روحی و روانی شدهاند، بهطوری که این مشکل در مردان شایعتر از خانمها بوده و اغلب افراد در گروه سنی بین ۴۰ تا ۵۰ سال قرار داشتند. همچنین این بحران در شرق تهران بیش از سایر نقاط است.
از ابتدای شیوع کووید ۱۹ در کشور، کارشناسان همواره درباره پیامدهای روحی و روانی این بیماری بر گروههای مختلف مردم صحبت کردهاند. اوایل اردیبهشت ماه بود که حمید سوری، اپیدمیولوژیست و عضو کمیته مقابله با کرونا تهران بزرگ در مصاحبهای اعلام کرد که بیش از ۵۰ درصد از بیماران ترخیص شده، از مشکلات روحی و روانی رنج میبرند و این موضوع علاوه بر این افراد، در میان کادر درمانی و بهداشتی نیز شایع شده است. علاوه بر وی، محمد حاتمی، رئیس سازمان نظام روانشناسی نیز درباره رشد اختلالات دوران پسا کرونا هشدار دارد و انجام مراقبتهای سلامت روان برای این افراد را بهصورت فوری، ضروری دانست.
حمید سوری در گفتوگو با ایرناپلاس درباره جزئیات این مطالعه میگوید: یک طرح تحقیقاتی از سوی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شد که در آن بالغ بر ۴ هزار بیمار مبتلا به کرونا که در یک ماه اخیر از بیمارستان ترخیص شدهاند بر اساس شاخصهای سازمان جهانی بهداشت در تهران بزرگ مورد مطالعه قرار گرفت. در این طرح تحقیقاتی، عوارض روانی ناشی از ابتلا به کرونا سنجیده شد که نتایج آن مشخص کرد نزدیک به ۵۰ درصد از ترخیصشدگانی که به دلیل ابتلا به کرونا در بیمارستان بستری بودند، مشکلات روحی و روانی دارند.
سوری میافزاید: نتایج این بررسی نشان داد اغلب این افراد از میان کسانی با تحصیلات میانی در حد دیپلم و زیردیپلم هستند. همچنین کسانی که مدتزمان اقامت آنها در بیمارستان زیاد بوده و افرادی که دارای بیماری زمینهای بودند، بیشتر دچار مشکلات روحی و روانی شدهاند. این مشکل در آقایان شایعتر از خانمها بوده و اغلب افراد در گروه سنی بین ۴۰ تا ۵۰ سال قرار داشتند. همچنین تجمع این بحران در شرق تهران بیشتر از سایر مناطق تهران است. دلیل آن هم این است که تراکم جمعیت در این منطقه بیشتر بوده و به همین دلیل، میزان ابتلا در آن منطقه هم بیشتر شده و به دنبال آن، میزان مشکلات روحی و روانی در این منطقه نیز بیشتر شده است. متأسفانه این رقم در تهران رقم بالایی بوده و بالاتر از میانگین کشوری است.
سوری ادامه میدهد: اگرچه آمار زنان باردار و همچنین زنانی که زایمان کردند در ابتلا به کووید ۱۹ بسیار پایین بود، اما زنانی که در دوران بارداری یا پس از زایمان به کووید ۱۹ مبتلا شدند، آسیبپذیرترند و حتماً باید تحت مراقبتهای روانی بیشتری قرار گیرند.
به گفته سوری، نخستین روش و مهمترین آن برای پیشگیری از این اتفاق این است که افراد به کرونا مبتلا نشوند تا درگیر عوارض پس از بهبودی آن هم نشوند.مردم نکات بهداشتی را رعایت کرده و فاصله اجتماعی را رعایت کنند.
این اپیدمیولوژیست ادامه میدهد: نکته بعدی در پیشگیری و کاهش احتمال ابتلا به مشکلات روحی و روانی این است که اصراری برای افزایش زمان بستری افراد در بیمارستان وجود نداشته باشد. یعنی طول زمان بستری در بیمارستان به حداقل زمان ممکن برسد.از طرفی، مشکلات روحی و روانی افراد ممکن است در یک بازه خفیف تا شدید باشد، افرادی که دچار مشکلات شدیدتر هستند، باید تحت مراقبت و خدمات روانپزشکی قرار گیرند.
سوری با اشاره به اینکه این افراد باید آموزش ببینند و بستههای آموزشی در اختیار آنها قرار گیرد، میافزاید: خود افراد باید نسبت به این مسئله آگاه باشند. باید بدانند که پس از بهبودی ممکن است تابآوری آنها نسبت به مسائل مختلف کم شود، آستانه تحریک آنها پایین بیاید و بیشتر و زودتر عصبانی یا ناراحت شوند.
به گفته وی اگر این افراد نسبت به این مسائل آگاهی و اشراف داشته باشند، میتوانند به خود کمک کنند تا عوارض ناشی از این مسئله کمتر شود. از سوی دیگر، خانواده افراد در این دوران بسیار وظیفه سنگینی دارند. اغلب خانوادهها اطلاع کافی ندارند که عضو بستری شده خانوادهشان پس از ترخیص آسیبپذیرتر و شکنندهتر شده و دارای مشکلات روحی و روانی است و باید بیشتر مورد توجه و مراقبت قرار گیرد و بهتر است با او همراهی و همکاری شود تا اینکه این دوره را پشت سر بگذارد.
سوری میافزاید: شاید خیلی نتوان از وزارت بهداشت انتظار مداخلاتی در این زمینه داشت، چرا که درگیر این اپیدمی است. شاید بهتر است سازمان بهزیستی و سازمانهایی که بهصورت غیرمستقیم با این مسئله سر و کار دارند دست به کار شوند. صداوسیما و رسانهها میتوانند آگاهیرسانی کنند.
پیمان حسنی ابهریان روانپزشک و عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم شناختی نیز در گفتوگو با ایرناپلاس میگوید: بیماری کرونا هم مثل هر بیماری دیگری دو جنبه دارد: یکی جنبه جسمانی و دیگری جنبه روانی و شناختی است و آسیبهای روانی و شناختی این بیماری به دلیل ناشناخته بودن سیستم مغز و اعصاب و روان، افراد را دچار آسیبهای جدی میکند که قطعاً باید این موضوع در مراقبتها و درمانها مدنظر قرار گیرد. از جمله مهمترین مشکلاتی که در این افراد مشاهده میشود، مسائل اختلالات خلقی است که در رأس آن مسئله اضطراب و پس از آن در درجه کمتری، افسردگی است.
ابهریان میافزاید: مهمترین مشکل رفتاری و روانی مرتبط با کرونا ترس از مرگ و استرس است. وقتی فردی به یک بیماری جدید ناشناخته و کشنده مبتلا شود، همیشه ترس از این دارد که نکند به دلیل این بیماری از دنیا برود. علت ترس این است که وقتی ما با مشکلی مواجه میشویم عملکردهای شناختی و روانشناختی ما دچار آسیب میشود. در رابطه با کرونا هم وقتی شخص به این بیماری مبتلا شده، دائم درگیر افکار غلط یا سوگیریهای شناختی است.
به اعتقاد وی، مشکل دیگر شناختی این است که این افراد در ارزیابی درست خطر، دچار مشکل میشوند و شخص نمیتواند متوجه شود که چه میزان خطر مرگ یا ازکارافتادگی و خطر مشکلات شدید برای او وجود دارد، در واقع توانایی درک درستی را ندارد.
ابهریان ادامه میدهد: مسئله این است که ظرفیت حافظه کوتاهمدت ما محدود است و وقتی به چنین بیماری مبتلا میشویم، اشتغال ذهنی زیادی با آن پیدا میکنیم و این اشتغال ذهنی باعث میشود ما نتوانیم از تواناییهای مغز خودمان برای مقابله با این مشکل استفاده کنیم. اتفاق دیگر این است که وقتی ما با چنین بیماری مواجه میشویم، مغز ما دائماً به سمت بیماری منحرف میشود. اصطلاحاً گفته میشود که فرد انحراف توجه پیدا کرده است.
به گفته وی، مشکل بعدی در این افراد این است که قدرت تصمیمگیری و حل مسئله شخص به دلیل فشار و استرس از بین میرود و همینطور میبینیم که نمیتواند هیجانات خود را کنترل کند و نمیتواند از پس این بحران بهخوبی بربیاید.
ابهریان میافزاید: بعضی از افراد معمولاً حساسیتهای بیشتری دارند و باید مداخلات بیشتری درباره آنها انجام بگیرد. مسلماً کسانی که دارای مشکلات روحی و روانی هستند، یعنی از گذشته سابقه اضطراب یا افسردگی یا سایر اختلالات شناختی و روانشناختی را داشتند، احتمال بیشتری برای درگیری با این اختلالات را دارند و پس از اینکه دچار بیماری میشوند، این مسائل خود را بیشتر در آنها بروز میدهد. پس در این افراد باید اقدامات و مداخلات بیشتری انجام شود.
البته به اعتقاد وی، ارتباط تنگاتنگی بین این دو مسئله وجود دارد؛ چرا که وقتی فردی از لحاظ روانی دچار مشکل است بیماریهای جسمی هم در او بیشتر میشود، چون این مشکلات باعث پایین آمدن قدرت سیستم ایمنی بدن وی میشود و وقتی ایمنی پایین بیاید، احتمال بیماری هم بیشتر میشود.
ابهریان نیز با سوری هم عقیده است که باید آگاهی دادن به مردم در دستور کار قرار گیرد. وی در این باره میافزاید: باید اطلاعرسانی و آگاهی دادن به همه افراد مخصوصاً کسانی که مشکلاتی دارند، انجام شود. این پیشگیری را میتوان در هر مرحلهای قبل از ابتلا، هنگام ابتلا و بعد از بهبودی انجام داد.
به گفته ابهریان باید این باورها را به افراد درگیر بدهیم که ذهنیت آنها صحیح نیست و این باورها اشتباهاتی هستند که مغزشان با آن درگیر است. باید متوجه شوند هرکسی که به کرونا مبتلا میشود، نمیمیرد، این مسئله یک فاجعه نیست و نباید به خودشان برچسب بزنند و نباید جنبههای مثبت اتفاق را مثل اینکه بدنشان آنقدر قوی بوده که بهبود یافتهاند، نادیده بگیرند. به همه چیز از دیدگاه منفی نگاه نکنند و تفکرات دو قطبی و صفر و صدی نداشته باشند، بلکه نسبینگر باشند. نباید تفکر و استدلالات احساسی مثل به دلم افتاده یا حس بدی دارم، داشته باشند.
در واقع ابهریان مهمترین راهکار مقابله با اختلالات روانشناختی را توانمندسازی و توانبخشی شناختی میداند و معتقد است برای توانبخشی شناختی، راهکارهای ساده دیگری هم وجود دارد از جمله تغذیه مناسب، استفاده از مکملهای غذایی، خوردن صبحانه، استفاده از سبزیجات و میوهجات، استفاده از مایعات و پرهیز از غذاهای چرب و شیرین، داشتن فعالیت ورزشی در طول هفته و بهطور مرتب، خواب خوب، مناسب و با کیفیت، همه اینها راهکارهای ساده اما مهم در پیشگیری و در مدیریت آسیبهای روانی و شناختی است. علاوه بر اینها، مدیتیشن و تمرینات آرامشبخش و تکنیکهای مختلف برای بهبود یادگیری و تفکر درست و تقویت حافظه توصیه میشود.
وی ادامه میدهد: بهطور خاص درباره اضطراب و استرس ناشی از کرونا ما باید اطلاعات جامعی درباره ماهیت استرس داشته باشیم، مثلاً اینکه استرس چیست، تا چه حدی مثبت است و از چه میزان به بعد میتواند تخریبکننده باشد. همچنین عامل استرسزا در خود را بشناسیم و روی آن کار کنیم. باید مهارت کاهش اضطراب مثل آرامش عضلانی و همینطور تصویرسازی ذهنی توسط برنامههای آرامبخش را یاد بگیریم و تا جایی که میتوانیم به دیگران هم یاد بدهیم؛ مخصوصاً کسانی که به این بیماری مبتلا شدهاند. یادمان نرود اضطراب یک رفتار است و اگر ما شناخت خود را که منشأ این رفتار است، اصلاح نکنیم، نمیتوانیم این رفتار را بهبود دهیم.